کد خبر: ۱۰۳۹۹
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۶ - ۱۵ فروردين ۱۳۹۰

موسوي خادم يا خائن؟

درگذشت مرحوم حاج ميراسماعيل موسوي پدر ميرحسين موسوي بهانه اي شد كه برخي تحت پوشش پيام تسليت با ناديده گرفتن وقايع و حوادث دو سال گذشته، با تبرئه ميرحسين از هر نوع گناه و جرمي، جمهوري اسلامي را مورد هجوم قرار دهند. در اين نوشتار مراد و منظور پيام هاي تسليت صادره از سوي آدم هاي جيره خوار اجنبي و به دشمن پيوسته مانند محسن كديور و امثالهم نيست. منظور پيام كساني است كه خود را متعلق به نظام اسلامي دانسته و بر ضرورت تبعيت از ولايت به عنوان محور حركت تأكيد دارند. منظور پيام كساني است كه خود را وفادار به قانون اساسي دانسته و بر اين اساس مي خواهند در ميدان سياست فعال باشند.

در اين جمله كه بخشي از پيام تسليت رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام به خاندان موسوي مي باشد، دقت كنيد: «مصيبت وارده را بر شما خاندان معزز و به خصوص فرزندان خدوم و برومندشان به ويژه مهندس ميرحسين موسوي تسليت مي گويم.» تصور اين بود كه حوادث دو سال گذشته و به ويژه حادثه 25 بهمن ماه سال 89 آنچنان شفافيتي در جامعه نسبت به فتنه سال 88 ايجاد كرده كه ديگر كسي از خواص و نخبگان متعلق به انقلاب و نظام، جز ملامت و سرزنش عوامل فتنه چون موسوي چيز ديگري نگويد. از بيانيه هاي هيئت رئيسه مجلس خبرگان و دبيرخانه مجمع تشخيص مصلحت و همچنين سخنراني آقاي هاشمي در مراسم افتتاحيه اجلاس اخير خبرگان رهبري نيز اين برداشت صورت گرفت كه تحليل رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام از وقايع و حوادث تلخ پس از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري نسبت به آنچه كه ايشان در آخرين خطبه هاي نمازجمعه (26/4/88) بيان كرده اند تفاوت پيدا كرده است. لكن تعريف و تمجيد از ميرحسين و او را خدوم معرفي كردن در پيام تسليت به مناسبت درگذشت پدرشان كه رحمت خدا بر او باد، اين سوال را در اذهان مردم ايجاد كرده كه با توجه به نقش ايشان در فتنه سال 88 چگونه مي توان از وي به عنوان خادم ياد كرد. مگر نه اين است كه از نظر شرع مقدس، عقل و منطق و ديدگاه صريح حضرت امام خميني(ره)، ملاك حال فعلي افراد است. ميرحسين در دهه اول انقلاب هر نوع كار و تلاش و كوشش در راستاي پيشبرد انقلاب و كشور (با هر نيتي) داشته، متعلق به گذشته ايشان است. واقعيت اين است كه حال كنوني ميرحسين دقيقاً نقطه مقابل گذشته ايشان است. ايشان اكنون در برابر نظام اسلامي و ولايت ايستاده و طي دو سال اخير نشان داد كه براي رسيدن به اهداف خود، حاضر است با تمامي دشمنان انقلاب و نظام اسلامي و جريان هاي ضدانقلابي شناخته شده همراه شود. چگونه مي توان موسوي را خادم ناميد در حالي كه براي ضربه زدن به انقلاب و نظام اسلامي مورد توجه آمريكايي ها، صهيونيست ها، اروپايي ها، منافقين و... واقع شده و تمامي اين دشمنان به او و امثال او اميد دارند. عده اي تلاش مي كنند كه بگويند چون موسوي منتقد نظام است و به برخي از سياست ها و كارها اشكال دارد مورد خشم نظام و برخي نيروهاي انقلابي واقع شده، لكن واقعيت چيز ديگري است. واقعيت اين است كه ميرحسين به عنوان بازيگر روي صحنه و براساس يك طرح از قبل طراحي شده، با ادعاي تقلب در انتخابات، مجري يك انقلاب رنگي يا كودتاي مخملي بود. انقلاب رنگي با هدف براندازي نظام جمهوري اسلامي كه خواسته استكبار جهاني طي سه دهه گذشته بوده است. دليل حمايت دشمنان و تمامي جريان هاي ضدانقلابي از ميرحسين و همراهان او طي دو سال گذشته در همين مطلب خلاصه مي شود. بنابراين با توجه به مجموعه مواضع و رفتارهاي ميرحسين طي دو سال گذشته كه در مجموع وضعيت فعلي و حال كنوني او را مشخص مي كند، منصفانه قضاوت كنيم كه آيا ميرحسين خادم است يا خائن؟

انتهای پیام/70

نظرات بینندگان