کد خبر: ۱۰۴۶۰۲
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۱ - ۲۶ دی ۱۳۹۵
روزهای پُرحاشیه در فوتبال ایران؛

بیانیه 9 بندی؛ بازی دو سر برد برای کی‌روش!/ تاج کدام طرف غش کند؛ باشگاه‌ها یا کارلوس؟

بیانیه اخیر سرمربی پرتغالی تیم ملی نشان می‌دهد که او از کار کردن در تیم ملی ایران به نوعی خسته شده و می‌خواهد دست به هر کاری بزند تا با این تیم قطع همکاری کند.

به گزارش شیرازه، این گزارش را با یک داستانک آغاز می‌کنیم: «روزی از دانشمندی ریاضیدان نظرش را درباره روابط انسا‌ن‌ها پرسیدند. او جواب داد: اگر هر فردی دارای اخلاق خوش باشد پس مساوی هست با عدد یک، اگر دارای زیبایی ظاهری هم باشد پس یک صفر جلوی عدد یک می‌گذاریم یعنی 10؛ اگر وضع مالی خوبی هم داشته باشند دو تا صفر جلوی عدد یک می‌گذاریم یعنی 100؛ اگر دارای اصل و نصب هم باشند پس سه تا صفر  جلوی عدد یک می‌گذاریم یعنی 1000؛ ولی اگر زمانی عدد یک یعنی اخلاق رفت چیزی به جز چند صفر باقی نمی‌ماند که مجموع همه آنها همان صفر می‌شود.

این داستان به گونه دیگری امروز در فوتبال ایران در حال تکرار است؛ تیم ملی ایران انواع و اقسام موفقیت‌ها را به لطف حضور کارلوس کی‌روش، سرمربی تیم ملی به دست آورده است. از شکست‌ناپذیری چند ساله در آسیا تا صعود مناسب در رده‌بندی فیفا و  صدرنشینی در رقابت‌های انتخابی جام جهانی 2018 روسیه. تمام این موفقیت‌ها حکم همان صفرها را در روابط بین‌ انسان‌ها از نگاه آن دانشمند ریاضیدان دارد و اخلاق و رفتار این چند ساله کی‌روش در تیم ملی نیز حکم همان عدد یک را دارد.

هیچ‌کس منکر این موفقیت‌ها و زحماتی که کادرفنی تیم ملی و در رأس آنها سرمربی پرتغالی برای تیم ملی می‌کشد نیست اما چرا باید به یک باره اتفاقاتی رقم بخورد که همه این موفقیت‌ها تحت‌الشعاع قرار گرفته و کام فوتبالی‌ها تلخ شود.

اصلا در این برهه زمانی به چرایی برگزاری اردوی امارات و اینکه آیا کی‌روش حق داشت در این مقطع بدون 70 درصد از ترکیب اصلی‌اش اردویی را در خارج از کشور برگزار کند، کاری نداریم چراکه طی این سال‌ها به دفعات بر سر برگزاری اردوهای مختلف بین کی‌روش با مربیان تیم‌های مختلف شاهد جنگ و جدال‌هایی بوده‌ایم. پس این موضوع به هیچ وجه تازگی ندارد که بخواهیم در این مقال به آن بپردازیم. از سوی دیگر به این هم کاری نداریم که کی‌روش یک بار دیگر با تهدید فدراسیون و استعفا از سرمربیگری تیم ملی به دنبال گرفتن امتیاز بوده و هست که این موضوع هم طی این سال‌‌ها به کرات تکرار شده است؛ اما به این موضوع کار داریم که چرا بعد از رفتن کفاشیان و آمدن تاج همچنان اقتدار، کلیدواژه فراموش شده فدراسیون فوتبال است و همچنان کی‌روش می‌تواند به هر آهنگی که دوست دارد مسند نشینان فدراسیون فوتبال را برقصاند!

در این بین اما بازی وارد فاز تازه‌ای شد. روز گذشته کارلوس کی‌روش بیانیه 9 بندی را در رسانه شخصی‌اش منتشر کرد که حاکی از آن است که این مربی به واقع مثل گذشته علاقه‌ای به ادامه همکاری با تیم ملی ندارد و در ادامه توپ ناکامی احتمالی نیز در زمین فدراسیون فوتبال و مسئولان این فدراسیون و در رأس همه آنها مهدی تاج افتاده و این گونه القا شده در صورتی که تیم ملی فوتبال ایران نتواند به جام جهانی صعود کند، تاج باید پاسخگوی احساسات جریحه‌دار شده مردم و فوتبالدوستان باشد.

البته مطمئناً این بازی که کی‌روش آن را راه انداخته برای او حکم چوب دو سر برد را دارد. اگر با رفتن کی‌روش موافقت شود او به خواسته اصلی خود رسیده و می‌تواند بدون پرداختن غرامت برای همیشه از فوتبال پرحاشیه ایران خلاصی پیدا کند. اگر هم بماند که دیگر مقصر ناکامی‌ها و شکست‌ها او نیست و فرداروزی در صورت ناکامی احتمالی، این فدراسیون فوتبال و شخص مهدی تاج هستند که باید پاسخگو باشند.

به گزارش فارس، طبق روال همه این سال‌ها با برنامه‌های کی‌روش برای آماده‌سازی تیم ملی از سوی فدراسیون و سازمان لیگ موافقت شد تا او با خیال راحت به برنامه‌ریزی برای موفقیت فوتبال ملی ایران بیندیشد. اما چگونه می‌شود که در اجرای همین برنامه‌های مصوب نیز مشکلات عدیده‌ای پیش می‌آید یک علامت سؤال بزرگ را در ذهن هر علاقمند فوتبال به وجود می‌آورد. در نهایت هم سرمربی تیم ملی به خاطر مختل شدن برنامه‌هایش دوباره عصبانی شده و بیانیه‌ عجیبی را صادر می‌کند که بند بند آن پر از ابهام و ایهام است.

کی‌روش در بیانیه جدید خود در بند اول نکته عجیبی را عنوان کرده است. او درخواست پذیرش استعفا بدون دریافت غرامت را مطرح کرده و عجیب اینجاست که اگر کسی قصد استعفا یا هرگونه قطع همکاری دارد باید غرامت هم بدهد!

در بند دوم برای بار دوم اینطور عنوان شده که تاج اعتراف است که نه شرایط لازم و نه قدرت اجرا و فراهم آوردن امکانات لازم برای فاز سوم برنامه از پیش تصویب شده تدارکاتی در راه جام جهانی ندارد و جالب اینکه هرگز تاج در نشست خبری قبلی این موضوع را هرگز تأیید نکرد.

در بندهای 3 و 4 کی‌روش با یک بازگشت به عقب به ابراز نگرانی از شرایط پرداخته و اعلام می‌کند فدراسیون به صورت کتبی با استعفای او مخالفت کرده و این یعنی دعوا و جار و جنجال‌ها در فوتبال ایران همچنان ادامه دارد و در بند پنجم مرد پرتغالی به خاطر نپذیرفته شدن این استعفا با گذاشتن چندین هندوانه در زیر بغلش و باز کردن چند نوشابه برای خودش از مسئولان امر تشکر کرده است!

4 بند پایانی نیز با تهدید جدی همراه است. از به پایان رسیدن فاز سوم آماده‌سازی تیم ملی تا محدود شدن روزهای آماده‌سازی بر اساس استانداردهای فیفا! در نهایت هم این طور القا می‌شود که کادرفنی فقط پدر موفقیت‌های تیم ملی است و در صورتی که این تیم نتیجه نگیرد، مسئولان فدراسیون باید مثل بچه‌های یتیم، مسئولیت آن را بپذیرند.

بنابراین چرا در این مقطع که تیم ملی با اقتدار در راه صعود به جام جهانی شانس اول برای رسیدن به روسیه است باید این چنین دوباره جار و جنجال به راه بیندازد هم سؤال بزرگی است که شاید پاسخ آن را حتی خود کی‌روش هم نداند چراکه اگر پاسخ آن را می‌دانست، به خوبی می‌فهمید بدون شک دود این دعواها و اختلافات به چشم فوتبال ایران و به خصوص تیم ملی خواهد رفت.

در پایان یک درد و دل با سرمربی محترم تیم ملی. آقای کی‌روش خودت را جای رئیس فدراسیون و هواداران تیم‌های باشگاهی بگذار! در اینکه منافع تیم ملی و اینکه خوشحالی مردم به موفقیت‌های این تیم گره خورده است بحثی نیست، اما آیا منافع باشگاهی و هوادارانی که به عشق موفقیت تیم‌های باشگاهی خود نفس می کشند و با بردهای این تیم‌ها عشق می‌کنند و با شکست‌هایشان اشک می‌ریزند، برای شما اهمیت ندارد؟

هنوز هم که هنوز است هواداران استقلال به 2 ستاره روی پیراهن خود عشق می‌‌ورزند و در کری‌خوانی‌هایشان اهمیت ویژه‌ای به این ماجرا می‌دهند و هنوز آنها از دست شما بابت مقایسه لیگ قهرمانان آسیا با میکی‌موس دلخور هستند. تو گویی تیم‌های حاضر در لیگ قهرمانان آسیا از آسیا می‌آیند و تیم‌های ملی آسیایی که به شکست‌ناپذیری به آنها می‌نازید برای یک قاره دیگر و یا احیاناً یک سیاره دیگر هستند!

حالا امسال پرسپولیسی‌ها قرار است در این تورنمنت میکی‌موس گونه (از نگاه شما) شرکت کرده و تمام توان خود را برای موفقیت در آسیا بسیج کرده‌اند اما برنامه‌های تیم ملی را در تعارض با این موفقیت می‌دانند و همین داستان باعث شده تا هواداران میلیونی پرسپولیس که البته همه آنها قلبشان نیز برای موفقیت تیم ملی هم می‌تپد تحت‌تاثیر قرار گرفته و شاید در دل به خاطر موفق شدن تیم محبوبشان، آرزوی شکست منافع ملی را نیز داشته باشند که اگر این اتفاق بیفتد به واقع باید درهای این فوتبال را تخته کرده و فاتحه آن را خواند.

انتهای پیام/

منبع: فارس

نظرات بینندگان