کد خبر: ۱۰۴۷۲۸
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۱ - ۲۸ دی ۱۳۹۵
راه و اندیشه نواب صفوی در کلام رهبری؛

اولین آتش را نواب در دل ما روشن کرد

شهید والامقام سید مجتبی نواب صفوی، یکی از ماندگاران نهضت انقلابی ملت ایران است؛ شخصیتی که رهبر مجاهد انقلاب، تعابیر بلندی درباره او دارند.

به گزارش شیرازه، امروز، شصت و یکمین سالگرد شهادت سید مجتبی نواب‌صفوی و سه تن از هم رزمان او در جمعیت فدائیان اسلام یعنی خلیل طهماسبی، سید محمد واحدی و مظفرعلی ذوالقدر است.

سید مجتبی تهرانی، مشهور به نواب صفوی متولد سال ۱۳۰۳ هجری شمسی در خانی‌آباد تهران است.

پدرش یک دانشمند روحانی بود که بر اثر فشار حکومت رضاخانی مجبور شد تا لباس روحانیت را کنار بگذارد؛ اما همچنان اراده انقلابی و حرکت علیه رژیم ستمشاهی را ادامه داد و حتی به دلیل سیلی زدن به گوش یکی از وزرای وقت، سه سال هم به زندان رفت.

اینگونه بود که اندیشه های انقلابی از همان کودکی با سید مجتبی همراه شد؛ اندیشه هایی که در هجرت او به نجف اشرف و برای تداوم تحصیلات حوزوی، پرورش یافت و پس از بازگشت وی از نجف، به منظور مقابله با بداندیشان و نویسندگان ضدّ دین و شریعت، عینیت پیدا کرد.

او در آن سالها و به دستور مقام مرجعیت وقت حوزه علمیه نجف، یعنی آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی و برای مقابله با اندیشه های انحرافی و خطرناک برخی مرتجعان، به ایران بازگشت و جمعیت فدائیان اسلام را تاسیس کرد تا علاوه بر آموزش جوانان انقلابی و جذب آنان از راه برگزاری جلسات تفسیر قرآن و اسلام شناسی، به مقابله با سردمداران ضدّ منافع دین و وطن اقدام کند.

فدائیان اسلام در این راه، اعدام انقلابی احمد کسروی، عبدالحسین هژیر، علی رزم آرا و حسین علا را در دستور قرار دادند و سرانجام، جان خود را در این راه گذاشتند.

و اما یکی از شخصیت‌هایی که از اندیشه های انقلابی نواب صفوی، بسیار تأثیر گرفته است، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی است که خود می‌فرمایند: «باید گفت که اولین جرقه‌های انگیزش انقلابی اسلامی، به وسیله نواب در من به وجود آمد و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را، نواب در دل ما روشن کرد. »

حضرت آقا در آن سالها در مشهد بودند و از سفر نواب صفوی به مشهد، به عنوان یکی از مهمترین و فراموش نشدنی ترین خاطرات خود یاد می کنند: «نواب یک سفر آمد مشهد. برای اولین بار نواب را آنجا شناختیم و فکر می کنم که سال ۱۳۳۱ یا ۱۳۳۲ بود ... یک روز خبر دادند که نواب می خواهد بیاید بازدید طلاب مدرسه سلیمان خان. ما هم جزو طلاب همان مدرسه بودیم و آن روز، مدرسه را آب و جارو و مرتب کردیم. یادم نمی‌رود که آن روز جزو روزهای فراموش نشدنی زندگی من بود.»

نواب صفوی در ادامه آن سفر، به مدرسه نواب هم رفت که رهبر مجاهد انقلاب، حکایت آن روز را هم اینچنین نقل و از سید مجتبی با تعبیر «یک تکه آتش» و «یک پارچه حرارت» یاد می کنند: «بعد گفتند که فردا هم نواب به مدرسه نواب می رود. من هم رفتم مدرسه نواب برای اینکه بار دیگر نواب را ببینم. مدرسه نواب مدرسه بزرگی است؛ برعکس مدرسه سلیمان خان که کوچک است؛ مدرسه نواب جا و فضای وسیعی دارد. آن روز همه آن مدرسه را فرش کرده بودند و منتظر نواب بودند؛ من هم به بیرون مدرسه رفتم تا شاهد آمدن او باشم ... باز رفتم نزدیک نواب قرار گرفتم. جذب حرکات او شده بودم. نواب همین طوری که می رفت، شعار هم می داد. نه این که خیال کنید همین طور عادی راه می رفت؛ یک منبر در راه شروع کرده بود:

ما باید اسلام را حاکم کنیم. برادر مسلمان! برادر غیرتمند! اسلام باید حکومت کند. از اینگونه حرف‌ها می‌زد و مرتبا در راه با صدای بلند شعار می‌داد. به افراد کراواتی که می‌رسید می‌گفت این بند را اجانب به گردن ما انداخته‌اند؛ برادر باز کن. به کسانی که کلاه شاپو سرشان بود می‌گفت این کلاه را اجانب سر ما گذاشته اند؛ برادر بردار.

و من دیدم کسانی را که به نواب می رسیدند و در شعاع صدای او و اشاره دست او قرار می گرفتند، کلاه شاپو را بر می داشتند و مچاله می کردند در جیبشان می گذاشتند. اینقدر سخنش و کلامش نافذ بود. من واقعا به نفوذ نواب در مدت عمرم کمتر کسی را دیده ام. خیلی مرد عجیبی بود؛ یک پارچه حرارت بود؛ یک تکه آتش بود. »

مقام معظم رهبری در ادامه خاطرات خود از نواب می آورند: «بعد نواب رفت و دیگر ما بی خبر بودیم و اطلاعی از نواب نداشتیم؛ تا خبر شهادتش به مشهد رسید ... خبر شهادتش که رسید ما در مدرسه نواب بودیم؛ یادم هست که یک جمع طلبه، آنچنان خشمگین و منقلب به شاه دشنام می دادیم و خشم خودمان را به این صورت اظهار می کردیم و اینجا جا دارد که بگویم مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینی، روی همان آزادگی و بزرگ دلی که داشت، تنها روحانی مشهد بود که در مقابل شهادت نواب، عکس العمل نشان داد و آن عکس العمل در درس بود؛ ایشان سر درس، به یک مناسبت حرف را به نواب صفوی و یارانش برگرداند و انتقاد شدیدی از دستگاه کرد و تأثّر شدیدی ابراز کرد و این جمله یادم است که فرمود وضعیت مملکت ما به جایی رسیده که حالا فرزند پیغمبر را به جُرم گفتن حقایق می کُشند. هیچکس دیگر متاسفانه عکس العمل نشان نداد و اظهار نظری نکرد.»

اینچنین بود که سید مجتبی نواب صفوی و فدائیان اسلام، آغازگر راهی جدید در مبارزات انقلابی ملت ایران شدند؛ غوغایی از شور و هیجان به وجود آوردند؛ تاثیراتشان بر روحیه طلاب محسوس بود و شهادتشان هم، این تأثیر را بیشتر و بیشتر کرد.

اگرچه حکومت وقت موفق شد تا گلوی آنان را بفشارد؛ اما شهادتشان سبب شد تا کلام و اندیشه آن سربازان حقیقی اسلام و ایثارگران راه خدا، بیش از پیش شنیده و فهم شود؛ اندیشه ای که در نهایت در بهمن ماه ۱۳۵۷، انقلاب شکوهمند اسلامی ملت قهرمان ایران را به رهبری حضرت روح‌الله رقم زد تا امروز هم کلام و اندیشه امام، در کلام و اندیشه راهبر انقلاب اسلامی یعنی وجود مبارک ولی امر مسلمین (حفظه الله) جلوه گر باشد.

منبع: مهر

نظرات بینندگان