کد خبر: ۱۰۵۲۱۲
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۲ - ۰۷ بهمن ۱۳۹۵

روایتی از زندگی "کاکاعلی " جبهه ها

در عملیات فتح المبین سال 61 با اصابت ترکش به پایش مجروح شد . بار دیگر در عملیات خیبر، سال 63 با اصابت گلوله دشمن یک کلیه خود را از دست داد و برای سومین بار در عملیات کربلای 4 از ناحیه کتف مجروح شد.

به گزارش شیرازه  هجدهم دی ماه 1340 در شهرستان جهرم در خانواده ای متوسط و مذهبی پسری به دنیا آمد که وی را عبدالعلی نام نهادند.دوران کودکی سرشار از روحیه ای مذهبی بود به نحوی که با دیگر اعضاء خانواده تقریباً متفاوت به نظر می رسید و نسبت به مسائل شرعی مقید و متعهد بود.

برای ادامه تحصیل به تهران رفت و مقاطع سوم راهنمایی و اول دبیرستان را در یکی از دبیرستانهای تهران سپری کرد .سال 1356در تهران با معلمی انقلابی و مؤمن آشنا شد که با روحیه ی انقلابی و مذهبی که داشت با سخنان خود دانش آموزان را تحت تأثیر قرار داده بود .

عبدالعلی که از قبل آمادگی روحی خاصی نسبت به مسائل دینی داشت بسیار تحت تأثیردبیر خود قرار گرفته بود و راهی جدید را در زندگی خویش می جست . او برای یافتن پاسخ پرسشهای خود به قم سفر کرد و از حوزه علمیه راهنمایی خواست.نزد آیت اله شیرازی مشرف شد و در حد توانایی خود از راهنمایی ایشان استفاده برد.

اوایل سال 1357 بود و انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) تازه داشت در کشور ایران نسج می یافت. وی در اولین فرصت با جریان انقلاب از طریق حوزه علمیه قم آشنا شد و تمامی همت خویش را صرف شرکت در انقلاب اسلامی کرد.

از مبارزه با سنگ با سربازان نظام ستم شاهی گرفته تا پخش اعلامیه های انقلاب و شعار نویسی روی دیوار علیه نظام طاغوت و هماهنگی فعالیتهای روحانیت و مردم . بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم به فعالیتهای مذهبی و خیریه ادامه داد و با گرفتن کمک های نقدی از روحانیت شهر و افراد خیر نسبت به خرید لباس و لوازم التحریر برای کودکان روستاهای اطراف شهر اقدام میکرد.

با شروع جنگ تحمیلی در سال 1360 به جبهه رفت و تا سال 65 تقریباً به طور مداوم در جبهه حضور داشت . او معتقد بود تا وقتی جنگ برقرار است همه ما مکلف هستیم در آن شرکت فعال داشته باشیم . می گفت اگر تکلیف نماز از فرد مسلمان برداشته شد تکلیف جهاد هم برداشته می شود.

در عملیات فتح المبین سال 61 با اصابت ترکش به پایش مجروح شد . بار دیگر در عملیات خیبر، سال 63 با اصابت گلوله دشمن یک کلیه خود را از دست داد و برای سومین بار در عملیات کربلای 4 از ناحیه ی کتف مجروح شد. با اینکه هنوز استراحت پزشکی داشت و جراحتش خوب نشده بود به جبهه بازگشت تا اینکه در عملیات کربلای 5 درشلمچه  سال 1365 روز چهارم بهمن ماه هنگام غروب آفتاب در حین وضو برای نماز با اصابت گلوله توپ بعثیان  به آرزوی دیرینه اش رسید.

در حفظ اسرار نظامی بسیار کوشا بود و هیچگاه در پشت جبهه سخن از اوضاع و احوال درون جبهه و وضعیت خود و یا نیروها سخن نمی گفت. سال 1363 بعد از شهادت شهید حسین ایرلو  فرماندهی واحد تخریب، لشکرالمهدی(عج) را به عهده گرفت و با ایجاد روحیه برادری و تقوا در بین رزمندگان واحد تخریب توانست واحدی فعال و پرتلاش از تخریب بسازد.

زندگی نامه و خاطرات سردارشهید عبدالعلی ناظم پور فرمانده گردان تخریب لشکر 33 المهدی(عج) با عنوان " کاکاعلی" توسط ایوب پرندآور به چاپ رسیده است.

فرازی از وصیت نامه شهید عبدالعلی ناظم پور:

عزیزان! خودتان را آماده کنید و به خدا نزدیک تر شوید که باید به آمریکا نشان داد که هر که با آل علی درافتاد ورافتاد، تا بداند که اگر یک شیعی در این مملکت باشد راهی برای آمریکا و عمالش نیست و اگر آخرین سلاح خویش را به کار برد، تازه ما را به فوز عظیم شهادت می رساند که آرزوی هر مسلمان معتقد به خداوند است...

62/7/3 مقر تاکتیکی تَبُر

منبع:  پسین جهرم

{{g:115}}

نظرات بینندگان