کد خبر: ۱۰۶۴۶۱
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۶ - ۳۰ بهمن ۱۳۹۵

احساس مسؤولیتی که زمان انتخابات رخ نشان می دهد

این روزها در کنار باران رحمت الهی، گویی رحمت و محبت برخی ها هم دوچندان شده و هوای شهر ما کاملا تغییر کرده؛ آدم ها مهربان تر شده اند! بوهایی به مشام می رسد و این نشان از آمدن انتخابات است.

به گزارش شیرازه، این روزها در کنار باران رحمت الهی، گویی رحمت و محبت برخی ها هم دوچندان شده و  هوای شهر ما کاملا تغییر کرده؛ آدم ها مهربان تر شده اند! بوهایی به مشام میرسد.

این روزها کسانی هستند که اکثر اوقات، سلامت را پاسخی نمی گفتند ولی اکنون به گرمی به آغوشت میگیرند. دو دستی دستانت را گرم میفشارند و با صدای آرام و صمیمی تعظیم کنان جویای احوالت می شوند.

اگر در طی سالیان گذشته برای مساله ای جزئی، مراجعات مکرری به شهرداری نورآباد داشته اید و کوچکترین نتیجه ای نگرفته اید، حتما در این روزها شانس خود را امتحان کرده و سری به آنجا بزنید، قطعا با جوی مواجه خواهید شد که شگفت زده تان خواهد کرد!

اما صرفنظر از صحنه های عجیب مهربونی های وصف نشدنی انسانهای شهر، آدم از شنیدن لیست اسامی کاندیداهای احتمالی شورای شهر بهت زده می شود!

در نواحی مختلف شهر و در بین طوایف و فامیل های گوناگون، از دکتر و مهندس و وکیل و معلم و نظامی و راننده تاکسی و بازنشسته گرفته تا حاجی و کربلائی و مشدی و .... پیشوند و پسوندهای جورواجور، با کت و شلوارهایی شیک، شبانه روزی در تکاپو و حرکت اند و حتی در خواب هم، در حال زمزمه و سخنرانی در مورد مشکلات شهرند!! 

  کسی تا حالا خبر نداشت در این شهر این همه دکتر و مهندس و وکیل و حاجی و ... با این همه پتانسیل بالقوه وجود دارد.

اسامی مطرح شده را که می شنوی، شاید اگر نگویند متعلق به نامزدهای انتخاباتی شورای شهر است می مانی که این همه آدم رنگارنگ از سلایق و عقاید و تخصص های با ربط و بی ربط و با سوابق گمنام، چرا باید در چنین عرصه ای حضور بهم رساندند.


خلاصه هر گمشده ای را می شود از طریق این لیست ها یافت، اگر بخواهیم شاکی هم شویم قطعا می گویند که حضور برای همه آزاد است و همه حق شرکت و حضور در میدان را دارند و لابد همه تشخیص داده اند که میتوانند ناجی شهر شوند و حضورشان در این سنگر، مستحب که نه واجب هم هست.

اما سوال اینجاست که آیا تب خدمت‌رسانی به مردم این قدر فوران کرده که همه احساس دین دارند و می‌خواهند در قابل شورایی شدن این خدمات را به مردم ارائه دهند؟

مشکل دیگری هم که وجود دارد این است که یک مقدار مولفه های ناجی بودن سلیقه ای شده، انگار نه انگار میزان و خط کشی این وسط هست که این عزیزان دلسوز قد و قوراره منجی بودنشان را با این خط کشی ها بسنجند.


البته انصافا این وسط هر چقدر هم تلاش کنیم نمی توانیم حضور احتمالی بعضیها را توجیه کنیم، اعتماد به نفس این عزیزان را هم برای حضور در صحنه اگر بخواهیم ریشه یابی نمایم که از کجا آب می خورد بدون شک به یک چیز برمی گردیم، آن هم سطح عملکرد و کفایت شوراهای سابق و وقت شهرمان است که به حدی رسیده که هر شخصی که ذره ای از الفبای مدیریت هم سر در نمی آورد و صرفا چون طایفه و فامیل پرجمعیتی دارد و احتمال رای آوردن هم می دهد به خودش اجازه ی حضور در شوراء را می دهد.

البته نمی خواهیم مردم را تبرئه کنیم، که اگر بخواهیم منصف باشیم در این آشفته بازار ما هم بی تقصیر نیستیم و به قول آن ضرب المثل معروف "از ماست که بر ماست". وقتی ترازوی ما برای وزن کردن معیوب است، خوب معلوم است که نمی شود انتقادی بیش از این داشت، زمانیکه فراموش می کنیم انتخاب درست چه تکلیف بزرگی است.

زمانیکه نسیت به نحوه ی انتخابهایمان بی تفاوت می شویم طبیعی است که خیلی وقتها جو زده و هیجان زده و احساساتی قشون کشی(!) میکنیم تا بصورت طایفه ای و فامیلی، یکی از بستگانمان را به شوراء بکشانیم که بلکه از قبل آن چیزی هم به شخص ما برسد.

ما عادت کرده ایم با انتخابهایمان کسانی را به شورای شهرمان راه دهیم که اصلا نمیدانند برای چه چیزی پشت آن صندلی های نرم و راحت نشسته اند.

ماهایی که میدان را برای انتخاب هایمان باز گذاشته ایم، وقتی ارزشها زیر و رو می شود، معیارها که سطحی می شود، سطح انتظارها که پائین می آید نمی شود وضعیتی بهتر از این را توقع داشت.

خوب وقتی معادله آنقدر راحت حل می شود، سطح امیدواری همه بالا می رود و سیاهی لشکرها اینگونه برای نامزد شدن هجوم می برند، دیگر کسی به اصلح بودن توجه ندارد، دیگر کسی به برنامه و ایده و خلاقیت توجه نمیکند و ...

هر چند میتوان از این یادداشت نتیجه گرفت که انتخابات باعث تقویت روابط دوستی و آشنایی های کمرنگ و گاهی بیرنگ و نامرئی در بین افراد میشود و دقیقا تا روز انتخابات این روابط، داغ داغ باقی میماند.

ولی از این خیل عظیم پرانرژی  که از الان شب و روز ندارند- از کاندیداهای احتمالی-  تقاضامندیم  هر کدامشان با دستخط خودشان تنها در 3 خط هدفشان از کاندیداتوری و برنامه شان برای مدیریت شهری را در اختیار جامعه هدف قرار دهند و بدانند و مطمئن باشند مردم ما به این جنب و جوش ها و جلسات محفلی و مهمانی های شبانه  و شرکت در مراسمات و ... رای نخواهند داد.

بدون شک برای مردم فهیم نورآباد، ارزش تفکر ناب و بکر برای حل مشکلات شهر، انگیزه، جوانی، تخصص، تجربه، هدف، آینده نگری، خلاقیت در مدیریت شهری و دلسوزی برای شهر در صدر اولویتهای انتخاباتی است.

اما دو نکته پایانی:
امیدواریم افراد صاحب فکر و متخصصی که به هر دلیلی تا الان آستین بالا نزده و تا به امروز عرصه را خالی گذاشته اند - مخصوصا بانوان توانمند شهرستان - وارد این عرصه شوند و بدانند که اگر همچنان صحنه را خالی بگذارند بدون شک خرابی ها و عقب ماندگی هایی که از سوء مدیریت بعضی افراد و مدیران، متوجه شهر می شود هم در این دنیا و هم در آخرت دامن این عزیزان را خواهد گرفت.

موضوع دیگر اینکه؛ به نظر می رسد در سطح کلان نیز، انتخابات شوراهای شهر و روستا، باید مجددا بازنگری و کانال‌های کاندیداتوری از طریق عام و مردمی بودن خارج و در قالب احزاب یا نهادهای مدنی بازتعریف شود.

قرار نیست هر کس در خود احساس دین کرد و یا با هر هدف دیگری خود را مهیا دید، به این مقوله وارد شود و ذهن و فکر و وقت و انرژی مردم را تلف نماید و یا بواسطه جو طایفه ای حاکم بر انتخابات در شهرستان ما، حتی با راهیابی احتمالی به شورا، صدمات جبران ناپذیری به مدیریت شهری وارد نماید.

*سید روح الله موسوی

منبع:  نورآنلاین

نظرات بینندگان