يك رويارويي جديد با دستاويزي كهنه
4 فروردين امسال، مصادف با 24 مارس در شانزدهمين شوراي حقوق بشر سازمان ملل، كشورهاي عضو با 22 راي مثبت، 7 راي منفي و 14 راي ممتنع، قطعنامهاي را عليه ايران تصويب و مقرر كردندكه براي رسيدگي به موارد نقض حقوق بشر در ايران، يك گزارشگر ويژه تعيين شود.
اگرچه بانيان اين قطعنامه سوئد، مالديو، تانزانيا و چند كشور ديگر بودند، اما قطعنامه شوراي حقوق بشر سازمان ملل تحت مديريت آمريكا و با لابي قوي رژيم صهيونيستي به تصويب رسيد.
شايد بتوان اين قطعنامه را پاسخ كاخ سفيد به تلاش ايران براي به چالش كشيدن وضعيت حقوق بشر در آمريكا و غرب در اجلاس گذشته اين شورا دانست؛ تلاشي كه درنهايت به قرار گرفتن بررسي وضعيت حقوق بشر در آمريكا، در دستور كار شوراي حقوق بشر سازمان ملل براي نخستين بار منجر شد كه خود، نوعي شكست براي آمريكا به شمار برود .
آنچه در نطق كشورهاي باني و مخالف ايران در اين اجلاس بر آن تمركز شد چند مورد خاص همچون حبس خانگي سران فتنه، زنداني شدن تعدادي از اذناب اين جريان و وجود مجازات اعدام در ايران بود؛ مواردي كه مشابه آن نيز در سخنان نوروزي اوباما خطاب به ايرانيان تكرار شده بود.
اين رويهاي است كه آمريكا آن را در مقابله با جمهوري اسلامي در پيش گرفته و در گزارش 70 صفحهاي سالانه حقوق بشر خود نيز با انتقاد از ايران، اتهامات گستردهاي را به كشورمان وارد كرده است.
تلاشهاي آمريكا
عملكرد آمريكا در كميسيون سابق حقوق بشر باعث ناكامي آن نهاد بينالمللي شد و موجب گشت جامعه بينالمللي عضويت آمريكا را در آن پايان دهد. حالا با عضويت مجدد آمريكا در شوراي حقوق بشر اين كشور روندي تخريبي را در سازوكار شورا آغاز كرده است.
رامين مهمانپرست، سخنگوي وزارت امور خارجه با اشاره به اينكه اخيرا پرونده حقوق بشري آمريكا در شوراي حقوق بشر مورد بررسي قرار گرفت و ايرادات بسياري بر وضعيت حقوق بشر در اين كشور وارد شد، ميگويد: آمريكا كه از اين وضعيت راضي نيست، ميخواهد اين مسير را تغيير دهد. اين كشور با اين گونه اقدامات و برخورد گزينشي درصدد است در روند اغراض سياسي خود بر برخي كشورها تمركز ايجاد كند.در مجموع اين قطعنامه در شرايطي كاملا سياسي و با وجود عدم تمايل برخي كشورها، تحت فشار آمريكا به تصويب رسيد و اين تصور دور از ذهن نيست كه برخي از كشورهاي كوچك كه هيچ گونه مناسباتي با ايران ندارند با دريافت كمكهاي نقدي از آمريكا درصدد همسويي با واشنگتن عليه ايران برآمدند.
علاءالدين بروجردي، رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي با بيان اين كه آمريكا براي فشار آوردن به ايران از طريق مساله حقوق بشر، سرمايهگذاري گستردهاي كرده است، تصريح كرد: آمريكا در صدور قطعنامه ضدايراني شوراي حقوق بشر نقش اصلي را ايفا كرد و فشار بسياري به ديگر كشورهاي عضو شوراي حقوق بشر اعمال كرد تا راي مثبت همه اعضا را براي قطعنامه ضدايراني به دست آورد.
شماري ديگر از چهرههاي سياسي نيز در اين باره اظهارنظر كردهاند، ازجمله محمد كرميراد، عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي كه در اين باره معتقد است: معمولا آمريكا و غربيها قبل از صدور قطعنامه عليه ايران رايزني سنگيني انجام ميدهند و متاسفانه كشورهاي تحت نفوذ آنان هم مطابق با ميل آمريكا رفتار ميكنند. آمريكا در راستاي اين تلاش گسترده پارا فراتر گذاشته و در گزارش ساليانه حقوق بشر خود اتهامات گستردهاي را به ايران وارد كرده است.
بخش مربوط به ايران در گزارش حقوق بشر وزارت امورخارجه آمريكا حدود 70 صفحه است و در آن اتهامات بياساسي ازجمله اعمال محدوديتهاي شديد عليه حق شهروندان براي تغيير دولت از طريق انتخابات آزاد و منصفانه به كشورمان وارد شده است.
در اين گزارش كه محدود به ايران نيست آمريكا با هدف قرار دادن كشورهاي مخالف خود از اين موضوع بهرهبرداري سياسي كرده و همان طور كه هيلاري كلينتون، وزير خارجه آمريكا تلويحا در سخنان خود يادآور شده استفاده از حربه حقوق بشر را به عنوان يك ابزار جديد در سياست خارجي آمريكا مدنظر قرار داده است.
جنجال و فضاسازي
با نگاهي به كشورهاي مخالف و موافق و بيانيههاي قرائت شده مشخص شد كه كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي و جنبش عدم تعهد مخالف طرح قطعنامه عليه جمهوري اسلامي ايران بودند و اين اقدام را سياسي تلقي كردند. پاكستان به نمايندگي از كشورهاي اسلامي، همچنين سفراي كوبا، چين، موريتاني و اروگوئه از جنبش غيرمتعهدها عليه قطعنامه طرح شده عليه ايران سخنراني كردند. نماينده جنبش عدم تعهد در سازمان ملل متحد نيز ضمن تاكيد بر مخالفت اين سازمان با قطعنامه حقوق بشر عليه ايران تاكيد كرد كه ايران همكاري خوبي با شوراي حقوق بشر درخصوص بررسي دورهاي وضع حقوق بشر دارد و ديگر نيازي به چنين قطعنامههايي ديده نميشود.
با اين حال بودند كشورهايي چون مالزي و برزيل كه راي ممتنع آنها تناسبي با مناسبات اين كشورها با ايران نداشت و دليل اين امر را ميتوان در تاثير لابي صهيونيستي و برخي از فعاليتهاي به ظاهر حقوق بشري مدافعان حقوق بشر جستجو كرد.
در اين ميان جالب اين كه موثرترين ابزار غرب در موضوع حقوق بشر ايران عناصري هستند كه كشور به كشور سفر كرده و توهماتي را با مقامات كشورها در قالب حقوق بشر در ميان ميگذارند.
زهره الهيان، رئيس كميته حقوق بشر كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي با اشاره به اينكه گروهي از منافقين و ضدانقلابهاي فراري در خارج از كشور تبديل به عوامل شبكههاي اطلاعاتي آمريكا و غرب شدهاند و روي خود نام مدافع حقوق بشر گذاشتهاند دراين باره به «جامجم» گفت: اين افراد تلاشهاي متعددي داشتند كه كشورهاي مختلف ازجمله كشورهاي اروپايي و آمريكاي لاتين را تحت تاثير قرار دهند و در اين راستا موارد كذب و موضعگيريهاي بسيار ناشيانهاي را عليه جمهوري اسلامي ايران به مقامات كشورهاي ديگر ارائه دادهاند كه مواردي از آن را در پروندههاي سكينه محمدي و زهرا بهرامي شاهد آن بودهايم.
الهيان افزود: اين گروه با چهرهسازي از افرادي كه جرم و جنايت آنها محرز بود در اتحاديه اروپا و برخي از كشورهاي آمريكاي لاتين سعي كردند چهره ضدحقوق بشري عليه ايران ترسيم كنند تا جايي كه رئيسجمهور برزيل خانم ديلماروسف مصاحبهاي عليه ايران داشت و در دفاع از سكينه محمدي كه خيانت او به همسرش و شراكت در قتل وي ثابت شده است نوشت و اعلام كرد مدافع سكينه محمدي است. نمايندگان به خانم روسف رئيسجمهور برزيل نامهاي را بعد از موضعگيري ايشان نوشتند و در اين نامه اظهار كردند كساني كه شما آنها را زنداني سياسي ميناميد در پروندهاي خود همكاري با گروههاي تروريستي و جرائم امنيتي با ايران دارند و شرايط پرونده سكينه محمدي را براي وي تشريح كردند كه ايشان اين نامه را مطالعه و بعد از آن اعلام كردند كه در رابطه با مسائل ايران و مباحث حقوق بشري رويكردي دوگانه و تبعيضآميز وجود دارد.
وي با اشاره به اينكه اين افراد در اتحاديه اروپا هم چنين شگردي را به كار بردند و در نتيجه برخي از وزيران زن اروپايي به دفاع از سكينه محمدي پرداختند، خاطرنشان كرد: تمام اين جار و جنجالهاي رسانهاي درباره مسائل اينچنيني و معلومالحال براي اين بود كه فضاسازي منفي عليه جمهوري اسلامي ايران صورت بگيرد كه متاسفانه برخي از مقامات كشورهاي ديگر تحت تاثير اين فضاي كذب و جار و جنجال رسانهاي قرار گرفتند.
انحراف از واقعيات منطقه
موفقيتهاي جمهوري اسلامي در مورد مسائل منطقهاي مانند پيشبيني بنبست آمريكا در عراق و بنبست ناتو در افغانستان، كنترل فتنه 88 و نفوذ معنوي ايران در ميان مسلمانان جهان و در عين حال مقاومت ايرانيان در موضوع هستهاي و موارد مهم ديگري چون پيشرفتهاي علمي كشور و وجود الگوي مردمسالاري ديني كه امروز مورد توجه مردم مسلمان كشورهاي منطقه قرار گرفته است ازجمله مهمترين مسائلي است كه دشمنان را به بازگشايي جديتر پروندهاي تازهتر با موضوع حقوق بشر عليه ايران مشتاق كرده است.
نكته: انحراف افكار عمومي از برخورد متناقض و توام با معيارهاي دوگانه آمريكا با تحولاتخاورميانه و به جاي آن تمركز بر ايران از اهداف سياسي صدور قطعنامه شوراي حقوق بشر و گزارش اخير وزارت خارجه آمريكا درباره ايران است
همچنين تحولات اخير در خاورميانه و شمال آفريقا، انحراف افكار عمومي از برخورد متناقض و توام با معيارهاي دوگانه آمريكا با اين تحولات و به جاي آن تمركز بر ايران از ديگر اهداف و اغراض سياسي در وراي صدور اين قطعنامه و گزارش اخير وزارت خارجه آمريكا است.
در شرايطي كه منطقه خاورميانه و جهان اسلام شاهد خيزش مردمي است و اغلب اين خيزشها به مردمسالاري ديني تمايل دارند، غربيها تلاش ميكنند الگوي ايراناسلامي را ناموفق جلوه دهند.
به همين دليل جواد جهانگيرزاده، نماينده اروميه در مجلس شوراي اسلامي و عضو كميسيون امنيت ملي مجلس، صدور قطعنامه عليه ايران را در راستاي انحراف افكار عمومي دنيا از واقعيات منطقه ميداند.
وي با بيان اينكه آمريكاييها در تدوين استراتژي دچار مشكلات عديده هستند و هنوز نتوانستهاند به استراتژي مشخصي در مورد ايران دست يابند، افزود: اين تاكتيكها را اتخاذ ميكنند تا بتوانند مانع تأثيرگذاري ايران بر مسائل منطقهاي شوند و ما را با خود درگير كنند كه البته هوشياري ملت و مسوولان ايراني و عطش و زمينه موجود نزد ملتهاي منطقه براي درك هرچه بهتر واقعيات و پيام روشن انقلاب اسلامي و معنوي مردم ايران، كار و دستيابي به نتيجه را براي آنها بسيار دشوار ميسازد.
چرخش از مساله هستهاي
اگرچه برخي قدرتهاي حاضر در شوراي حقوق بشر سازمان ملل معتقدند اين قطعنامه تنها به منظور نقض حقوق بشر در ايران صادر شده، اما بر آگاهان امور روشن است كه علت صدور اين قطعنامه پاسخ به بنبستي است كه كشورهاي غربي در پرونده هستهاي ايران با آن مواجه شدهاند؛ بنبستي كه با طرح قطعنامه و اعمال فشار پس از آن براي آنها رفع نشده است و آنها اكنون با گشايش پروندهاي در رابطه با نقض حقوق بشر و بال و پر دادن به آن كه پيش از اين هم بارها مطرح شده و اكنون تبديل به يك قطعنامه حقوق بشري شده است سعي در بازگشايي جبههاي جديد براي مرتفعكردن گرفتاريهاي خود دارند.
طراحان غربي اين قطعنامه علاقهمندند پروندههاي جديدي را عليه ايران مطرح كنند تا در پناه آنها دست پري عليه ايران داشته باشند و به همين علت است كه ميتوان گفت اين پرونده هم در راستاي همان پرونده هستهاي گشوده شده است. به گفته جواد جهانگيرزاده ، نماينده اروميه در مجلس شوراي اسلامي، تنها راهي كه مجامع بينالمللي به همراه سرويسهاي اطلاعاتي غرب توانستهاند براي دخالت در امور داخلي ايران پيدا كنند، اين است كه بر يكي از موضوعات جمهوري اسلامي ايران متمركز شوند؛ يك زمان موضوع هستهاي و زمان ديگر موضوع حقوق بشري.
آنچه پيش روست
ايران در رابطه با مسائل حقوق بشري و اتهامهاي واهي كه بعضا عليه كشورمان مطرح ميشود، تعاملات مثبت و سازندهاي با مجامع حقوق بشري و شوراي حقوق بشر سازمان ملل داشته و گزارشهاي مفصلي را بر اساس اسناد و مدارك ارائه داده است، در گذشته رينالدو گاليندوپل (از سال ۶۵ تا ۷۳) و موريس كاپيتورن (از سال ۷۴ تا ۸۰) به عنوان نمايندگان ويژه حقوق بشر سازمان ملل چند بار به ايران سفر و گزارشهاي متعددي در مورد وضعيت حقوق بشر در اين كشور تهيه كردند.
در ايران مسوولاني چون رئيسجمهور و ديگر دستاندركاران بر اين باورند كه قطعنامه شوراي حقوق بشر سازمان ملل فاقد هرگونه ارزش حقوقي است در عين حال قاطبه كارشناسان سياسي مطلع و همچنين نمايندگان مجلس تاكيد دارند جمهوري اسلامي نبايد گزارشگر پيشنهاد شده در اين قطعنامه را براي تهيه گزارش از وضعيت حقوق بشر كشورمان بپذيرد، چون تعيين نماينده ويژه در شرايط كنوني اقدامي سياسي و فاقد وجاهت حقوقي و بشردوستانه است و اين راي نتيجه يك بررسي و تعامل همهجانبه و از موضع فني و منصفانه نبوده است.
زهره الهيان، رئيس كميته حقوق بشر كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي نيز معتقد است تعيين بازرس ويژه يا ناظرين بينالمللي دستاورد جديدي براي طراحان قطعنامه ندارد چرا كه ما تا به حال گزارشهاي حقوق بشري و پيوستهاي متعددي به شوراي حقوق بشر ارسال كردهايم و اين مسير هم بهره جديدي براي آنها به دنبال نخواهد داشت.
وي با اشاره به گفتوگوها و دعوتي كه ايران از ناوي بيلاي، كميسارياي عالي حقوق بشر سازمان ملل داشته است، گفت: قرار شد ايشان ابتداي سال 90 به ايران سفر كنند و از نزديك شاهد مسائل حقوق بشري در ايران باشند، از بازداشتگاهها بازديد كنند و درباره مسائلي كه مدنظر دارند با ايشان گفتوگو داشته باشيم.
اين گفتهها نشان از اعتماد به نفس دستاندركاران و مطلعين موضوع در داخل ايران و در عين حال تن ندادن به بازيها و طراحيهاي غربي در اين زمينه با حفظ هوشياريهاي لازم دارد. البته روشن است كه دستگاه ديپلماسي ايران همچون موضوع هستهاي بايد طراحي و تحركات ويژه و روشنگري را در اين زمينه در دستور كار داشته باشد و البته از همكاري و همراهي مراجع ذيربط در داخل نيز كاملا بهرهمند باشد چرا كه رويارويي حقوق بشري خصوصا در دوره زمامداري دموكراتها در آمريكا قطعا يك رويارويي جدي و سنگين خواهد بود و شواهد و قرائن نيز حاكي از همين مساله است.
براي مقابله با اثرات چنين قطعنامهاي فعاليت ديپلماتيك ايران و روشنگري ايران براي مجامع حقوق بشر و بينالمللي در مورد قوانين و مقررات ايران ميتواند حداقل در ميان كشورهاي مستقل و كشورهاي غيرمتعهد و ديگر بلوكهاي بينالمللي تاثيرگذار باشد.
واضح است كه در اين راستا روشنگري و تعامل حقوق بشري مستمر با كشورهاي مختلف دنيا مدنظر بسياري از كارشناسان و صاحبنظران سياسي است.
از سوي ديگر واكاوي در كشورهاي غربي و افشاي نمونههايي از نقض گسترده حقوق بشر در اين كشورها، همانگونه كه مدتي است در دستور كار دولتهاي نهم و دهم قرار دارد بايد با جديت بيشتري پي گرفته شود چون ميتواند در اين رويارويي به ظاهر نرم ولي جدي و در باطن خشن مثمرثمر باشد.
كتايون مافي
انتهای پیام/70