کد خبر: ۱۰۸۳۲۴
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۳ - ۱۹ فروردين ۱۳۹۶

نمایشگاه ضعف آمریکا در سوریه

طبیعی است وقتی جنگ نیابتی سوریه با رخوت و هزیمت گروه‌های تروریستی در جبهه‌های مهم روبه‌رو گردد، طرف اصلی یعنی آمریکا برای روحیه دادن به مزدورانش وارد صحنه شود.

به گزارش شیرازه، «جعفر قناد‌باشی» در روزنامه «حمایت» نوشت:

حمله موشکی اخیر آمریکا به پایگاه الشعیرات در استان حمص سوریه که با دستور مستقیم دونالد ترامپ، صورت گرفت، رویدادی مهم در عرصه تحولات منطقه‌ای به شمار می‌آید که با در نظر گرفتن اظهارات رئیس‌جمهور آمریکا در موضوع سوریه از زوایای مختلف قابل ارزیابی است.  در این رابطه دو دیدگاه مطرح است؛ اول اینکه این عملیات در قالب یک سناریوی بزرگ‌تر و از پیش طراحی‌شده تدوین گردیده که شروع آن با ورود 12 دستگاه کامیون حامل کپسول‌های حاوی گاز خردل و گازهای سمی دیگر بااطلاع مقامات ترکیه بود و به جنایت «خان شیخون» در استان ادلب منجر گردید. پس‌ازاین فاجعه، دستگاه‌های تبلیغاتی غرب و ارتجاع منطقه با هماهنگی کامل به پوشش خبری این نمایش مرگبار در سطح بین‌المللی پرداخته و مسئولیت این کشتار را مستقیماً متوجه دولت سوریه کردند. در گام بعدی، موضوع حمله شیمیایی به شورای امنیت کشیده شد و ارتش آمریکا در قامت یک قهرمان و منادی صلح، دست به حمله موشکی زد که در ادامه به اهداف آن خواهیم پرداخت.
دیدگاه دوم بر این گزاره استوار است که تضمین و تأمین منافع بلندمدت آمریکا در حوزه سیاسی و اقتصادی، این کشور را به ماجراجویی در سوریه و اقدام در مسیر خواسته‌های رژیم صهیونیستی واداشته است؛ به‌ویژه اینکه آمریکا با بحران‌های مالی دست‌به‌گریبان است و برای جذب بیشتر سرمایه‌های شیوخ مرتجع منطقه و ترمیم اقتدار شکست‌خورده واشنگتن در سوریه، لازم بود که به اقدامی ولو نابخردانه دست بزند.
در ارتباط با دیدگاه اول موارد بسیاری مطرح است ازجمله اینکه این حمله – همان‌گونه که مقامات روسی اعلام کرده‌اند – پیش از حمله شیمیایی در «خان شیخون» طراحی‌شده و کاخ سفید از مدت‌ها قبل در تدارک آن بوده است. انگیزه اصلی طراحان این عملیات به‌روشنی نشان‌دهنده این حقیقت است که شرایط میدانی تروریست‌ها رو به وخامت گراییده و با توجه به پیشروی‌ها و پیروزی‌های ارتش سوریه و محور مقاومت در مناطق مختلف سوریه به‌ویژه حلب و حماه، صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها به دنبال این هستند که آرایش منطقه‌ای را برای پوشش شکست‌های پی‌در‌پی‌ تروریست‌ها تغییر دهند. این حمله دقیقاً در زمانی صورت گرفت که از یک‌سو تروریست‌ها در مذاکرات سیاسی، فاقد برگ برنده بوده و تسلیم شرایط دیکته شده از سوی دولت سوریه بودند و از سوی دیگر ارتش سوریه در آستانه اثبات اقتدار و پیروزی میدانی و منطقه در حال ورود به یک تحول عظیم استراتژیک بود. درست ساعاتی پس از حمله آمریکا بود که داعش حمله خود را به‌سوی تدمر در استان حمص آغاز کرد و دیگر گروه‌های زیرمجموعه داعش و جبهه‌النصره که غرب آن‌ها را به‌اصطلاح «میانه‌رو» می‌نامد، خواستار ادامه این حملات شدند.
طبیعی است وقتی جنگ نیابتی سوریه با رخوت و هزیمت گروه‌های تروریستی در جبهه‌های مهم روبه‌رو گردد، طرف اصلی یعنی آمریکا برای روحیه دادن به مزدورانش وارد صحنه شود. این حمله درواقع، خط بطلانی بر سیاست‌های متناقض رئیس‌جمهور آمریکا مبنی بر عدم ورود به باتلاقی نظیر باتلاق عراق و افغانستان است. ترامپ در شعارهای انتخاباتی خود تأکید فراوانی بر احیای قدرت آمریکا در دوران ریاست جمهوری‌ وی و اجتناب از ورود نظامی به درگیری‌‌‌‌های منطقه‌ای کرده بود اما دستور اخیر او، نادیده گرفتن عواقب این حمله و عدول از وعده‌های انتخاباتی است.
روزنامه ایندیپندنت دراین‌باره می‌نویسد «مردی که فرمان حمله موشکی به سوریه را صادر کرد همان مردی است که سال 2013 در صفحه توییتر خود خطاب به اوباما گفت: به رئیس‌جمهور احمقمان می‌گویم به سوریه حمله نکن. اگر حمله کنی اتفاقات بدی می‌افتد و از این حمله چیزی عاید آمریکا نمی‌شود. به‌جای حمله به سوریه، آمریکا را بساز!» وی همچنین در اقدامی برخلاف قوانین داخلی آمریکا و بدون کسب مجوز از کنگره به سوریه حمله کرد، درحالی‌که به اوباما توصیه می‌کرد اگر خیال جنگ با سوریه را دارد ابتدا باید از کنگره مجوز بگیرد!
ترامپ در اولین سخنرانی پس‌ازاین حمله تصریح کرد که حمله آمریکا به سوریه، «محدود» است و با این اظهارنظر به متحدین دولت سوریه نشان داد که سنگی پرتاب و فرار کرده است تا از این طریق، خود را از واکنش احتمالی ایران و روسیه مصون بدارد. پنتاگون هم طی اطلاعیه‌ای اعلام کرد برنامه دیگری برای حمله به سوریه ندارد و در حقیقت، بر ضعف و ناتوانی دولت آمریکا در ادامه حمله نظامی، مهر تائید زده و در عمل، شعار ترامپ در نشان چهره‌ای مقتدر از آمریکا را به چالش کشید.
از سوی دیگر، ترامپ در حالی به بهانه حمایت از غیرنظامیان سوریه دستور حمله به مواضع دولت سوریه را صادر کرد که بلافاصله پس از رئیس‌جمهور شدن، با امضای فرمان اجرایی جنجالی خود، ورود مردان، زنان، کودکان بی‌پناه و جنگ‌زده سوریه را به خاک آمریکا ممنوع کرده بود. ضمن اینکه بارها اعلام کرده بود نابودی داعش برای او مهم‌تر از کنار رفتن بشار اسد از قدرت است، درحالی‌که حمله او، داعش را جری‌تر کرد و به ادامه خون‌ریزی‌ها چراغ سبز نشان داد.
لطیفه این ماجرا آنجاست که رئیس‌جمهور آمریکا در اظهارات اخیرش از «تمام ملت‌های متمدن» خواسته است که تلاش خود را برای پایان بخشیدن به کشتار و خونریزی در سوریه به‌کارگیرند و جالب اینکه پاسخ خود را از بدنام‌ترین رژیم‌های منطقه یعنی رژیم کودک‌کش صهیونیستی و آل‌سعود که بویی از تمدن و انسانیت نبرده‌اند، مبنی بر حمایت و درخواست برای ادامه این حملات دریافت کرده است! دولت ترکیه هم که پس از کودتای سال گذشته، دست به سرکوب‌های گسترده زد و حتی از طرف متحدین اروپایی خود موردانتقاد شدید قرار گرفت، به درخواست ترامپ، پاسخ مثبت داده و خواستار تداوم هجمه نظامی به سوریه شده است.
آمریکا در صورتی می‌توانست قدرت خود را ثابت کند که پا پس نکشیده و به حملات خود ادامه دهد اما از یک‌سو، مقامات بلندپایه این کشور اعلام کرده‌اند که قصد ادامه تهاجم را ندارند و از سوی دیگر، کشوری که خود را ابر قدرت می‌داند برای مقابله با دولت بشار اسد، دولت‌های منفور را به کمک طلبیده‌ که این امر، نشان‌دهنده اوج ضعف و حقارت دولتمردان کاخ سفید است.
بر این اساس، هر دو دیدگاه مطرح‌شده در ابتدای این یادداشت با یکدیگر در ارتباطند و توطئه آمریکا هم برای تأمین منافع اقتصادی و هم تأثیری گذاری بر جریان شکست‌خورده نظامی و سیاسی تروریست‌ها طراحی‌شده است و تحولات آینده ثابت خواهد کرد که هر نوع دخالت نظامی بدون مجوز دولت سوریه، محکوم به شکست بوده و روند پیروزی جبهه مقاومت را تسریع خواهد  کرد.

انتهای پیام/

نظرات بینندگان