کد خبر: ۱۱۱۰۶۹
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۱ - ۰۱ تير ۱۳۹۶
«استقلال فرهنگی» مهمتر است یا «استقلال سیاسی»؟

مسائل فرهنگی را به امید دولت‌ها رها کردیم/ نسل جوان برای تحقق استقلال فرهنگی قیام کند

دکتر مریم اردبیلی گفت: یکی از معضلات ما در بحث «استقلال فرهنگی» این است که نهادهای عمومی کشور و عموم مردم و گروه ها و فعالان فرهنگی مقداری بار را از دوش خود زمین گذاشته و یا آن را برعهده دولت گذاشته اند؛ تصورشان هم این بوده است که وقتی دولت اسلامی است، پس حتما می تواند فرهنگ اسلامی را هم به خوبی رواج داده و اجرا کند.
مسائل فرهنگی را به امید دولت‌ها رها کردیم/ نسل جوان برای تحقق استقلال فرهنگی قیام کندبه گزارش شیرازه، «استقلال فرهنگی» یعنی  عدم وابستگی فکری و ارزشی به کشورهای بیگانه، به طوری که کشور بتواند، با افکار و تمایلات و خصیصه های فکری خود زندگی کند. روح این تعریف یک واژه اساسی را درون خود گنجانده است؛ «آزادی» شالوده اصلی تعریف استقلال فرهنگی است؛ یعنی حق اولیه و طبیعی هر انسان و جامعه. وقتی مقام معظم رهبری در سخنرانی هفته گذشته خود در جمع دانشجویان به اهمیت و لزوم استقلال اشاره کردند، کمتر کسی بود که نداند، سند آموزشی و وارداتی ۲۰۳۰ که قرار بود تحولات آموزشی اساسی زیر نظر یونسکو ایجاد کند، کاملا ناقض استقلال فرهنگی کشور و یکی از دلایل اشاره رهبر انقلاب بوده است.
دکتر مریم اردبیلی، آینده‌پژوه حوزه‌ زنان به تعریف دقیق استقلال فرهنگی و اهمیت آن پرداخته است. وی معتقد است: ماهیت محوری انقلاب ما قطعا فرهنگی بوده است؛ شاید تحلیگران بتوانند ریشه های سیاسی و اقتصادی هم پیدا کنند اما واقعیت این است که مسائل فرهنگی ریشه انقلاب را رقم زد و پیش از انقلاب اسلامی اعتراض به وضع فرهنگی موجود، به همین شکل هم عمومیت پیدا کرد و به تغییر نظام به رهبری امام راحل منجر شد.

مدیر کل بانوان استانداری فارس در دولت نهم، همچنین گفت: وقتی سخن از صدور انقلاب به میان می آید، جایگاه بحث های فرهنگی بیشتر دیده می شود و اهمیت فرهنگ هم باعث می شود تا استقلال فرهنگی هم جایگاه مهمی پیدا می کند به طوریکه در کنار استقلال سیاسی و امنیتی نیاز به وجود استقلال کامل در مباحث فرهنگی کاملا محسوس می شود.

استقلال فرهنگی به معنای عدم تبادل فرهنگی با کشورها نیست

اردبیلی با بیان اینکه استقلال فرهنگی به معنای عدم تبادل فرهنگی با کشورهای دیگر نیست، افزود: ما در بحث های یادگیری خط مشی در مباحث فرهنگی با کشورهای دیگر می توانیم تبادل داشته باشیم اما این اقدام نیاز به یک سری پیش فرض ها دارد؛ ابتدا باید مواضع روشن و تکلیف خودمان را با ارزش های دینی مشخص کرده و فرهنگ اصیل ایرانی-اسلامی را هم تعریف کنیم.

وی افزود: رعایت این پیش فرض ها موجب می شود تا اگر هم بنا داریم از تجارب فرهنگی کشورهای دیگر استفاده کنیم، این اقدام با خودآگاهی و حفظ مبانی داخلی همراه شود، نه به شکل منفعلانه و در راستای جهانی سازی غربی.

اردبیلی تاکید کرد: نقطه اصلی اشکال این است که با عدم رعایت پیش فرض ها و روشن نبودن مواضع شفاف فرهنگی، در زمان برخورد فرهنگی و یا در حین تبادلات فرهنگی بین کشورها، ممکن است ما دچار ناخودآگاهی شویم که ندانیم چه مطالبی را از آن ها می آموزیم.

این کارشناس ریشه های استقلال فرهنگی را در دو شاخه اصلی تعریف و بیان کرد: یک ریشه بحث استقلال فرهنگی بحث های تئوریک است که باید مبانی همه عرصه های فرهنگ از مبانی بومی خودمان استخراج شود و بحث دیگر اشاعه آن است. این اتفاق در قبل از انقلاب در حالی رخ داد که هیچکدام از رسانه های رسمی کشور و جهان در خدمت اشاعه ارزش های اسلامی نبود؛ لیکن در همان زمان و شرایط، مردم به خوبی این را درک کردند و همین درک باعث تبدیل شدن به گفتمان عمومی و در نهایت انقلاب اسلامی ایران شد.

مسائل فرهنگی را به امید دولت ها رها کردیم

این پزشک همچنین اظهار داشت: یکی از معضلات ما در بحث استقلال فرهنگی این است که نهادهای عمومی کشور و عموم مردم و گروه ها و فعالان فرهنگی مقداری بار را از دوش خود زمین گذاشته و یا آن را برعهده دولت گذاشته اند؛ تصورشان هم این بوده است که وقتی دولت اسلامی است، پس حتما می تواند فرهنگ اسلامی را هم به خوبی رواج داده و اجرا کند.

اردبیلی افزود: این اتفاق نمی تواند صورت بگیرد و فرهنگ سازی باید در مجرای حقیقی خودش و از دل صاحبان فرهنگ اتفاق بیفتد. قطعا دولت موظف به ورود به مباحث فرهنگی است و باید هرگونه اقدامی که مخل استقلال فرهنگی است را مدیریت کند.

وی گفت: سند ۲۰۳۰ که مخالفت های بسیاری را در کشور برانگیخت، مثال خوبی برای مدیریت دولت در بحث استقلال فرهنگی است؛ ما باید بالاخره تکلیف خودمان را روشن کنیم که آیا می خواهیم خودمان تصمیم بگیریم که چه می خواهیم؟ یا اینکه می خواهیم برای تغییر و تحولات فرهنگی در مسیر جامعه جهانی و به صورت منفعلانه عمل کنیم؟

این کارشناس مسائل زنان اظهار داشت: این نوع نگرش مربوط به امروز و دیروز نیست و شهید بهشتی در ابتدای انقلاب، طی نامه ای به حضرت امام(ره) مکتوب کرده اند که در میان تمام نیروهای انقلاب دو نگاه وجود دارد عده ای معتقدند که باید نگاه ما به اسناد و رفتار و مباحث فرهنگی جوامع بین المللی، اقتدارگرایانه باشد و به دنبال آن ها برویم تا مسائل کشور را حل کنیم.

وی افزود: شهید بهشتی دسته دوم را افرادی معرفی کرد که معتقدند این مسائل باید از درون کشور مدیریت و استخراج شوند، اما ناقض استفاده از تجارب بین المللی هم نباشد. این دو رویکرد از زمان انقلاب تا کنون وجود داشته است و مرز تعارض این دو نگاه اکنون شفاف تر دیده می شود. نگرش اول و پذیرفتن نگاه بالا به پایین غرب در مسائل آموزشی هم با سند ۲۰۳۰ سنخیت دارد.

نسل جوان برای تحقق استقلال فرهنگی قیام کند

اردبیلی تاکید کرد: مباحث مربوط به دانشگاه و علوم انسانی که متاسفانه تاکنون به طور کامل بومی نشده و کارشناسان و پژوهشگران با مجموعه نظرات برآمده از منابع علوم انسانی غربی، برای کشور برنامه ریزی می کنند، بسیار بحث حساس و مهمی است و امیدوارم حداقل نسل جوان بتواند این موضوع را حل کند.

این کارشناس گفت: نگاه سنتی به مقوله استقلال فرهنگی این بود که ما هیچ محصولی را از خارج از کشور وارد نکنیم و همه را خودمان تهیه کنیم. اما منظور ما این نیست؛ معتقدیم که مدل ساختارهای اقتصادی، بانکداری و حتی نظام صنعتی ما باید با مبانی فکری خودمان که اسلام است سازگاری داشته باشد، نه اینکه بر مبنای غرب باشد. اینکه تمام مشی و ساختار بانک را از غرب گرفته و ترجمه کرده ایم و فقط یک واژه «بانکداری اسلامی» به آن بیفزاییم، ناقض استقلال اقتصادی و عوارض آن هر روز بیشتر دیده می شود.

وی تصریح کرد: وقتی فضای توسعه اقتصادی ما یک حرف و در مقابل، فضای توسعه فرهنگی هم حرفی دیگر بزند، شاهد همین نوع تعارضات در کشور خواهیم بود و این التقاط تمام مجموعه را زمین خواهد زد. بسیاری از کسانی که خودشان از تدوین کنندگان برنامه های توسعه کشور بوده اند، معتقدند که پارادایم حاکم بر سیستم توسعه اقتصادی با پارادایم مربوط به توسعه سیاسی و فرهنگی تناقض دارد.

وی گفت: یکی از دلایل تناقض های فرهنگی موجود و عدم استقلال فرهنگی را انفعال نخبگان فرهنگی دانست و افزود: حتی کسانی که اعتقاد دارند راه حل های درون زا برای بیرون آمدن از این معضل وجود دارد، متاسفانه کمی منفعل شده اند. چطور نیروهای انقلابی، هرچه که داشتند برای پیروزی انقلاب در طبق اخلاص گذاشتند اما وقتی انقلاب پیروز شد و بعد از جنگ تحمیلی، به خیال اینکه دولت کار را در دست می گیرند و نهادهایی هم برای این موضوع موجود است، بسیاری از بحث های ساختاری اقتصادی و فرهنگی را رها کردند؟

اردبیلی در پایان تاکید کرد: ما خودمان را باید منتظر پویا برای صاحب زمان (عج) بدانیم. مفهوم واژه سازی که رهبر انقلاب در فرمایشاتشان در جمع دانشجویان مطرح کردند، واژه آتش به اختیار را در همین فضا می بینم که تک تک ما باید احساس کنیم که در چه زمینه هایی می توانیم خدمت کنیم و چه کارهایی در جمهوری اسلامی بر زمین مانده که آن را برداشته و اقدام کنیم. مجموع این حرکت ها است که برکتی به وجود می آورد برای ادامه انقلاب اسلامی وگرنه به انتظار بخشنامه و برنامه های مصوب نشستن دردی را دوا نمی کند.
منبع: دانا
نظرات بینندگان