کاشف داروی ایدز در دفتر شیرازه؛ همه تست ها جواب داد و آماده تولید انبوه هستیم
کاشف داروی ایدز می گوید:«داروی مهار کننده بار ویروسی»روی بیماران آزمایش کرده ایم بعد از دو ماه 90 درصد ویروس در بیماران کاهش داد، بعد از چهار ماه استفاده دارو، آزمایش ها نشان داد هیچ ویروسی در خون بیماران وجود ندارد.
شیرازه:
خودش را احمد حسین پور از روستای مزیجان شهرستان زرین دشت فارغ التحصیل
کارشناسی ارشد نانو تکنولوژی پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی شیراز معرفی می
کند.
درباره روحیات کاری اش می گوید: «از ابتدای دوران دانشجویی در ذهن خود دنبال میکردم که خروجی تحصیلی من باید یک کاری باشه که به محرومین خدمت کرده باشم. و همچنین در راستای شعار ما میتوانیم به این فکر میکردم که این شعار میتوان به خارج از مرزهای کشورمان انتقال بدهیم. بر همین اساس تصمیم گرفتم در زمینه بیماری «اچ ای وی» که یک معضل جهانی است تحقیقاتم را انجام بدهم که علاوه بر اینکه یک معضل بهداشتی است هم اقتصاد و هم نهاد های دیگر هم درگیر میکند»
منویات مقام معظم رهبری را در زندگی اش بسیار تایر گذار میداند و می افزاید:« بر همین اساس بر اساس فرمایشات مقام معظم رهبری در راستای اقتصاد مقاومتی اراده این جانب را چند برابر کرد که در این راستا تلاش کنم»
عزم بلندش در کلماتش به خوبی مشخص است خصوصا آنجا که میگوید:«همانطور که جوانان ما در جبهه دشمنان را حیرت زده کردن ما هم تصمیم گرفتیم در زمینه علمی جهان را حیرت زده کنیم.تحقیقات ما هفت سال طول کشید که به موفقیت دست پیدا کردیم و برای این ادعا هم بیماران ما موجود هستند هم آزمایشات بیماران و هم مستنداتی که در طول هفت سال به طول انجامید.
گفتگوی ما را با احمد حسین پور جوان استان فارسی که در آینده از او و کشفش بیشتر خواهید شنید را بخوانید:
شیرازه: متولد چه سالی هستید؟
متولد 1365 . زمانی که «اچ ای وی» وارد ایران شد!
- توضیحی در مورد رشته تحصیلی تان بفرمایید؟
نانو یک مقیاس است یعنی یک میلیاردم متر ، نانو تکنولوژی یعنی دستکاری در سطح اتم یا مولکول ها ، اگه نانو تکنولوژی در راستای داروها و کیت های تشخیصی نانو تکنولوژی پزشکی فعالیت داره
دارو که کشف کردم یک نانو کامپوزیت گیاهی است.
-لطفاً توضیح بیشتری در مورد چگونی کشف و پیدا کردن این دارو بفرمایید؟
سال 89 که تصمیم گرفتم در این زمینه کار کنم دانشگاه علوم پزشکی ساری بودم. در اینترنت تحقیق میکردم درباره بعضی از بیماری ها این بیماری ها برام جالب شد و بررسی هایی که کردم یک ایده به نظرم رسید. این ایده هم دنبال این بودم که تمام موادی که تشکیل می شود در درون کشور باشد و ما وابستگی به خارج هم نداشته باشیم که حرف و حدیثی هم دنبال من نباشد.
از آن زمان تصمیم گرفتم، بعد وارد رشته نانو که شدم فعالیت و تحقیقاتم رو انجام دادم فرمالیسون ها رو انجام دادم.
سال 92 بود که وارد رشته نانو شدم، این ایده که نانو ذرات گیاهی وارد فاز نانو انجام شود و اینکه به صورت کامپوزیت باشد،
یعنی خود نانو ذرات وارد سطح نانو می شود خواصش تغییر میکند و اثر بخشیش بیشتر خواهد شد. طبق فرمالیسون هایی و آزمون و خطایی که انجام دادم بالاخره این فرمالیسون نهایی توانست ویروس رو در کیست سلول به صورت صد در صد مهار کند.
-ایده اولیه کجا به شکل رسید؟
اصلا شاید اون شبی که فکر کردم باید فلان کار رو انجام بدم تا حالا که این فرمالیسون انجام شد با آزمون و خطاهایی که انجام شد 90 درصد تغییر پیدا کرد یعنی جابجایی به وجود آمد.
این نبود که همون ایده اولیه من بشود محصول، یعنی از سال 89 تا 94 به این فرمالیسون با اثر بخشی صد در صد و حداقل سمی ات رسیدیم.
-حدودا چند تا از فرضیات شما به شکست خورد تا اینکه به نتیجه رسید؟
تعدادش رو نمیدونم ولی خیلی زیاد، هر بار میگفتم این باره آخر هست. ولی هیچ وقت بار اخر نشد.
در مراحل تست و نتیجه گیری شکست پروژه به معنی ناامیدی نبود همیشه چیزی به من اضافه میکرد.
-طی این مدت کجاها فعالیت میکردید ؟
من کِشت مواد «سنتزم» را دانشگاه ساری شروع کردم. دانشگاه علوم پزشکی شیراز و چندین آزمایشگاه خصوصی در شهر هر جا که دوستان می توانستند هماهنگی کنند و انجام بدهم انجام میدادم. انجام کشت سلول در انسیتو پاستور تهران بود.
-کسی که بیشترین کمک رو به شما کرده و ومشوقتان بود چه کسی بود؟
اساتید از دانشگاه علوم پزشکی ساری، اساتید انسیتو پاستور تهران،دانشگاه علوم پزشکی شیراز و بسیج سازندگی و اساتیدی از خارج از کشور.
دکتر عسکری که سابق در بسیج سازندگی بودن زیاد کمک کردن برای تهیه گیاهان،
مشوقان اصلی بنده پدر و مادرم بودند و برخی از اساتید بزرگوار.
در ضمن تمام هزینه های این پژوهش شخصی انجام شد.
-حدودا چقدر هزینه شده؟
دقیق نمیدونم ولی 80 تا90 میلیون تومان.
-گفتید اساتید از خارج کشور به شما کمک کردند خارج کدوم کشور و دانشگاه؟
دانشگاه هایش را نمیدانم الان صلاح باشد که بگویم یا نه، میترسم بد بشود. ولی مهمترینش دانشگاه «هاروارد» آمریکا بود.
با دانشگاه «هاروارد» که مکاتبه داشتم برای اینکه وارد مرحله انسانی بشود از طرف دانشگاه گفتند اگر فلان شخص از دانشگاه هاروارد موافقت کرد می گذاریم. که خوش شانس بودم و ایشان موافقت کرد.
بسیاری از اساتید وقتی از آنها کمک میخواستم یا خندیدند یا گفتن از ایران برو ! ولی نمیخواستم چون به راحتی میتوانستم خیلی جاهای دیگر بروم.
-علت اینکه از کشور نرفتید چه بود؟
حس خیلی خوبی است که در ایران کار می کنم. الان که جواب گرفتم فکر کنم اشتباه نکردم. چون کار کردن برای بیماران داخلی که از جنس خودمان هستند خیلی لذتش بیشتر است حتی با این نگاهی که این کار من جهانی و برای همه ی بشریت است.
البته در کشور ایران که خیلی محدودیت وجود دارد و کار تحقیقاتی سخت است.
یک چیز جالب که مشاهده کردم اینکه در کشور ما دستگاه های آزمایشگاهی زیاد است ولی اکثرا در انبارها خاک می خورد. ولی همه میگویند در کشور ما آزمایشگاه نیست، تجهیزات نیست. ولی به نظر من در کشور ما مدیریت نیست و مدیریتی که وجود دارد بسیار ضعیف است. البته به هیچ وجه منکر انسانهای توانمند داخلی نمی شوم.
وقتی کمک می خواهی نگاه مدیر این است که میگوید خودت فردا میلیاردر میشوی! و این کار، یک کار شخصی است.
حتی به من می گفتند به حسین پور بیمار ندهید. حتی می گفتند جواب آزمایش حسین پور انجام ندهید و یک سری توهین های رکیکی که ارزش گفتن ندارد.
حتی روز آخر که من جواب گرفتم من را تهدید کردند که برای تو داده جمع می کنیم و جواب هایت را خراب می کنیم.
متاسفانه هر چه که مشاهده کردم این بود که یک گروه مافیایی اجازه کار را نمی دهند.
کسانی که به نفعشان نیست داروی ایدز کشف شود. چرا که نانشان آجر می شود. آنها متاسفانه از زجر مردم سود کسب می کنند.
من همیشه به دوستان می گفتم به جای اینکه بگویید تحریم های امریکا اینقدر اثر دارد اگر مدیریت داخل درست بشود اصلاً کل مشکلات برطرف می شود.
مدیریت ضعیف داخلی از تحریم ها بیشتر ضربه زده است. من کل دوستانم این طرف و آن طرف دارند شخصی کار می کنند که درست نیست.
-روحیه
خود باوری که عملاً یکی از شاخصه های بسیجی های این مملکت است که در شما
خیلی برجسته تر از سایر شاخصه هاتان است. کسی که از یک روستای خیلی کوچک
توانسته عملا حرکتی در حوزه علم انجام بدهد که میتواند یک حرکت جهانی بشود و
میتواند مسیر عمل را عوض کند یا به سمت خودش بکشاند، درباره این روحیه و
این حس "ما می توانیم" تان توضیح دهید؟
به نظر من قبل از شروع هر کاری باید آن تصور را در ذهن خودمان ایجاد کنیم که ما موفق می شویم و در این راه هر شکستی هم که باشد ما تسلیم نشویم. من به کسانی که میخواهند در این راه توی کشور ما کار کنند بگویم من در ابتدا فکر می کردم که نداشتن پول و آزمایشگاه مشکلات من هستند. ولی من که این راه را رفته ام این اصلاً جز مشکلات نیست مشکلات خیلی زیادی هست که اصلاً اینها اهمیت داده نمی شود و همه اش هم برمیگردد به همان حس حسادتی که گفتیم و ضعف مدیریتی و اینکه رک به ما می گفتند ما منتظریم دانشگاه هاروارد این دارو را بسازد نه ما و مشکل بزرگتر من این بود که دارویی به نام «آی مُد» سال 85 با تبلیغات زیاد وارد بازار شد و نتیجه نداد. فقط توهین هایش به من رسید همه اش می گفتند مثل آی مُد آبروی ما را نبرید آن اشتباهاتی که در آی مُد بود سختگیریهای بعدی اش نصیب من شد.
جالب برای من این بود که به من میگفتند داروی شما تلقین است. برای من خیلی باعث تعجب بود که تلقین چیست. چون من ماهی یک بار بیمارانم را میبینم.
تست «آی مد» در شیراز برایت در طول کار دردسر شد؟
بله. اگر میدانستم آی مُد این مشکلات را داشته و مسئولان نسبت به داروی ایدز زده شده اند میرفتم تهران بیمار می گرفتم.
برخی بیماران و پزشکان به من گفتند اینجا داروی آی مُد داده شد ولی ویروس HIV بدن بیماران اصلا کم نشد. روشش هم اینگونه بود که دارو روزی نیم ساعت هر روز به صورت سرم به بیمار تزریق می شد و فردایش که بیمار می آمد به او میگفتند، «به به»! چقدر بهتر شدی چقدر چهره ات بهتر شده؛ تا تلقین کرده باشند شاید بهتر شود. اینجا بود که متوجه تلقین که به من می گفتند شدم!
-آی مُد ساخت کجا است؟
میگفتند ایران. ولی من جایی خواندم که ایده اش روسی بوده و متعلق به یک دانشجوی رشته شیمی از کشور روسیه، اصلاً خیلی چیز گنگی بود.
هیچ کس هم نیامد بگوید ایده این دارو را من داده ام. ولی نظر شخصی من در مورد "آی مُد" این است که "آی مُد" یک تحقیق بود که به سرانجام نرسید. این طور نگاهش کنیم بهتر است. نیایم کسی را بکوبیم این یک پژوهش بود همانطور که در آمریکا مثلاً دارو وارد فاز چهارم مرحله بالینی می شود دستور میدهند به خاطر عوارض جانبی جمع آوری شود ما اینطور هم می توانیم نگاهش کنیم خیلی قشنگ تر است به جای اینکه بیاییم سنگ بندازیم جلوی پای کسانی که پژوهشگر هستند.
- از میان مدیران کسی هم به شما پیشنهاد رفتن به خارج از کشور را داد؟
اساتید و آن مسئولینی که ازشان کمک خواستم تقریباً اکثراً گفتند برو
و چه کسی گفت نرو که ماندید؟
فقط دکتر عسکری مسئول سابق بسیج سازندگی فارس بود که با اصرار می گفت نرو، لحظه آخری که من نامه زدم به رئیس دانشگاه، این را هم بگویم من هیچ وقت به رئیس دانشگاه برای مسائل مالی نامه نزدم با اینکه از نظر مالی خیلی تحت فشار بودم و حتی نماینده گروه بودم هیچ وقت نگفتم من دارم فلان کار را می کنم کمک می خواهم وقتی همه چیز تمام شد دیدم این گروه مافیایی که دارند خیلی سود میبرند از وجود اچ ای وی، اینها آمده اند وسط ، این مافیا از اینکه اچ آی وی یک بیماری خیلی مهم باشد و آن را بزرگ جلوه بدهند از وزارت پول بیشتری میگیرند.
شما میتوانید دوربینتان را ببرید از این بیماران سوال بپرسید که چقدر به شما خدمات میدهند و چه رفتاری با شما میشود.
من که تحویلشان میگرفتم خیلی خوشحال میشدند و می گفتند چقدر تو خوبی!
میگفتن سوالهای ما را جواب میدهی، ما بعضی جاها که میرویم اصلاً جواب درستی به ما نمیدهند.
-مسئله "اچ آی وی" چقدر در شیراز جدی و بحرانی است و آیا آمار رسمی وجود دارد؟
آمار رسمی کل کشور که به صورت رسمی اعلام شده حدودا 35000 نفر شناسایی شده هست. ولی به صورت دقیق نمیدانم چقدر بیمار در فارس وجود دارد. ولی این را میدانم که آمار بالا و متاسفانه رو به افزایش است.
-این بیماری نسبت به 5 سال گذشته رشد از چه طریقی داشته است؟
رشد که زیاد داشته و بیشتر هم متاسفانه به خاطر رابطه جنسی. ولی من نمیدانم چرا بیشتر واقعیت ها گفته نمی شود.
-آیا ایدز بیماری است که صددرصد به مرگ ختم میشود؟
بله
در حال حاضر برای این بیماری چه دارویی وجود دارد؟
دارویی که در حال حاضر وجود دارد این است که ویروس را کنترل و از این طریق طول عمر بیمار را بیشتر میکند.
- دارویی که شما مدعی ساخت آن هستید چه نام دارد و چگونه عمل میکند؟
در حال حاضر نام "دین وُل"
این "دین وُل" که معنی فارسیش می شود "داروی مهار کننده بار ویروسی"
روی بیماران آزمایش کرده ایم بعد از دو ماه 90 درصد ویروس در بیماران کاهش داد، بعد از چهار ماه استفاده دارو، آزمایش ها نشان داد هیچ ویروسی در خون بیماران وجود ندارد. بعد از گذشت 5 ماه آزمایش گذاشتیم که ببینیم این دارو پس از 5ماه چگونه است که شاهد بودیم ویروسی وجود ندارد و دارو در مهار ویروس پایدار بوده است.
بعد از 6 ماه،مصرف دارو را قطع کردیم که ببینم آیا این دارو اثرش مقطعی است یا ماندگار است.
بعد از یک ماه از قطع دارو آزمایش کردیم و نتایج نشان داد که ویروس برنگشته است.
که ما بتوانیم یک احتمال دیگر هم بدهیم این که دارو روی ویروس های نهفته هم اثر داشته که ما منتظر باشیم با گذشت زمان و آزمایش دیگری بتوانیم با قاطعیت نظر بدهیم.
درباره روحیات کاری اش می گوید: «از ابتدای دوران دانشجویی در ذهن خود دنبال میکردم که خروجی تحصیلی من باید یک کاری باشه که به محرومین خدمت کرده باشم. و همچنین در راستای شعار ما میتوانیم به این فکر میکردم که این شعار میتوان به خارج از مرزهای کشورمان انتقال بدهیم. بر همین اساس تصمیم گرفتم در زمینه بیماری «اچ ای وی» که یک معضل جهانی است تحقیقاتم را انجام بدهم که علاوه بر اینکه یک معضل بهداشتی است هم اقتصاد و هم نهاد های دیگر هم درگیر میکند»
منویات مقام معظم رهبری را در زندگی اش بسیار تایر گذار میداند و می افزاید:« بر همین اساس بر اساس فرمایشات مقام معظم رهبری در راستای اقتصاد مقاومتی اراده این جانب را چند برابر کرد که در این راستا تلاش کنم»
عزم بلندش در کلماتش به خوبی مشخص است خصوصا آنجا که میگوید:«همانطور که جوانان ما در جبهه دشمنان را حیرت زده کردن ما هم تصمیم گرفتیم در زمینه علمی جهان را حیرت زده کنیم.تحقیقات ما هفت سال طول کشید که به موفقیت دست پیدا کردیم و برای این ادعا هم بیماران ما موجود هستند هم آزمایشات بیماران و هم مستنداتی که در طول هفت سال به طول انجامید.
گفتگوی ما را با احمد حسین پور جوان استان فارسی که در آینده از او و کشفش بیشتر خواهید شنید را بخوانید:
شیرازه: متولد چه سالی هستید؟
متولد 1365 . زمانی که «اچ ای وی» وارد ایران شد!
- توضیحی در مورد رشته تحصیلی تان بفرمایید؟
نانو یک مقیاس است یعنی یک میلیاردم متر ، نانو تکنولوژی یعنی دستکاری در سطح اتم یا مولکول ها ، اگه نانو تکنولوژی در راستای داروها و کیت های تشخیصی نانو تکنولوژی پزشکی فعالیت داره
دارو که کشف کردم یک نانو کامپوزیت گیاهی است.
-لطفاً توضیح بیشتری در مورد چگونی کشف و پیدا کردن این دارو بفرمایید؟
سال 89 که تصمیم گرفتم در این زمینه کار کنم دانشگاه علوم پزشکی ساری بودم. در اینترنت تحقیق میکردم درباره بعضی از بیماری ها این بیماری ها برام جالب شد و بررسی هایی که کردم یک ایده به نظرم رسید. این ایده هم دنبال این بودم که تمام موادی که تشکیل می شود در درون کشور باشد و ما وابستگی به خارج هم نداشته باشیم که حرف و حدیثی هم دنبال من نباشد.
از آن زمان تصمیم گرفتم، بعد وارد رشته نانو که شدم فعالیت و تحقیقاتم رو انجام دادم فرمالیسون ها رو انجام دادم.
سال 92 بود که وارد رشته نانو شدم، این ایده که نانو ذرات گیاهی وارد فاز نانو انجام شود و اینکه به صورت کامپوزیت باشد،
یعنی خود نانو ذرات وارد سطح نانو می شود خواصش تغییر میکند و اثر بخشیش بیشتر خواهد شد. طبق فرمالیسون هایی و آزمون و خطایی که انجام دادم بالاخره این فرمالیسون نهایی توانست ویروس رو در کیست سلول به صورت صد در صد مهار کند.
اصلا شاید اون شبی که فکر کردم باید فلان کار رو انجام بدم تا حالا که این فرمالیسون انجام شد با آزمون و خطاهایی که انجام شد 90 درصد تغییر پیدا کرد یعنی جابجایی به وجود آمد.
این نبود که همون ایده اولیه من بشود محصول، یعنی از سال 89 تا 94 به این فرمالیسون با اثر بخشی صد در صد و حداقل سمی ات رسیدیم.
-حدودا چند تا از فرضیات شما به شکست خورد تا اینکه به نتیجه رسید؟
تعدادش رو نمیدونم ولی خیلی زیاد، هر بار میگفتم این باره آخر هست. ولی هیچ وقت بار اخر نشد.
در مراحل تست و نتیجه گیری شکست پروژه به معنی ناامیدی نبود همیشه چیزی به من اضافه میکرد.
-طی این مدت کجاها فعالیت میکردید ؟
من کِشت مواد «سنتزم» را دانشگاه ساری شروع کردم. دانشگاه علوم پزشکی شیراز و چندین آزمایشگاه خصوصی در شهر هر جا که دوستان می توانستند هماهنگی کنند و انجام بدهم انجام میدادم. انجام کشت سلول در انسیتو پاستور تهران بود.
-کسی که بیشترین کمک رو به شما کرده و ومشوقتان بود چه کسی بود؟
اساتید از دانشگاه علوم پزشکی ساری، اساتید انسیتو پاستور تهران،دانشگاه علوم پزشکی شیراز و بسیج سازندگی و اساتیدی از خارج از کشور.
دکتر عسکری که سابق در بسیج سازندگی بودن زیاد کمک کردن برای تهیه گیاهان،
مشوقان اصلی بنده پدر و مادرم بودند و برخی از اساتید بزرگوار.
در ضمن تمام هزینه های این پژوهش شخصی انجام شد.
-حدودا چقدر هزینه شده؟
دقیق نمیدونم ولی 80 تا90 میلیون تومان.
-گفتید اساتید از خارج کشور به شما کمک کردند خارج کدوم کشور و دانشگاه؟
دانشگاه هایش را نمیدانم الان صلاح باشد که بگویم یا نه، میترسم بد بشود. ولی مهمترینش دانشگاه «هاروارد» آمریکا بود.
با دانشگاه «هاروارد» که مکاتبه داشتم برای اینکه وارد مرحله انسانی بشود از طرف دانشگاه گفتند اگر فلان شخص از دانشگاه هاروارد موافقت کرد می گذاریم. که خوش شانس بودم و ایشان موافقت کرد.
بسیاری از اساتید وقتی از آنها کمک میخواستم یا خندیدند یا گفتن از ایران برو ! ولی نمیخواستم چون به راحتی میتوانستم خیلی جاهای دیگر بروم.
-علت اینکه از کشور نرفتید چه بود؟
حس خیلی خوبی است که در ایران کار می کنم. الان که جواب گرفتم فکر کنم اشتباه نکردم. چون کار کردن برای بیماران داخلی که از جنس خودمان هستند خیلی لذتش بیشتر است حتی با این نگاهی که این کار من جهانی و برای همه ی بشریت است.
البته در کشور ایران که خیلی محدودیت وجود دارد و کار تحقیقاتی سخت است.
یک چیز جالب که مشاهده کردم اینکه در کشور ما دستگاه های آزمایشگاهی زیاد است ولی اکثرا در انبارها خاک می خورد. ولی همه میگویند در کشور ما آزمایشگاه نیست، تجهیزات نیست. ولی به نظر من در کشور ما مدیریت نیست و مدیریتی که وجود دارد بسیار ضعیف است. البته به هیچ وجه منکر انسانهای توانمند داخلی نمی شوم.
وقتی کمک می خواهی نگاه مدیر این است که میگوید خودت فردا میلیاردر میشوی! و این کار، یک کار شخصی است.
حتی به من می گفتند به حسین پور بیمار ندهید. حتی می گفتند جواب آزمایش حسین پور انجام ندهید و یک سری توهین های رکیکی که ارزش گفتن ندارد.
حتی روز آخر که من جواب گرفتم من را تهدید کردند که برای تو داده جمع می کنیم و جواب هایت را خراب می کنیم.
متاسفانه هر چه که مشاهده کردم این بود که یک گروه مافیایی اجازه کار را نمی دهند.
کسانی که به نفعشان نیست داروی ایدز کشف شود. چرا که نانشان آجر می شود. آنها متاسفانه از زجر مردم سود کسب می کنند.
من همیشه به دوستان می گفتم به جای اینکه بگویید تحریم های امریکا اینقدر اثر دارد اگر مدیریت داخل درست بشود اصلاً کل مشکلات برطرف می شود.
مدیریت ضعیف داخلی از تحریم ها بیشتر ضربه زده است. من کل دوستانم این طرف و آن طرف دارند شخصی کار می کنند که درست نیست.
به نظر من قبل از شروع هر کاری باید آن تصور را در ذهن خودمان ایجاد کنیم که ما موفق می شویم و در این راه هر شکستی هم که باشد ما تسلیم نشویم. من به کسانی که میخواهند در این راه توی کشور ما کار کنند بگویم من در ابتدا فکر می کردم که نداشتن پول و آزمایشگاه مشکلات من هستند. ولی من که این راه را رفته ام این اصلاً جز مشکلات نیست مشکلات خیلی زیادی هست که اصلاً اینها اهمیت داده نمی شود و همه اش هم برمیگردد به همان حس حسادتی که گفتیم و ضعف مدیریتی و اینکه رک به ما می گفتند ما منتظریم دانشگاه هاروارد این دارو را بسازد نه ما و مشکل بزرگتر من این بود که دارویی به نام «آی مُد» سال 85 با تبلیغات زیاد وارد بازار شد و نتیجه نداد. فقط توهین هایش به من رسید همه اش می گفتند مثل آی مُد آبروی ما را نبرید آن اشتباهاتی که در آی مُد بود سختگیریهای بعدی اش نصیب من شد.
جالب برای من این بود که به من میگفتند داروی شما تلقین است. برای من خیلی باعث تعجب بود که تلقین چیست. چون من ماهی یک بار بیمارانم را میبینم.
تست «آی مد» در شیراز برایت در طول کار دردسر شد؟
بله. اگر میدانستم آی مُد این مشکلات را داشته و مسئولان نسبت به داروی ایدز زده شده اند میرفتم تهران بیمار می گرفتم.
برخی بیماران و پزشکان به من گفتند اینجا داروی آی مُد داده شد ولی ویروس HIV بدن بیماران اصلا کم نشد. روشش هم اینگونه بود که دارو روزی نیم ساعت هر روز به صورت سرم به بیمار تزریق می شد و فردایش که بیمار می آمد به او میگفتند، «به به»! چقدر بهتر شدی چقدر چهره ات بهتر شده؛ تا تلقین کرده باشند شاید بهتر شود. اینجا بود که متوجه تلقین که به من می گفتند شدم!
-آی مُد ساخت کجا است؟
میگفتند ایران. ولی من جایی خواندم که ایده اش روسی بوده و متعلق به یک دانشجوی رشته شیمی از کشور روسیه، اصلاً خیلی چیز گنگی بود.
هیچ کس هم نیامد بگوید ایده این دارو را من داده ام. ولی نظر شخصی من در مورد "آی مُد" این است که "آی مُد" یک تحقیق بود که به سرانجام نرسید. این طور نگاهش کنیم بهتر است. نیایم کسی را بکوبیم این یک پژوهش بود همانطور که در آمریکا مثلاً دارو وارد فاز چهارم مرحله بالینی می شود دستور میدهند به خاطر عوارض جانبی جمع آوری شود ما اینطور هم می توانیم نگاهش کنیم خیلی قشنگ تر است به جای اینکه بیاییم سنگ بندازیم جلوی پای کسانی که پژوهشگر هستند.
- از میان مدیران کسی هم به شما پیشنهاد رفتن به خارج از کشور را داد؟
اساتید و آن مسئولینی که ازشان کمک خواستم تقریباً اکثراً گفتند برو
و چه کسی گفت نرو که ماندید؟
فقط دکتر عسکری مسئول سابق بسیج سازندگی فارس بود که با اصرار می گفت نرو، لحظه آخری که من نامه زدم به رئیس دانشگاه، این را هم بگویم من هیچ وقت به رئیس دانشگاه برای مسائل مالی نامه نزدم با اینکه از نظر مالی خیلی تحت فشار بودم و حتی نماینده گروه بودم هیچ وقت نگفتم من دارم فلان کار را می کنم کمک می خواهم وقتی همه چیز تمام شد دیدم این گروه مافیایی که دارند خیلی سود میبرند از وجود اچ ای وی، اینها آمده اند وسط ، این مافیا از اینکه اچ آی وی یک بیماری خیلی مهم باشد و آن را بزرگ جلوه بدهند از وزارت پول بیشتری میگیرند.
شما میتوانید دوربینتان را ببرید از این بیماران سوال بپرسید که چقدر به شما خدمات میدهند و چه رفتاری با شما میشود.
من که تحویلشان میگرفتم خیلی خوشحال میشدند و می گفتند چقدر تو خوبی!
میگفتن سوالهای ما را جواب میدهی، ما بعضی جاها که میرویم اصلاً جواب درستی به ما نمیدهند.
-مسئله "اچ آی وی" چقدر در شیراز جدی و بحرانی است و آیا آمار رسمی وجود دارد؟
آمار رسمی کل کشور که به صورت رسمی اعلام شده حدودا 35000 نفر شناسایی شده هست. ولی به صورت دقیق نمیدانم چقدر بیمار در فارس وجود دارد. ولی این را میدانم که آمار بالا و متاسفانه رو به افزایش است.
-این بیماری نسبت به 5 سال گذشته رشد از چه طریقی داشته است؟
رشد که زیاد داشته و بیشتر هم متاسفانه به خاطر رابطه جنسی. ولی من نمیدانم چرا بیشتر واقعیت ها گفته نمی شود.
-آیا ایدز بیماری است که صددرصد به مرگ ختم میشود؟
بله
در حال حاضر برای این بیماری چه دارویی وجود دارد؟
دارویی که در حال حاضر وجود دارد این است که ویروس را کنترل و از این طریق طول عمر بیمار را بیشتر میکند.
- دارویی که شما مدعی ساخت آن هستید چه نام دارد و چگونه عمل میکند؟
در حال حاضر نام "دین وُل"
این "دین وُل" که معنی فارسیش می شود "داروی مهار کننده بار ویروسی"
روی بیماران آزمایش کرده ایم بعد از دو ماه 90 درصد ویروس در بیماران کاهش داد، بعد از چهار ماه استفاده دارو، آزمایش ها نشان داد هیچ ویروسی در خون بیماران وجود ندارد. بعد از گذشت 5 ماه آزمایش گذاشتیم که ببینیم این دارو پس از 5ماه چگونه است که شاهد بودیم ویروسی وجود ندارد و دارو در مهار ویروس پایدار بوده است.
بعد از 6 ماه،مصرف دارو را قطع کردیم که ببینم آیا این دارو اثرش مقطعی است یا ماندگار است.
بعد از یک ماه از قطع دارو آزمایش کردیم و نتایج نشان داد که ویروس برنگشته است.
که ما بتوانیم یک احتمال دیگر هم بدهیم این که دارو روی ویروس های نهفته هم اثر داشته که ما منتظر باشیم با گذشت زمان و آزمایش دیگری بتوانیم با قاطعیت نظر بدهیم.
-الان در ماه هفتم آزمایش دارو هستیم؟
شش
ماه دارو را مصرف کردند، بعد از آن یک ماه نخوردن، بعدش یک ماه هم منفی
شد،الان نزدیک سی روز بعد از آزمایش آخری است، یعنی شصت روز بعد از مصرف
آخرین دارو است که میشود هشت ماه، خدا را شکر هنوز بیماری برنگشته است و
انشالله هم برنمیگردد.-
هنوز منفی است؟
منفی هست و حال همه شان خوب است.-روی چند نفر؟
5 نفر
-همین شیراز؟
بله
-مدت زمان مصرف تا وصول نتیجه برای بیماران چه مدت است؟
شش ماه
-ان شالله در صورت موفقیت کامل، دارو را به چه کسی تقدیم میکنید؟
به مقام معظم رهبری، مردم عزیز، شهید حججی که فکر کنم سن مان نزدیک به هم باشد، پدر و مادرم که واقعاً زحمات زیادی کشیده اند. پدرم در 70 سالگی هنوز هزینه های مرا متقبل میشود.
و این هم اضافه کنم که پدر من کشاورز است و هیچکدام از اعضای خانواده ما حقوق بگیر جایی نیستند.
-برنامه ای برای بحث توزیع انبوه دارو دارید ؟ برای این اتفاق چه چیزی نیاز دارید که بتوانید دارو را به تولید انبوه برسانید؟
ما برای تولید انبوه، به پرورش زیاد گیاهان دارویی احتیاج داریم که میتوانیم از فارغ التحصیلان رشته کشاورزی استفاده کنیم که حتی بیش از دویست نفر میتواند اشتغال زایی ایجاد کند.
طی این مدت این دارو هیچ عوارضی نشان نداده بیماری که نیم ساعت نمی توانست کار کند اب بخورد الان روزی ده ساعت دارد کار میکند در حالی که در داروهای که معمول بود تهوع، سردرد، خستگی، اسهال و این عوارض را به همراه داشتند.
از مسئولین میخواهیم حالا که ما دیگر علم این کار را خودمان داریم که حمایت ها کنند این دارو در کشور تولید بشود.
-یک مسئله مهمی که در این قضیه وجود دارد و شما هم گفتید بحث مافیای دارو و واردات دارو ، عملاً یه حجم زیادی از ارز کشور به بیرون میرفت. با تولید این دارو صرفه جویی ارزی خوبی این وسط میتواند داشته باشد، نمی دانید سالانه چقدر ارز برای داروی ایدز مصرف میشده است؟
این را دقیق نمیدانم ولی این را میدانم که این بهترین دارویی است که در حال حاضر در جهان وجود دارد و حتی میتوانیم آن را به خود امریکا صادر کنیم. به نسبت داروهای خارجی هم یقیناً خیلی ارزان تر تهیه شده است. البته از لحاظ ساختش خیلی ارزان تر شده ولی از لحاظ علمی، اگر بخواهیم قیمت گذاری علمی کنیم ارزش بالایی دارد.
-ظاهرآَ شما از اعضای فعال بسیج هم هستید. از کی وارد بسیج شدید و در کدام حوزه فعالیت میکنید؟
بسیج را از دوران راهنمایی در بسیج دانش اموزی فعالیت داشته ام.
من بیشتر کارهای علمی میکنم و همیشه میگفتم .الان هم عضو بسیج شهر "زرین دشت" هستم و همکاری نزدیکی با بسیج سازندگی استان دارم.
- در پایان اگه نکته ای مانده بفرمایید؟
ممنونم از اینکه لطف کردید و زحمت کشیدید. از دکتر عسکری هم ممنونم. ایشان بسیار در این کار به من کمک کردند. انشالله این کار شما باعث بشود که این دارو به دست بیماران برسد و زودتر خوب بشوند و امیدوار به ادامه زندگی.
-خواسته ای از مسئولین دارید؟
از مسئولین تا حالا که پیش هر کسی رفته ام کمکی نشده، واقعیت را خیلی رُک بگویم سنگ هم جلوی پای من انداخته اند. ولی من موفق شدم و نتایج آن هم وجود دارد. ولی امیدوارم از این لحظه به بعد حمایت ها انجام بشود این افتخار برای ایران است و من قطره ای از این جامعه هستم.
آزمایش ها نشان میدهد که دیگر اثری از بیماریمان نیست
به گزارش شیرازه، خبرنگار ما با بیماران آقای حسین پور هم گفتگویی داشته که در ادامه آمده است:
به پای صحبت های خانم های جوانی نشستیم که هر کدامشان چندسالی بود متوجه شده اند که به بیماری ایدز مبتلا هستند؛ یکی از سن کم و روحیه تلخش در زمانی صحبت می کردکه نمیدانست شیرینی مادر شدنش را بچشد یا تلخی بیمار شدنش را!
دیگری از غم سوگواره همسری که بر اثر این بیماری تلخ از بین رفته بود سخن می گفت و نگرانی اش برای فرزندان قد و نیم قدش که بعد از مادر چه می کنند؛ از جوانی اش می گفت که سالهای زیادش را دررنج این بیماری بسر برده بود و نه تنها روحیه ای برای ادامه زندگی نداشت بلکه در دوره ای تمام جسمش پر از کرختی و ناتوانی شده و از حرکت کردن نیز واهمه داشته است.
خانم جوان دیگری که صدایش در پشت تلفن پر از انرژی بود تنها 27 سال داشت که بیماری ثانیه های زندگی اش را کند کرده و از حرکت واداشته بود؛ سه سال بیماری اش را سالها در نظرش گذشته و امانش را بریده بود.
از لحظه امید و نقطه عطف زندگی اش می گفت: توکل بر خدا کردم و دلم را به دریا زدم با تمام قدرتی که برایم مانده بود داروهایم را با تمام حساسیت و سر وقت مصرف می کردم؛ از همان لحظات ابتدایی مصرف دارو انرژی فراری از جسمم بازگشت و زانوهایم قوت گرفت و با اراده بیشتری زمان درمان را سپری کردم.
خانم 29 ساله ای از لحظات پر از ترسش صحبت می کرد و می گفت من حتی بر روی دارویی که مصرف می کردم صلوات می فرستادم آخر نمی داستم قرار است چه آینده ای را ببینم دنیایی بدون بیماری یا بدتر شدنم؛ هر چند تاکید شده بود که این داروها گیاهی هستند و عوارضی ندارند.
تمامی این بیماران درمان شش ماهه رابا دارویی گیاهی گاهی با ترس و لرز و گاهی با امید پشت سر گذاشتند و همگی شان اذعان داشتند که در دوره های مختلفی آزمایشش مکرر می دادیم پس از اتمام دوره درمان طی دوآزمایش به ما اعلام کردند که اثری ازبیماری مان نیست و آزمایشمان منفی است.
آنها از زحمات آقای حسین پور تشکر می کردند.
نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
امیدواریم از ایشان حمایت بشه و از چنگال مافیای دارو بتوانند خدمتی به مردم محروم انجام دهند
انشاالله که ادامه مسیر اختراع دارو با موفقیت کامل انجام شود و فرشته نجات جان هزاران بیمار در سراسر دنیا شود.
این مطالب که شما به نقل این شخص نوشته و نشر داده اید بیشتر به توهمات یک دانشجو جوان شبیه است تا یک کار علمی...نتایج ایشان نه تنها غیز قابل اسنناد به عنوان یک کشف است حتی قابل چاپ در یک مجله علمی پزوهشی هم نیست. نتایج فاقد تکرار و فاقد هر گونه شواهد بالینی است. بهتر بود دوستان قبل از نشر ابتدا با چند نفر از اساتید فن هم مشورت می کردند سپس به نشر این مطالب اقدام می کردند.
لطف کنید ادرس وشماره تلفن بگذارید کسانی هستن که به شما نیاز دارن
موفق و موید باشید.
الان احساس میکنم خدا جواب صبر منو داد.چون من خودم هم نمیدونم چطور شد که مبتلا شدم و از کی گرفتم(احتمالا دندانپزشکی) و حالا از خوشحالی دارم اشک میریزم.خدا رو فراموش نکنید .یا علی. ح.ع از اصفهان
محمد.خرم آباد
چندی پیش گفتن که تو ژاپن دارو ساختن برا ایدز ولی قطعی نیست درمانش اما این مورد رو تو ایران تاالان نشنیده بودم واقعا تعجب اوره که با پخش یه خبر . همه باور میکنن و... بیچاره مردم