کد خبر: ۱۱۴۴۸۲
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۹ - ۰۲ مهر ۱۳۹۶
پاسخ به شبهات دفاع مقدس:

نقش نیروهای آمریکایی در خلیج فارس در جنگ تحمیلی

امريكا به بهانه حمايت از كشتى هاى كويتى، ناوگان نظامى خود را به خليج فارس روانه كرد و در حمايت از عراق و براى جلوگيرى از برترى نسبى ايران در جنگ خليج فارس، وارد عمل شد.
به گزارش شیرازه، یکی از پرسش هایی که در مورد دفاع مقدس مطرح می شود این است که نقش آمریکایی ها در جنگ تحمیلی به چه میزان بوده است در پاسخ به این شبهه می توان گفت:

ايران همواره از امريكا به عنوان حامى اصلى عراق ياد كرده است. واقعاً مى توان حضور نيروهاى امريكا در خليج فارس را با جنگ تحميلى مرتبط دانست؟ به چه ترتيب؟

- امريكا هميشه، مترصد حضور در خليج فارس بود ولى نحوه حضور اين كشور در خليج فارس بستگى مستقيم به برترى رزمندگان اسلام داشت و با كسب هر برترى از سوى نيروهاى خودى، امريكا نيز به نشانه حمايت از صدام، حضور خود را پر رنگ تر مى كرد.

حضور نيروهاى امريكايى در خليج فارس از سال 1364 روند صعودى گرفت و در سال 1366 به اوج خود رسيد و درست يك روز پس از تصويب قطع نامه 598 كه در بند پنجم آن ساير كشورها را به خويشتن دارى و بازداشتن از هرگونه اقدام براى گسترش بيش تر مناقشه فراخوانده است، امريكا به بهانه حمايت از كشتى هاى كويتى، ناوگان نظامى خود را به خليج فارس روانه كرد و در حمايت از عراق و براى جلوگيرى از برترى نسبى ايران در جنگ خليج فارس، وارد عمل شد.

امريكايى ها هم زمان با سقوط فاو، به سكوهاى نفتى ايران حمله كردند، تا حمايت خود را از عراق به طور سمبليك به نمايش بگذارند و از همه مهم تر و افشاگرانه تر اين كه در سال 1367 با سرنگون كردن هواپيماى مسافربرى ايران، به جنگ ابعاد فاجعه آميز دادند.

توجه به نقش عراق و پیش بینی پایان جنگ

یکی دیگر از این سئوالات این است که، آيا توجه به نقش و اثر تقويت همه جانبه - از جمله تقويت نظامى - از عراق، نمى توانست در پيش بينى پايان جنگ به ما كمك كند؟

و در پاسخ این سئوال باید گفت:واقعيت محسوس اين بود كه قدرت هاى جهانى از عراق حمايت مى كردند ولى دست يابى به مرزهاى دقيق اين واقعيت آسان نبود. البته ما با تسليم نشدن به اين واقعيت هاى محسوس و توانستيم به نحوى قدرت نوپاى جمهورى اسلامى را در عرصه جهانى به نمايش بگذاريم وگرنه چه كسى است كه نداند قدرت هاى بزرگ خواهان پيروزى ما در عمليات هاى بيت المقدس، والفجر 8 و يا كربلاى 5 نبودند. در حقيقت ايران هيچ گاه با تكيه صرف به واقعيت ها و يا با تسليم شدن در برابر آنها حركت نمى كرد. خود انقلاب ما در اثر تسليم نشدن به واقعيت هاى محسوس جارى آن زمان به وقوع پيوست. مقاومت در مقابل متجاوز و ممانعت از پيش روى بيش تر عراق هم از اين مقوله بود، در حقيقت ايران واقعيتى بود كه دنيا نمى خواست آن را تحمل كند ولى پايمردى ها و هشت سال نبرد بالاخره جهان را وادار به قبول اين امر كرد.
نظرات بینندگان