کد خبر: ۱۱۶۰۸۷
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۵ - ۲۴ آبان ۱۳۹۶
استان فارس در انقلاب اسلامی:

واکنش امام خمینی به لغو سفر محمدرضا پهلوی به جهرم در سال 55

چند وقت قبل شاه می‌خواست به جهرم بیاید مردم روی دیوارها نوشتند: «مقدمت را گلوله‌باران می‌کنیم» امام حرفم را قطع كردند و فرمودند: حالا آمد یا نه. عرض كردم خدا این ننگ را روی جهرم نگذارد. امام سرش را بالا كرد و گفت:« انشاءالله هیچ وقت به جهرم نیاید»
به گزارش شیرازه، یکی از برنامه‌های رژیم پهلوی برای کنترل اعتراضات مردمی در استان‌های مختلف سفر محمدرضا پهلوی به آن مناطق بود یکی از شهرهایی که مبارزات عظیم علیه رژیم پهلوی داشتند شهرستان جهرم واقع در استان فارس بود. محمدرضا پهلوی قرار بود به آنجا سفر کند تا به زعم از خشم مردم نسبت به رژیم پهلوی بکاهد. اما با اعتراضات گسترده مردم آن منطقه روبه‌رو شد.

در کتاب "انقلاب اسلامی در جهرم" که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره اعتراض مردم جهرم به سفر شاه به این شهر آمده است: «شاه قرار بود در آبان ـ آذر 1355 به جهرم سفر کند. مأموران رژیم که خود را برای استقبال هر چه بهتر از محمدرضا در جهرم آماده می‌کردند، تمام خیابان‌های اصلی شهر جهرم را که قرار بود شاه از آ نجا عبور کند آذین‌بندی کرده بودند. در چند نقطه  شهر طاق نصرت‌هایی درست کرده بودند. از جمله  آن طاق‌نصرت‌ها یکی در خیابان منوچهری بود که خیابان اصلی و مرکزی شهر جهرم به شمار می‌آمد.

در آن زمان در جهرم تنها یک ساختمان چند طبقه وجود داشت که متعلق به شخصی به نام نقشوار بود. و مأموران رژیم آن ساختمان را از بالا تا پایین با قالی و پارچه آذین‌بندی کرده بودند. میدان مصلای جهرم هم که از مکان‌های پر رفت و آمد و مهم جهرم به شمار می‌آمد، آذین‌بندی شده بود. در خیابان کوشکک هم طاق‌نصرت‌هایی احداث شده بود. مأموران رژیم به دستور شهربانی جهرم حدود دو ماه و نیم مشغول نرده ‌کشیدن پیاه‌روهای خیابان‌های جهرم بودند تا بتوانند امنیت کافی برای عبور شاه فراهم کنند. کارگرها از صبح زود تا آخر وقت مشغول به این کار بودند. معاون شهربانی جهرم که در آن زمان سرگرد الوند بود، تمام آهن فروشی‌های جهرم را مجبور کرده بود که آهن‌های خود را آورده و از ابتدای شهر جهرم که قرار بود شاه از آن جا وارد شهر شود و به‌خصوص دو سوی خیابان منوچهری، نرده‌هایی آهنی به طول دو متر احداث کنند تا کسی نتواند فکر آسیب زدن به شاهنشاه را به ذهن خود خطور دهد.»

غلامعلی مهربان در این‌باره می‌گوید: « اینجانب در آن زمان دبیر دانش‌سرای جهرم بودم. از جمله درس‌هایی که من در آن زمان داشتم درس انشا بود. نظر من دربار‌ه درس انشا این بود که موضوع آزاد به بچه‌ها می‌دادم و به آنها می‌گفتم که درباره هر موضوعی که دوست داشتید انشا بنویسید. یکی از بچه‌های موضوع انشای خود را تحت عنوان «شیران در قفس» انتخاب کرده بود. این دانش‌آموز مردم پشت نرده‌های کنار خیابان را به عنوان شیران پشت این قفس ترسیم کرده بود. وقتی این دانش‌آموز انشا را می‌خواند از بس سکوت بر کلاس حکم‌فرما شده بود، به خاطر آنکه همه گوش می‌دادند، می‌شد نفس بچه‌ها را شمارش کنیم. هیچ‌یک از بچه‌ها علی‌المعمول مطلبی به بیرون از کلاس انتقال نمی‌دادند. برعکس همه انشاهایی که بعد از اتمام آن از بچه‌ها می‌خواستم تا درباره آن اظهارنظر کنند، بعد از اتمام این انشا به شخصی که انشا را خوانده بود فوراً گفتم: «آفرین و بسیار خوب، بنشین» و از نفر بعدی خواستم تا انشای خود را بخواند و نگذاشتم کسی روی این مسئله اظهارنظر کند و مشکلی برای دانش‌آموز مذکور پیش آید. این موضوع گذشت و خوش‌بختانه هیچ اتفاقی هم نیفتاد»

 

دیوار نوشته‌های مردم جهرم در آستانه سفر شاه به آن شهر

مردم جهرم از هنگامی که از آمدن شاه به شهر خود اطلاع یافتند، سعی کردند تا به هر نحوی شده مانع حضور وی  به جهرم شوند. آنها روی دیوارها نوشتند: «مقدمت را با گلوله استقبال می‌کنیم»، «شاهنشاه به گورستانِ خود خوش‌آمدی». عناصر انقلابی جهرم تمام پارچه‌ها و آذین‌بندی‌هایی که مأموران رژیم در خوش آمدگویی شاه به جهرم در نقاط مختلف شهر نصب کرده بودند آتش زدند. یکی از مکان‌هایی که قرار بود شاه به آنجا برود ایستگاه تحقیقات کشاورزی جهرم، معروف به «باغ نمونه» بود. چون مردم جهرم از قبل می‌دانستند که قرار است شاه از آنجا بازدید کند شروع به نوشتن و پخش شعارهای تهدیدآمیز علیه شاه در آن محل کردند. از جمله آنکه «شاها مقدمت را گلوله‌باران می‌کنیم»، «باغ نمونه قتلگاه تو خواهد بود». مأموران رژیم تمام امکانات خود را به‌کار گرفتند و همه نیروهای خود را بسیج کردند تا بتوانند استقبال بسیار گرمی در هنگام ورود شاه از وی انجام دهند، ولی شعار نوشتن مردم جهرم در روی دیوارهای شهر، سرسپردگان رژیم را به وحشت انداخته بود.

مرحوم جلال آتشی می‌گوید: «سروان دهقانی که در آن زمان رئیس اطلاعات و نماینده  ساواک در جهرم بود شبی من را خواست و گفت: من از شب تا صبح قرص می‌‌خورم تا خوابم نبرد و در کوچه‌ها و خیابان‌های شهر می‌چرخم تا ببینم چه کسی شعار علیه شاه بر روی دیوارهای شهر  می‌نویسد». در کوچه‌ها شعار«مرگ بر شاه» بود. سر مصلی نوشته شده بود به «قتلگاه خود خوش آمدی».

 

لغو سفر محمدرضا پهلوی به جهرم

به هرحال وقتی مأموران رژیم متوجه شدند که جو بسیار نامناسبی علیه شاه در جهرم وجود دارد و با همه تدبیرهایی که برای آمدن شاه به جهرم در نظر گرفته‌اند، نمی‌توانند امنیت شاه را برقرار کنند، لذا تصمیم به لغو سفر شاه به جهرم گرفتند و اعلام کردند: «ازآنجا که جهرم نخل‌های بسیار زیادی دارد امکان کنترل کردن آنجا وجود ندارد. به هرحال شاه نتوانست به جهرم بیاید. اتفاقی که در آن زمان بسیار بزرگ بود و انعکاس بسیار زیادی در رسانه‌های خارجی به همراه داشت»

بعد از این جریانات، آیت‌الله سید حسین آیت اللهی امام جمعه فقید جهرم برای چندمین بار توسط نیروهای رژیم دستگیر شد و مدتی را در زندان سپری کرد.  غلامعلی مهربان در این باره نقل می‌کند: «در آن زمان در امامزاده ابراهیم جلسه  تفسیر قرآن داشتیم. آیت‌الله شب‌زنده دار که بعضی وقت‌ها از قم به جهرم تشریف می‌آوردند و برای ما سخنرانی می‌کردند، بعد از اینکه جلسه به پایان رسید و بیرون آمدیم درباره اینکه آیت‌الله سید حسین آیت‌اللهی را گرفته‌اند و اینکه گفته‌اند که این دیوارنویسی زیر نظر ایشان و دار و دسته او بوده است صحبت شد».

ساواک در گزارشی درباره  نقش آیت‌الله سید حسین آیت‌اللهی و یارانش در شعار نوشتن بر روی دیوارهای شهر جهرم در هنگام سفر شاه به این شهر ‌می‌نویسد: «.... احتمال قوی نوشتن شعار و آتش زدن پرچم‌ها در شهرستان جهرم از ناحیه افراد سیدحسین آیت‌اللهی از جمله نعمت‌الله تقاء، آتشی، رستگار و بشارتی می‌باشد که مقارن تشریف‌فرمایی اعلی‌حضرت همایونی به جهرم اقدام به نوشتن شعار در کوچه‌هایی خلوت شهر علیه مصالح ملی و گاهی به نفع خمینی نموده و مبادرت به شکستن تابلوی حزب رستاخیز و دیگر کارهای تخریبی که به احتمال زیاد مربوط به این افراد می‌باشد که تعداد آنها 10 نفر هم متجاوز نیست..»

 

واکنش امام خمینی به لغو سفر محمدرضا پهلوی به جهرم در سال 55

نجات‌الله کوهمال از جهرمی‌هایی که رابط امام و آقای آیت‌اللهی بود و بارها به دستور آیت‌الله سیدحسین آیت‌اللهی به نجف به نزد امام خمینی(ره) مسافرت می‌کرد و پیام‌های روحانیون جهرم را به سمع نظر امام می‌رساند، می‌گوید: «بعد از لغو سفر شاه به جهرم و دستگیری آیت‌الله سید حسین آیت‌اللهی برای ملاقات با حضرت امام که در این زمان در عراق در تبعید بودند رفتم و در مسجد ترک‌ها در نجف اشرف به خدمت ایشان رسیدم. امام در این زمان درحال خواندن نماز بودند. بعد از نماز به دیدار امام رفتم و پس از ادای احترام و احوالپرسی عرض کردم از طرف آیت‌الله سید حسین آیت‌اللهی آمده‌ام. سپس با امام به طرف منزل ایشان رفتم. در آنجا درحالی که بلندبلند گریه می‌کردم، عرض کردم آقای آیت‌اللهی را گرفته‌اند و هیچ‌کس هم از او خبر ندارد. امام فرمودند چرا ایشان را دستگیر کردند؟ عرض کردم «:چون مثل شما و جدتان امام حسین(ع) فریاد هیهات منا الذله سر داده‌اند». امام فرمودند انشاءالله دوباره به جهرم خواهد آمد و سپس درباره اوضاع جهرم از من سؤال کردند. گفتم چند وقت قبل شاه می‌خواست به جهرم بیاید مردم روی دیوارها نوشتند: «مقدمت را گلوله‌باران می‌کنیم» امام حرفم را قطع کردند و فرمودند: حالا آمد یا نه. عرض کردم خدا این ننگ را روی جهرم نگذارد. امام سرش را بالا کرد و گفت:« انشاءالله هیچ وقت به جهرم نیاید»

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعلی آیت‌اللهی فرزند آیت‌الله سیدحسین آیت‌اللهی نقل می‌کند: «آیت‌الله سیدحسین آیت‌اللهی بارها شیرین‌ترین خاطره خود را در جریان پیروزی انقلاب اسلامی، لغو سفر شاه به جهرم به علت اعتراض‌های مردمی عنوان می‌کردند و از این موضوع بسیار شادمان بودند.»

منبع: فارس

نظرات بینندگان