اعتراض یک اصلاح طلب به سردار سلیمانی
ابراهیم اصغرزاده، فعال اصلاح‌طلب و از چهره‌های ستادی این جریان به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه آفتاب یزد صحبت‌هایی را مطرح کرده است که قاعدتا اعتراض به اقدام اخیر سردار سلیمانی مبنی بر صدور بیانیه و اعلام «پایان داعش» تلقی می‌شود.
به گزارش شیرازه، ابراهیم اصغرزاده، فعال اصلاح‌طلب و از چهره‌های ستادی این جریان به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه آفتاب یزد صحبت‌هایی را مطرح کرده است که قاعدتا اعتراض به اقدام اخیر سردار سلیمانی مبنی بر صدور بیانیه و اعلام «پایان داعش» تلقی می‌شود.
اصغرزاده گفته است:
«بیشترین دستاورد دولت در عرصه سیاست خارجی است که موقعیت کشور را در منطقه پرتلاطم خاورمیانه بهبود بخشید. اما بلاتکلیفی و تشتت دامن همین سیاست خارجی را گرفته است. گویی کار از دست رئیس‌جمهور و رئیس دستگاه دیپلماسی‌اش خارج شده است و برخی دیگر درباره اوضاع منطقه تصمیم می‌گیرند، اطلاعیه می‌دهند و برای دیگران خط و نشان می‌کشند. کجا در ممالک دموکراتیک و متمدن رسم است که چنین رفتاری خارج از وزارت خارجه انجام بگیرد؟!»
او در ادامه صحبت‌های خود نیز تصریح می‌کند: حالا می‌بینیم در سکوت دولت، نغمه ماجراجویی و تقابل از سوی کسانی که با رأی ملت کنار گذاشته شدند بلندتر از قبل شده است. عده‌ای کاسه داغ‌تر از آش شده تیترهای موشکی می‌زنند و متوجه حساسیت اوضاع نیستند...[2]
*قبل از هرچیز باید اشاره کرد که اصغرزاده در واقع حرف دل ستاد جریان سیاسی خاص را مطرح کرده و از خودش چیزی نگفته است.
چپ‌ها معتقد به «برجام 2» و حل و فصل شدن تمام مشکلات امنیتی منطقه غرب آسیا بوسیله «گفتگو و مذاکره» هستند و همانطور که دکتر ظریف هم چند سال قبل در یک مصاحبه بصورت تلویحی اشاره کرد؛ هیچ اعتقادی به حضور نیروهایی مثل حزب الله در سوریه هم ندارند.[3] (آنها البته درباره بی‌نتیجه بودن مذاکرات و تجربه خسارت محض برجام نیز توضیح خاصی نمی‌دهند!)
اساساً رفتار سرد ستاد مشترک اعتدال و اصلاحات نسبت به فتوحات جبهه مقاومت، شکست داعش و بیانیه اخیر سردار سلیمانی، فرمانده سپاه قدس نیز ناشی از انگاره‌های فوق‌الذکر است.
اکنون محرز است که اصغرزاده نه در کنایه اعتراضی خود به سردار سلیمانی و نه در انتقاد از توجه رسانه‌ها به دستاوردهای موشکی کشور، نه تنها من‌عندی عمل نکرده بلکه بخشی از ژنتیک خود را ظهور و بروز داده است.
ژنتیکی که از ابتدای آغاز فتنه شام، با حمایت جمهوری اسلامی ایران از سوریه و مستضعفان این کشور مخالفت کرد، بعدها حتی در سطوح بالای مقامات دولت فعلی نیز از رزمایش‌های موشکی کشور لب به انتقاد گشود و در مقطعی نیز موجب شد تا علی مطهری، از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، رزمایش‌های موشکی کشور را «کم‌عقلی» هم خطاب کند.[4]
شایان ذکر است که اگرچه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران توانست با مجاهدت جوانان و فرماندهان نظامی خود شرّ تکفیری‌های داعش را از سر منطقه غرب آسیا کم کند و محور مقاومت را نیز بیش از پیش تقویت نماید اما این اظهارات و مواضع عجیب، نظیر آنچه که اصغرزاده گفته است به مثابه بذور شومی عمل خواهند کرد که اگر خواص کشور و جوانان و مردم متوجه آنها نباشند، بسا که در آینده از بسترهای شوم تغذیه و زمینه‌های وسیعی از ناامنی و اضمحلال را در پیش پای ایران عزیز پهن کند...
اصغرزاده گفته است:
«بیشترین دستاورد دولت در عرصه سیاست خارجی است که موقعیت کشور را در منطقه پرتلاطم خاورمیانه بهبود بخشید. اما بلاتکلیفی و تشتت دامن همین سیاست خارجی را گرفته است. گویی کار از دست رئیس‌جمهور و رئیس دستگاه دیپلماسی‌اش خارج شده است و برخی دیگر درباره اوضاع منطقه تصمیم می‌گیرند، اطلاعیه می‌دهند و برای دیگران خط و نشان می‌کشند. کجا در ممالک دموکراتیک و متمدن رسم است که چنین رفتاری خارج از وزارت خارجه انجام بگیرد؟!»
او در ادامه صحبت‌های خود نیز تصریح می‌کند: حالا می‌بینیم در سکوت دولت، نغمه ماجراجویی و تقابل از سوی کسانی که با رأی ملت کنار گذاشته شدند بلندتر از قبل شده است. عده‌ای کاسه داغ‌تر از آش شده تیترهای موشکی می‌زنند و متوجه حساسیت اوضاع نیستند...[2]
*قبل از هرچیز باید اشاره کرد که اصغرزاده در واقع حرف دل ستاد جریان سیاسی خاص را مطرح کرده و از خودش چیزی نگفته است.
چپ‌ها معتقد به «برجام 2» و حل و فصل شدن تمام مشکلات امنیتی منطقه غرب آسیا بوسیله «گفتگو و مذاکره» هستند و همانطور که دکتر ظریف هم چند سال قبل در یک مصاحبه بصورت تلویحی اشاره کرد؛ هیچ اعتقادی به حضور نیروهایی مثل حزب الله در سوریه هم ندارند.[3] (آنها البته درباره بی‌نتیجه بودن مذاکرات و تجربه خسارت محض برجام نیز توضیح خاصی نمی‌دهند!)
اساساً رفتار سرد ستاد مشترک اعتدال و اصلاحات نسبت به فتوحات جبهه مقاومت، شکست داعش و بیانیه اخیر سردار سلیمانی، فرمانده سپاه قدس نیز ناشی از انگاره‌های فوق‌الذکر است.
اکنون محرز است که اصغرزاده نه در کنایه اعتراضی خود به سردار سلیمانی و نه در انتقاد از توجه رسانه‌ها به دستاوردهای موشکی کشور، نه تنها من‌عندی عمل نکرده بلکه بخشی از ژنتیک خود را ظهور و بروز داده است.
ژنتیکی که از ابتدای آغاز فتنه شام، با حمایت جمهوری اسلامی ایران از سوریه و مستضعفان این کشور مخالفت کرد، بعدها حتی در سطوح بالای مقامات دولت فعلی نیز از رزمایش‌های موشکی کشور لب به انتقاد گشود و در مقطعی نیز موجب شد تا علی مطهری، از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، رزمایش‌های موشکی کشور را «کم‌عقلی» هم خطاب کند.[4]
شایان ذکر است که اگرچه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران توانست با مجاهدت جوانان و فرماندهان نظامی خود شرّ تکفیری‌های داعش را از سر منطقه غرب آسیا کم کند و محور مقاومت را نیز بیش از پیش تقویت نماید اما این اظهارات و مواضع عجیب، نظیر آنچه که اصغرزاده گفته است به مثابه بذور شومی عمل خواهند کرد که اگر خواص کشور و جوانان و مردم متوجه آنها نباشند، بسا که در آینده از بسترهای شوم تغذیه و زمینه‌های وسیعی از ناامنی و اضمحلال را در پیش پای ایران عزیز پهن کند...
نظرات بینندگان
