به گزارش شیرازه، ترکیب واژه های جانباز ، روشندل، شجاع و شیمیایی ، قهرمان و  ولایی  غلام دلشاد را در ذهن کسانی که اورا می‌شناسند، تداعی می‌کند. دلشاد که از نوجوانی فعال و و شجاع و پرجنب و جوش بود، متولد خرداد 1346 در فارس و اصالتا بواناتی است. او وقتی 16 ساله بود عشق و علاقه جبهه بی قرارش کرده بود چند بار به مراکز اعزام نیرو مراجعه کرد اما بدلیل اینکه به سن قانونی نرسیده بود از اعزامش ممانعت به عمل آوردند، اما با دستکاری در شناسنامه به آرزوی خود رسید. این قهرمان ملی که رشادت‌های خواندنی زیادی در دوران فعالیتش در جبهه‌ها به یادگار مانده و متاسفانه تاکنون به نسل جدید منتقل نشده،  در 17سالگی برای اولین بار مجروح شد اما عوارض گازهای شیمیایی یا نابینایی هم نتوانست او را از افعالیت بازدارد و سخنگویی انجمن جانبازان شیمیایی و قهرمانی در رشته تپانچه در کارنامه او می درخشد.

قدیم تر ها کسی به فکر پشت‌میز نشستن نبود، همه رقابت می‌کردند تا پشت خاکریز باشند

این دلیر مرد معتقد است «هنوز هم  اگر یک ویلای مجلل با امکانات خوب به من بدهند آنقدر خوشحال نمی‌شوم که روزی که اجازه حضور در جبهه را پیدا کردم، خوشحال شدم. آن زمان اطلاعاتم در رشته الکترونیک توجه مسئولان اعزام را جلب کرد و به من اجازه دادند که کنار فرماندهان در خط‌وط مقدم حاضر شوم»

وی در خصوص مسئولیتش در آن دوران توضیح می‌دهد: «من بی‌سیم‌چی فرماندهان گردان و لشکر بودم. در آن زمان مسئولیت مهم نبود و در جبهه کسی به فکر پشت‌میز نشستن نبود، همه رقابت می‌کردند تا پشت خاکریز باشند.»

دلشاد در دوران دفاع مقدس سال 64موقع دیده بانی در منطقه اروند  وقتی با تفنگ خالی هلیکوپتر دشمن را به زمین نشاند و خلبان آن را اسیر کرد بر سرزبان ها افتاد و مورد تشویق امام خمینی(ره) قرار گرفت. در همان سال به عنوان بیسیم چی ۱۷ ساله در لشکر ۱۹ فجر در عملیات فاو شرکت کرد و در همان عملیات شیمیایی شد. به خاطر عارضه شیمیایی وقتی تنها 18 سال داشت قرنیه هایش تاول زد و چشمانش نابینا شد. این جانباز جوان 14 سال چندین کشور برای درمان وانعکاس جانایات جنگی رفت اما راهی برای درمانش پیدا نشد، بالاخره به کمک پزشکان ایرانی و سلول های بنیادی امکانی بوجود آمد، و با اعلام آمادگی خواهرش برای پیوند قرنیه  بعد از 9 ساعت عمل، نتیجه موفقیت آمیز بود و پس از 14سال بینایی اش را به دست آورد.

دلشاد به رغم شرایط جسمی و دردهای ناشی از عارضه شیمیایی همچنان از پاننشست و با سایر همرزمان و همدردانش در سال 1386 در فارس انجمن حمايت از قربانيان سلاحهاي شيميايي را پايه ريزي کرد.

حضور وی در برنامه خندوانه به مناسبت هفته دفاع مقدس  گوشه ای از گنجینه استخراج نشده از سینه قهرمانی چون دلشاد را به نسل جدید منتقل کرد. اما میثم محمدی نویسنده و منتقد ادبی فارس به این  اکتفا نکرد و با قلم گیرای خود اثری را در قالب زندگینامه داستانی با محوریت خاطرات و رشادت هایی غلام دلشاد نوشت. اکنون به همت این نویسنده خوش ذوق رشادت های غلام دلشاد با «آه ماهی»  خواندنی می‌شود.

نخل و ماهی در این  اثرنمادگرایانه میثم محمدی حرفهای زیادی از ناگفته های جانبازان شیمیایی  دارند

محمدی در مصاحبه با خبرنگار شیرازه می گوید: «آه ماهی» آخرین نوشته من است که حدود یک ماه نوشتن آن به طول انجامید.

وی توضیح داد: معمولا با تیترهایی چون جانباز روشندلی که پس از 14سال بینایی اش را به دست آورد غلام دلشاد را معرفی می کنند اما بینایی مجدد او نقطه اوج داستان ما نیست هرچند اولین پیوند قرنیه چشم و سلول های بنیادی روی او انجام شده و موفقیت این عمل از لحاظ علمی موضوع کم اهمیتی نیست، اما دلشاد در زندگی پر افتخارش رشادت های زیادی دارد که هر کدام می تواند دست مایه یک داستان یا فیلم نامه جداگانه شود شایسته نیست که این افتخارافرینی ها و رشادت ها مسکوت بماند.این پهلوان ها باید به جامعه امروز معرفی شوند.

وی در خصوص علت انتخاب اسم این اثر نیز ابراز داشت: این اثر نمادگرایانه است و نمادهایی چون نخل و ماهی در آن موج میزند. اسم آن هم  بر اساس روایتی از  پیامبر رحمت(ص) که می‌فرمایند: مومن در مسجد، مانند ماهی در آب است، انتخاب شده است ودر دل داستان مخاطب پی می‌برد که آه ماهی های شیمیایی صدام را به پایان رساند. البته آقای دلشاد در کودکی هم ماهیگیر خوبی بوده و این توانایی هم در انتخاب اسم بی تاثیر نبود و نقش نمادین ماهی از بخش های اولیه کتاب و دوران کودکی قهرمان این داستان آغاز می‌شود.

محمدی «آه ماهی» را یکی از بهترین اثار خود دانست که بی صبرانه مشتاق انتشار آن است.

وی خاطرنشان کرد: بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس و نشر سریر این اثر را که در حال حاضر در مراحل نهایی طراحی و ویراستاری است، منتشر می کنند. محمدی ابراز امیدواری کرد که آه ماهی تا قبل از آغاز  سال ۹۷ به بازار کتاب برسد.

این نویسنده پرکار در عرصه ادبیات پایداری خبر داد: کتاب مروارید ها که در هفته دفاع مقدس ماکت آن رونمایی شد نیز زیر چاپ رفته و به زودی منتشر خواهد شد.

محمدی در خصوص این اثر توضیح داد: مرواریدها عنوان مجموعه داستانهای مینیمال دفاع مقدس با مخاطب بزرگسال است. پیوند عاشورا و دفاع مقدس را در این اثر به خوبی می‌توان مشاهده کرد.

وی افزود: این داستان های مینی مال بیشتر به حوادث بعد از جنگ در خانواده  واطرافیان رزمندگان می پردازند.