کد خبر: ۱۱۸۶۷۸
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۹ - ۰۳ بهمن ۱۳۹۶
منازعه کبوترها و بازها بر سر حمایت از اغتشاشگران!

رقابت بر سر «عیار دشمنی با ایران»

اعضای دولت «دونالد ترامپ» که ماه گذشته بارها و بارها حمایت کامل و تمام‌عیار خود را از تخریب اموال عمومی و رفتارهای ساختارشکنانه افرادی معدود در ایران اعلام کردند، دولت باراک اوباما را نسبت به عدم حمایت از اعتراضات سال 2009 میلادی [88] در ایران متهم کرده‌اند. در مقابل، سران حزب دموکرات نیز خطاب به دولت ترامپ اعلام کرده‌اند آنها نهایت تلاش خود را جهت حمایت از فتنه‌گران در ایران صورت دادند و اتهامات کاخ سفید به دولت اوباما در این باره «غیرمنصفانه» است!
به گزارش شیرازه، علی ابراهیمی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت:
 طی روزهای غائله اخیر در کشور، رقابت تمام‌عیاری میان سران 2 حزب دموکرات و جمهوری‌خواه بر سر نحوه و نوع حمایت از آشوبگران در ایران رخ داد. اعضای دولت «دونالد ترامپ» که ماه گذشته بارها و بارها حمایت کامل و تمام‌عیار خود را از تخریب اموال عمومی و رفتارهای ساختارشکنانه افرادی معدود در ایران اعلام کردند، دولت باراک اوباما را نسبت به عدم حمایت از اعتراضات سال 2009 میلادی [88] در ایران متهم کرده‌اند. در مقابل، سران حزب دموکرات نیز خطاب به دولت ترامپ اعلام کرده‌اند آنها نهایت تلاش خود را جهت حمایت از فتنه‌گران در ایران صورت دادند و اتهامات کاخ سفید به دولت اوباما در این باره «غیرمنصفانه» است!
اصل منازعه از آنجا آغاز شد که «مایک پنس» معاون رئیس‌جمهور آمریکا در تاریخ 11 دی‌ماه و در ادامه دخالت دولت‌های پیاپی این کشور در امور ایران، به صراحت از عزم دولت «دونالد ترامپ» برای حمایت از عوامل آشوب‌های اخیر سخن گفت و اظهار داشت: «تا وقتی ترامپ رئیس‌جمهور آمریکاست و من معاون وی، ایالات متحده اشتباهات گذشته [اشتباهات اوباما] در بی‌توجهی به ایستادگی مردم ایران برابر نظام وحشی [این کشور] را تکرار نخواهد کرد».
درست پس از اظهارات پنس بود که شاهد انتشار مصاحبه سفیر سابق رژیم صهیونیستی در ایالات متحده آمریکا در نقد دولت اوباما ( به دلیل عدم حمایت وی از اغتشاشگران در ایران!) بودیم. «مایکل اورن» در اظهاراتی اعلام کرد: «دلیل آنکه دولت آمریکا سال ۲۰۰۹ از اعتراضات داخل ایران حمایت نکرد آن بود که شخص «باراک اوباما» رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده، امیدوار به رسیدن به توافق هسته‌ای با ایران بود، اتفاقی که ۶ سال بعد رخ داد. در آن زمان اوباما اعلام کرد از اعتراضات ایران حمایت نمی‌کند چون سال ۱۹۵۳ سازمان سیا دولت ملی‌گرای محمد مصدق را سرنگون کرده و او اکنون می‌خواهد به مردم ایران نشان دهد به حاکمیت این کشور احترام می‌گذارد. مقامات دولت اوباما در آن زمان به اسرائیل گفتند در داخل ایران نیز معترضان خواستار حمایت آمریکا نیستند، چون معتقدند حمایت آمریکا، آنها را از چشم مردم ایران می‌اندازد».
این ادعاها درست در شرایطی صورت گرفت که سناتورهای دموکرات مانند «برنی سندرز» و «چاک شومر» نیز از اغتشاشات اخیر  در ایران حمایت کرده بودند. در هر حال، ادعای مقامات دولت ترامپ مبنی بر عدم حمایت اوباما از اغتشاشگران در سال 88، با واکنش «جو بایدن» معاون دولت اوباما همراه شد: «ما از معترضان جنبش سبز حمایت کردیم اما شرایط در آن هنگام با اوضاع کنونی تفاوت داشت. بیایید اینگونه به این مساله نگاه کنیم؛ حکومت ایران خطرناک است! تصور کنید در صورتی که اکنون ایران تسلیحات هسته‌ای در اختیار داشت چه می‌شد... ما همچنین می‌دانیم که مردم دست به اعتراض زده‌اند. اما ترامپ چه کرد؟ او ورود مردم ایران به خاک آمریکا را ممنوع اعلام کرد...».
صورت‌بندی اظهارات مقامات 2 حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا نشان می‌دهد مخرج‌مشترک استراتژیک و راهبردی سخنان آنها، «مخالفت با اصل نظام جمهوری اسلامی ایران» است. در این معادله، تفاوتی میان کبوترها و بازهای آمریکایی وجود ندارد.
از سوی دیگر، دولت ترامپ در حالی از حمایت ایالات متحده آمریکا از آنچه «اعتراض ایرانیان» می‌خواند سخن می‌گوید که وی 4 ماه قبل در اظهاراتی وقیحانه، از واژه‌ای مجعول به جای «خلیج‌فارس» استفاده کرد و ملت ایران را تروریست خواند. حتی وی به این بهانه، از ورود اتباع ایرانی به خاک آمریکا جلوگیری کرده است. در چنین شرایطی اشک تمساح رئیس‌جمهور آمریکا برای ملت ایران چیزی جز یک نمایش تهوع‌آور از سیاستمداری منفور نیست. سیاستمداری که نه‌تنها نزد ملت ایران و دیگر ملل جهان، بلکه نزد ملت خود نیز منفور است. محبوبیت 32 درصدی ترامپ در نظرسنجی‌هایی که اخیرا در ایالات متحده انجام شده است، نشانه‌ای دال بر تمایل شدید جامعه آمریکایی مبنی بر گذار از وی است.
نکته دیگر، به ادعای مقامات دولت ترامپ درباره عدم حمایت دولت اوباما از اغتشاشگران بازمی‌گردد. واقعیت امر این است که «هیلاری کلینتون» وزیر وقت خارجه آمریکا [که سال 88 در کابینه اوباما حضور داشت]، نهایت تلاش خود را برای حمایت از آشوب و ناآرامی  در ایران انجام داد. اساسا طراحی فتنه سال 88 توسط ایالات متحده آمریکا و با نقش‌آفرینی فعالانه دموکرات‌ها انجام شد. این حقیقتی است که حتی ترامپ و مایک پنس نیز نسبت به آن آگاه هستند. حتی هیلاری کلینتون در راستای اعمال فشارهای بین‌المللی بر ایران، دستور تشدید تحریم‌ها علیه ایران را صادر کرد و با همراهی «نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و نیکولا سارکوزی رئیس‌جمهور اسبق فرانسه دست به ائتلاف‌سازی علیه ایران زد. باراک اوباما نیز که 3 ماه پیش از شروع فتنه 88 به بهانه انتخابات، نامه به نظام اسلامی نوشته و آمادگی خود را برای رفع مشکلات اعلام کرده، اشک تمساح ریخته و صریحا گفت: «در کنار جنبش سبز مردم ایران هستم». در چنین شرایطی ادعای عدم حمایت یا حتی حمایت ناکافی آمریکا از اغتشاشگران در سال 88 مضحک به نظر می‌رسد. آنچه فتنه سال 88 را ناکام گذاشت، حضور بهنگام ملت ایران در صحنه و پیروی آنها از رهبر حکیم انقلاب و ولایتمداری آنها بود. ناکامی غائله دی‌ماه امسال نیز معلول همین مساله است. به عبارت گویاتر، وجه مشترک دولت ترامپ و اوباما، شکست برابر حضور عظیم ملت ایران در صحنه دفاع از انقلاب و نظام است. در چنین شرایطی منازعه 2 حزب دموکرات و جمهوری‌خواه بر سر اینکه کدام‌یک از آنها بیشتر از اغتشاشات حمایت کرده‌اند، اساسا برای ملت ایران محلی از اعراب ندارد. آنچه مسلم است اینکه کبوترها و بازهای آمریکایی و اتاق‌های فکر وابسته به این دو حزب طی  سال‌های اخیر ترجمان شکست و ناکامی در برابر عظمت نظام و ملت ایران بوده‌اند. این روند در آینده نیز ادامه خواهد داشت. از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران، دوگانه «دموکرات/ جمهوری‌خواه» در ذهن ملت ایران مرده و به تاریخ پیوسته است. حقیقتی که امیدواریم مسؤولان حوزه سیاست خارجی کشورمان نیز آن را هر چه زودتر درک کنند.
نظرات بینندگان