کد خبر: ۱۱۹۱۸۶
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۴ - ۱۷ بهمن ۱۳۹۶

کاش مردم به روحانی رای می دادند تا رئیس جمهور بشود

کاش اجازه می دادند یک شب دسته جمعی ،یک دلاری و هزار تومانی در دست بگیریم و در خیابان های شهر شادی کنیم و برقصیم،همان یک شب به چند سال سختی می ارزید. کاش دستشان را از گلویمان بردارند تا وقتی روحانی می گفت:«شما اینها را نمی شناسید،میخواهند در پیاده رو ها دیوار بکشند» ما بتوانیم از خوشحالی جیغ بکشیم و غم های عالم را فراموش کنیم.
به گزارش شیرازه، حسین شمسیان عضو شورای سردبیری روزنامه کیهان در کانال تلگرامیاش نوشت: هفته قبل آقایی در سیمای جمهوری اسلامی با رشید پور گفتگو می کرد، ظاهر معقولی داشت و حرف های خوبی می زد، کاش مردم به او رای می دادند تا رئیس جمهور بشود و این مشکلات را حل کند.
 
کاش یک دیپلمات راستگو مثل «عراقچی» داشتیم تا صادقانه به مردم وضعیت تحریم و پول نفت و برجام را بگوید، افسوس که آنها کاره ای نیستند و مشتی دروغگو مدام به مردم وعده و اطلاعات غلط می دهند. کاش می شد از دست دیوار کشیدن های «رئیسی» در پیاده رو ها خلاص شویم،واقعا همه بدبختی های ما از همین کارهاست.
 
کاش این «جلیلی» بعد از سالها مذاکره کردن، دست از کله شق بازی بر می داشت و به جای بیانیه خواندن، فن مذاکره یاد می گرفت و «برد-برد» را رقم می زد. کاش در بین اینهمه آدم، یکی بود که می توانست برایمان «برجام»رقم بزند و آرزوی یک ملت در برداشتن تحریم ها را عملیاتی کند. آخ که اگر برجام داشتیم...همه چیزمان درست می شد.
 
کاش اجازه می دادند یک شب دسته جمعی، یک دلاری و هزار تومانی در دست بگیریم و در خیابان های شهر شادی کنیم و برقصیم،همان یک شب به چند سال سختی می ارزید.
 
کاش دستشان را از گلویمان بردارند تا وقتی روحانی می گفت: «شما اینها را نمی شناسید،میخواهند در پیاده رو ها دیوار بکشند» ما بتوانیم از خوشحالی جیغ بکشیم و غم های عالم را فراموش کنیم.
 
کاش اقلا یک کنسرتی برگزار می شد تا کمی اوضاع بهتر شود. کاش با چند دختر خیابانی و بیابانی ،حواس ها را پرت می کردند و روح و روان مردم شاد می شد.
 
کاش «حسام الدین آشنا» کاری بکند، توئیتی بنویسد و با قدرت تحلیل گری و عملیات روانی اش، آرامش را به بازار برگرداند. کاش می شد ژنرال «زنگنه» وزیر نفتمان باشد تا بتواند پول نفت را به کشور بیاورد، بقیه عرضه این کارها را ندارند.
 
کاش اقلا یک دیپلمات عاقل داشتیم تا کمی با «کری» قدم بزند و کنار گوشش از مشکلات بگوید و او را فریب بدهد. کاش دولتی داشتیم که می توانست برای اولین بار در تاریخ بشریت،بین سران حاکم در آمریکا شکاف بیندازد و حق ما را از آنها بگیرد.
 
کاش مردی مثل «جهانگیری» فرمانده ستاد اقتصاد مقاومتی بود تا به جهان نشان می داد مدیریت بر اساس دانش و علم و با تکیه به توان داخلی ،بدون دخالت برادر و ...یعنی چه؟
 
 کاش به جای آدم های جنگ طلب و ستیزه جو با دنیا، امروز دولتی سرکار بود که بخاطر وجود آنها، صف سرمایه گذران خارجی به ایران کشیده می شد و سیل پول را به کشور سرازیر می کردند.
 
کاش بزرگ مردی مثل«لاریجانی» رئیس مجلس بود تا تحرکات بچه گانه نمایندگان در برابر دولت را کنترل می کرد و اجازه نمی داد با سوالات بی مورد  از رئیس جمهور،وقت کشور تلف شود و کاری می کرد که دولت بتواند با فراغ بال به کار مردم برسد.
 
کاش مجلسی داشتیم که می توانست یک تنه به مردم کشورش خدمت کند و برجام و پالرمو و اف ای تی اف و ... را در بیست دقیقه تصویب کند و وقت اضافی را به مرخصی برود.
 
کاش از توان حسین فریدون برای پروژه های مهم انتقال پول استفاده می شد تا بازار به این نوسانات بد نیفتد.واقعا نادیده گرفتن استعداد ها تا کی؟
 
کاش و هزار کاش دیگر....اما این آرزوها فایده ای ندارد
 
این سفره مردم است که  کوچک وکوچکتر می شود.
 
این برف آمارهای دروغ است که پیش کوچکترین حقایق اقتصادی جامعه آب می شود.
 
دولتی که با وجود همراهی بی سابقه و تاریخی همه ارکان نظام، عرضه کمترین تکاپو و تحرکی  ندارد و حتی در مهار بحران ناشی از سی سانت برف عاجز است، نیاز به منتقد ندارد.

حسین فریدون

نظرات بینندگان