کد خبر: ۱۲۳۹۲۴
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۳ - ۰۶ مرداد ۱۳۹۷
هشدار؛ اشتغال‌زایی هم می‌تواند مولد آسیب اجتماعی باشد!

سهم مردان در اشتغالزایی کارآفرینان و دولت چقدر است؟

اشتغال‌زایی همیشه باعث کاهش آسیب‌های اجتماعی نیست بلکه اگر به الزامات اشتغال‌زایی و اولویت سنجی در انتخاب قشر هدف دقت نشود، خود اشتغال‌زایی هم می‌تواند باعث ایجاد آسیب‌های اجتماعی باشد.
سهم مردان در اشتغالزایی کارآفرینان و دولت چقدر است؟
شیرازه، بعد از تاکیدات صریح مقام معظم رهبری بحث آسیب‌های اجتماعی در صدر موضوعات روز قرار گرفته و هر گروه و دستگاهی سعی دارد به نوعی به این مسئله بپردازد وحتی خیلی دستگاه‌ها و ساختارهای جدید فقط برای مقابله با این آسیب‌ها شکل گرفتند.

در اکثر تحقیق‌های کارشناسی و حتی تریبون‌های مسئولین، بیکاری یکی از دلایل اصلی افزایش آسیب‌های  اجتماعی محسوب می‌شود اما وجه دیگر ارتباط آسیب‌های اجتماعی با اشتغال زایی معمولا مغفول واقع می‌شود. بدیهی است که بیکاری می‌تواند مولد ویکی از عوامل افزایش آسیب‌های اجتماعی باشد اما لازم است دقت داشته باشیم که اشتغال‌زایی همیشه باعث کاهش این آسیب‌ها نیست بلکه اگر به الزامات اشتغال‌زایی و اولویت سنجی در انتخاب قشر هدف دقت نشود، خود اشتغال‌زایی  هم می‌تواند باعث ایجاد آسیب‌های اجتماعی باشد.

معمولاً در جلسات رسمی و اداری  تا حرف از سهم سالانه دستگاه‌ها از ایجاد اشتغال می‌شود نهادهای حمایتی بیشترین آمار اشتغال‌زایی را ارائه می‌دهند و اکثر مخاطب آ‌ن‌ها زنان هستند.

در صورتی که زنان در  خانواده اسلامی وظیفه تامین معاش ندارند.

البته لازم است زنان بد سرپرست و بی سرپرست برای حفظ سلامت و حیات خود و خانواده‌شان بتوانند معاش خود را تامین کنند و خیلی به شغل و درآمد احتیاج دارند اما برای اینکه این اشتغال که اجبارا به دوش زن خانواده افتاده به وظیفه اصلی او ضربه نزند و خود مولد آسیب‌های اجتماعی بعدی نشود الزاماتی باید رعایت شود.

مثلا اگر سرپرست زن زنده است و به هردلیل از کارافتاده، قبل از اشتغال زن یا حتی در کنار اشتغال او آموزش‌های جدی در خصوص نقش زن و مرد در خانواده و ضرورت رعایت این نقش‌ها درتربیت فرزند لازم است. اگر بدون این آموزش‌ها زن به سمت اشتغال و درآمدزایی رفت و از نقش مادری و همسری یا حتی خواهری و دختری خود دور شد و نقش و اقتدار مرد از کارافتاده را از اوگرفت در تربیت نسل بعد اثرات جبران ناپذیری خواهد داشت.

 حتی اگر سرپرست زن فوت کرده و یا طلاق گرفته و زن مجبور است برای تامین معاش فرزندان به سمت درآمدزایی برود ترجیحا لازم است شغل‌هایی به او پیشنهاد شود که سایه مادر هم به خاطر مشکلات اقتصادی از سرفرزندان بی پدر کم نشود. یا حداقل همزمان با اشتغال‌زایی برای این قشر از زنان توسط نهادهای حمایتی و آموزشی و حتی نهادهایی که الان در گوشه و کنار برای مقابله با آسیب‌های اجتماعی سبز شدند، بسترهایی فراهم شود تا فرزندان آنها در ساعت کاری مادران مشغول به آموزش و سرگرمی سالم باشند و ساعات کمتری تنها بمانند چرا که این تنهایی‌های طولانی که به خاطراشتغال مادران به فرزندان در سنین مختلف به ویژه نوجوانی تحمیل می‌شود، خود مولد خیلی آسیب‎‌های اجتماعی خواهد شد. طبیعتا زنان بی سرپرست به دلیل احتیاج به شغل هرگونه شرایط سخت کاری و ساعات زیاد و درآمد کم را به خاطر نیازشان ممکن است بپذیرند، چون چاره دیگری ندارند.

با توجه به محل زندگی اقشار آسیب پذیر و کم درآمد، دام‌های شیطانی و خطرات زیادی فرزندان این خانواده‎‌ها را تهدید می‌کند وچند برابر حقوق شغل‌هایی که برای زنان بد سرپرست و بی سرپرست ایجاد می‌شود نمی‌تواند جوابگوی هزینه رفع این آسیب‌ها باشد. بدیهی است که این آسیب‌ها تنها منحصر به همین خانواده‌های کوچک و آسیب‌پذیر نیست و تبعات آن دامن همه جامعه را خواهد گرفت.

در خانواده اسلامی زن نقش انسان سازی و تربیت نسل را به عهده دارد اما وقتی بدون هیچ احتیاطی صرفا به دستگاه پول‌سازتبدیل می‌شود قدرت انسان سازی او کاهش می‌یابد و حتی اگر بخواهد زمان و توانی برایش باقی نمی‌ماند تا بتواند به نقش اصلی خود برسد.

البته نقش تربیتی زن در خانواده نافی حضور اجتماعی او نیست بلکه فقط کافی است که زن بتواند  بین نقش اصلی خود با حضور اجتماعی‌اش توازن ایجاد کند، همچنین نقش مرد خانواده خود را بشناسد و در صورت علاقه یا نیاز به درآمدزایی اقتدار مرد خانواده را زیر سوال نبرد و از حق فرزندان کم نگذارد. چه بسیارند زنانی که در سخت‌ترین شرایط توانستند با ایجاد تعادل بین نقش همسری و مادری با حضور اجتماعی و وظایف شغلی خود هم در عرصه خانوادگی و هم در عرصه کاری موفق باشند و نشان دهند خانواده آسیب پذیر همیشه آسیب پذیر نمی‌ماند و می‌تواند توانمند شود. اما توان و روحیات همه آدمها مثل هم نیست. برخی به آموزش و حمایت نیاز دارند تا بتوانند تعادل ایجاد کنند. البته زنانی که نیاز مالی شدید ندارند و به خاطر علاقه به اشتغال به صورت اختیاری به رغم  و ضعیت مالی خوب سرپرست‌شان با برهم زدن تعادل نقش ها در خانواده  به افزایش آسیب های اجتماعی دامن می زنند هم کم نیستند.

غیر از نهادهای حمایتی که بنا به وظایف ذاتی‌شان بیشتر در بحث اشتغال‌زایی زنان را هدف گرفتند نهادهای خصوصی و برخی ادارات و دستگاه‌ها هم ترجیح می‌دهند بیشتر نیروی خانم به کار بگیرند چرا که به کارگیری خانم‌ها برایشان  کم هزینه تر خواهد بود و معمولا خانم‎‌ها با حقوق و مزایای کمتری کار بهتر و با کیفیت تری ارائه می‌دهند.
از طرفی درآمدزایی مرد اقتدار او را تقویت می‌کند و اقتدار مرد یکی از عوامل تحکیم بنیاد خانواده به شمار می‌رود. وقتی مردان خانواده به هردلیلی بیکار هستند و قدرت تامین مالی خانواده را ندارند و با زنی مواجه می‌شوند که قدرت درآمدزایی پیدا کرده و از نقش خود دور شده و وظایف مادری و همسری را به جا نمی‌آورد یا سختی کار انرژی زن را گرفته و زن توان ندارد که وظایفش را  به جا آورد، کانون خانواده تضعیف می‌شود وآسیب‌های بعدی به مرور رخ می‌نماید. مردی که در انجام وظایفش درمانده و حقوق همسری اش هم پایمال شده در اوج نارضایتی و بی مسئولیتی  به دنبال تامین نیازهای روحی خود خارج از خانه سرگردان است و متاسفانه دام فساد و اعتیاد برای همه به راحتی آماده است و مرد بدون اینکه فکر کند اگر زن در وظایفش کم گذاشته در عوض  بار مالی زندگی را به دوش می کشد و برای ایجاد توازن و تعادل به همکاری مرد نیاز دارد خودش را محق می‌داند هراشتباهی بکند.

و فرزندان که از اقتدار پدر و حضور و مهر مادری محروم شده و با دیدن اشتباهات پدر و مادر به خود اجازه هر اشتباهی می دهند و پدر و مادر قدرت کنترل آن‌ها را از دست می‌دهند. و مادری که تمام وقت و انرژی اش را صرف درآمدزایی می کند و خسته و نالان از قدرنشناسی خانواده به زحمات شبانه روزی اش فکر می‌کند و از همسر و فرزندش توقع تشکر دارد درصورتی که از وظایف برزمین مانده اش غافل است و منت هم بر سر همسرش می‌گذارد که من زندگی را اداره می کنم، اگر توبمیری یا طلاق بگیرم وضع بهتری خواهم داشت.

کاش همه این حرف‌ها فیلم‌نامه یا داستان بود اما این نوشته های تلخ نتیجه اولویت سنجی نادرست در بحث اشتغال‌زایی است که به راحتی در جامعه قابل مشاهده است. درآمد اشتغال‌های خرد زنانه هر چقدر هم که باشد نیاز اقتصادی را به حد اعلا رفع نمی‌کند ورفاه آنچنانی حاصل نمی‌شود، به قول شاعر «دراین خانه‌ رونق اگر نیست صفا هست»، با هدف گیری اشتباه در اشتغال‌زایی کاری نکنیم که جای خالی رونق در زندگی خانواده‌های آسیب پذیر همچنان خالی بماند، بلکه صفا و صمیمیت هم از زندگی آن‌ها رخت برببندد.

طبیعتا با توانمندکردن اقتصادی زنان بدون آموزش‌های لازم و نادیده گرفتن مردان، تعادل نقش‌ها در خانواده به هم می‌ریزد و تربیت فرزندان دچار اختلال شده و آسیب های اجتماعی نه تنها با این نوع اشتغال زایی کم نمی‌شود بلکه روز به روز بیشتر خواهد شد.

پس گاهی باید گفت خواهشا برای مقابله موثر با آسیب‌های اجتماعی اشتغال‌زایی نکنید. سهم اشتغال استان و کشور را نمی‌شود با زیر پا گذاشتن هویت و رسالت زنان و گرفتن نقش اصلی و عمر و وقت و انرژی آنها در ازای کمتر از حداقل حقوق و مزایا پر کرد. مردان جامعه چشم انتظار سهم اشتغال هستند. کاش در هرجلسه مربوط به اشتغال سهم مردان هم در کنار اشتغال‌های زنانه دیده شود. حتی اگر همین حداقل حقوق و مزایا از طرف مردان به خانواده‌هایی که مشکل بیکاری دارند تزریق شود و متولیان امر اشتغال برای مهارت افزایی و درآمدزایی مردان  تلاش کنند خیلی از آسیب‌های اجتماعی خود به خود سیر نزولی پیدا خواهند کرد.

انتهای پیام/ نجمه اشرفی
نظرات بینندگان