کد خبر: ۱۲۵۳۹۸
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۴ - ۱۴ مهر ۱۳۹۷
در گفتگو با معلم جوان آباده:

با وجود قبولی در دانشگاه دولتی خلیج فارس، معلمی را برگزیدم/ خواسته ما اجرای سند بنیادین تحول آموزش و پرورش است

پنجم اکتبر مصادف با سیزده آبان هرسال از سوی یونسکو به منظور ارج نهادن به معلم ها و تقدیر از تلاش های آنان، روز معلم نام گذاری شده است.
با وجود قبولی در دانشگاه دولتی خلیج فارس، معلمی را برگزیدم/ خواسته ما اجرای سند بنیادین تحول آموزش و پرورش استبه گزارش شیرازه،  پنجم اکتبر مصادف با سیزده آبان هرسال از سوی یونسکو به منظور ارج نهادن به معلم ها و تقدیر از تلاش های آنان، روز معلم نام گذاری شده است.

طبق آیات و روایات، معلمی شغل انبیاست، معلمی عشق است و به معنای واقعی گذشتن از خود برای دیگران جهت اعتلای علمی، آموزشی و یاددادن راه و رسم زندگی به آن هاست. در اهمیت این شغل همین بس که در هر دین، مسلک، فرهنگ و جامعه ای از جایگاهی رفیع و والا برخوردار است.
به همین مناسبت با آقای مرتضی کریمی از معلمان جوان ایران اسلامی گفتگویی صمیمانه داشتیم که در ادامه می خوانید.
  یک معرفی مختصری بفرمایید.
مرتضی کریمی هستم، متولد سال 1373 در شهرستان آباده، دانش آموخته رشته الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فرهنگیان شیراز و دانشجو کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی می باشم.

 چه اتفاقی افتاد و چی شد که شغل معلمی را برگزیدید و این پیشه را برای آینده خود انتخاب کردید؟

یکی از مهم ترین مسائل در زندگی اجتماعی، احساس تاثیر گذاری بر جامعه است. مسئله ای که انسان اگر غایت وجودی خودش برایش روشن شود، آنگاه این تاثیر گذاری مهمتر جلوه خواهد کرد.

من در شرایط خاصی دانشگاه فرهنگیان را برای تحصیل انتخاب کردم، در شرایطی که در کنکور رضوی با رتبه زیر ٢٠٠ رشته حقوق قبول شدم و کنکور سراسری نیز مدیریت صنعتی دانشگاه خلیج فارس اما با توجه به شرایطی که در آن برهه برایم پیش آمد، سرنوشت ایجاب کرد که دانشگاه فرهنگیان را برای تحصیل انتخاب نمایم. دانشگاهی که فکر می کنم نحوه نگرشم به زندگی را کامل عوض کرد. شاید پیش از معلم شدن، گاهی میزان مطالعه و پژوهش ام در حال افت و خیز بود اما بعد از پذیرفتن این کسوت، احساس می کنم رشد فکری من منظم تر، مدون تر و البته معطوف به هدف تر شده است.

  به نظر شما چرا می گویند معلمی شغل انبیاست؟
از قدیم در دوران بچگی از بزرگترها زیاد می شنیدم که معلمی شغل و انبیاست. اما واقعا درک آن برایم سخت بود. متوجه نمی‌شدم چرا انقدر درباره جایگاه معلم تاکید وجود دارهد تا جایی که با جایگاه انبیا قیاس می شود. اما اکنون که معلم شده ام، تازه قدر معلم های سابق دوران تحصیل را میفهمم و درک می کنم که چقدر شریف و عزیز بودند و امروزم را مدیون دیروز آن ها هستم.

در باب رسالت انبیاء ما می‌بینیم که مردم مد نظرِ هدایت انبیاء، گاه در حق رسولان بی مهری می‌کردند، گاه قدر دانِ زحماتشان  نبودند، گاه در مقابل دعوت مستمر رسولان، اطاعت ناپذیر بودند، اما ایشان آنقدر کریمانه برخورد می‌کردند که انگار مردم، فرزندان نورچشمی هستند که باید با احترام و تکریم آن ها را به سمت سعادت سوق داد!

داستان پیامبر اکرم (ص) و مرد یهودی را شنیدیم که با وجود تفاوت دین و آزار و اذیت های مختلف، پیامبر بسیار کریمانه مثل یک معلم، با اخلاق نیکو و عرضه با معرفت اسلام، راه را برای خوب نبودن میبندند و مرد یهودی با عشق اسلام را قبول میکند!

معلم از این جهت نقش پیامبرانه دارد که تمام زندگی خود و البته تمام داشته هایی که سال ها برایش موی سپید کرده را در طبق اخلاص بر سر دست گرفته و متواضعانه با عشق برای دانش آموز سفره می گستراند تا با ایفای نقش در هدایت مسیر جامعه به سمت حيات  طیبه، مثمر ثمر واقع شود.

  به نظر شما تفاوت میان آموزش نسل جدید با نسل های قبل در چیزهایی می باشد؟

تفاوت آموزش و پرورش نسل جدید با گذشته بسیار زیاد و البته تفاوت در راهبرد هاست. همین مسئله رسالت نو معلمان را چند برابر می‌کند. این تفاوت استراتژیک از آن جهت که با رشد سریع علم، تکنولوژی و فناوری، دیگر راه های اجتماعی شدن، محدود به خانواده و احیانا گروه همسالان و محیط حقیقی بیرون نمی‌شود، بلکه با ظهور و بروز فضای مجازی و رشد سریع شبکه های اجتماعی در جامعه، شاهد حضور چشمگیر دانش آموزان در این فضا هستیم که به راحتی در مقابل این مولود ، می‌خندند، گریه می‌کنند، تاثیر می‌پذیرند و تصمیم می‌گیرند! پس ديگر فضاي مجازي، مجازی نیست بلکه حقیقتی حقیقی با چاشنی زندگی اجتماعی است که برای دانش آموز،  ذائقه سازی می‌کند.

با این تفاسیر و تغییر سبک زندگی، دانش آموزی که روزی از درگاه سنتی، اجتماعی می شد و برایش حرف های معلم، جدید بود و بی اِنقُلت، تاثیر گذار! امروز با تغییر هژمونیِ اجتماعی شدن، با رشد فکری جدید، نیازمند معلمانی به روز شده و هم‌تراز علم هستیم که  مدل های معلمی را در حوزه تعلیم و تربیت به شیوه سنتی محدود نمی‌کنند، بلکه صف شکنانه با مِتُد های نوین آموزشی روش استدلالی گروه محور را جایگزین روش های سنتی مرسوم می‌کنند. این وجه تمایز شیوه آموزش سنتی در گذشته و روشی نوین در آموزش و پرورش تراز است که باید با سرعت بیشتر به این سمت سوق پیدا کنیم.

  یک خاطره جالب از حضور سرکلاس و معلمی را تعریف کنید.
سال گذشته اولين سال تدریس رسمی من در آموزش و پرورش بود. از این نظر رسمی که  حدود ١٠ سال در مجوعه های  فرهنگی و تربیتی مختلف، با نوجوانان و جوانان،  ارتباط از شیوه تدریس داشتم به گونه ای که حتی با عنایت حضرت زهرا (س) موفق به کسب عناوین مختلف در سطح شهرستان و استان شده ام، اما تجربه تدریس به عنوان معلم در سال گذشته برایم رنگ و بوی تازه ای گرفت که خاطرات بسیار شیرینی در مقابلم مقدر کرد.

در شیوه تدریسِ سالِ گذشته من، تمایز های بسیاری  با سایر همکاران بزرگوار که استاد بنده بودند و هستند، احساس می‌شد. از این جهت که با یک تغییر بنیادین شیوه کلاس داری را در کلاس های مشخص، از سخنرانی صرف به شکل سنتی، به شیوه مناظره ای با رویکرد کرسی های آزاد اندیشی علمی تغییر دادم. به گونه ای که برای هر درس دو گروه را برحسب نیاز سنجی و مخاطب شناسی در مقابل هم قرار داده تا نظرات خود را هر چند مغایر و احیانا نادرست، آزادانه در کلاس درس بیان کنند و گروه طرف مناظره به آن ها پاسخ دهند، در آخر هم خودم جمع بندی نهایی موضوع را بیان می‌کردم و بچه ها را ارجاع به مطالعات عمیق تر می دادم که انقدر برای بچه ها شیرین بود که بسیار زیاد بنده را مورد لطف قرار می‌دادند. مثلا وقتی که زمان اعزام های راهیان نور بود با چند دقيقه صحبت کردن از اهمیت تکریم شهدا، تعدادی قابل توجه از دانش آموزانم به کربلای ایران سفر کردند. وقتی بعد از سفر برای اولین بار آن ها دیدم، رنگ شهدایی که در صورت هایشان حس می شد و عمیق تر شدن نگاهشان به فرهنگ شهادت بسیار زیبا و برایم جذاب بود، جذابیتی که با سوغات تربت شلمچه، چفیه و سر بند یا زهرایی که بچه ها از شلمچه آورده بودند، قاب عکس زیبایی در صفحه ذهنم منقوش کرد.

  از ابتکارات و خلاقیت هایتان در سرکلاس توضیح بفرمایید.

در سال گذشته در کنار شیوه مناظرات علمی که عرض کردم، در کلاس آموزش معارف، کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی مقام معظم رهبری را به صورت قابل فهم برای بچه ها در یک سال تحصیلی به درس های کتاب، تکمله کردم که مورد توجه زیادی واقع شد و همچنین تشکیل گروه هایی با عنوان آتش به اختیار که به نام مقدس شهدا نام گذاری شده بود. دانش آموزان باید با یک طرح مدلینگِ دقیق، طرح زیری عملیات فرهنگی و علمی می‌کردند که نتيجه بسیار عالی را در  رشد هوش عملکردی دانش آموزان ایفا کرد که مورد استقبال اولیاء دانش آموزان نیز واقع شد.

 قدری درمورد مشکلات و معضلات معلمان بگویید و اگر راه حلی نیز برایشان دارید، مطرح بفرمایید.

متاسفانه یکی از مهمترین و زمینه ای ترین مشکلات که در آموزش و پرورش مطرح می باشد، مسئله منزلت اجتماعی معلمان است.

مسئله مهمی که رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار اخیر معلمان و دانشجو معلمان در دانشگاه فرهنگیان مطرح کردند. حضرت آقا فرمودند: باید شرایط در جامعه طوری فراهم شود که مردم از سلام کردن به معلم احساس شعف و افتخار کنند. همچنین حضرت آقا مسئله تامین معیشت را طرح کردند و فرمودند، باید در این مسیر تدابیر ویژه ای توسط مسئولین اندیشیده شود.

حضرت آقا بارها این مسئله را مطرح کردند و مسئولین دولتی را موظف به حل مشکلات معلمین کردند، اما متاسفانه شاهدیم دولت عزم و اراده ویژه برای ورود به این مسئله و حل کردن مشکلات و مطالبات معلمین ندارد که جای بسی تفکر و البته تاسف است.

از طرف دیگر اینکه تغییر ناگهانی کتاب ها، شيوه هاي ملحوظ، عدم اجرای مدون طرح تحول بنیادین آموزش و پرورش از مسائلی هست که معلمین ایران اسلامی خواهان برنامه ریزی مناسب و علمی برای این مسائل در جهت نِیل به حیات طیبه هستند.

 و سخن آخر.

آخرین مسئله که قصد دارم عرض کنم این است که در آموزش و پرورش با وجود تاکیدات پیاپی مقام معظم رهبری مبنی بر  اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و ایجاد تغییرات در این سیستم، متاسفانه دولت، عزم جدی برای انجام اصلاحات و به روز کردن شیوه های آموزشی در سیستم را ندارد که در آینده نزدیک خطراتی از جمله پایین آمدن رشد علمی، کم عمق شدن رشد پرورشی و مواجه شدن با چالش های مختلف جامعه آموزشی را تهدید می کند.

در جریان اجرای سند منحوس 2030دیدیم که مقام معظم رهبری خودشان یک تنه به میدان آمدند و به این سند حاوی ابتذال، مُهر بطلان زدند! برای جلوگیری از طرح چالش های جدید از این جنس، به نظر من باید رهنمود های مقام معظم رهبری، نه فقط در کلام که در عمل نصب‌ العین مسئولین دولتی  قرار بگیرد و به صورت انقلابی و جهادی طرح تحول آمورش و پرورش اجرایی شود! چرا که مدیرت کت و شلواری جوابگوی وضعیت امروز آموزش و پرورش نیست بلکه عزم و اراده از جنس مدیریت جهادی باید جایگزین مدیریت ناصحیح کت و شلواری شود.

ممنون از اینکه این فرصت را در اختیار من قرار دادید.

ان شاء الله شهدا در حق همه ما دعا کنند و با حرکت سریع تری به سمت جامعه مهدوی حرکت کنیم.
 
منبع: خبرگزاری علم و فناوری
 
برچسب ها: معلمی ، فارس ، شیراز
نظرات بینندگان