کد خبر: ۱۲۸۵۲۶
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۵ - ۲۱ اسفند ۱۳۹۷

قدم‌های بی‌رمق بهار در زمستان اقتصاد

صدای پاهای بهار نزدیک است. تنها چند روز دیگر را که شب کنیم، نوروز رسیده و سال نو شده؛ با این حال، نگاهی به احوال بازار و مردم نشان می‌دهد که هوای جامعه آن‌قدرها هم بهاری نیست. تورم به ‏ویژه در ۱۸ ماه گذشته چنان همه ‏چیز را گران کرده است که قدرت خرید مردم به خریدهای عیدانه نمی‌رسد.
به گزارش شیرازه، علیرضا صدقی طی یادداشتی در ابتکار نوشت:

صدای پاهای بهار نزدیک است. تنها چند روز دیگر را که شب کنیم، نوروز رسیده و سال نو شده؛ با این حال، نگاهی به احوال بازار و مردم نشان می‌دهد که هوای جامعه آن‌قدرها هم بهاری نیست. تورم به ‏ویژه در ۱۸ ماه گذشته چنان همه ‏چیز را گران کرده است که قدرت خرید مردم به خریدهای عیدانه نمی‌رسد.

این فارغ از احساس خطر کمبودهایی درباره برخی اقلام کالاهای اساسی است که در جامعه حس می‌شود و نگرانی مردم را افزایش می‌دهد. گذشته از اینکه عامل این نگرانی‌ها چیست و مقصر کیست، دو نکته درباره این وضعیت قابل توجه است.

اول اینکه بی‌عملی یا به تعبیر مسئولان به چشم نیامدن کارهایی که برای حل این بحران انجام می‌شود و البته به تعبیر دیگر، بی‌اثری این اقدامات، با حرف و سخن و سخنرانی موثر واقع نمی‌شود. این در حالی است که برخی حتی درباره مسئولان، نه تنها احساس بی‌عملی که احساس بی‌سخنی هم دارند! با این همه، به نظر می‌رسد بحران چنان وسیع شده است که همه را، اعم از مردم و مسئولان دربرگرفته و طبیعتاً از درون ابر و غبار نمی‌توان تشخیص داد که آیا بیرون از آن رویدادی برای گذر از این هوا در جریان است یا قرار است هوای بدتری در راه باشد! اینکه اغلب تحلیل‌های اقتصادی، این روزها تنها می‌توانند وضعیت موجود را تشریح کنند و ارزیابی، راهکار و پیش‌بینی مشخصی برای آن ندارند، حاصل این وضعیت مبهم و تیره‏وتار است.

این در حالی است که حداقل انتظار، شنیدن تحلیلی درست و دقیق از سوی مسئولان و دیدن اجرای برنامه‌ای به عنوان پادزهر این بحران است. درصورتی که روند فعلی همچنان از سوی مسئولان تداوم داشته باشد، اگر عامل افزایش خشم و ناراحتی و ایجاد عوارضی از رویگردانی نسبت به جریان سیاسی حاکم تا اعتراض‌های خیابانی همچون زمستان سال گذشته نشود، حداقل باعث گسترش حس سیاه یاس و ناامیدی در جامعه خواهد شد.

هر دوی این معلول‌ها، درنهایت ضررهای بسیاری برای کشور به دنبال خواهد داشت. بی‌اقبالی اعتدال و اصلاحات در اداره سیاسی کشور، زمینه را برای حضور اصولگرایانی ایجاد می‌کند که خود پیش‌تر مسئولیت مسئولان بحران‌زایشان را نپذیرفته‌اند و از سوی دیگر تندروهایی را به میدان می‌آورد که تصمیم‌های انفجاری و گاه پوپولیستی‌شان چه بسا شرایط را بدتر هم بکند.

در عین حال، کیست که نداند احساس یاس و ناامیدی در جامعه، در هر ابعادی، بر راندمان کاری و رفتار اجتماعی مردم اثر خواهد داشت و این خود عوارض ثانویه‌ای – نه تنها سیاسی که حتی اقتصادی – به دنبال دارد.

از سوی دیگر، اگر جایگاه مسئولان را به عنوان طرف سوال و انتظار – اگر نگوییم مقصر – درباره وضعیت بد اقتصادی کنار بگذاریم، در سطح جامعه دو قشر در برابر هم قرار می‌گیرند؛ فروشندگان و خریداران. فارغ از تحلیل‌های کلان اقتصادی، این باور نزد بسیاری از مردم وجود دارد که فروشندگان هنگام گرانی نه تنها ضرر نمی‌کنند که سود هم خواهند کرد.

مثال این موضوع هم غالباً فروش کالایی است که به قیمت ارزان‏تر قدیم خریده شده و به قیمت گران‌تر فعلی فروخته می‌شود. با این حال، اخباری که هرروز درباره وضعیت اصناف گوناگون مطرح می‌شود نشان می‌دهد که بسیاری از کسب‌وکارها خود تحت‌تاثیر گرانی قرار گرفته‌اند.

تعطیلی کبابی‌ها و رستوران‌ها، فروش پایین شیرینی‌فروش‌ها و آجیل‌فروش‌ها در فصلی که باید اوج فروش‌شان را تجربه کنند و حتی کاهش شدید سود برخی فروشگاه‌ها و خدمات‌رسان‌های نوین اینترنتی که منجر به تعطیلی یا تعدیل شدید نیرو در آن‌ها شده است، نشان می‌دهد که با کم شدن قدرت خرید مردم، مشتری هم کم می‌شود و کم شدن مشتری هم بر کسب و کار کاسبان اثرگذار بوده است. در این زمینه، باید میان نوسان قیمت و افزایش مداوم قیمت تفاوت قائل شد. اگرچه نوسان قیمت ممکن است برای دلالان و فعالان بازار سودآور باشد، اما تورم دائمی، سودی به فروشندگان نمی‌رساند.

باید دانست که نهایت نقطه سود کاسبان در بازار، نقطه‌ای است که قدرت خرید مردم با اولویت‌های‌شان امکان تلاقی داشته باشد. طبیعتاً در شرایط بد اقتصادی و کاهش قدرت خرید، اول خریدهای لوکس‌تر حذف می‌شوند و بعد نوبت غیرضروری‌ترها می‌رسد. طبیعی است که به دنبال این روند، کار و بار کاسبان نیز کساد خواهد شد.

این کسادی نیز عوارضی مثل تعطیلی یا تعدیل نیرو به دنبال دارد که خود آثار ثانویه‌ای خواهد داشت؛ ازجمله افزایش بیکاری – با همه نتایجش برای یک فرد و جامعه – و کاهش نرخ‌هایی مثل امنیت سرمایه‌گذاری و رشد اقتصادی. فراموش نشود که فروشندگان، در قبال بسیاری دیگر در واقع خود خریدار هم هستند.

نتیجه اینکه در شرایط بد اقتصادی، دو دسته فروشندگان و خریداران در یک سمت ایستاده‌اند و هر دو مردمند. دانستن این موضوع شاید کمک کند که مردم در روزگار سختی گرانی و تورم و بحران اقتصادی، باهم مهربان‌تر باشند و شاید این مهربانی رمز اصلی عبور از بحران باشد.
انتهای پیام/
برچسب ها: تورم ، گرانی ، عید نوروز
نظرات بینندگان