کد خبر: ۱۲۹۲۰۷
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۵ - ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۸
آخرین مصاحبه مطبوعاتی سرلشکر محمد ولی قرنی؛

شاه باید از امام پوزش بخواهد

پیشنهادهایی در مورد تشکیل حکومتی شد که شاه یا فرزند او فقط سلطنت کنند، نه حکومت و قسمتی از سرمایه‌های خود را به ملت برگردانند و جواب من این بود که اگر شاه به موجودیت کشور علاقه‌مند است، در صورت تایید امام باید ضمن پوزش از ملت، تمام سرمایه خود را پس دهد و تکلیف رژیم را به ملت واگذار کند و از سلطنت برای خود و اولادش منصرف شود و تکلیف رژیم را به ملت واگذار کند.
به گزارش شیرازه، آخرین مصاحبه مطبوعاتی سرلشکر محمد ولی قرنی را در ادامه می خوایند:

نحوه مداخله ارتش ملی ایران در حوادث و اتفاقات اخیر کردستان و در مورد تماس تلفنی دکتر حاج سید‌جوادی وزیر کشور با شما و هماهنگی وی با آقای طالقانی در مورد از بین بردن اغتشاشات کردستان ممکن است توضیحاتی در اختیار ما قرار دهید؟

آنچه محقق است مردم کردستان خود را از مملکت ایران جدا نمی‌خواهند و به قولی اگر دولت با حفر کانالی مرزی، بین کردستان و ایران جدایی افکند، مردم کردستان خود این نهر را پر می‌کند که از پیکره ایران جدا نباشد ولی بدبختانه عوامل شناخته شده که موجودیت خود را در ناامنی و بی‌ثباتی کردستان می‌دانند، به دنبال فرصت هستند تا هر زمان که مساعد شد، شورشی و بلوایی ایجاد کنند. پس از انقلاب ملت، ارتش ملی اسلامی ایران خود را موظف به حفظ تمامیت و حدود کشور می‌داند و بدیهی است این ارتش در سربازخانه‌ها زندگی می‌کند. دیدیم که در نتیجه تحریک افراد ضدانقلابی عده‌ای به درون سربازخانه‌ای در مهاباد ریختند و مقداری از موجودی سلاح و مهمات و تجهیزات پادگان را غارت کردند تا با استفاده از آن و غارت و خلع سلاح سایر پادگان‌های ژاندارمری، بقیه پادگان‌ها را نیز به سرنوشت مهاباد دچار سازند و دیدیم که به فرمانده پادگان نیز تیراندازی شد و او را شدیدا مجروح کردند. با توجه به اعلامیه مکرر رهبر انقلاب اسلامی و همچنین اعلامیه اخیر 28 اسفند که مقرر فرموده بودند هر کس به سربازخانه‌ها حمله کند عاری از دین شناخته می‌شود و ارتشی بایستی از خانه خود دفاع کند و دولت نیز چنین وظیفه‌ای را کتبا تایید و ابلاغ نمود، ارتش نیز در پادگان‌های کردستان و حمله به سنندج، فقط به دفاع از خانه خود پرداخت و توقعات هیات اعزامی به کردستان و مذاکرات آقای وزیر کشور، مطلب پوشیده‌ای نیست، به جز آنچه در تلگراف ایشان و پاسخ ستادکل ارتش منعکس است که از قرار در اختیار جراید نیز می‌باشد و متاسفانه روزنامه‌هایی که آن را منتشر کرده بودند، همچنان که در بالا گفته شد از موضع بی‌طرفی خارج و دخل و تصرف مغرضانه کردند.

رابطه شما در ارتش گذشته با دکتر مصدق و دیگر یاران وی چگونه بود؟

به خاطر دارید که مرحوم دکتر مصدق علاوه‌بر رئیس دولت وزیر دفاع نیز بود و انتخاب من به فرماندهی تیپ گیلان در فروردین ماه سال 32، توسط ایشان انجام شد.

دلیل جایگزین نمودن سرلشکر فربد به‌عنوان ریاست کل ارتش ملی ایران از سوی مهندس بازرگان چه بود؟

چون از شروع به ثمر رسیدن انقلاب، ارتش دائما از طرف مقامات مسئول و غیرمسئول و وجاهت‌طلب! مورد اتهام و تحقیر قرار می‌گرفت، و اینجانب ادامه وضع را منصفانه و بحق تشخیص نمی‌دادم و همچنین با توجه به سایر موضوعاتی که در استعفانامه تقدیمی به حضور امام و آقای نخست‌وزیر ذکر شده است، ادامه خدمت را به صلاح ارتش و خود تشخیص ندادم و استعفا کردم.

مساله خیانت شما به نهضت ملی و حرکت شما از رشت به سوی تهران آن‌طور که در آسیای جوان نوشته بود و سرکوبی نهضت ملی و بنیاد ساواک به همراه بختیار چه بوده است؟

ماشاءالله این روزها جراید آنقدر متعددند که من فرصت مطالعه آنها را ندارم ولی در مورد مطلبی که می‌گویید اگر منظور این است که من با تیپ رشت به تهران حرکت کرده‌ام که مضحک است و چنانچه آمدن من به تهران برای استفاده از مرخصی یا امور اداره بوده لازم به توضیح نیست. ضمنا در تاسیس ساواک سمتی نداشته‌ام. ساواک معاون نخست‌وزیری است. (رئیس ساواک معاون نخست‌وزیر است) ولی به خاطر دارم من در اسفند سال 36 که به زندان افتادم، کیفرخواست دادستان ارتش رونوشت گزارش ساواک به شاه سابق بوده است.

سوابق سیاسی و فعالیت‌هایی که در ارتش گذشته داشته‌اید چه بوده است؟

من از خیلی قدیم و زمانی که شاگرد دبیرستان بودم، توجهم به این نکته جلب شده بود که در هر اجتماعی از شاگردان یک کلاس یا مدرسه گرفته تا بزرگ‌ترین سازمان‌های کارگری و سیاسی، باید بهترین و شایسته‌ترین افراد برگزیده شوند ولی وقتی به راس مملکت می‌رسید این روش نادیده گرفته می‌شد و حتی کودکان صرفا به نام اینکه فرزند پادشاهی هستند در راس کشور قرار می‌گیرند و این طرز تفکر و تراوشات کلام و بالاخره موقعی که مطالعه و بررسی‌ مذهبی و ایدئولوژیکی و عوارض حکومت شاه را ادامه دادم به این نتیجه رسیدم که سیستم سلطنتی نه با منطق تطبیق می‌کند نه با مذهب؛ لذا اقداماتی علیه سلطنت کردم که درنهایت به دو بار و 6 سال زندان شدن  منتهی شد.

مساله کودتای شما علیه شاه به کمک امینی و آمریکا چه بود؟

اگر منظور در زمان قدرت شاه بوده که آمریکاییان خود شاه را داشتند و دلیلی ندارد سیاست خارجی به دنبال در دست داشتن قدرت موجود نباشد و بخواهد ریسک فعالیت دیگران را حمایت کند.

 پیشنهاد شاه در روزهای آخر به شما چه بود؟

پیشنهادهایی در مورد تشکیل حکومتی شد که شاه یا فرزند او فقط سلطنت کنند، نه حکومت و قسمتی از سرمایه‌های خود را به ملت برگردانند و جواب من این بود که اگر شاه به موجودیت کشور علاقه‌مند است، در صورت تایید امام باید ضمن پوزش از ملت، تمام سرمایه خود را پس دهد و تکلیف رژیم را به ملت واگذار کند و از سلطنت برای خود و اولادش منصرف شود و تکلیف رژیم را به ملت واگذار کند.

نویسنده :
شیشه گر
نظرات بینندگان