کد خبر: ۱۲۹۷۹۳
تاریخ انتشار: ۰۸:۰۰ - ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۸
یک استاد دانشگاه:

هنر خوشنویسی ایران مدیون مکتب شیراز است

یک استاد دانشگاه و خوشنویس معاصر با اشاره به اینکه خط و زبان عربی به سرعت جهان را فراگرفت و به دلیل نشات گرفتن از کتاب مقدس جنبه‌ای تقدسی یافت، تاکید کرد که هنر خوشنویسی ایران چه در زمینه عملی، چه در زمینه تئوریک، مدیون مکتب شیراز است.
به گزارش شیرازه، دکتر محمدرضا خالصی خوشنویس معاصر در مراسم بزرگداشت هفته میراث فرهنگی و روز جهانی موزه، سخنانی پیرامون مکتب خوشنویسی شیراز و تمدن اسلامی ایراد کرد و گفت: زبان و خط عربی به سرعت جهان اسلام را فرا گرفت و هر دو نیز چون از کتابِ مقدّس نشأت گرفته بود به شکلی آن ها نیز مقدس شدند .

او با تصریح اینکه ایرانیان تا ظهور اسلام بیش از 1500 سال سابقه نوشتاری دارند، گفت: کتابخانه سارویه که ابن ندیم آن را به چشم خود دیده است، یا کتابخانه جندی شاپور را می توان از این نمونه برشمرد.

این پژوهشگر و نویسنده، با بیان اینکه مانویان نیز توجه زیادی به آراستن پچین ها و نسخه های خود داشتند و آگوستین تحت تأثیر اینان بر این نکته تأکید دارد، اضافه کرد: جاحظ نویسنده شهیر تازی نیز بر این باور است که مانویان به زیبا نویسی و نفیس بودن آثار خود اهمیت فراوانی می دهند .

خالصی گفت: فارس نیز از این مقوله جدا نبوده، مسعودی در مروج الذهب یادآور می شود که نسخه ای زراندود و خطی که بر پوست نگاشته شده را در خاندانی زردشتی در فارس دیده که به شرح احوال و چهره شاهان ساسانی اختصاص داشته است .

او با بیان اینکه بعد از اسلام نیز این حرکت ادامه داشته است، گفت: پروفسور پوپ از شهر چاهک فارس یاد می کند که خوشنویسان آن در سده نخست قمری در جهان آن روزگار شهرت داشتند و عمرو از خاندان عروه بن عدیه قرآن های این شهر را می خریده و وقف مساجد مختلف در شهرهای اسلامی می کرده است .

این خوشنویس معاصر گفت: هنر خوشنویسی منطقا چون از سرچشمه وحی نشأت گرفته بود قدسی ترین هنر اسلامی محسوب می شد، یکی از علل آن علاوه بر قرآن شریف، نگاه باطنی به حروف و کلمات و قبول قدسیت و معنویت آن ها بود به همین دلیل است که کریچلو می نویسد : هنر اسلامی تواناترین صورت هنر مقدس در جهان است.

خالصی با یادآوری اینکه؛ شوآن، گنون، لینگز، ماری شیمل و بسیاری دیگر از مستشرقان شهیر اساساً با همین رویکرد قدسی به هنر اسلامی مخصوصاً خوشنویسی پرداخته اند، خاطرنشان کرد: این هنر(خوشنویسی) وارد عرفان شد و به شدت مورد توجه قرار گرفت تا جایی که بسیاری از خوشنویسان ما اهل عرفان بودند و با لقب صوفی و پیر و مولانا مشهور بودند .

معاون فرهنگی جهاددانشگاهی استان فارس گفت: در عرفان نقطه بسیط بود و به تدریج ابتدا به الف و بعد به حروف دیگر تقسیم می شدیعنی به شکل سمبلیک نفس صادره از خداوند بود که در آغاز بسیط بود و سپس متکثر شده بود .

این نویسنده و روزنامه نگار، اضافه کرد: این نگرش حروف را به مرحله قدسی سوق داد و حروف بر اساس شکل هایشان قابل تأویل شدند سعدالدین حموی در المصباح فی التصوف برای هر حرفی ظاهری و باطنی و حدی و مطلعی قائل است و به توضیح این مسائل در آن کتاب می پردازد.

خالصی با اشاره به اینکه، در هنر خوشنویسی، حروف رمز و راز می یابند و قدسیت آن ها جدی تر مورد توجه قرار می گیرد، اضافه کرد که حلاج، ابوالحسن دیلمی و ابن عربی از کسانی هستند که بدین مهم پرداختند، و گفت: حتی ابن عربی به حروف مقدس و غیر مقدس پرداخت و حروفی که در نگارش از تعلق به غیر بی نیاز بودند را مقدس می نامید مثل الف ، واو ، دال ، ذال ، را ، زا؛ او (ابن عربی) در فتوحات المکیه می گوید "این شش حرف دریایی بزرگ و ژرفند که عمق و ژرفای آن ها قابل درک نیست" و به آن ها لقب مفاتیح الغیب یعنی کلید گنج های غیبی داد. پس بر این اساس خوشنویسی شد هندسه مقدسی که سعی در ظاهر کردن فضای تکوینی حروف را داشت.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: شاید از همین رو بود که نگارش حروف مجزا و مفردات در خوشنویسی جایگاهی والا داشته ، بزرگان خوشنویسی حتی در برترین مراحل استادی هم حروف مجزا و مفردات می نگاشتند و در زیر آن از واژه کتب ، یا سود ، نقل و نمق استفاده کردند که معنای نوعی سیاهه برداری و نسخه برداری در خود داشت.

او گفت: ساده‌ترین و بسیط ترین هیأتی که از نقطه پدید می آید خطی عمودی است که از تنزل نقطه به سمت پایین شکل می گیرد که همان الف است، ابن مقله بیضاوی پدر خوشنویسی جهان اسلام همه حروف را با الف عمودی که قطر یک دایره را تشکیل می داد، متناسب کرد و از الف حروف دیگر را شکل داد به همین دلیل بود که می گفتند کسی که الف را درست بنویسد بقیه حروف را نیز می تواند درست بنگارد، نقطه نفس بسیط بود خالی از تکثر که با نزول خود، الف را شکل داده بود و این هر دو در عرفان مقام احدیت و واحدیت را بیان می کرد.

این پژوهشگر ادامه داد: ابن مقله فارسی است و در بیضا فارس دیده به جهان گشوده و وزارت سه خلیفه را بر عهده داشته و پدر خوشنویسی اسلامی است. صاحب بن عباد وزیر مشهور می گوید در کلیسای قسطنطنیه، نامه‌ای بود که در جشن ها آن را در حجره ای ویژه که مکان عبادت آن ها بود به نمایش می گذاشتند و همه مبهوت زیبایی و ملاحت آن می شدند و این رقعه خط ابن مقله بیضاوی بود.

خالصی با بیان اینکه صاحب بن عباد، در مورد ابن مقله گفته است که "خط الوزیر ابن مقله/ بستان القلب و مقله (خط وزیر ابن مقله باغستان قلب و چشم است)، اضافه کرد: ابن مقله همه فن حریف بود، وزیر بود شاعر بود در بلاغت دست داشت و از همه مهمتر پدر خوشنویسی جهان اسلام محسوب می شود در سال300 خط نسخ را وضع کرد و خطوط شش گانه محقق، ریحان، ثلث، نسخ، رقاع و توقیع از ساخته های او است.

این استاد دانشگاه با اشاره به 12 قاعده مشهور خوشنویسی، گفت: این قاعده‌ها عبارت بودند از "ترکیب، کرسی، نسبت، ضعف، قوت، سطح، دور، صعود، مجاز، نزول مجاز، اصول، صفا و شأن، که از برساخته های ابن مقله محسوب می شود.

خالصی همچنین گفت: خط کوفی پنج دانگ و نیم سطح و نیم دانگ دور بیشتر نداشت، ابن مقله در خط محقق یک دور برای زیبایی بر آن افزود و خط ریحان را تابع خط محقق قرار داد، جز این که خطوط مستقیم را بلند و سر آنها را اندکی متمایل کرد و به حرف " ی " دور بیشتری داد، خط ثلث، چهار دانگ آن سطح و دو دانگ مدور و خط توقیع سه دانگ مسطح و سه مدور و خط رقاع از توقیع است به یکدیگر شبیه اند و رقعه ها را بدان می نوشته اند و خط نسخ چهار دانگ آن دور و دو دانگ آن سطح است و مدار تعلیم این خطوط بر نفطه است .

این استاد دانشگاه اضافه کرد: ابن مقله رساله ای هم در خط و قلم دارد که هلال ناجب در کتاب ابن مقله خطاً و ادیباً و انساناً این رساله را در صفحه 113 تا 142 آورده است؛ بعد از ابن مقله شاگرد و پیرو مشهور او "ابن بواب" راهش را ادامه داد، او فقیه و حافظ قرآن بود و در شعر و تذهیب دستی داشت و نمونه خط او را امروز داریم؛ او مقلد ابن مقله است و در کتابخانه بهاء الدوله از حاکمان آل بویه در شیراز کار می کرده است و در شیراز نیز او خوشنویسی را فرا می گیرد و به خط ابن مقله گرایش پیدا می کند.

خالصی با بیان اینکه، ابن بواب، قرآن ابن مقله را در کتابخانه بهاء الدوله دیلمی کامل می کند تا جایی که بهاء الدوله متوجه تفاوت خط ابن مقله و ابن بواب نمی شود، گفت: کارهای ابن بواب خوشبختانه باقی است تا جایی که محمدبن احمد برفتی خوشنویس در سال 625 بیست قطعه از دستخط های او را نگهداری می کند.

این خوشنویس معاصر با یادآوری اینکه ابن بواب، پیرو و مقلد ابن مقله است و در شیراز هم خوشنویسی را یاد گرفته، خاطرنشان کرد: قرآن مشهور ابن بواب در موزه چستربیتی ایرلند، هنوز و با گذشت بیش از 1000 سال، از شاهکارهای هنر اسلامی محسوب می شود؛ البته او قصیده ای هم در بحر بسیط دارد، درباره خوشنویسی و مواد و وسائل آن، که ابن خلدون آن را در المقدمه، آورده است.

خالصی با تصریح اینکه بعد از اینها و به لحاظ تئوریک خوشنویسی، در قرن چهارم باز به یک شیرازی دیگر بر می‌خوریم، گفت: البته ابن بواب شیرازی و فارسی نبود اما هنر خوشنویسی خود را در شیراز یاد گرفته، اما مقلد ابن مقله محسوب می‌شود که بیضاوی است.

این پژوهشگر گفت: ابوحیان توحیدی شیرازی که پیش از این در مورد عرفان، فلسفه، زیباشناسی، زندگی، آثار ادبی و دیگر مسایل مربوط به او طی 14 جلسه سخن گفته ام، از نویسندگان اولین کتاب در مورد خوشنویسی "تحت عنوان رساله فی علم الکتابه" بوده است؛ این اثر به همت ابراهیم الکیالی در کتاب ثلاث رسائل لابی حیان توحیدی همراه با دو رساله السقیفه و الحیاه در دمشق در سال 1951 میلادی چاپ و منتشر و در سال 1971 توسط اف. روزنتال تحت عنوان Four essays on art and literature in islam به زبان انگلیسی توسط انتشارات لیدن، چاپ و منتشر شده است.

خالصی با بیان اینکه رساله ابوحیان دو بخش دارد که در بخش اول مبانی فنی هنر خوشنویسی و در بخش دوم گزیده ای از سخنان بزرگان را در باب خوشنویسی و اهمیت، آورده شده است، گفت: نطفه اصلی این اثر در مباحثه‌ای که میان ابن حیان و یکی از دولتمردان عالی مقام، شکل گرفت، بسته شده است.

او خاطرنشان کرد: ابوحیان از 12 نوع خط رایج زمان خود نام می برد و سپس به هنر کتابت می پردازد و پس از آن کاملا فنی به هنر خوشنویسی پرداخته و از انواع قلم شروع می کند و بعد به تراش قلم و انواع آن می پردازد و مفصل راجع به فتح و نحت و شق و قط توضیح می دهد و پس از آن شرائط هفت گانه تحقیق، تحدیق، تحویق، تخریق، تشقیق، تدقیق و تفریق را در هنر خوشنویسی توضیح می دهد؛ او این اصول هفت گانه را به عنوان قواعد و ضوابط هنر خوشنویسی بر می شمرد.

خالصی گفت: ابوحیان بر این باور است که " الخط هندسه روحانیه ظهرت بآله جسدیه" و خط را موهبتی الهی می‌داند و پدیده ای الهامی که تنها با یاد گرفتن قواعد انجام نمی‌شود؛ او در مورد ابن مقله می‌نویسد " ابن مقله در خوشنویسی پیامبر است که این هنر به او الهام شده چنان که به زنبور عسل وحی شده که خانه های شش ضلعی را چگونه بسازد"؛ او حتی به تأثیر جغرافیایی در شکل گیری خط نیز به صورت دقیق و سپس به چگونگی تمرین خوشنویس پرداخته و دست‌ها و انگشت های خوشنویس را به یک موسیقی دان قابل تشبیه می داند.

این پژوهشگر سپس به سخنان ابوحیان توحیدی شیرازی پیرامون خوشنویسی در این کتاب اشاره و اضافه کرد: هنر خوشنویسی ایران چه در زمینه عملی و چه در زمینه تئوریک مدیون شیراز است و مکتب خوشنویسی شیراز و فارس نخستین مکتب جدی خوشنویسی جهان اسلام محسوب می شود.

ایسنا

انتهای پیام/

نظرات بینندگان