کد خبر: ۱۲۹۸۸۵
تاریخ انتشار: ۰۸:۰۴ - ۰۱ خرداد ۱۳۹۸

ملاصدرا ستاره ای اندیشمند و عارفی برجسته از دیار فارس

شیراز شهر علم و ادب و عرفان همیشه مهد عالمان و اندیشمندان برجسته ای، چون ملاصدرا بوده که نام آنان بر پهنای آسمان ایران زمین درخشیده است.
به گزارش شیرازه، صدرالدین محمد بن ابراهیم قوام شیرازی معروف به صدر المتالهین و ملاصدرا در روز نهم جمادی‌الاول سال ۹۷۹ قمری (هفدهم مهر ۹۵۰، ۱۵۷۱ میلادی) قرن یازدهم هجری، در محله قوام شیراز زاده شد.پدرش ابراهیم قوام محمد کوچک را به مکتب خانه ملا احمد در محله قوام برد و دو سال در مکتب درس خواند. فوت پادشاه وقت و عوض شدن پادشاه باعث نا امنی شیراز شد و پدر تصمیم به عزیمت به جنوب و حاشیه خلیج فارس کرد و پس از مدتی با برگشت امنیت وی خانواده خویش را به شیراز برگرداند.

محمد، شش ساله بود که به همراه پدر به قزوین رفت و دوره جوانیش را در آنجا سپری کرد. پیشرفت اصلی ملاصدرا در قزوین شکل گرفت و در همان جا بود که با شیخ بهایی و میرداماد آشنا شد و پله‌های ترقی را یک به یک طی کرد و همراه با استادانش به اصفهان مهاجرت و در مدرسه خواجو از استادانی، چون شیخ بهایی و میرداماد و میرفندرسکی بهره جست.

شیراز، مهد عالمان و اندیشمندان/شهر علم و ادب و عرفان

ملاصدرا بر این باور بود که مذهب شیعه دو وجه دارد وجه ظاهری یعنی همان شریعت و احکام دینی و دیگری وجه باطنی که همان درون مایه و حقیقت مذهب شیعه است و ملاصدرا آن را عرفان شیعی می‌نامید.

وی درباره حرکت نیز به نظریه جدیدی دست یافت که به حرکت جوهری مشهور است و چهار جریان فکری را در یک نقطه گرد آوری کرد.

مدتی گذشت تا در اصفهان به درجه اجتهاد رسید و اصرار وی در بیان حقایق عرفان بود، اما چون نظریاتش با بیشتر دانشمندان وقت اصفهان متفاوت بود جمعی به دشمنی با وی به پا خواستند و به قولی خود را ۷ و نقلی دیگر ۱۵ سال خود را به روستای کهک قم تبعید کرد.

پس از سال ها الله وردی خان موسس مدرسه خان شیراز از ملاصدرا خواست تا به شیراز برگردد و در مدرسه خان تدریس کند.

الله وردی خان:

«من نمی‌توانم به کهک بیایم تا بتوانم از محضر درس شما استفاده کنم و به همین جهت در شیراز بنای مدرسه‌ای را برای شما شروع کرده‌ام و همین که تمام شد اطلاع می‌دهم که بیایید و در این مدرسه تدریس کنی.»


حکمت متعالیه سومین مکتب فلسفی جهان اسلام

رحیمیان استاد دانشکده الهیات شیراز با اشاره به حکمت متعالیه ملاصدرا بیان کرد: بزرگترین فیلسوف بعد از ابن سینا و شیخ اشراق، صدرالدین محمد ابن ابراهیم شیرازی است که مهمترین اثر خود یعنی حکمت متعالیه سومین مکتب فلسفی جهان اسلام که تکامل بخش این دو مکتب بود و توانست چهار جریان فکری اسلامی را (کلام، عرفان، فلسفه افلاطون، فلسفه ارسطو) یک نقطه جمع آوری  کند که این نظام فلسفی  تا به امروز در حوزه های علمی و عرفانی استفاده می شود .

وی با اشاره به قرآن کریم که می فرماید :« ما آیات خودمان را در آفاق و نفس انسان ها به خودشان نشان می دهیم تا بفهمند که خدا حق و یگانه است، » بیان کرد: ملاصدرا بیش از هر فیلسوف دیگری به قرآن رجوع و تفسیرهای مختلفی از سوره های قرآن که مهمترین آن ها شرح اصول کافی بود را خلق کرد.

علی محمد ساجدی استاد دانشگاه شیراز شاگردان ملاصدرا را چنین توصیف می‌کند: محمد ابن ابراهیم(ملاصدرا) یکی از شاگردان جمال الدین محمود شیرازی بود که توانست شاگردان بسیاری از جمله فیض کاشانی فیلسوف بزرگ  و فیاض لاهیچی را  پرورش دهد.

وی افزود: صدرالدین به غیر از حکمت و فقه، دستی در شعر و ادب هم داشت که مثنوی این اندیشمند و شاعر هم در لیست آثارش نمایان است.

ساجدی، اواخر عمر این اندیشمند بزرگ را چنین بیان کرد: ملاصدرا سفر‌های زیادی با پای یپاده به مکه داشت که در سفر هفتم وی به مکه در بصره چشم از دنیا بست و همان جا به خاک سپرده شد.

فلسفه صدرایی

 رحیمیان استاد دانشکده الهیات شیراز درخصوص ایجاد فلسفه و حکمت متعالیه توسط ملاصدرا گفت: ملاصدرا یکی از نوابغ فلسفه اسلامی توانست از چهار جریان شامل کلام، فلسفه، عرفان و اهل نقل به یک جمع بندی برسد و حکمت متعالیه را تالیف و جمع گرایی ایجاد کند.

وی با بیان این که برخی فلاسفه و عرفا با ملاصدرا مخالفت داشتند، ادامه داد: ملاصدرا هم مثل دیگر فیلسوفان با تکفیر بعضی از قشری گرایان مذهبی مواجه و سخنانش را درک نکردند و او را خارج از دین تلقی و بعضی مقدسین هم وی را مورد لعن قرار دادند و وقتی پرسیده می‌شد چرا مورد لعن قرار می‌دهید پاسخ داده می‌شد، چون ملاصدرا قائل به وحدت واجب الوجود است، اما منظور این بوده که فقط ملاصدرا اینگونه بوده و به همین خاطر مورد لعن قرار می‌گرفته و این دلیلی برای بر نادانسته بودن از معارف اسلامی در زمان خود بوده است.

رحیمیان در مورد تبعید خود خواسته ملاصدرا افزود :  به دلیل نا آگاهی معارف اسلامی زمان خود و ناسازگاری حکما و عرفا، ملاصدرا  را خارج از دین و مورد لعن خود قرار دادند .پس ملاصدرا ناچار به تبعید خود خواسته به کهک قم شد، که همین امر باعث حالت خلوت و خیر و برکت و توانست از تجارب معنوی روحانیون زمان خود استفاده کند.

وی اضافه کرد: پس از سالیانی به دعوت اله وردی خان موسس و بنیان گذار مدرسه خان از فیلسوف شیرازی زمان خود خواست تا به شیراز بازگردد و تدریس را در مدرسه آغاز کند. الله وردی خان، چون خودش علاقه به علم و دانش و فلسفه داشت در وقف نامه مدرسه نوشت که همواره باید در مدرسه تدریس حکمت و فلسفه ادامه داشته باشد و هنوز پس از قرن‌ها تدریس ادامه دارد.

از جمله آثار ملاصدرا حکمه الاشراق، الرساله فی مساله القضاء والقدر، التنقیح، التصور و التصدیق، اسرار الایات، العرشیه، المشاعر، حدوث العالم، الحشر، اتحاد عاقل و معقول و آثار فراوانی دیگر که مهمترین آنان در طول عمر وی کتاب الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه است.

ملاصدرا همچنین به تفسیر سوره‌های قرآن می‌پرداخت و در سال‌های پایانی زندگی از ابتدای قرآن به تفسیر آیات و سوره‌ها پرداخت تا اثر ماندگاری دیگر به جا گذارد، اما عجل مهلت نداد و عمرش پایان و کتاب ناتمام ماند همچنین کمتر فیلسوفی را می‌توان پیدا کرد که روحیه‌ای لطیف و دستی در شعر (رباعیات، دوبیتی، مثنوی) و متون ادبی هم داشته باشد.

از جمله رباعیات ملاصدرا:

گویم سخنی ز حشر، چون برق ز میغ ***بشنو که ندارم از تو این نکته دریغ
این جان و تنت که هست شمشیر و غلاف*** آن روز بود غلافش از جوهر تیغ

یا مثالی از تمثیل دنیا و تن می‌گوید:

هست دنیا همچو گور و تن کفن*** شغل تو دائم کفن وصله زدن
تا به کی جان می‌کنی‌ای تن پرست*** این کفن هرگز نمیگردد درست
همچو کرم پیله جان را باختی*** کفن عشقی نهان در ساختی
عشق بازی با کفن در زندگی*** مرد جانت اندرین افکندی

سخنان و جملات کوتاه و آموزنده‌ای که ملاصدرا به جا گذاشته و کمتر کسی به آن‌ها بها می‌دهد می‌تواند معلمی در زندگی هر یک از ما باشد از جمله « اعمال ما هنگامی خداپسندانه است که از تفکر سرچشمه گرفته باشد» یا دیگر جمله تاثیر گذار دیگری «خیالهایت را کنار بگذار و نیتت را خالص کن آن وقت حقیقت در قلبت می‌تابد»

باشگاه خبرنگاران

انتهای پیام/


نظرات بینندگان