کد خبر: ۱۳۲۰۹۰
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۲ - ۲۵ مرداد ۱۳۹۸

رازی که در «جهرم» افشا شد؛ عشق‌بازی با واژه‌هایی از جنس ولایت

جهرم، شهر ولایت‌مدار فارس باز هم میزبان عاشقان مولای متقیان شده بود. شور و شوق نفته در مجلس ادبی شعر علوی چنان تاثیر شگفت‌انگیزی را بر مردم گذاشته بود که حیرت و اعجاز رفتار و کردار علوی را می‌توانستند در خادمان مولای متقیان ببینند.
 
به گزارش روابط عمومی هفتمین کنگره شعر علوی، اولین روز  از همایش دو روزه شعر علوی در حالی سپری شد که به زعم بسیاری از شاعران آیینی شرکت کننده در این همایش سطح استقبال از این رویداد از آنچه انتظار می‌رفت به غایت فراوان‌تر بود.
هنوز چند ساعتی به آغاز برگزاری برنامه نمانده بود که خیل انبوهی از جوانان مسجدی جهرم دست‌به‌دست هم داده بودند تا مراسمی را که به نام امام علی(ع) به بهترین شکل ممکن برگزار کنند. البته آنچه که در سالن ملاصدرا شهر جهرم می‌گذشت با توجه به پشتوانه فکری و فرهنگی این شهر چیز عجیبی نبود چرا که پرداختن به ادب و هنر در رسای باورهای دینی ساکنان این شهر کهن از بخش‌های لاینفک مردم این شهر است.
تعدادی از جوانان دست‌اندرکار برگزاری برنامه فروتنانه وقت خود را فدای میهمانانی می‌کردند که از دیگر نقاط کشور به این شهر آمده بودند. گو این که جهرم، برای مشتاقان اهل بیت دومین زیارتگاه امام علی شده است و ساکنان این شهر نیز رسالت دارند به رسم میهمان‌نوازیشان را برای سینه‌سوختگان حب علوی صدچندان بکنند. تعدادی از جوانان مسجدی جهرم در حال تهیه شربیت آبلیمو برای پزیرایی بودند، چند نفری با وسیله‌های نقلیه خود به دنبال میهمانان می‌رفتند، بخشی از آن‌ها هم سرگرم تدارکات فنی این برنامه بودند. همه آن‌ها کارهای متفاوتی انجام می‌دادند اما یک رشته آن‌ها را به هم متصل کرده بود و آن «اعتقاد درونی به مولا»یشان بود. این اعتقاد را در چشم‌هایشان هم می‌توانست دید.

رازی که در «جهرم» افشا شد؛ عشق‌بازی با واژه‌هایی از جنس ولایت
 
«علیرضا رنجکش» دبیر علمی این همایش دو روزه می‌گوید:«هر وقت گره‌ای در کارم افتاده است با توسل به مولای متقیان امام علی(ع) توانسته‌ام آن را بگشایم. نمی‌دانم مهر امام علی(ع) چگونه توانسته این نیرو را به ما بدهد که هر وقت قرار است برنامه ای را که مزین به نام مولایمان است برگزار کنیم سر  از پای نمی شناسیم.»
 
این گفته رنجکش البته حاکی از  باورهای شخصی خود و دوستانش است. بنابراین برای دریافتن حقیقت باید با کسی سخن گفت که علاوه بر امسامل چندین سال است که برای شرکت در جشنواره‌های شعر آیینی از بروجرد به جهرم می‌آید. نامش ‌»مجتبی خرسندی» است ومی‌گوید: تفاوت شب شعرهای جهرم با دیگر شهرهای کشور در این است که آنقدر افراد برگزار کننده آن مخلصانه در کار غرق می‌شوند که نمونه‌اش را در کمتر جایی از ایران می‌توان یافت.
این شاعر شناخته شده اهل بیت ادامه می‌دهد: برای هر  کسی سخت است که بتواند مدیر، مسؤؤل و دبیران و حتی کارکنان اجرایی این همایش را از هم تشخیص دهد چرا که به نظر می‌آید همه آن‌ها چنان در ولایت ذوب شده‌اند که جز کار برای علی(ع) رسمی را مهمتر نمی‌دانند.  
مراسم تقریبا شروع شده بود و آمیزه‌ای از بوی دود عود و همچنین شربت‌های نذری بر فضای معنوی این مراسم افزوده بود. بعضی از خانواده‌ها نیز فرزندان خردسالشان را آورده بودند چرا که باورمندی به ولایت و امامت را اصلی‌ترین الگوی تربیتی برای آیندگان خود می‌شمردند.
یکی از چهره‌های شناخته شده شعر آیینی کشور، استاد «پرندآور» که خود نیز اهل همین شهر است میزبان و مجری شب شعر بود. زیبایی‌شناسی ادبیات آیینی ایجاب می‌کرد که پیش  از دعوت از هر میهمان برای شعرخوانی، واژه‌هایی درخور و شایسته را با چسبی از جنس معرفت و کمال به هم پیوند دهند تا مقدمه‌ای باشد بر خوش‌آمدگویی ادیبانه از دعوت شدگان به مراسم مولای متقبان و این امر جز با بلاغت و فصاحت پرندآور محقق نشد.

رازی که در «جهرم» افشا شد؛ عشق‌بازی با واژه‌هایی از جنس ولایت
شاعران یکی پس از دیگری به روی صحنه رفتند. چشم‌هایشان و فحوای آنچه را که می‌خواستند بیان کنند رابطه‌ای دال و مدلولی با هم برقرار می‌کرد. هدف سخن گفتن از اهل بیت بود و گاهی کلام توانایی آن را نداشت. به همین خاطر اشک شوق در دیدگانشان حلقه می‌زد تا بتوانند احساس خود از حضور در این جلسه معنوی را برون‌ریزی کنند.
هنوز چند دقیقه‌ای به پایان برنامه نمانده بود که «سعید بهنام» به روی صحنه رفت. بهنام که یکی خوانندگان آواز اصیل ایرانی در شهر جهرم است پیش از آن که حنجره را برای درآمدی عاشقانه در دستگاه ماهور آماده کند خطاب به حاضرین در این محفل ادبی گفت: «وقتی با من تماس گرفته شد تا در این مجلس شرکت کنم به دلیل بیماری به این فکر می‌کردم که شاید سعادت شرکت در  این محفل را نداشته باشم اما به نظر می‌آید که نام مبارک «علی‌بن‌ابیطالب» بر ماخوداگاه من چنان تاثیری گذاشته است که وجودم را در خدمت او گذاشته‌ام. تمام آنچه که هستم و نیستم برای وصف علی کم است.
آنچه را که این خواننده آواز ایرانی به آن اذعان داشت بازتابی بود از تحریرهای زیبایی که در رسای باورمندی خود گفته بود. او ابتدا از درآمد ماهور شروع کرد و سپس گریزی به گوشه کرشمه و پس از آن گوشه «عراق» را خواند. ویژگی دستگاه ماهور این است که آدم را به وجد و نشاط معنوی دعوت می‌کند و این همان چیزی بود که رسالت این برنامه فرهنگی بر عهده داشت. پس از ردیف‌خوانی بهنام صدای تشویق‌ها آنچنان در سالن همایش پیچیده بود که از کیلومترها آن طرف تر می‌شد تشخیص داد که چیزی فرای زمان و مکان بر حاضران در سالن تاثیر گذاشته است.
در پایان برنامه و پس از برخواستن از دعوت شدگان همچنان صمیمیت و خلوص از میان جمع موج می‌زد. کمتر کسی را می‌توانست یافت که چهره‌اش با لبخد شوق مزین نباشد. این راه و رسم عاشق پیشگی بود. آدم‌هایی که با دست خالی و بدون ادعا دنیایشان را ساخته بودند. احساس سعادت داشتند و در لحظه می‌زیستند.
انتهای پیام/  

نویسنده :
سعید دهقانی
نظرات بینندگان