کد خبر: ۱۳۲۴۲۴
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۵ - ۰۹ شهريور ۱۳۹۸
اولویت های غیرکارشناسی شهرداری شیراز؛

ساخت پردیس سینمایی برای محله ای که به نان شب محتاجند!

ساکنین محلات مجاور پروژه پردیس سینمایی، عمدتا مهاجر بوده و از سایر شهرها و روستاها به شیراز مهاجرت کرده‌اند و به دلیل عدم تمکن مالی و پایین بودن نسبی اجاره‌بها، این مناطق را برای سکونت انتخاب کرده‌اند.
پایگاه خبری تحلیلی شیرازه؛ 1- واکاوی ریشه‌های روحیه محافظه‌کاریِ نهادینه شده در رفتار جمعی و حتی روابط فردیِ بخشی از جامعه ایرانی، بحث مفصل و دنباله‌داری است. اما عجالتاً پذیرش آن، برای شروع مقدمۀ نه‌چندان بی‌ربطِ این یادداشت، کفایت می‌کند. وجود همین روحیه، در قالب نظم و نثر، ادبیات فارسی را از نصایح محافظه‌کارانه غنی کرده است. توصیه به هم‌رنگی با جماعت و ترساندن از شاخ گربه، در آستین هر مو سپید کرده و روزگار دیده‌ای است که معدود جوان های فعال را هم در مواقع حرکت‌های اجتماعی، به فیض می‌رساند. مثل‌هایی که به تجربه دریافته‌ام که تا حدی هم صادق است!. به دلیل بی دقتی و بی توجهی‌ام به همین نصایح، از جانب گربه ها چه شاخ ها که خورده‌ام چه روسوایی‌ها که دیده‌ام. 

2- به عنوان کارشناس معماری و شهرسازی، بخشی از توجه و دقت‌هایم، معطوف به مثل‌هایی بوده که از معماری و شهرسازی تاثیر یا از آن نشات گرفته است. در فرم ابنیه ایرانی، ایوان عنصری مهم محسوب می‌شد. متناسب با همین اهمیت هم، بیش از سایر عناصر ساختمانی مورد توجه بود و با طرح‌ها و نقوش جذاب و بدیع که عموما ملهم از طبیعت بود، مزین می‌شد. اما اهمیت ایوان و نقش‌هایش بیش از پایداری و استحکام خود بنا نبود و همین مفهومی شد برای توجه دادن مخاطب سخن به امور با اهمیت و بنیادین در مقابل امور کم اهمیت‌تر و رویین. و شد ضرب المثل معروف "خانه از پایبست ویران است، خواجه در بند نقش ایوان است!"

3- عدالت در دسترسی به خدمات، یکی از بنیادی‌ترین معیارهای شهرسازی محسوب می‌شود. حتی در دیدگاه لیبرال که در نسبت با آزادی و در مواضع تقابل و تزاحمش با عدالت، جانب ازادی را می گیرد و در نظرشان عدالت در درجه دوم اهمیت قرار دارد؛ حدی از عدالت توزیعی پذیرفته شده و ضروری محسوب می‌شود. از این رو طرح‌های توسعه شهری (در کنار سایر معیارها) عموما با توجه به میزان پخشایش و دسترسی مناسب و عادلانه کاربری و خدمات شهری سنجیده و مدیریت شهری هم متناسب با توفیقش در تحقق این برنامه ها، ارزیابی می‌شود. 

ویرانی پایبست و خواجگی  مسوولین

صرف نظر از دیدگاه اخلاقی، به لحاظ توجه به نیازهای انسانی و مفروض داشتن سلسله مراتب نیازها نیز، اولویت پاسخ به نیازهای در مرتبه پایین‌تر و ضروری‌تر، ارجح است. بنابراین شناسایی نیازهای اولیه و ضروری و پاسخ به آن در فرآیند تهیه برنامه‌های شهری، به قائده‌ای مقبول تبدیل شده است. طراحان شهری عموما تلاش می‌کنند با شناخت و مرتبه‌بندی نیازهای ساکنان پهنه‌های مسکونی، ابتدا نیازهای ضروری ایشان را مرتفع و سپس به نیازهای مرتبه بالاتر بپردازند. لذا از منظر وظایف مدیریت شهری و تامین خدمات مورد نیاز ساکنان محلات مسکونی، تامین خدمات آموزشی، بهداشتی-درمانی، پارک و فضای سبز، ایمنی و امدادرسانی و همچنین پاکیزگی محیط و کیفیت معابر در اولویت قرار می‌گیرد. در واقع اینها همان پای‌بست مذکور است. 

4- در شهرهای ایران، این قاعده بارها و بارها تحت تاثیر نیروهای سیاسی-اقتصادی-اجتماعی نقض شده است. بارها طرح های فاقد اولویت، در مناطقی اجرا شده است که مردم در تامین نیازهای اساسی‌شان با مشکل روبرو بوده‌اند. نمونه اخیرِ بی‌توجهی به این قاعدۀ الزامی، پروژه ساخت پردیس سینمایی در محدوده مجاور میدان کوزه‌گری است. محدودۀ اجرای این پروژه در منطقه دو شهرداری شیراز واقع شده. بررسی میزان دسترسی به خدمات در این محدوده، ابعاد مختلف و چگونگی وضعیت به اصطلاح پای‌بست این منطقه را نمایان می‌کند. 

5- به لحاظ تامین خدمات، بسیاری از محلات شیراز با استانداردهای قابلِ قبول شهرسازی فاصله دارد و مناطق جنوبی شهر، فاصله ای دو چندان!.
 منطقه دو شهرداری شیراز (به طور تقریبی محدوده های قلعه شاهزاده بیگم، کوزه‌گری و محدوده بلوار دلاوران بسیج و بخش هایی از بلوار رحمت و رازی و سیبویه و ...) از نظر تامین خدمات مورد نیاز ساکنین، یکی از محروم‌ترین مناطق شهر شیراز است. این منطقه به همراه منطقه پنج، از نظر تعداد و سرانه اماکن ورزشی، تعداد و سرانه پارک‌های محله‌ای و ناحیه‌ای و دسترسی به فرهنگسرا، محرومترین مناطق شهر شیراز هستند.

ویرانی پایبست و خواجگی  مسوولین

با دانستن وضعیت سایر شاخص‌های برخورداری در محلات مجاور پروژه، ویرانی پای‌بست در این منطقه بیشتر آشکار می‌گردد. متاسفانه این محلات نسبت به سایر نقاط مسکونی شهر شیراز، از منظر شاخص‌های اجتماعی هم در فقیرترین حالت قرار دارند. محدوده کوزه‌گری و شیخ‌علی‌چوپان و بلوار ماذون قشقایی، به لحاظ شاخص جمعیت باسواد، جزو پایین‌ترین محلات شیراز دسته‌بندی می‌شوند. میزان افراد با تحصیلات دانشگاهی کمتر از 6 درصد است!.
 در بخش‌هایی از این محدوده، بافت فرسوده و ساختمان‌های با سازه ناپایدار قرار دارد. در بخش‌هایی میزان مالکیت و ثبات جمعیت به شدت پایین است. عمده جمعیت در این بخش ها مستاجر هستند. میزان اشتغال هم چندان مناسب نیست و در مردان کمتر از 60 درصد است. 

ساکنین محلات مجاور پروژه پردیس سینمایی، عمدتا مهاجر بوده و از سایر شهرها و روستاها به شیراز مهاجرت کرده‌اند و به دلیل عدم تمکن مالی و پایین بودن نسبی اجاره‌بها، این مناطق را برای سکونت انتخاب کرده‌اند. 

6- در چنین شرایطی، مدیریت شهری به جای توجه به کمبودها و کاستی‌های مناطق محروم و تلاش برای رفع نیازهای اولیه و ضروری این مناطق، باز هم با نسخه‌های دکوری و اقدامات نمایشی تلاش می‌کند ناتوانی خود در رفع نیازهای اولیه ساکنین مناطق محروم را بپوشاند. نقش ایوان سازی سازی! و پرداختن به ظواهر و عدم توجه به امور زیربنایی و بنیادین، امر جدیدی نیست. در سال های اخیر موجی از پل‌ها و سازه‌های ترافیکیِ ناکارآمد به مردم شیراز تحمیل شد و امروز همین دیدگاه به سوی پروژه های به اصطلاح فرهنگی تمایل پیدا کرده است. همان‌گونه که این پروژه های ترافیکی حتی در بهبود ترافیک ناموفق بودند، می توان پیش‌بینی کرد که چنین پروژه‌های فرهنگی نیز به لحاظ فرهنگی ناموفق خواهند بود. فرهنگ از جنس نرم افزاری است و با فیل هوا کردن‌های ساختمانی نمی توان توقع بهبود شاخص های فرهنگی داشت!. 

 پی نویس1: حقیر با توجه به فعالیت فرهنگی در محله کوزه‌گری و تماس نزدیک با اهالی خصوصاً نوجوانان، با بافت فرهنگی-اجتماعی این منطقه آشنایی دارم. حسب همین آشنایی معتقدم که بافت عمدتاً مهاجر این مناطق که به زعم مدیریت شهری و سایر مداخله گران و برنامه ریزان شهری نقطه ضعف محسوب می‌شود؛ تنها نقطه قوت این پهنه‌ها است. وجود بافت جمعیتی با کیفیتِ نیمه روستایی-نیمه شهری در این منطقه، ساختار و بافت فرهنگی-اجتماعی تا حدودی سنتی ایجاد کرده و تا حدودی جمعیت ساکن را در برابر سایر آسیب‌های شهرزدگی  مصون نگه داشته است.
به عنوان مثال ازدواج دختران در این منطقه عمدتا زیر 20 سال روی می‌دهد که نشان از وجود همین ساختارهای نیمه سنتی است. کیفیت حجاب زنان و شاخص بار تکفل هم این وضعیت را تایید می‌کند. مداخلات غیر کارشناسی و فاقد پشتوانه مطالعاتی اجتماعی (از قبیل احداث پردیس سینمایی)، با دانستن امکان تخریب همین ساختار و بافت نیم‌بند موجود، ترسناک تر خواهد شد. چنین اقدامات صوری و فاقد تامل و تدبّر کافی، می تواند تبعات وحشتناکی برای محدوده مجاور پروژه به دنبال داشته باشد. برای توضیف چنین پروژه‌هایی که نه تنها گره‌ای را باز نکرده بلکه مشکلی بر مشکلات مردم خواهد افزود، یک مثل کافی نیست و مابقی به ذوق و قریحه طنزپرداز مردم شیراز ارجاع می‌شود!. 

 پی نویس 2: این پروژه از دیدگاه‌های مختلف قابل نقد و تشکیک است. عدم رعایت سلسله مراتب طرح های توسعه شهری، نبود اثری از این پروژه در طرح و برنامه‌های فرادست و برنامه‌های پنج ساله، نداشتن طرح توجیهی شهرسازی، عدم انجام مطالعات ارزیابی اجتماعی، مبهم بودن نحوه خرید خدمات طراحی و ... همه ایراداتی است که به شیوه مکان‌یابی و طراحی مجموعه پردیس سینمایی وارد است. در این یادداشتِ مختصر ممکن نبود حق مطلب در نقد این پروژه، حتی از منظر عدم سنخیت با شرایط محیطی محدوده کوزه گری؛ به خوبی ادا گردد و لذا به اختصار گذشت.

 پی نویس 3: این نوشتار مختصر، مقدمه‌ای به زبان ساده و با بیانی عامیانه بود و آغازی بر سلسله یادداشت‌های آتی. در این یادداشت‌ها ان‌شاالله به قدر وسع به عملکرد مدیریت شهری (به طور اخص با دیدگاه عدالت اجتماعی) خواهم پرداخت.

علیرضا باقری کارشناس و پژوهشگر شهرسازی

*خواجگی به معنی آقایی

نظرات بینندگان