کد خبر: ۱۳۳۷۵۶
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۸ - ۰۵ آبان ۱۳۹۸

در سوگ نبی رحمت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)

۲۸ ماه صفر سالروز رحلت سید انبیاء و برترین آفریده خدا محمد مصطفی (صلی الله علیه و اله و سلم) و از طرفي بنابر نقلی اين روز مصادف با شهادت سبط اكبر رسول خدا، امام حسن مجتبي هم (ع) است.
پایگاه خبری تحلیلی شیرازه، 

یا رسول الله!
ماه صفر، عزم سفر می‌کرد که ندای لبیک پیامبر به حضرت عزرائیل، دل مادرش را لرزاند؛ مقصودم از مادرش، حضرت فاطمه زهراء «سلام‌الله‌علیها» است که به تعبیر رسول‌الله، «امّ ابیها» بود، یعنی «مادرِ پدرش» بود! این تعبیر را زمانی پیامبر به‌کار می‌برد که دخترش فاطمه، یتیمی حدودا پنج ساله بود که به‌تازگی مادرش حضرت خدیجه کبرا «سلام‌الله‌علیها» را از دست داده بود.

 وقتی پیامبر خسته و آزرده از آزارهای جسمی و روحی در کوچه پس کوچه‌های مکه به خانه برمی‌گشت، زهرای کوچک همچون مادری دلسوز و فهمیده به استقبال پدر می‌آمد، گرد و خاک از لباس پدر می‌زدود، موهایش را با انگشتان نازکش شانه می‌کرد و بر گونه خاکسترآلود پدر بوسه محبت می‌نشاند. پیامبر از این همه صمیمیت به وجد می‌آمد، کوچه را فراموش می‌کرد و او را مادر خود می‌خواند! «فداها، ابوها!»

رسول الله، بار سفر بست و رفت اما کوچه‌های مدینه‌النبی خاک بر سر می‌ریخت و ندبه‌کنان از ایشان می‌پرسید: یا رسول الله! با لرزش قلب دردانه‌ات و اشک بی‌انتهایش چه می‌کنی؟ یا رسول‌ الله! با غربت ذوی‌القربایت چه می‌کنی؟ با پیغام برزمین مانده غدیرت چه می‌کنی؟
زمین و در و دیوار مدینه خوب به یاد دارد که اهالی مدینه و قاریان قرآن چقدر این آیات را می‌خواندند که ای پیامبر به مردم بگو که من از شما برای رسالتم اجری نمی‌خواهم جز مودّت در حق نزدیکانم
«قُلْ لاَ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى» (شورا،23). چه شده که پیامبر اعظم برخلاف انبیاء پیشین که هیچ اجری برای رسالشان نمی‌خواستند «مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ» (شعراء،109و127و164و180)، از مردم تقاضای اجر می‌کند؟ لابدّ، چون ایشان آخرین پیامبر است «مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ» (احزاب،40)، می‌خواهد مسیری را بگشاید که جبران انقطاع وحی را می‌کند «قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاَّ مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلاً» (فرقان،57). قرآن به این پرسش پاسخ می‌دهد: بگو ای پیامبر، اگر از شما (در آیه 23 شورا) تقاضای اجر کردم، صرفا برای خودتان بود اما بدانید که اجر من تنها بر خدا است «قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ». و صراحتا می‌گوید از شما اجری برای خودم نمی‌خواهم «قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ» (ص،86).

در سوگ نبی رحمت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)

اما، «مودّت» چیست؟ مودّت، یعنی محبتی که در عمل نمایش داده شود! مثلا وقتی دختری به پدرش می‌گوید «دوستت دارم»، خود این ابراز کردن، درجه ضعیفی از مودّت است. حال اگر پدر به دختر بگوید: «تو که مرا دوست داری، برایم چای بیاور!» اگر دختر درخواست پدر را عملی نکند، این خلاف مودّت است.
یا اگر مردی به همسرش می‌‌گوید: «دوستت دارم»، این یک درجه از مودّت است؛ زیرا گفتن هم نوعی عمل است هرچند نوع ضعیف آن است. اگر مرد، هزینه‌های زندگی زن را با اشتیاق و علاقه تأمین می‌کند «أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ» (نساء،34)، این نشانه صدق ادعای او و وجود مودّت بین زن و مرد است.
و جالب اینکه قرآن در دو جا بر وجود مودّت تأکید کرده است: 1. در رابطه بین زن و شوهر «خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً» (روم،21). 2. در رابطه بین امّت و اهل‌بیت پیامبر «صلی‌الله‌علیه‌وآله». این، یعنی همان‌گونه که رابطه زن و شوهر، رابطه‌ای عاطفی و عاشقانه است، حالت انسان مسلمان باید نسبت به اهل‌بیت پیامبر نیز عاطفی و عاشقانه باشد و این است راز اهمیتی که گریه بر سیدالشهداء «علیه‌السلام» دارد؛ زیرا در حالی که بسیاری اوقات می‌توان با «خنده» ابراز عاطفه کرد اما بسیاری از خنده‌ها، تصنعی، نفسانی و دروغین است و از نوع «تا پول داری رفیقتم! نوکر بند کیفتم!» است. اما، «گریه» بالاترین درجه عاطفه واقعی و بدون تکلف است!

اما، «قُربی» کیست؟ نزدیکان پیامبر که مأمور به «مودّت» در حق ایشان هستیم، چه کسانی هستند؟ قطعا هر که نسبت نزدیک خویشاوندی با پیامبر داشته باشد، مصداق «ذوی‌القربی» نیست؛ زیرا اولا، یکی از نزدیکترین‌ها به انسان، عموی انسان است. در قرآن، ابولهب عموی پیامبر و همسرش به سبب خباثتی که داشت و دستی که با انگیزه ضربه زدن به پیامبر بالا برده بود و آزاری که به ایشان رسانده بود، نفرین شده است «تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَ تَبَّ» (مسد،1). ثانیا، یکی دیگر از نزدیکترین‌ها، پسر انسان است.
 وقتی حضرت نوح در زمان طوفان از خدا خواست که پسرش را که یکی از اهلبیت اوست نجات دهد، خداوند می‌فرماید: او از اهلبیت تو نیست؛ زیرا او رفتاری دارد که هیچ تناسبی با نوح نبی ندارد «يَا نُوحُ! إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ؛ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ» (هود،46). ثالثا، یکی دیگر از نزدیکترین‌ها، همسر انسان است. خداوند برای کافران دو زن را مثال می‌زند که یکی همسر حضرت نوح و دیگری همسر حضرت لوط است «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَةَ نُوحٍ وَ امْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ» که چون به آرمان پیامبر خدا خیانت کردند، همسری پیامبر برایشان نفعی نداشت «فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئاً» و اسیر آتش غضب خدا شدند «وَ قِيلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ» (تحریم،10) و صراحتا می‌فرماید: برخی از همسران و فرزندان شما دشمنان شما هستند «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَ أَوْلاَدِكُمْ عَدُوّاً لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ» (تغابن،14). 
بنابراین، مقصود نزدیکانی است که علاوه بر نسبت خویشاوندی، بیشترین تناسب را با پیامبر داشته باشند، یعنی بیشترین تبعیت را از پیامبر داشته باشند «إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا» (آل‌عمران،68). این تناسب، باید در پاکی و طهارت باشد «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» (احزاب،33).
و این آیه‌ای است که چه از لحاظ ادبی و چه از لحاظ تاریخی و به اقرار شیعه و سنّی، صرفا بر اهل خانه زهراء «سلام‌الله‌علیها» صدق می‌کند. همچنان که براساس آیه مباهله، وقتی قرار شد پیامبر زنان، فرزندان و خودش را برای مباهله بیاورد، از زنان تنها فاطمه زهراء را، از فرزندان تنها امام حسن و امام حسین را و از خودشان تنها امیرالمومنین «علیهم‌السلام» را آوردند. بنابراین، «ذوی‌القربا»ی پیامبر که «مودّت» در حقشان واجب است، قطعا و صرفا این چهار نور مقدس بودند!

اما! یا رسول‌الله هنوز آب غسل بر بدنتان مانده بود که در این خانه را به آتش کشیدند و صدای ضجّه‌ مادر و کودکانش هنوز هم به گوش آنها که خود را به کری نزده‌اند می‌رسد!
 خوب که گوش کنید و گوش دل باز کنید، صدای ضجه مظلومیتی که از فلسطین تا عراق و افغانستان و از یمن تا بحرین و سوریه به گوش می‌رسد، امتداد همان صدا است که دانسته یا ندانسته همان فریاد حضرت زهراء «سلام‌الله‌علیها» را بر سر اهل مدینه فریاد می‌زند که: «هر که به وقت یاری رهبرش در خواب باشد، زیر لگد دشمنش بیدار می‌شود!» آن روزگار، اهل مدینه وقتی از خواب بیدار شدند که سر سیدالشهداء بر نیزه رفت و چون به حکومت جوری که خود مجوّز تحققش را داده بودند، اعتراض کردند، یزید که پرده‌های نفاق پیشینیانش را کنار زده بود، جلّادی را بر سر ایشان آوار کرد تا سه شبانه‌روز مال و ناموسشان را برلشکر یزیدی مباح کند! و آنجا بود که از خواب بیدار شدند؛ خوابی پنجاه و چند ساله و چه بیدار شدن دیر هنگامی!
آجرک الله یا بقیه الله!

محمدجواد قاسمی
نظرات بینندگان