کد خبر: ۱۳۵۳۰۲
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۰ - ۱۲ دی ۱۳۹۸
فرزادوثوقی – روزنامه نگار

فقر در برابر ثروت

به نظر می رسد مهمترین صنعتی که هم فعال است و هم درآمدزا صنعت قاچاق است! چندروز پیش معاون وزیر کار از غیرمولد بودن بسیاری کسب و کارهای جدید در کشور خبر داد و اعلام کرد که مانع اصلی این نوع فعالیت های نوین، قوانین و مقررات جاری کشور است که هم قدیمی است و هم همراهی لازم را با کارآفرینان ندارد.

به طور کلی می توان گفت در ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی حتی یک قانون تحول گرا در حوزه کسب و کار بازنگری و اصلاح نشده است و نمایندگان در این ادوار فقط شعار دادند.

انگار ورود به مجلس ورود به باتلاقی بزرگ است که نمایندگان خواسته و ناخواسته در آن به مویدان برنامه های دولتی تبدیل می شوند. غفلت در این حوزه غفلت از نیازهای اجتماعی-اقتصادی است که متاسفانه هیچگاه راهبردی برای خروج از آن ارایه نشده است و از این جهت است که مشکلات حوزه کارآفرینی کماکان به قوت خود باقی است.

اینک برنامه‌ها به نفع جامعه صنعتی کشور و اشتغال آفرینان پیشبردی نداشته و اوج بیکاری و عدم توان در حفظ اشتغال موجود برابر اخبار و مستندات موجود حکایت از بحرانی جدی در پیش رو دارد. باید دید چرا نمایندگان مجلس به جای بررسی و رفع فوری مشکلات تا این حد و اندازه گرفتار امور دولتی می شوند و انگار این چهار سال فرصتی است برای استخدام در دوایر دولتی.

نمایندگان در ادوار گذشته نیز باید پاسخگوی این بحران بزرگ اقتصادی باشند درحالی که سمت وسوی برنامه ها تاکید مضاعفی بر حوزه اقتصاد وبهبود شرایط تا سال 1400 را داشته ودارد اما در عمل نافرمانی بسیاری را دراین حوزه شاهدیم. کارها به گونه ای درحال انجام است که دستیابی به قدرت به نوعی برای تامین منافع شخصی ویا حداکثر جناحی است و به این ترتیب فقط می توان تاسف خورد واین پرسش را مطرح نمود که مردم با مشارکت خود در انتخابات درکدام بخش از این قدرت طلبی وکسب منافع قرار دارند.

حالا در پایان مجلس دهم و آغاز شمارش معکوس برای برگزاری رقابت های انتخاباتی مجلس یازدهم دوباره شاهد عنوان نمودن همان مشکلات نخ نما وتاریخ گذشته هستیم . ما با فقدان قانون ومقررات ویژه برای توسعه اقتصادی واستقبال از سرمایه گذاران مواجه ایم واین درد کهنه بعید است با توجه به سیاست های خارجی ونیز مافیای قدرت اقتصادی، در مجلس یازدهم نیز درمان شود ویا نمایندگان با هر توان وتخصص امکان ترمیم آنرا داشته باشند چراکه نگاه جاری درمجلس نگاهی طلسم گونه است وامکان شکست این طلسم بزرگ وجود ندارد.

به گفته معاون وزیرکار گرفتاری های امروز مادر حوزه کسب وکار مربوط به قوانین با قدمت ۶۰ سال گذشته است اما با توجه به حضور بعضا افراد متخصص ودارای تعهد در مجلس وبرخورداری از فرصت زمانی مناسب باید دریکی از ادوار گذشته شاهد ترمیم واصلاح قوانین حوزه اقتصاد می بودیم اما  به نظر می رسد این گرفتاری نشات گرفته ازتنگ نظری ها است تا موانع قانونی.

باید به این نکته اندیشید که چرا در سال‌های پیش از انقلاب (چهل سال گذشته)،صنایع بزرگ و متنوعی در فارس در بخش های مختلف ایجاد و اشتغال زایی انبوهی نیز بوجود آورد، صنایعی  که درادامه وسالهای پس از انقلاب یکی  یکی مصادره ،دولتی ، خصولتی و ورشکسته شدند.

 توجه به این نکته ضروری است که تعبیر از قانون واحکام سلیقه ای بزرگترین مانع برسر راه توسعه اقتصادی است چراکه ما در دهه پنجاه با همین قوانین ،خالق صنایع بزرگ وبرندهای جهانی بوده ایم. ذکر این پرسش مهم است که چرا این قوانین کهنه را با خود یدک می کشیم وچرا برای به روز کردن آن اقدامی نمی کنیم.
این پرسش را باید با نمایندگان ادوار گذشته مطرح نمود وآنان باید دریک نشست اقتصادی آسیب ها وموانع به روز رسانی قوانین را مطرح وشفاف سازی کنند. چراکه بعضا سابقه حضور دو دوره ای در مجلس را داشته و به اندازه کافی فرصت برای بهبود بخشی امور دراختیارشان بوده ودرغیر این صورت فرصت سوزی کرده اند.

 نقطه سرخط - اگر ما این روزها درباره اتاق شیشه ای سخن می گوییم، اگر در مورد مبارزه با فساد ، با آمار بالای مفسدین اقتصادی با افزایش روز افزون قاچاق که حرف اول و آخر را در اقتصاد ایران می‌زند و خیلی از دانه درشت‌ها ثروت ملی را اختلاس و به بانک‌های خارجی منتقل نمودند سخن می گوییم  باید سراغ فرهنگ آسیب‌دیده ای را گرفت که اماج صدمات ولطمات از پیش تعیین شده گردیده است ومدافعی نداشته و ندارد.

 اخبار دراین مورد حکایت از بی دفاع بودن مواضع فرهنگی دارد. بدخواهان نظام پاشنه آشیل را نشانه رفته اند وبدون ترید باید گفت موفق هم شده اند. کثرت پرونده های فساد درکشور حکایت از آسیب دیدگی جدی  دارد. ما حوزه فرهنگ را بدون اعتبار واعتنا به حال خود رها کردیم و آن شبیخون تاریخی که رهبر معظم انقلاب هشدارهای پی درپی پیرامون آن دادند کارساز شد و ما را به خون نشاند.

اعتراض درقاب اغتشاش وبرخوردهای سخت با آن حکایت ازآن دارد که آسیب دیدگی فرهنگی بنیه اقتصادی سیاسی را هدف قرار داده وحالا اجتماع با سناریوهای فقر درمقابل ثروت پذیرای تشنج است . این سکانس از تاریخ قابل پیش بینی وپیشگیری است اگر اراده ای برای پیشگیری وجود داشته باشد. بنظر می رسد باید سازوکاری برای تعاملات بین المللی وبه نفع مردم طرح وارایه نمود تا طی آن شاخصه های اقتصادی را بهبود بخشید . با روند فعلی ومحروم ماندن از گردش مالی بین المللی وقرار دادن دولت مقابل آسیب های خشن اجتماعی باید درانتظار روزهای سختی بود که بطور قطع به نفع امنیت داخلی وآینده کشور نخواهد بود ونتیجه آن دربعد اعتقادی وحفظ هویت ملی ،هویتی که در غبار مهاجرت های فراگیر در حال بی رنگی است، باخت-باخت است.

سناریوی خشن فقر در برابر ثروت برای روزگاری طراحی شده است که حکومت ها را با آن تحت فشار های سیاسی اجتماعی قرار داد. درواقع دیپلماسی امروز ما از دوسو تحت فشارهای سنگین است ، فشارهای بیرونی وفشارهای درونی که هر دو سناریو از یک منبع تغذیه وفرمان می گیرندوباید با ذکاوت خاصی ازاین دوره زمانی عبور نمود. بنظر میرسد با تعدیل بخشی از معادلات وکاستن از برخوردهای سیاسی می توان آینده ونتایج این نبرد را به نفع مواضع خودی تغییر داد.

نظرات بینندگان