کد خبر: ۱۳۵۳۷۲
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۷ - ۱۵ دی ۱۳۹۸

جگرمان سوخت اما چشم هایمان بینا شد...

اینروزها همه اندوهگین هستند از شنیدن خبر پرکشیدن یکی از بزرگ مردان تاریخ معاصر این سرزمین. زن و مرد و پیر و جوان خونشان از این جنایت به جوش آمد. آزادگان عالم دلشان سوخت که یک قهرمان واقعی را از دست دادند.
امت اسلام بازهم برای اثبات مظلومیتش در سراسر عالم جانش را فدا کرد. اما پیام این خون به ناحق ریخته شده چه بود و چه هست، مقوله ای بسیار مهم است. قائلان و عاملان اصلی مراوده با امریکا چه پیامی را دریافت کردند؟ چه دستاوردی را برای این ملت به ارمغان آوردند؟ آیا جنایات استکبار تمامی دارد؟

پاسخ به این پرسش ها توسط معتقیدن به عالم مذاکره با دشمن در فضای خارج از هژمونی ایجاد شده حول شهادت سردار سلیمانی بسیار شنیدنی است. واقعاً کماکان برخی تنها راه چاره را دست دادن و دوستی با این جنایتکاران می دادند و این درس را هنوز هم نگرفته اند که کینه و دشمنی با ملت ایران تمامی ندارد و تمامی تلاش ها برای ایجاد صلح از این طریق بی فایده است چرا که صلح در شرایط قدرت محقق می شود و راه رسیدن به صلح کسب قدرت همه جانبه این نظام و مردم است. 

برای بینا شدن بخشی از مردم و مسئولان چقدر باید لیست خباثت های امریکا و هم پیمانانش را به معرض نمایش در بیاوریم؟ باور کنید که اگر از این تصمیم خطای خود بازگردید کسی در صدد سرکوفت زنی و بازخوانی تجربیات شما نخواهد بود. 

فرصتی بی نظیر به برکت خون این سردار شهید ایجاد شده است تا همه و همه یک صدا شویم علیه این هجمه های ظالمانه، پس از شکر این نعمت بهترین راهبرد اتحاد و هم بستگی است. در چند ماه گذشته مسائل مختلفی سبب شد تا حال روحی و وضع معیشتی مردم، آنها را از آرمانگرایی و حق طلبی اندکی جدا سازد ولی این مردم نه تنها در آن برهه کم نیاوردند بلکه استقامت را پیشه کردند و امروز با چنین عزتی یکدل و یکصدا انتقام از عاملین این جنایت و تمامی جنایت ها علیه مردم و امت اسلامی را مطالبه می کنند.

 این بینایی و این بصیرت به قیمت از دست دادن دسته گل هایی همچون حاج قاسم سلیمانی رقم خورده است پس قدر بدانیم و عمل کنیم.

محمد کوچک

نظرات بینندگان