کد خبر: ۱۳۵۴۰۸
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۴ - ۱۶ دی ۱۳۹۸

رستاخیز ملی برای سردار دلها/ شهید سلیمانی؛ مانع فروپاشی سرمایه های اجتماعی نظام

باید در انتظار رویدادهای پیش بینی نشده ای بود، رویدادهای که معادلات منطقه را به شدت تحت تاثیر خود قرار می‌دهند.
امنیت و سیاست
عجب خط سرخ و ماندگاری دارد این مذهب شیعه که از ابتدا تاکنون همچنان ساری وجاری است ولب تشنگان ومقربین را بسوی خود فرا می خواند.حضرت امام(ره) دراین باره فرموده اند، خط سرخ شهادت ،خط آل محمد وعلی است وافتخار شهادت از خاندان نبوت به ذریه وپیروانش به ارث رسیده است.

شهادت یک میراث نبوی است که پیروان خط ولایت با آغوش باز از آن استقبال می کنندو این عزت را تنها می توان خاص طاهرانی دانست که از دنیا دل کنده اند و به آسمانی شدن می اندیشند.

هرچند در سالهای گذشته برخی عناصر داخلی ضربات سنگین و جبران ناپذیری را بر پیکر اعتقادات مردمی وارد آورده اند اما چنین رویدادهایی که نیازمند واکاوی در به مسلخ فرستادن یک فرمانده عالی رتبه به میدانی جنگی در خارج مرزهای این ملک دارد، به یک رویداد مهم تبدیل می شود. رویدادی که از اوج توجهات ملت به روند فعالیت های جاری حکایت دارد. توجهی که درانتشار خبر شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی می تواند به یک حرکت حمایتی و معنوی تبدیل شود.
این بدان معناست که ملت دوست را از دشمن تشخیص می دهد و باید روی این سرمایه های اجتماعی در هر شرایطی حساب کرد.

باید پذیرفت که مردم درست تشخیص می دهند و درست انتخاب می کنند هرچند ممکن است گاهی از روی شرم و حیا بعضی مطالب را به زبان نیاورند و یا واکنشی نشان ندهند و یا به احترام ولی امر خود سکوت کنند اما قلباً درست ارزیابی می کنند و تشخیص صحصیح را می دانند. همانهایی که با هزار وعده فکر می کنند مردم را فریب داده اند و از تنگه انتخاب گذشته اند باید بدانند مردم در نهایت آنان را مورد ارزیابی و برخورد قرار خواهند داد.

این چند روز با ابراز احساسات ملی نسبت به شهید سردار سپهبد قاسم سلیمانی روبرو بودیم. ابراز احساسی که حکایت از تشخیص درست ملت دارد. مردم همچنان به سپاه و عناصر فعال در آن اعتماد دارند و آن دسته از وارستگانی که در این نهاد جان خود را فدای امنیت مردم می کنند و از سیاست کناره می گیرند بخوبی تشخیص می دهند. یکی از سفارشات مهم و اصلی بزرگان کشور به نیروهای مسلح همین حفظ حدود و فاصله با سیاست است. فاصله ای که بدون آلودگی آنان را به درجات عالی و محبوبیت های ملی می رساند.

راه این امیران و سرداران با راه آن دسته از فعالین حوزه سیاست و اقتصاد جداست و می توان به جرات گفت در مسیر این پاکان هیچ نقش و نگاری از آن وابستگی های حزبی وگروهی نیست. 

نقطه سرخط – با اتفاقات پیش آمده در حوزه سیاست و اقتصاد و تاثیر پذیری حوزه اجتماعی از آن باید فعالین حوزه های مختلف در کشور را به دو دسته فارغ از نگاه به دو حزب وجناح سیاسی چپ و راست تقیسم بندی نمود.
دو حزبی که با یکدیگر در حال تقابل بر سر منافع شخصی و گروهی خود هستند و کاری به رفاه و معیشت خلق ندارند. دو جناحی که از هر فرصتی برای حضور در بازار و کسب منفعت استفاده می کنند. فرصتی هایی که برای آنان تنها یک عکس یادگاری و نمایش آن در فضای مجازی است تا خود را درمتن محبوبیت بزرگان قرار دهند و بقولی با توجه به شرایط معلوم خود دست به استحاله بزنند.

خیلی واضح می توان گفت ما دوحزب واقعی بیشتر نداریم حزب، الهی و حزب شیطانی. حزب، الهی همان حزبی است که متوسلین به آن درشمار مدافعین ملت و امنیت ملی هستند و در این راه از جان مایه گذاشته اند و دسته دوم کسانی هستند که برسر دنیا و مطامع آن دست به یقه هم شده اند و در یک کلام برای جاه طلبی خود یقه هم پاره می کنند.

اتفاقات اخیر نشان داد چه کسانی درخط مقدم هستند و چه کسانی پشت جبهه فرصت طلبی می کنند. حالا امنیت را در دو بخش می توان تعریف و مورد تحلیل و بررسی قرار داد: امنیت داخلی و خارجی.
تکلیف امنیت مرزی و برون مرزی ما روشن است چرا که اجازه تحرک و تجاوز به هیچ کس داده نخواهد شد و کشور در حالت پدافندی قوی در برابر تجاوز قرار خواهد داشت. اما باید نگاهی به امنیت داخلی به عنوان یک چالش بزرگ داشته باشیم.

حوادث آبان اخیر نشان می دهد که هستند عناصری که امنیت داخلی را مورد تهدید قرار دهند. اینان با رجز خوانی خیابانی و ایجاد آشوب لاجرم بخشی از بنیه دفاعی را به خیابانها می کشانند و به خیال خود آنان را درمقابل مردم قرار می دهند اما باید دید آغاز کنندگان این آشوب چه کسانی و یا چه اهدافی هستند.

مردم مدتهاست این عناصر را در خیابانها تنها گذاشته اند چرا که راه اصلاح از آتش بازی خیابانی نمی گذرد و باید پیام اصلاحات را از مجرای قانونی بدست اهلش رساند.

مع الوصف گروه دوم در حال موج سواری هستند و هرگاه منافع خود را در خطر بیابند آماده ایجاد آشوب و ناامنی هستند گروهی که امروز و با تحولات پیش رو منافع خود را بشدت درخطر یافته اند.
باید امیدوار بود مردم درست انتخاب کنند و انتخاب شوندگان دست بکاری بزنند که مردم از آنان در میسر رفاه و معیشت خود انتظار دارند. خاکریز های امروز همین تریبون ها ست و امنیت در پس همین روزهای سیاست تامین می شود. باید دید مردان سیاست در پشت این خاکریزها چه می کنند و تدابیر آنان برای فردای ایران چه نتایجی خواهد داشت.

رستاخیز ملی برای سردار دلها/ شهید سلیمانی؛ مانع فروپاشی سرمایه های اجتماعی نظام

پرچم های افراشته 

 باید در انتظار رویدادهای پیش بینی نشده ای بود، رویدادهای که معادلات منطقه را به شدت تحت تاثیر خود قرار می‌دهد.

 با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تاثیرات برون مرزی آن بر جنبش های آزادی خواه، به عنوان یک تحول بزرگ فرهنگ سیاسی اما این روند که به خواست اکثریت ملت اتفاق افتاد با تلاش دشمنان داخلی وخارجی وارد فاز نظامی شد. گروه‌های مختلفی که شاید در مسیر پیروزی همراه انقلاب  بودند  تغییر مسیر داده و مقابل آنها ایستادند.

در دهه ۶۰ اوج این تقابل را شاهد بودیم. تقابلی که  موجب ترور در داخل کشور و تهاجم گسترده  نظامی به مرزها بود. تهاجم از همان سال‌های ابتدایی انقلاب آغاز شد و در این بین  باید یادی کرد از آغاز تحریم‌های اقتصادی علیه ایران. تحریم هایی که همچنان و با گذشت چهل سال ادامه دارد. در دهه ۶۰  ترورها به شکلی بود که علاوه بر مقامات ارشدنظام چون رئیس جمهور و نخست وزیر، رزمندگانی هم که برای مرخصی به شهرها می‌آمدند هدف ترور قرار می‌گرفتند.

جمع و جور کردن این فشارها برای نظام  کاری سخت و دشواری بود اما این دشواری با حمایت‌های مردمی آسان می شد، در واقع مردم پشت نظام بودند و این برگ برنده باعث پیشبرد اهداف انقلاب بود. پشتوانه ای عظیم که حالا از آن به عنوان سرمایه های اجتماعی یاد می کنند و باید در حفظ آن بکوشند.

 نظام اسلامی توانست با پشتوانه مردم همه تقابلات سیاسی نظامی داخل و همچنین  تهاجمات نظامی خارجی را متوقف کند.
در واقع برخورد فیزیکی با انقلاب در تمام عرصه های تاریخی با حمایت و مقاومت مردم روبرو شده است. برگ برنده و برنده ای که مانع برخورد نظامی ایران و آمریکا در سالهای اخیر شده است و سران آمریکا را به جنگ اقتصادی و نه جنگ نظامی وا داشته همین مردم است.

 آنچه امروز هم می توان در اوج فشارهای اقتصادی و نارضایتی از عملکرد دولت، اما  روی آن حساب کرد.

و با قاطعیت میتوان گفت شهادت سردار سلیمانی در روزگار پر فتنه روح تازه‌ای در کالبد اسلام دمید.  نقش شهادت بیدار کننده مسلمانان است و شهدا راه سرافرازی را به مردم می‌آموزند.
 و امروز شاهدیم شهید سلیمانی؛ با خون پاک خود مانع فروپاشی سرمایه های اجتماعی نظام شده است.

 پروژه حساب شده ترور فرمانده سپاه قدس یکی از این رویداد های سخت و باورنکردنی است که در ابتدا شنونده را گیج و حیران می کند. اولین پرسش های مطرح شده این بود که چطور مانع این اتفاق نشدیم؟ چطور قادر به پیش بینی و پیشگیری از این اتفاق نبودیم؟ چطور جرات کردند؟ 

 این پرسش‌ها در زمان کنونی پاسخ های تحلیل گونه ای را به همراه دارد و گمانه زنی ها را بیشتر می کند، چرا که نمایش اقتدار نظامی و اطلاعاتی داخلی به گونه ای بوده است که ما ایرانیان را از پیش‌بینی  این وقایع دور می کند.

در واقع ترور سردار سلیمانی را می توان یک عمل محاسبه شده دانست آن هم  در شرایطی  که این سردار بزرگ به دعوت دولت  عراق به این کشور سفر کرده بود.

رستاخیز ملی برای سردار دلها/ شهید سلیمانی؛ مانع فروپاشی سرمایه های اجتماعی نظام

نقطه سر خط- در ابتدای پیروزی انقلاب در ایران ابتدا مغزهای متفکر و تئوریسین های مطرح  انقلاب توسط گروه های داخلی نظیر فرقان ترور شدند و بعد با محاسباتی دقیق و طراحی شده در بعد  درونی، عناصر نفوذی موفق شدند رئیس جمهور، نخست وزیر، سران حزب جمهوری اسلامی وامامان جمعه چندین شهر بزرگ کشور را ترور کند.

هرچند موج ترورها در ابعاد خاص خود خصوصاً ترور اعتمادمردم، همچنان ادامه دارد اما این امواج را می توان طبقه بندی کرد.

در نگاه کلی به این جریان سازمان یافته باید به این جمله مهم حضرت امام خمینی(ره) توجه نمود که هر پرچمی از دست توانای سرداری بیفتد سردار دیگری آن را برداشته و به میدان می‌آید و با قدرت بیشتری‌ در حفظ پرچم اسلام به کوشش بر می خیزد.

و حالا با معرفی فرمانده جدید سپاه قدس سردار اسماعیل قاانی از سوی فرمانده کل قوا بنظر می رسد خللی در سیاست های کلی این سپاه و اهداف آن ایجاد نشود.
باید چنین پنداشت که حرکت های آزادیخواه جهان هرگز خاموش نخواهد شد و ادامه خواهد یافت...

 
فرزاد وثوقی – روزنامه نگار


نظرات بینندگان