کد خبر: ۱۳۵۸۴۲
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۶ - ۰۷ بهمن ۱۳۹۸

تأثیر رفتار سیاسی بر مشارکت سیاسی و انتخابات مردمی

 در ایران، رفتار سیاسی، بیشتر از آن­که به عملکرد نهادی افراد مربوط باشد، معطوف به نظم متقابل علوم رفتاری افراد است. از این منظر، رفتار سیاسی چارچوبی نظم یافته از خواسته­ های آدمی را به عنوان یک موجود اجتماعی در تمایل به کسب منفعت، قدرت و یا هر موضوع دیگری که فرد در آن ذی نفع باشد، تعریف و تفسیر می­ نماید.

 افراد برای کسب منفعت، در قالب گروه، حزب، نهاد، نظام سیاسی و حتی یک طیف اجتماعی مشخص اعم از قبیله، قومیت و اصالت خاص، به پیگیری اهداف و خواسته های خود از طریق عضویت و یا سازمان یافتن در هر یک از مجموعه­ های فوق، مبادرت می­ ورزند. 

 اما در ایران، علارغم غلبه مواردی مانند طیف ارزشی، طایفه و یا حتی نگاه هنجاری و هیجانی مشخص در اکثریت و یا اقلیت توده، بنا به شرایط خاص موجود، رفتار سیاسی افراد در این تعیین خط و ربط تقریباً غیرقابل پیش­بینی به نظر می رسد. بخصوص در عرصه­ های تعاملی مانند رفراندم و انتخابات.

 رفراندم و انتخابات، به عنوان شکلی ساخت یافته و عملیاتی از رفتار سیاسی که در قالب مشارکت سیاسی گنجانده می شود، این هدف رفتاری را دنبال می کند که بر ساختار مدیریتی در نظام سیاسی اثر بگذارد یا لااقل قصد آن را دارد که تأثیر بگذارد.

  به عبارتی دیگر یا در تلاش است تا با حفظ وضعیت موجود که احیاناً مطلوب خود(فرد) هست؛ نظام سیاسی را در مقام مدیریت و یا یک قوه خاص از تعرض رقیب مصون نگاه دارد و یا اینکه بنا بر نارضایتی از وضع موجود، و با علم به یک مشارکت حقیقی و انتخاب و جریانِ رقابتیِ عادلانه، با شکل گیری یک جریان توده­ ای-مشارکتی از پایین به بالا، در جهت دفع و حذف عنصر یا عناصر نامطوب، اثر مطلوب را بر ساختار موجود گذارده و با شکل دادن اصلوب خاص جدید و رویه های نو، بر سیاست های حاکمیتی اثر بگذارد و در ادامه بقاء خود را در ساخت سیاسی و پشتیبانی توده محفوظ و مقبول نگه دارد.

 در ایران، رفتار سیاسی بنا به ساختار ارزشی و ایدئولوژیک حاکمیت، متمایل به دخالت مستقیم توده، مسالمت آمیز و صلح جویانه است. از این رو غیرتشکیلاتی و غیر منسجم بودن توده­ ها و هیجانی و اغلب تبعی عمل کردن افراد در امر انتخاب، پیش بینی میزان مشارکت سیاسی را مشکل نموده است.

 تناقض میان نگاه ایدئولوژیک و متمایل به آرامش و مسالمت در امر سیاست، با غیرتشکیلاتی و نامنسجم عمل کردن توده ها و در عین حال، نداشتن حزب و طیف سیاسی صاحب مرام و مسلک و اصول قابل تعریف و غیرقابل تغییر در سپهر سیاست ایران، این خطر را همواره برای هر خط سیاسی و فکر کاندیدی در امر انتخابات در ایران دارد که در دقیقه نود و با یک خبر، جرقه و اتفاق هیجانی، آراء توده ها را از دست بدهد و یا حتی به یکباره به دست آورد. که به نظر می­ رسد راه حل عاجل در این مورد خاص، اولاً رقابتی کردن عرصه بر مبنای نهادینه کردن و انسجام تشکلات و احزاب سیاسی و دوماً شناسنامه دار کردن طیف های سیاسی و تشکیلاتی عمل کردن این احزاب و طیف ها باشد.

 دکتر مجتبی اشرافی، مدرس دانشگاه، کارشناس رسانه و مسائل ایران، مدیر اندیشکده مطالعات راهبردی کریمه


نظرات بینندگان