عرق سگی را شیرازی ها خوب می شناسند. واقعا هم سگی است چون محتویاتش دقیقا مشخص نیست. اب الکل است یا واضح تر بگویم یک نوع مشروب تقلبی. در حالت عادی هم سگی وار عمل می کند و مصرف کننده را هار می کند به نوعی که خیلی از نراع ها پس از مصرف آن شروع به عرض اندام می کنند و به دنبال آن برق چاقو و قمه اشرار حراس را به دل مردم محله و شهر می اندازد. یادم می اید کوچتر که بودم کشته هم میداد و عده ای را هم کور می کرد. کشته ها هم به علت خوردن بود و هم به علت مستی ناشی از نوشیدن مشروب. جدای از تمامی مشکلات عرق سگی، باز هم عرض اندام کرده و بیش از 60 نفر را در فارس به سمت مرگ کشانده است. حالا ببینیم ماجرا چیست؟ 

کرونا با قدرت مهیبش در شهر و کشور و جهان شروع به قدرت نمایی کرده و افراد را به خود مبتلا می کند و به سمت مرگ می کشاند. قدرت ابتلا و کشندگی اش هم بالاست. این وسط عرق سگی روحیه سگی اش را بازیافته و حسودی می کند که چرا من نه؟ من که قبلا عرض اندام کرده بودم و هم کور می کردم و هم می کشتم. زشت است برای بچه شهر که جلوی کرونا کم بیاورد و از رقیب تازه به میدان آمده عقب بیفتد. تازه اگر مردم از کرونا فراری هستند و مدام مسائل بهداشتی را رعایت می کنند و با این قرتی بازی ها می خواهند جانشان را نجات دهند، عده ای هستند که مشتقانه مرا در آغوش می گیرند و تازه با من حال هم می کنند. پس می توانم کرونا را شکست دهم و ادم کش خبره تری باشم. تازه اگر هم نکشم حداقلش این است که کورشان می کنم. کرونا شاید بتواند یکباره خلاصشان کند اما این امتیاز من که تا اخر عمر زجرشان دهد و کیفش را ببرد را ندارد. اخرش هرچه نباشد من سگی هستم و حال می کنم با کارهای سگی وار! 

بله اینجوری می شود که جناب عرق سگی نبرد تن به تنش با کرونا را شروع می کند. کرونا هم در این نبرد در شیراز عقب افتاده، مردم را در خانه ها حبس کرده و گروه های جهادی و امثالهم هم پای کار امده اند و همه جوره کرونا را مبارزه کرونا می روند. اینجوری شده که جناب عرق سگی روحیه یافته و می گوید خواستن توانستن است و مشتری های خودش را هم که دارد. خودش را سگی تر یا تقلبی تر می کند تا رویین تن شود و همه جوره حساب کرونا را برسد و داد میزند جناب کرونا، حریف می طلبم. اگر از تو فراری هستند، عده ای مشتاقانه و در هر شرایطی درد به در دنبال من می گردند و حالا هم به مدد رفقای سودجویم که مرا رویین تن کرده اند، تازه خواهان بیشتری هم دارم. بله اینجوری می شود که کرونای بلا گرفته عقب می افتد از جناب عرق سگی.

مشتاقان عرق سگی، در این شرایط قرنطینه و تعطیلی اماکن عمومی، ان را از زیر سنگ هم که شده می یابند و نوش جان می کنند. اینجاست که کار جناب عرق سگی شروع می شود و با یک چشمک زیرکانه و خودخواهانه و به عبارت دیگر با عشوه نشان دادن به کرونا، یکی یکی افراد مشتاقش را می کشد. قبلترها می گفتند لحظه وصال عاشق به معشوق لحظه مرگ او هم هست، حالا عرق سگی و مشتاقان عاشقش هم همینجوری شده اند و سقراط وار پیک مرگ را به کام می کشند. تازه حال هم می کنند. بله حال می کنند و مستی هم می کنند قبل از مرگ.

جناب عرق سگی بار دیگر خودنمایی می کند و به کرونا می گوید مرگ یک بار و شیون هم یک بار، تو این مزیت را نداری که به افراد حال قبل از مرگ بدهی. همه از تو فرار می کنند و با این شرایطی که می بینم و رعایت های بهداشتی این مردم ترسو، نمی توانی بیشتر از من بکشی و راهی بیمارستان کنی. بیمارستان پر کن خوبی هستم جوری که تا الان بیشتر از 500 نفر را راهی بیمارستان کرده ام که هم پرستاران سرگرم شوند و هم افراد اینکه حال قبل مرگشان را در شرایطی مناسب ببرند.

 حقیقتش را بخواهید وسط دعوای عرق سگی و این کرونای بلا گرفته گیج شده ام و هنوز نمی دانم پیروزی نهایی با کدام است اما فعلا که عرق سگی در حال خود نمایی است و حضرت عزرائییل را پا به پای خود می کشاند.