کد خبر: ۱۳۷۶۴۱
تاریخ انتشار: ۱۷:۰۱ - ۱۰ فروردين ۱۳۹۹
پایگاه اینترنتی آمریکایی اینترست:

کرونا ناتوانی اتحادیه اروپا و آمریکا را آشکار کرد

شیوع ویروس کرونا به اتحاد کشور‌های اروپایی و قدرت نظامی آمریکا لطمه زد.
 این پایگاه اینترنتی آمریکایی در مطلبی به قلم علی دمیرداس نوشت: کشور‌های غربی با وجود در اختیار داشتن ثروت زیاد، پیشرفت علمی و امنیت نسبی توسط یک دشمن دور از ذهن یعنی ویروس کرونا به زانو در آمده اند.
جهانیان با تعجب شاهد آن هستند وجهه دولت‌های غربی که زمانی تصور می‌شد قدرت دارند نهایت محافظت، ایمنی و رفاه را در اختیار مردم خود قرار دهند متزلزل شده است.
میلیارد‌ها دلار سرمایه گذاری دفاعی در زمینه موشک‌های پیشرفته و جت‌های جنگنده رادار گریز در برابر این دشمن بی استفاده بودند، زیرا مردم نتوانستند به دستکش، ماسک و کیت‌های تشخیص اولیه که ارزش آن‌ها فقط چند دلار است دسترسی پیدا کنند.
اروپایی‌ها نخستین بار از زمان جنگ دوم جهانی احساس می‌کنند مورد تهاجم قرار گرفته اند. همچنین آمریکا تقریبا نخستین بار در دو قرن گذشته برای شکست دادن یک ارتش مهاجم در خاک خود تقلا می‌کند. با در نظر گرفتن همه این موارد شیوع ویروس کرونا احتمالا تاثیر اجتماعی، اقتصادی و سیاسی گسترده‌ای بر اروپا و آمریکا خواهد داشت.
حقیقت تلخی که برای بیشتر اروپایی‌ها آشکار شد این بود که شعار "اتحاد و در عین حال، متفاوت بودن" و خواست مشترک "همکاری با هم در جهت برقراری صلح و رفاه" تا زمانی خوب است که به حباب امنیت و ثروت آسیبی وارد نشود.
همه گیری ویروس کرونا نشان داد آرمان اتحاد اروپایی به راحتی می‌تواند جای خود را به ایده "همه برای خودشان" بدهد.
ایتالیا که کانون همه گیری ویروس کرونا در اروپا است متوجه شد کشور‌های اروپایی دیگر آن را به حال خودش رها کرده اند، تا مردم به سبب آلودگی به ویروس کرونا بمیرند. آلمان مانع از صادرات کالا‌های اضطراری شد. جمهوری چک یکی دیگر از اعضای اتحادیه اروپا بیش از ۱۰۰ هزار عدد ماسک را که چین برای کمک به ایتالیا ارسال کرده بود، توقیف کرد.
در زمانی که اروپایی‌ها، از ایتالیای مصیبت زده فرار و این کشور را به حال خود رها می‌کردند، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه بیست و دوم مارس دو فروند هواپیمای غول پیکر ترابری آنتونوف ۲۲ مملو از تجهیزات پزشکی را به رم ارسال کرد که بر روی آن‌ها استیکر‌هایی با یک شکل قلب و کلمات "تقدیم با عشق از طرف روسیه" قرار داشت.
یک رویداد موجب نگرانی بیشتر افرادی می‌شود که معتقدند آلمان به سبب اینکه خودش در حال مقابله با کرونا بود نمی‌توانست به ایتالیا کمک کند. چین که بیشترین آسیب را در جهان از ویروس کرونا متحمل شده است، به سرعت وارد عمل شد و ۳۰۰ پزشک متخصص مراقبت‌های ویژه و ۳۰ تن تجهیزات پزشکی به ایتالیا فرستاد.
کوبا یکی از فقیرترین کشور‌های جهان، پزشکانی را به ایتالیا اعزام کرد. مائوریتسیو ماساری نماینده دائم ایتالیا در اتحادیه اروپا در سخنانی شکوه آمیز گفت:"ما درخواست ارسال تجهیزات پزشکی کردیم و کمسیون اروپا این درخواست را به کشور‌های دیگر عضو، ارجاع داد. اما این کار موثر واقع نشد. "
فعلا درماندگی ایتالیا برای نجات مردم خودش، برخشم فزاینده ایتالیا از اتحادیه اروپا سرپوش گذاشته است. ایتالیایی‌ها که پیش از این به سبب بی میلی اتحادیه اروپا برای رسیدگی به هجوم پناهجویان به خاک خود احساس می‌کردند به حال خود رها شده اند، در خصوص ارزش این اتحادیه برای خود، به طور جدی تجدید نظر خواهند کرد و هدف از عضویتشان را به زیر سوال خواهند برد.
# خروج ایتالیا به وفور در رسانه‌های اجتماعی دیده می‌شود.
ایتالیا تنها کشوری نیست که خودش را تنها می‌داند. کراسیمیر دونچو وزیر دفاع بلغارستان گفته است:"همان طور که می‌بینید ما تاکنون حتی یک عدد ماسک هم از اتحادیه اروپا دریافت نکرده ایم. ما از چین و ترکیه کمک دریافت می‌کنیم. "
آلکساندر واچیچ رئیس جمهور صربستان که کشورش خواستار عضویت در اتحادیه اروپا است، گفت:"همبستگی اروپایی وجود ندارد این یک داستان جن و پری بر روی کاغذ بود. من به کشور‌هایی که می‌توانند کمک کنند از جمله چین، نامه ویژه‌ای ارسال کرده ام. "
وضعیت در سوی دیگر اقیانوس اطلس متفاوت نیست. آمریکا ابرقدرت جهان با ۶۱۸ میلیارد دلار بودجه دفاعی که رقم آن از مجموع بودجه ۹ کشور با بیشترین بودجه دفاعی بیشتر است، آن طور که دونالد ترامپ اذعان می‌کند به شدت توسط یک دشمن نامریی فلج شده است.
ایده افتخار، آزادی، شکست ناپذیری و رفاه که مردم آمریکا به شدت به آن‌ها عادت دارند، ناگهان ناپدید شده اند. آمریکایی‌ها به سبب ترس از شیوع ویروس کرونا متواضع و به سبب صدور دستورات قرنطینه‌ای در خانه هایشان محبوس شده اند. آن‌ها با این واقعیت روبرو هستند که در شرف از دست دادن شغل‌های خود قرار دارند یا پیش از این شغل هایشان را از دست داده اند.
موضوع مهم‌تر اینکه، همه گیری کرونا نه تنها بی کفایتی دولت را درخصوص مدیریت فاجعه نشان داد، بلکه شکنندگی اقتصاد آمریکا و ناکارآمدی نظام درمانی قبلا بیمار این کشور را نیز آشکار کرد. نظامی که قادر است ۶ تریلیون و ۴۰۰ میلیارد دلار برای جنگ‌های "بدون پایان" در خارج از کشور هزینه کند، قادر نبوده است مانع از فوت شهروندان آمریکایی به سبب کافی نبودن تعداد دستگاه‌های ونتیلاتور، کیت‌های آزمایش و سایر تجهیزات مربوطه شود.
از سوی دیگر، گویی سهام وال استریت عادت کرده است تقریبا هر ده سال یک بار از دولت کمک اقتصادی گدایی کند. این تلقی که به جای مردم آمریکا این شرکت‌های بزرگ هستند که دریافت کنندگان اصلی کمک‌های اقتصادی به شمار می‌روند، آمریکایی‌ها را آزار می‌دهد. در حالی که اصول بازار آزاد در واشنگتن به لرزه درآمده اند، دولت آمریکا هر چند به صورت موقت به مالک شرکت‌های خصوصی تبدیل خواهد شد. این وضعیت یادآور اقدامات در روسیه است. کمک مالی دو تریلیون دلار پیشنهاد شده به کسری بودجه یک تریلیون دلاری قبلی اضافه می‌شود. به این ترتیب، اقتصاد آمریکا در بلند مدت تحت فشار بیشتری قرار می‌گیرد. موضوع حتی نگران کننده تر، میزان فزاینده بیکاری در آمریکاست.
میزان بیکاری درآمریکا ممکن است، به بیش از ۲۰ درصد برسد. افزایش هفتگی تعداد افرادی که خواستار شغل جدید شده اند، نسبت به افزایش هر هفته‌ای در زمان رکود بزرگ که از دسامبر ۲۰۰۷ تا ژوئن ۲۰۰۹ اتفاق افتاد فراتر رفته است.
بنابراین، از جهان غرب در زمان پس از کرونا چه انتظاری باید داشته باشیم؟
همه گیری ویروس کرونا احتمالا مرگ دمکراسی‌های غربی که قبلا نیز آسیب دیده اند تصریح خواهد کرد. گویی که هجوم آوارگان، به قدرت رسیدن جناح‌های سیاسی راستگرا، پیر شدن جمعیت و رکود اقتصادی برای به لرزه درآوردن بنیان‌های اروپای متحد کافی نبوده اند و اکنون ناتوانی فاجعه بار اتحادیه اروپا در رسیدگی به همه گیری ویروس کرونا احتمالا وقوع شورش در سراسر این اتحادیه را تصریح خواهد کرد. این وضعیت موجب روی کار آمدن احزابی خواهد شد که از اتحادیه اروپا گریزان هستند. در حالی که مردم هنوز مساله خروج انگلیس از اتحادیه اروپا را به یاد دارند، خروج ایتالیا یا اسپانیا یا هردو از اتحادیه اروپا پس از پایان یافتن همه گیری ویروس کرونا مطرح خواهند شد.
همه گیری ویروس کرونا ناکار آمدی بروکراسی اتحادیه اروپا را بیش از پیش آشکار کرد و این وضعیت سرآغازی برای از بین رفتن جمع گرایی است.
حکومت‌ها و افراد مستبد به طور فزاینده‌ای در حال مسلط شدن بر جهان غرب هستند و ما باید به این وضعیت عادت کنیم. در اروپا، موضوع آوارگان پیش از این موجب به وجود آمدن افراد مستبدی مانند ویکتور اوربان در مجارستان و ماتسوز موراویکی در لهستان شده است.
ترکیبی از بحران آوارگان و دوره شیوع ویروس کرونا در اروپا ممکن است موجب به قدرت رسیدن مارین لو پن در فرانسه، ماتیو سالوینی در ایتالیا و سانتیاگو اباسکال در اسپانیا شود.
همه این افراد، راستگرا، ضد مهاجران و اروپا گریز هستند. اوربان اکنون از همه گیری ویروس کرونا برای به دست آوردن قدرت نامحدود، سو استفاده می‌کند. افراد بسیاری معتقدند این وضعیت دمکراسی و حکومت قانون در مجارستان را تضعیف می‌کند.
باید به یاد داشته باشیم ایده اروپای متحد که در آن تجارت آزاد، دمکراسی و حقوق بشر حرف اول را می‌زدند پس از جنگ دوم جهانی و به سبب این اعتقاد به وجود آمدند که همه این ارزش‌ها موجب به وجود آمدن وابستگی متقابل می‌شوند و به این شکل از اینکه کشور‌های اروپایی یکدیگر را قتل عام کنند جلوگیری می‌شود.
در آمریکا نیز مانند اروپا، همه گیری ویروس کرونا موجب تسریع در مناسب شدن شرایط برای حکومت کردن یک فرد مستبد خواهد شد. ترامپ سال ۲۰۱۶ با شعار‌های ضد مهاجرتی، راستگرایانه و نیز در اولویت قرار داشتن آمریکا قدرت را در دست گرفت.
ترامپ با هدف قرار دادن سازمان‌های بین المللی مانند سازمان ملل و ناتو و نیز خارج کردن آمریکا از مشارکت کشور‌های دو سوی اقیانوس آرام، معاهده تغییرات آب و هوایی پاریس و نفتا، لیبرالیسم بین المللی را تضعیف کرده است. ترامپ آشکارا ناخرسندی خود را از جهانی شدن ابراز کرده است. ترامپ در داخل آمریکا تمایلات مستبدانه خود را نشان داده است، نگرانی و شوکی که آمریکایی‌ها در زمان همه گیری ویروس کرونا تجربه می‌کنند، گرایش‌ها به روی کار آمدن یک فرد مستبد را تقویت می‌کنند و زمینه برای ابقای ترامپ فراهم می‌شود.
ترس از همه گیری کرونا نگرش غربی‌ها به جهان را تغییر خواهد داد. اعتقاد به دمکراسی، لیبرالیسم و فعالیت نهاد‌ها احتملا به نفع محوریت پیدا کردن حکومت تضعیف خواهد شد و ما در دوره جنگ داخلی سال‌های ۱۹۱۸ تا ۱۹۳۹ شاهد این وضعیت بوده ایم. در حالی که آمریکا از امور جهانی عقب نشینی می‌کند، اروپا برای راهنمای گرفتن به سراغ روسیه و چین می‌رود که این وضعیت به تضعیف ارزش‌های اروپایی کمک می‌کند. در حالی که ممکن است ترامپ دوباره انتخاب شود، آمریکا نیز مانند اروپا اگر مراقب نباشد ممکن است به طرف استبداد پیش برود و از دمکراسی دور شود.
منبع: خبرگزاری صداوسیما
نویسنده :
فاطمه اسدزاده
نظرات بینندگان