کد خبر: ۱۳۹۷۷۷
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۶ - ۲۵ خرداد ۱۳۹۹
آیت الله دژکام در دیدار با متولیان فرهنگ و هنر فارس:

ارتباط حاکمیت با گروه‌های هنر و هنرپروری را باید از نو تعریف و بازسازی کنیم

مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس، معاونین این اداره و مسئولان انجمن ها و کانون های هنری و فرهنگی استان فارس با آیت الله دژکام دیدار کردند.
به گزارش «شیرازه»، متن سخنان آیت الله دژکام نماینده رهبر معظم انقلاب در فارس و امام جمعه شیراز در این دیدار به این شرح است:
به همه شما عزیزان و سروران رامی سلام و خیر مقدم عرض می کنم. امروز ما در جامعه با مشکلات فرهنگی بسیاری دست به گریبانیم که انس گرفتن و همراه شدن با همدیگر، یکی از ضرورت‌های حل این مشکلات است.

یکی از بزرگواران در جلسه پرسیدندچه حرکتی فرهنگی در استان رخ‌داده است؟ من نیز سخنانم را با پاسخ به این پرسش کلیدی آغاز می‌کنم، بنده در نخستین ایراد خطبه پس از کرونا، این نکته را مطرح کردم که باید در رابطه با حل مشکلات برنامه داشته باشیم.
همچنین طرح کردیم که متأسفانه در رابطه با ساحت فرهنگ در استان فارس برنامه‌ی مدونی نداریم و نمی دانیم به چه افق هایی باید برسیم و نحوه دستیابی به اهداف فرهنگی مان چگونه باید باشد. پیرامون نقشه مهندسی کشور نیز در دیدار دبیر عالی شورای انقلاب فرهنگی کشور صحبت‌هایی شد و بنا بوده در افق 1404به نقشه مهندسی فرهنگی کشور دست یابیم، تغییر و تحول فرهنگی کار ساده‌ای نیستو یک کار عمیق فرهنگی برای به ثمر نشستن نیاز به زمان دارد.

ارتباط حاکمیت با گروه‌های هنر و هنرپروری را باید از نو تعریف و بازسازی کنیم

امروز درصدد این هستیم که بتوانیم برش استانی نقشه مهندسی فرهنگی را تهیه کنیم، طی جلساتی که با مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی دیگر برگزار شد عرض کرده‌ام که اگر نقشه‌های راهبردی بخواهد پشت درب‌های بسته تهیه شود هیچ اثری نخواهد داشت، بلکه باید طرح پیشنهادی را با صاحب نظران به بحث و گفت‌وگو بگذاریم.
به دست آوردن یک راهبرد حاصل تکامل افکار است، به همین دلیل باید تعاملی رخ دهد تا راهبردی تعیین شود و این کار باید آغاز شود، مکانی تحت عنوان راهبردها و اقدامات وجود دارد که باید در هر حیطه‌ای افراد بتوانند حرف خود را بزنند تا پس‌ازآن جمع‌بندی صورت گیرد.
امیدواریم دوره‌ای که برای تدوین نقشه مهندسی فرهنگی در برش استانی در نظر گرفته‌ایم یک‌ساله باشد، همه افراد در مجموعه‌های خود قطعاً در آینده با نامه‌ای از سوی بنده تحت عنوان متن پیشنهادی مواجه خواهند شد که نظرات خود را بیان کنند که این امر، آغاز راه خواهد بود.
اما پیرامون موضوع هنر باید به این نکته توجه داشت که هنر باید خریدار داشته باشد، معمولاً هنگامی تاریخ را مطالعه می‌کنید به این نکته برخورده‌اید که نوشته‌شده فلان پادشاه هنرپرور بوده است، کار هنری باید موردتوجه مدیرانی باشد که می‌توانند هزینه آن را بپردازند، اما این سوال نیز مطرح است که آیا هنر برای جامعه کاری را انجام می‌دهد که جامعه بخواهد هزینه آن را بپردازد؟ گاهی هنر باید نیازی را برطرف کند تا در مقابل آن چیزی را طلب کند. 

ارتباط حاکمیت با گروه‌های هنر و هنرپروری را باید از نو تعریف و بازسازی کنیم

با توجه به پیشینه‌ای که کشور درزمینهٔ هنر دارد، ارتباط حاکمیت با گروه‌های انواع هنر و هنرپروری را باید از نو تعریف و بازسازی کنیم.
مسائل و مشکلات مطرح‌شده در خصوص محدودیت های فعالیت های فرهنگی را درک می‌کنیم اما باید راهکاری برای آن اندیشید، شهرداری‌ها به‌ویژه شهرداری شیراز درزمینهٔ فرهنگی و هنری بودجه قابل توجهی دارند که باید پروژه های فرهنگی مشترکی تعریف کنیم و آن دوستان نیز قطعا از تعریف پروژه های مشترک فرهنگی و هنری با شما استقبال می کنند.
باید با یکدیگر انس بگیریم، پایه انس در یکرنگی است، در برنامه‌ریزی‌ها نباید اخلاق دور زدن یکدیگر داشته باشیم، این اخلاق باید بین ما نیز وجود داشته باشد و اگر نیست ایجاد کنیم، بنده هیچ‌وقت به‌ویژه خواری میدان نمی‌دهم باید انصاف و انس وجود داشته باشد.
اگر در این راستا مقداری ایجاد این فضا را بکنیم که هرچه داریم با همدلی و یکرنگی، با هم انجام می‌دهیم و نان همدیگر را نبریم و رقابت ناسالم نداشته باشیم.
در دوران پیش از انقلاب اسلامی نقشه‌ها و راهبردهای فرهنگی با رویکردهای خاصی وجود داشته است، نگاه پیش از انقلاب این بود که چهره‌های فرهنگی هنری و ادبی این سرزمین به ویژه شهر شیراز کاملاً به‌صورت سکولار به دنیا معرفی شود و عقبه اسلامی این مشاهیر زدوده شود و حتی نمادهای اسلامی که لباس روحانیت نیز یکی از آنها بود به کلی حذف شود و متاسفانه این تفکر، در پشت پرده بسیاری از رویدادهای فرهنگی و اجتماعی در دوران طاغوت به چشم می خورد.

ارتباط حاکمیت با گروه‌های هنر و هنرپروری را باید از نو تعریف و بازسازی کنیم

لباس روحانیتی که ما اینک بر تن داریم، یک لباس ایرانی است که امثال سعدی شیرازی و ملاصدرا و ابن سینا نیز همین لباس را به تن داشته اند. مقاومتی که روحانیت در طول تاریخ برای بیرون نیاوردن این لباس از تن خود نشان داد به ویژه در زمان رضاخان، برای این بود که هویت ما به این لباس پیوند دارد. این لباس ایرانی، معنویت و انسانیت را با خود یدک می‌کشیده است و علمای ما بر سر حفظ آن کتک‌ خورده‌اند.
حال در این میان، ما مانده ایم و گذشته پرافتخاری که باید آن را به نسل جوان معرفی کنیم اما چه در دست داریم؟ در پشت آرامگاه حافظ شیرازی، بروید و قبر مظلومانه وَصّاف شیرازی و مشاهیر بزرگ دیگر تاریخ شیراز را ببینید که چگونه مهجور مانده و حتی سنگ قبر آنها هم در حال نابودی است؟ در جای جای این شهر سراغ از مشاهیر و بزرگان عرفان و فلسفه و ادب بگیرید که نه نامی از آنها باقی مانده و نه حتی نشانی از مقبره آنها. این اتفاقات مناسب شان شهر شیراز نیست. ما باید مشاهیر و بزرگان تاریخ شیراز را شناسایی، تکریم و تبلیغ کنیم و این کار را برای حفظ هویت فرهنگی و دینی این شهر لازم است و من از شما درخواست می کنم این مطالبه را به صورت جدی دنبال کنید.
علاوه بر این، امروز همه ما وظیفه داریم راه را بر تحریف شخصیت عرفانی و قرآنی امثال خواجه حافظ شیرازی ببندیم و اجازه ندهیم از این شخصیت عارف و قرآنی، چهره ای مخدوش نمایش داده شود. اینها وظایف و تکالیف من و شماست که امیدوارم به تکالیف خود بتوانیم به بهترین وجه ممکن عمل کنیم.

نظرات بینندگان