کد خبر: ۱۳۹۸۱۴
تاریخ انتشار: ۰۷:۵۴ - ۲۷ خرداد ۱۳۹۹
گزارش شیرازه از مراسم های تدفین و ترحیم در فارس؛

از قبرستان زنانه_مردانه روستایی در فسا تا ممنوعیت ورود زنان اهل تسنن در مراسم تدفین

تاریخ اجتماعی بشر آکنده از آیین‌ها و مراسمی ‌است که انسان کوشیده به کمک آن‌ها زندگی خود را غنا بخشد و آیین‌های سوگواری هم از آنجا که بازتاب پنهان‌ترین خواست‌ها و باورهای بشری هستند در طول تاریخ، از روزگاران کهن تا کنون تداوم خود را حفظ کرده‌اند
 به گزارش شیرازه، استان فارس از دیرباز نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری فرهنگ و تمدن ایران و اسلام داشته است این ناحیه در گذشته ای نه چندان دور شامل بیش از ۷۰ بلوک مختلف با تنوع جغرافیایی فرهنگی بوده است که اکنون نیز بعد از گذشت سالیان دراز هر چند بخشی از این سرزمین و اقوام،خود تشکیل استانی جدید داده اند، اما هنوز تنوع قومی و فرهنگی در استان فارس مشاهده می‌شود که به دلیل اثرگذار بودن در فرهنگ و تمدن غنی ایرانی پرداختن به آداب و رسوم و سنن گذشتگان و آشنایی با آیین مناطق مختلف استان در زمان حاضر، امری ضروری است که باید با تحقیق، پژوهش و ثبت این گونه آیین ها در راستای حفظ سنت و فرهنگ و تمدن این استان قدم برداشت و شاید به همین خاطر بنیادی به نام فارس شناسی تشکیل شد که مهمترین نقش و مسئولیت آن ثبت تاریخ شفاهی مناطق مختلف فارس و همچنین مکتوب کردن فرهنگ عامه این سرزمین است که باعث انتقال فرهنگ اصیل و پاک به نسل های آینده و جلوگیری از فراموشی این سنت ها می شود.
از قبرستان زنانه،مردانه روستایی در فسا تا ممنوعیت ورود زنان اهل تسنن در مراسم تدفین

 کاری که شاید در این بنیاد کمتر به آن توجه شده و حتی منبع یا کتابچه و تحقیقی جهت بررسی این گونه آیین ها وجود ندارد، به طور مثال خبرنگار شیرازه به منظور تنظیم و تهیه گزارشی در راستای آداب و رسوم مرگ و تدفین در شهرستان های فارس با رئیس بنیاد فارس شناسی تماس گرفته است و تنها جمله ای که از رئیس این بنیاد شنیده شد این بود که هیچ گونه حمایت دولتی از بنیاد نمی شود و تاکنون هم هیچ تحقیق و پژوهشی در این خصوص انجام نشده چرا که اینگونه پژوهش های میدانی نیاز به هزینه دارد.

اما از آنجا که مراسم سوگواری از جمله مسایل فرهنگی یک جامعه محسوب می شود و در گروه مراسمی قرار دارد که تمامی ادیان به آن توجهی خاص دارند خبرنگار شیرازه  بر حسب وظیفه با جستجویی در منابع مختلف و شبکه‌های اجتماعی همچنین تماس با برخی افراد مطلع در شهرستان‌های استان فارس در صدد ثبت برخی از آیین ها و اعتقادات مردم فارس در راستای مراسم تدفین و عزاداری بر آمده است هر چند اکثر مردم این استان آیین های مشابه و یک دستی دارند و هیچ گونه تفاوتی در خاکسپاری و مراسم سوگواری بینشان وجود ندارد اما در برخی نقاط نیز اعتقاد و آیین جالبی را مشاهده کردیم.

 به طور مثال، شنیده ها حاکی از این بود که روستای فدشکویه از توابع بخش شیبکوه شهرستان فسا، دارای قبرستانی جداگانه، ویژه زنانه و مردانه هستند در این راستا گفتگویی با یکی از اهالی روستا انجام شد و این فرد گفت: از دیرباز مردم این روستا بر این باور بودند که به دلیل حفظ حرمت ها و همچنین وجود نظم در قبرستان  باید مردان و زنان در قبرستان های مجزا دفن می شوند.
 
دهیار فدشکویه نیز می گوید: این سنت تا ۵ یا ۶ سال گذشته اجرا می شد اما بعد از وصیت یکی از اهالی که باید او را کنار همسرش در قبرستان زنانه دفن کنند با پیگیری‌های فراوان این سنت شکسته شد و اکنون قبرستان های مشترک در این روستا وجود دارد.
از قبرستان زنانه،مردانه روستایی در فسا تا ممنوعیت ورود زنان اهل تسنن در مراسم تدفین
حاج محمد یکی از اهالی منطقه صحرای باغ از توابع شهرستان لارستان نیز در خصوص آداب و رسوم آن منطقه می گوید:به دلیل این که مردم در این بخش بیشتر از اهل تسنن هستند چند تفاوت در مراسم تدفین و ترحیم نسبت به اهل تشیع دارند و آن هم به این صورت است که اهل تسنن حضور بانوان را در مراسم خاکسپاری و ترحیم ممنوع می دانند،همچنین وقتی جنازه توسط مردم حمل میشود اهل تشیع با ذکر لا اله الا الله متوفی را تا قبرستان همراهی می‌کنند اما اهل تسنن در سکوت کامل مرده را حمل می‌کنند.
از قبرستان زنانه،مردانه روستایی در فسا تا ممنوعیت ورود زنان اهل تسنن در مراسم تدفین
 وی با بیان اینکه مراسم آنها فقط دو روزه ادامه دارد و بعد از پایان روز دوم هیچ‌گونه مراسم هفته، چهلم یا سالگرد برگزار نمی‌شود و انگار که اصلاً شخص متوفی در این دنیا وجود نداشته است،افزود: همچنین آنها از پوشیدن لباس مشکی خودداری می‌کنند.

 علمدار یکی دیگر از اهالی این بخش عنوان کرد: در  منطقه صحرای باغ گروه دیگری از قومیت ترک ها ساکن هستند که معتقدند وقتی برای تسلیت به نزد خانواده عزادار می روند نباید دست خالی به دیدار صاحب عزا بروند ‌پس بردن کله قند یا غذا را نوعی کمک کردن به صاحب عزا می دانند.

در ادامه برای آشنایی بیشتر با برخی از آیین هایی که هنوز هم پس از سال‌ها اجرا می‌شود و ریشه در باورهای گذشتگان و ایران باستان دارد به بررسی علل تشکیل چنین آدابی پرداخته می شود که یکی از این آیین ها، گرفتن مراسم ترحیم برای فرد متوفی  پس از سه روز است.

 فریبا رئیسی یکی از اساتید دانشگاه در این باره می گوید: درباره تدفین در ایران باستان باید گفت،آنها معتقد بودند وقتی کسی فوت می کند تا سه روز روحش در عالم برزخ است و در واقع این سه روز فرصتی است برای بازماندگان که بتوانند با انجام کارهای خیر یا خیرات کردن برای شخص فوت شده ثوابی را جمع کنند، بعد از سه روز روح فرد متوفی برای داوری برده می شود.

 رئیسی،افزود: گفته می‌شود که فرشتگان و اهورامزدا شروع می‌کنند به سنجش اعمال فرد که اگر در پایان این  آزمون تعداد گناهان فرد بیشتر بود اعمال زشت متوفی به شکل مردی زشت رو ظاهر می شود و او را از پولی که باید عبور کند برای رسیدن به بهشت و جهنم پرت می‌کند و اگر اعمالش نیک باشد که شبیه زنی زیبا رو در می آید و کمک می کند که به بهشت برود و به همین خاطر پس از گذشت سه روز برای او مراسم ترحیم برگزار می شود.

وی در ادامه با بیان اینکه جالب است بدانید که مراسم روز سوم که امروزه نیز در میان مردم متداول است ریشه ای بسیار تاریخی دارد به نحوی که این امر در دوران ایران باستان و پس از فتح این کشور از سوی اعراب با اختلاط فرهنگ های ایران و اسلام همچنان پایدار ادامه یافت، ابراز داشت: یکی از این مراسم توجه به روز سوم فردِ فوت شده است که تا به امروز نیز این مراسم توسط زردشتیان برگزار می شود.

رئیسی اضافه کرد: زردشتیان در روز سوم درگذشتِ فرد، مجلس ترحیمی که زردشتیان آن را پُرسه "Porseh" می گویند برپا می کردند. ریشه واژه پُرسه از کلمه پِرِسَت از مصدر پُرس به معنی پرسیدن و سوال کردن است که در واقع به مفهوم عزاپُرسی از خانواده مصیبت دیده بوده است.
از قبرستان زنانه،مردانه روستایی در فسا تا ممنوعیت ورود زنان اهل تسنن در مراسم تدفین

لازم به ذکر است که البته امروزه نیز زردشتیان در همه جای دنیا مراسم پرسه همگانی را برگزار می کنند که کلیه کسانی که در سال های اخیر چه وابستگان و چه دوستانشان فوت کرده اند، شرکت می کنند.

همچنین در این سه روز سوگواری، خوراک و غذای خانواده عزادار مسأله مهمی است که تا امروز نیز ادامه یافته است و در برخی مناطق هنوز اجرا می شود به طور مثال تا چند سال پیش در شهر سیدان از توابع شهرستان مرودشت تا سه روز برای اهالی خانه عزادار غذا درست کرده و می بُردند تا هم به صاحب عزا کمکی شود و هم به لحاظ روحی با آنها همدردی و حمایت کنند این آیین که به تسلیت دادن به نزدیکان فرد فوت شده معروف است در دین اسلام نیز اجرا میشده و  بسیار مورد تأکید قرار گرفته شده است و پیامبر (ص) خود چنین می کردند و تسلیت و دلداری دادن به مصیبت زدگان را امری پسندیده می دانستند.
در همین زمینه می توان شهادت جعفر بن ابی طالب را بیان کرد که پیامبر (ص) به فاطمه (س) فرمودند: باید برای خانواده جعفر خوراک فراهم شود زیرا آن ها اکنون عزادار هستند و حضرت فاطمه (س) تا سه روز برای آن ها غذا تهیه کرد و این رسم در میان بنی هاشم معمول شد و از آنجا که مردم شهر سیدان غالبا از سادات هستند هنوز این رسم را اجرا می کنند.

 فرهنگهای ترحیم، تشییع و تدفین

روح، سه روز بر روی زمین!
همچنین در دیانت زردشتی روز سوم به «گاه ازیرین gāh_i_uzirin یعنی از نیمه عصر تا طلوع ستارگان، نیز نام گذاری شده. زردشتیان معتقد بودند که روح پس از جدا شدن از جسد، سه روز روی زمین می ماند و اتصال خود را با تن حفظ می کند. در این سه روز به خاطر روح، مراسم و نیایش هایی که در پنج نوبت از شبانه روز انجام می گرفت.

ناله، زاری و اشک؛ در مراسم فوت ممنوع!
برگزاری این آیین در صورتی که فرد فوت شده، زن بود به عهده شوهر و در صورتی که مرده، بچه می بود به عهده پدر و در صورتی که فرد درگذشته، خدمتکار بود بر عهده صاحبِ او قرار می گرفت. در هنگام برگزاری این مراسم نباید ناله و زاری کرد و یا اشک ریخت زیرا این کار گناه محسوب می شد.
به طور کلی در آیین زردشتی، سوگواری مفصل و با تشریفات گناهی بزرگ به شمار می آمد. زردشتیان گریه بیش از حد را گناه می دانستند زیرا این کار سلامتی عزاداران را به خطر می انداخت و در عین حال کمکی هم به شخص متوفی نمی کرد.

غذاهای عزا!
همچنین در این سه روز سوگواری خوراک و انواع آن مسأله مهمی است که تا امروز نیز ادامه یافته است. در دیانت زردشتی به این مسأله اشاره شده که پس از انجام مراحلی که درباره تطهیر و پاک کردن خانه و افراد آلوده (منظور افرادی است که از دست زدن به مرده آلوده و نجس شده اند) انجام گرفت؛ زردشتیان می توانند در آن خانه غذای گوشتی داشته باشند البته این امر در روز چهارم پس از فوت شخص انجام می گیرد و در سه روز اول آن ها از این غذاها منع شده اند و تنها می توانند از ماهی و سبزیجات استفاده کنند.
در دین زردشتی غذایی که در روز چهارم شخص متوفی آماده می شد؛ میوه، شیرینی و غذای پخته شده و آماده شده ای بود که از طرف آشنایان به خانواده مصیبت دیده فرستاده می شد. البته در این روز از طرف خانواده متوفی خیرات انجام می گرفت و غذا و لباس در اختیار فقرا قرار می دادند.
با توجه به این مطالب در دیانت زردشتی این نکته دریافته شد که مراسم سوگواری در سومین روز درگذشتِ فرد اهمیت خاصی داشته است. انجام مراسم پرسه خواندن دعاهایی که به ایزد سروش تقدیم می کردند و آدابی که در مورد خوراک وجود داشته است در این رابطه قابل توجه است.

سه روز مراسم عزاداری در صدر اسلام
در اسلام، سنت تسلیت دادن به اقوام فرد فوت شده بسیار مورد تأکید قرار گرفته شده است. پیامبر (ص) خود چنین می کردند و تسلیت و دلداری دادن به مصیبت زدگان را موجب بهشت رفتن افراد بیان می فرمودند. از جمله می توان به شهادت جعفربن ابی طالب و زیدبن حارثه در جنگ موته اشاره کرد که پیامبر پس از شهادت ایشان به نزد اسماء همسر جعفر رفت و او را تسلیت و دلداری داد و فرزندانش، عبدالله و عون و محمد را در آغوش گرفت و آن ها را نوازش کرد. این توجه و تسلیت دادنِ خانواده عزادار تا سه روز توصیه و تأکید شده است. در همین زمینه می توان باز هم شهادت جعفر بن ابی طالب را بیان کرد پیامبر (ص) به فاطمه (س) فرمودند که باید برای خانواده جعفر خوراک فراهم شود زیرا آن ها اکنون عزادار هستند و فاطمه (س) تا سه روز برای آن ها غذا تهیه کرد و این رسم در میان بنی هاشم معمول شد. البرقی هم در کتاب المحاسن خود در قسمتی که به طعام للماتم پرداخته، به سه روز اطعام کردن خانواده عزادار اشاره کرده است چنانکه امام سجاد (ع) پس از مراجعت از کربلا در مدینه سه روز برای عزاداران امام حسین (ع) طعام تهیه کردند.
مشخص می شود در آیین اسلام نیز به خاطر شرایط خانواده عزادار وظیفه طعام دادن به ایشان بر عهده اطرافیان و نزدیکان خانواده متوفی می باشد.

صدقه پس از فوت
پس از فوت افراد صدقه دادن برای شخص در گذشته نیز مورد توجه است و پیامبر (ص) خود در این مورد پس از فوت همسرشان خدیجه به خاطر ارزش و شرافت خاصی که برای ایشان قائل بودند هر چند وقت گوسفندی را ذبح می کردند و برای اطرافیان و خویشان خدیجه می فرستادند ایشان احسان کردن و صدقه دادن از طرف فرد فوت شده را نیکو و مستحب می دانستند در زمینه پوشش و لباسی که برای مراسم عزاداری در اسلام توجه شده به سلاب پوشیدن اشاره می شود.
سلاب که جمع آن سلب می شود، جامه سیاهی است که در عزا و ماتم به کار می رود و به قول برخی از لغویین پارچه یا لباس سیاهی است که زنان عزادار سر خود را با آن می پوشانند. تسلّب یا تسلیب از همین ماده و به معنی پوشیدن جامه های مشکین عزا است.
پس از شهادت جعفربن ابی طالب در جنگ موته از همسرش اسماء بنت عمیس نقل شده که وقتی جعفر به شهادت رسید رسول خدا به خانه او آمد و فرمودند تا سه روز تسلّب کن و سپس هر چه می خواهی انجام بده. ایشان پس از سه روز نزد اسماء می آیند مبنی بر اینکه عزاداری اش را تمام کند و می فرماید تا سرمه در چشم هایش بکشد و دست هایش را زرد کند. شاید منظور از زرد کردن دست ها حنا کردن آن باشد.
زمخشری ادیب و مفسر قرن 5 و 6 هجری به این نکته اشاره دارد که زینب دختر امّ سلمه بر حمزه عموی پیامبر سه روز گریست و تسلب کرد سپس رسول خدا وی را فرا خواند و فرمود تا موهای خود را شانه بزند و چشم هایش را سرمه بکشد.
بدون تردید در عزاداری اسلامی، سه روز عزاداری برای شخص درگذشته وجود داشته و مورد تأکید قرار گرفته است و در این زمینه نمونه برجسته آن همان طور که اشاره شد عزاداری بر شهادت جعفربن ابی طالب بود که خود مطالب گویایی از نظر نوع عزاداری، لباس پوشیدن، خوراک و اطعام خانواده مصیبت دیده در سه روز را خاطر نشان می کرد.

سه روز مراسم سوگواری در ایرانِ قرون نخست اسلامی
در زمینه مراسم سوگواری در ایران اسلامی نیز توجه به مسائل فقهی و شریعت اسلامی و همچنین آداب و رسوم خاصی که مردم برخی از مناطق در ایران داشتند حائز اهمیت است. در مورد مسأله مورد بحث نیز در کتب فقهی این دوران به سه روز طعام دادن خانواده مصیبت دیده که باید از طرف اطرافیان انجام شود اشاره شده است.
اساس مراسم سوگواری بر مرده همان سه روز بوده است. در این زمینه مجلس ختمی گرفته می شد و هر کس یک حزب از قرآن را تلاوت می کرد و علما در این مجالس به موعظه می پرداختند. اگر مجلس عزا برای بزرگان و علما بود پس از سه روز فردی از سوی خلیفه می آمد و مجلس ختم را برمی چید در این نوع مجالس عزاداری رسم بر این بوده که به فقرا و مساکین صدقه و غذا می دادند. در ذکر آداب تعزیت رفتن در این سه روز به خاطر رعایت کردن احوال خانواده ها، برای تعزیت به یک بار رفتن باید بسنده کرد.

ماجرای خواندنی
پس از آن که قابوس بن وشمگیر زیاری مدتی را در قلعه جناشک زندانی بود توسط چند نفر از بزرگان به قتل رسید و جسد او را در محلی از استرآباد که به مناسبت او گنبدقابوس خوانده شد به خاک سپردند. امیرمنوچهر پسرش و دیگر اطرافیان او سه روز به ماتم و عزاداری پرداختند و به رسم گیل ها سرهای خود را برهنه کردند و به سر و صورت خود می زدند اما بعد از سه روز به مناسبت بیعت با منوچهر و قبول تاج و تخت از طرف او مراسم جشن و سرور برپا شد.

لباس سفید در سوگواری
گفته شده که در قرن های چهارم و پنجم در پاره ای از مناطق ایران و از جمله خراسان به رسم سوگواری لباس سفید بر تن و سه روز عزاداری می کردند که این امر را در مرگ امیر محمود غزنوی می بینیم. پس از فوت امیرمحمود غزنوی، امیرمسعود سه روز مراسم تعزیت برپا کرد و این در حالی بود که خودش با قبا و دستار سفید و هم اعیان و اطرافیان و لشکریان او لباس سفید پوشیده بودند.
در زمانی که خبر فوت خلیفه القادر بالله را نزد مسعود غزنوی آوردند او انا لله و انا الیه راجعون خواند. فرستاده ای که از طرف خلیفه آمده بود لباس سیاه بر تن داشت اما امیر مسعود و هم محتشمان و درباریان لباس سفید بر تن کرده بودند و دستور دادند به رسم تعزیت تا سه روز همه بازارها بسته باشد. اما پس از سه روز مردم به بازارها و اصناف خود رفتند و دُهل و دبدبه زدند و این امر به خاطر جلوس خلیفه جدیدالقائم با امرلله بود. به نظر می رسد در مورد روزها عزاداری و سوگواری بیشتر مدنظر همان سه روز اول بوده است که باید بسیار مورد توجه قرار می گرفته.

طبل و نی در مراسم دفن میت
در شیراز رسم بود که در تشییع جنازه، مردان در جلو جنازه و زنان به دنبال جنازه حرکت می کردند و در مجالس سوگواری و در گورستان طبل و نی می زدند. براساس گزارشی از مِقدسی رفتن سر قبر و ختم قرآن در ایران معمول نبود بلکه سه روز برای عزاداران در مساجد می نشستند.

فرستادن کفش از طرف صاحب عزا
یکی دیگر از رسومی که در سوگواری انجام می گرفته فرستادن کفش از طرف صاحب عزا برای عزاداران بوده است. زمانی که مادر صاحب بن عباد فوت کرد تمام امرای دیلم در مقابل صاحب به خاک می افتادند و هر کس در هر مقامی که بود در راه وقتی به او می رسید از اسب پیاده می شد. تمام اعیان و بزرگان پابرهنه و سربرهنه به تسلیتش می رفتند و پس از سپری شدن سه روز از عزاداری، صاحب بن عباد برای آنان کفش فرستاد تا از عزا بیرون بیایند.

پرسه یا پاتیا
نکته ای که حائز اهمیت می نماید ورود کلمه و رسم پُرسه به دوران اسلامی ایران است. چه این که مسلمانان به مجلس ترحیم خود پُرس یا پُرسه می گفتند. در برخی نقاط، واژه پُرس برای مجلس زنانه و اصطلاح فاتحه خوانی برای مجلس مردانه به کار می رود. از جمله افرادی که این رسم را اجرا می کنند می توان امروز به بلوچ های سراوان اشاره کرد که مراسم سوگواری را پُرسان می گویند.
در واقع مراسم عزاداری به گویش بلوچی- سراوانی porsan و به گویش زاهدانی پاتیا نامیده می شود. در این مراسم نزدیک ترین فرد به متوفی سه روز در خانه می ماند زیرا هم مردم روستا و دیگران در این مدت برای تسلای خاطر او به دیدنش می روند. در این هنگام بستگان به صاحب عزا می گویند: خدا تُره دلداری دنت. روز سوم به عمل طبخ و توزیع غذا می پردازند و در روز چهارم اهالی را دعوت می کنند و پس از صرف ناهار برای آمرزش روح مرده فاتحه ی پاتیا می خوانند. به نظر می رسد این رسم از همان دوران باستان به جا مانده است و تا امروز نیز برگزار می شود.

سه روز مراسم سوگواری همانگنه که با نمونه های تاریخی آن اشاره شد در دوره ایران اسلامی نیز همچنان ادامه یافت و این سه روز مراسم سوگواری از طرف مردم و بزرگان انجام می شد که از ویژگی های بارز آن می توان به سه روز در مسجد نشستن و قرآن خواندن، سنت طعام دادن خانواده عزادار، خیرات برای درگذشتگان، پای برهنه کردن و تعطیلی مشاغل و حرف را اشاره کرد.

مراسم خاکسپاری و تدفین در اسلام
در دین اسلام، مرده ها هم احترام دارند. نگاهی اجمالی به سرنوشت میت از زمان احتضار تا به خاکسپاری و اعمال شب وحشت و... همه و همه حکایت از احترام خاص اسلام به اموات است. در بین احکام دو نقطه اوج دیده می شود. اگر یک کار در بردارنده بالاترین مصلحت باشد تعبیر به واجب می شود و اگر در نقطه مقابل باشد و متضمن مفسده، تعبیر به حرام می شود و اما حکم اسلام درباره اموات بدین صورت بیان شده است: غسل، کفن، نماز و دفن مسلمان اگر چه دوازده امامی نباشد بر هر مکفی واجب است و اگر بعضی انجام دهند، از دیگران ساقط می شود و چنانچه هیچ کس انجام ندهد، همه معصیت کرده اند.

 هنگام مراسم خاکسپاری چهار کار لازم است. اول تنظیف و غسل میت است که نشان از توجه دقیق اسلام به پاکیزگی و طهارت است. ویژگی آب مورد استفاده برای مراسم خاکسپاری هم بیان شده که باید پاک و غیر غصبی باشد سه بار شستن، نوعی احترام است به کسی که اولاً خداوند او را بالاترین مخلوق نامیده است. دوم اینکه اگر وی رکنی از خانواده بوده، بازماندگان او را با کمال محبت شستشو دهند. او گرچه از دنیا رفته ولی عُلقه خویشی و محبت همچنان باقی است.

 پس از آن حنوط است. در مراسم خاکسپاری و تدفین، حنوط یا خوشبو کردن قسمت هایی که به هنگام سجده روی زمین قرار می گرفته، نیز واجب است. که این هم حکایت از خوش سلیقگی اسلام است. یعنی مردن شخص و خاکسپاری به معنای تمام شدن پرونده و مختومه بودن آن نیست. در مراسم خاکسپاری و تدفین پس از غسل نوبت پوشاندن میت است که در سه تکه پارچه پاک و حلال واجب است وی را بپوشانند. پوشش از نیازهای فطری بشر است و این به لحاظ حفظ حرمت انسان ها است. که بدن او عریان و بی لباس نماند حتی در صورتی که جان و روح ندارد.
 
سپس بر پیکر پاک مرحوم، نماز خوانده می شود. نمازی با پنج تکبیر که نشان از پنج وعده نمازهای یومیه دارد. که تشییع کنندگان همراه با ولی میت به جای آورده و جنازه را به سوی خوابگاه ابدی مشایعت می کنند. پاره ای دیگر از مستحبات هست که روح آنها به ما می فهماند که از منویات اسلام آن است که همین جسم از زیر خاک سالم بماند و حتی روایت است که کسی چهل مرتبه غسل جمعه را در روز جمعه نزدیک به زوال انجام دهد، جسدش نمی پوسد و درباره برخی از شهدا، منقول است که جسم آنان سالم است.

 مانند حرّ بن یزید ریاحی که برخی آن را دیده اند. و درباره برخی علماء ربانی هم منقول است که جسم آنان در قبر پس از سالها سالم باقی مانده است. و این مطلب که در روز قیامت معاد جسمانی هم هست و عقیده شیعه هم بر آن است موءید این است که باقی ماندن جسم مدنظر اسلام است. در اسلام باقی ماندن جسم زیر خروارها خاک آن هم بدون تغذیه مادی،از ارزشها است و حاکی از سلامت روح مرحوم است.

اسلام برای تشییع جنازه و مراسم خاکسپاری فرهنگ و آداب خاصی دارد حتی المقدور هنگام خاکسپاری جنازه را بر روی دست حمل کنند. کیفیت دفن مردان با زنان اندکی متفاوت است. به لحاظ آثار تربیتی برای تشییع کنندگان میت را با ذکرهایی خاص تشییع می کنند. حضور در قبرستان و دفن میت در اماکن خاص نیز از دیگر برنامه های اسلام است.

 آداب خاکسپاری و تشییع جنازه

اسلام برای تشییع جنازه و مراسم خاکسپاری فرهنگ و آداب خاصی دارد

• در مراسم خاکسپاری كسى كه جنازه را حمل مى‏ كند، هنگام حمل جنازه بگويد: «بسم اللَّه و باللَّه وصلى اللَّه على محمّد و آل محمّد، اللهم اغفر للمؤمنين و المؤمنات».
• هنگام مراسم خاکسپاری جنازه را بر دوش بگذارند و ببرند و روى چهارپا و مانند آن برده نشود، تا از ثواب آن محروم نشوند، مگر آن‏كه عذرى باشد مثل دورى راه، البته حمل جنازه با چهارپا و مانند آن، معلوم نيست كه مكروه باشد.

• تشييع‏ كننده جنازه هنگام مراسم خاکسپاری در حال خشوع و تفكر باشد و چنين تصور كند كه خود او را برداشته و مى‏ برند و او بازگشت به دنيا را خواهش كرده و اجابت شده است.

• در حال تشييع پياده باشد و سوار شدن در آن حال مكروه است، مگر آن‏كه معذور باشد، البته در وقت بازگشتن مكروه نيست.

• هنگام مراسم خاکسپاری، تشييع کننده پشت سر جنازه يا در يكى از دو طرف آن راه برود و اولى (پشت سر) افضل است.

 • هنگام مراسم خاکسپاری هر تشييع‏ كننده هر چهار طرف تابوت را بردارد و بهتر است اول جلوى تابوت طرف راست ميّت را بر دوش راست بگذارد سپس طرف راست آخر تابوت را روى دوش راست بگذارد بعد از آن طرف چپ آخر تابوت را روى دوش چپ بگذارد، آنگاه به قسمت چپ جلوى تابوت رفته آن را روى دوش چپ بگذارد.

• هنگام مراسم خاکسپاری صاحب عزا پا برهنه باشد و عباى خود را از دوش بردارد يا به طورى كه مناسب شخص عزادار است وضع ظاهرى خود را تغيير دهد تا اينكه معلوم شود او صاحب عزا است.

 • خنديدن و لهو و لعب و برداشتن عبا براى غير صاحب عزا و تند راه رفتن به طورى كه منافى مداراى با ميّت باشد خصوصاً دويدن، در مراسم خاکسپاری و تشييع جنازه مكروه است، بلكه سزاوار است كه تشييع كنندگان هنگام خاکسپاری در راه رفتن ميانه‏ روى نمايند.

 • در مراسم خاکسپاری آتش بردن پشت سر جنازه در حال تشييع مكروه است، مگر در شب كه چراغ يا هر روشنايى ديگر مكروه نيست.
• در موقع عبور جنازه، برخاستن شخص نشسته مكروه است، مگر آن‏كه ميّت كافر باشد كه در اين صورت بر مى‏ خيزد.
• بهتر آن است كه زن‏ها در تشييع جنازه و خاکسپاری شركت نكنند؛ اگر چه ميّت زن باشد و بعيد نيست شركت زن‏هاى جوان، در تشييع جنازه مكروه باشد.

در پایان باید گفت، تاریخ اجتماعی بشر آکنده از آیین‌ها و مراسمی ‌است که انسان کوشیده به کمک آن‌ها زندگی خود را غنا بخشد و آیین‌های سوگواری هم از آنجا که بازتاب پنهان‌ترین خواست‌ها و باورهای بشری هستند در طول تاریخ، از روزگاران کهن تا کنون تداوم خود را حفظ کرده‌اند.

انتهای پیام/
نظرات بینندگان