دروغ هرچه بزرگ تر باورپذیرتر/ چهره خشن و ضد حقوق بشری آمریکا با اتفاقات اخیر، بیشتر نمایان می شود
دکتر مجتبی اشرافی مدیر اندیشکده مطالعات راهبردی کریمه(س) و استاد دانشگاه در گفتگو با خبرنگار شیرازه اظهار داشت: وقتی که یکی از بزرگترین برده داران ایالت مستعمره نشین ویرجینیا یعنی توماس جفرسون با تأسی از اندیشه های لاک در سال 1776م. و بر تارک اجساد میلیونها سرخپوست و نسل کشی بومیان توسط مهاجران اروپایی، اعلامیه استقلال امریکا را بدون توجه به حق و حقوق بخش سیاهپوست جامعه امریکا و با اصالت بخشیدن به بردگی و تبعیض نژادی سیاهان و با جمله متناقض «ما این حقایق را بدیهی میدانیم که همه ی انسانها برابر آفریده شدهاند و آفریدگارشان حقوق سلبناشدنی معینی به آنها اعطا کردهاست، که حق زندگی، آزادی، و جستجوی خوشبختی از جمله ی آنهاست.» نوشت، هیچکس فکرش را نمی کرد که محرومیت سیاهان از حقوق مدنی در جامعه ای که داعیه دار پرچمداری مدنیت و حقوق بشر است، تا به امروز هم ادامه داشته باشد و حتی به برده داری مدرن صنعتی و تبعیض نژادی و تضییع حقوق بشر در سراسر جهان منتهی شود.
به گفته اشرفی، دوگانگی رفتاری دولتمردان آمریکایی در مواجه با قوانین و مبانی حقوقی جامعه انسانی چه در درون و مربوط به خود مردم آمریکا، و چه در بیرون و به واسطه سلطه جویی و تمامیت خواهی متأثر از نظام کاپیتالیستی این کشور و تمایل به کدخدایی دهکده ی جهانی، امروز با گسترش رسانه و ارتقاء آگاهی های عمومی جوامع جهانی بر کسی پوشیده نیست، و این موضوع تا اندازه زیادی ابهت پوشالی و دروغ بزرگ امریکایی را با چالش های جدی روبرو کرده است.
این استاد دانشگاه افزود: تهاجم نظامی به کشورهای مختلف، حمایت و مدیریت کودتاهای سیاه و طراحی شده بر علیه دولت های مردمی در نقاط مختلف جهان ازجمله دومینیکن (آوریل ۱۹۱۶)، روسیه (1918)، یونان (۱۹۴۹)،سوریه (۱۹۴۹)، کوبا (۱۹۵۲)، ایران (۱۹۵۳)، آلبانی (1953)، گواتمالا (۱۹۵۴)، تایلند(1957)، لائوس(1958)، اندونزی (۱۹۶۸)، شیلی (۱۹۷۳)، اروگوئه(1973)، چاد (1982)، السالوادور(1990) و ...، جنگ افروزی های نیابتی از طریق فروش و اهداء اسلحه به حکومت های دیکتاتوری برای غلبه بر جنبش های مردمی و تحول خواه، با روتوش راه اندازی اندیشکده و مراکز دفاع از حقوق بشری و بیانات اعلامی مدیران ارشد این کشور در حمایتهای مقطعی از برخی نارضایتی های اجتماعی و متعاقب آن ورود به فاز نرم جنگهای نیابتی و شیوع انقلابهای مخملی در کشورهایی مانند گرجستان(2003)، اوکراین(2005)، ازبکستان(2005)، قرقیزستان(2005) و نیز هندوراس(2009) و مصر(2013) هم حتی نتوانست هژمونی امریکای قدرتمند و دروغ بزرگ هالیوودی-آمریکایی را در عرصه جهانی گسترش دهد.
به گفته وی، خروج این کشور از معاهدات بین المللی که البته این معاهدات و نهادهای جهانی را ابزار پیشبرد اهداف خود می داند و اگر هم مقاومتی باشد، رها کردن این مجامع بین المللی در اولویت سیاستهای ایالات متحده قرار دارد، بیش از پیش هژمونی دهکده جهانی و کدخدایی این کشور را تضعیف و باورپذیری آن را با مشکل روبرو کرده است.
مدیر اندیشکده مطالعات راهبردی کریمه(س) تصریح کرد: نقض تواف قنامه های بین المللی مثل تی پی تی، نفتا، پیمان مهاجرتی سازمان ملل متحد، برنامه جامع اقدام مشترک در کنار خروج امریکا از شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، و خروج از یونسکو (بخش علمی-فرهنگی و تربیتی سازمان ملل متحد) بیش از پیش آمریکا را در موضع انفعال و یارگیری جهانی قرار داده و چهره خشن و ضد حقوق بشری این کشور را آشکار نموده است.
این استاد دانشگاه، کشتار مردم بی دفاع در جنگهای مستقیم و نیابتی در کشورهایی مثل ویتنام، تیمور شرقی، کامبوج، ژاپن، عراق و افغانستان را منافی با داعیه داری ایالات متحده در حمایت از حقوق بشر دانست و ادامه داد: فجایع انسانی که توسط دیکتاتورهای وقت در کشورهای مختلف با چراغ سبز امریکا و حمایت این کشور صورت می گیرد، اشغال کشورهای مختلف به بهانه تأمین امنیت و نظم نوین جهانی و گسترش دموکراسی به سبک غربی، از ایالات متحده چهره ای جهانی اما منفور ساخته است.
اشرفی معتقد است: اینکه بزرگترین بنگاه های سخن پراکنی و رسانه های بزرگ دنیا در جهت سیاستهای ایالات متحده گام بر می دارند و افکار عمومی را از واقعیت ماجرای امریکا دور نگاه میدارند، با گسترش رسانه های مستقل و عمومیت یافتن دیپلماسی فرهنگی در سطح ملل جهان، نخ نما شده و دروغ بزرگ امریکایی را در نمای درشت خود عیان نموده است.
وی با تأکید بر اینکه ضعف رسانه های حق بین و حق طلب در نمایش چهره واقعی امریکایی و عریان نشان دادن خیانتهای ضد بشری و سیاستهای ضد حقوق شهروندی و طبقه بندی ملل جهان به درجه یک و دو و سه، جای شکوه و گلایه دارد تصریح کرد: لازم است که در این زمینه و بر مبنای این فرضیه آشکار و واقع شده، برنامه ریزی های مدون، ساختارهای تشکیلاتی منظم، طرحهای پژوهشی مبسوط، تأسیس رشته های دانشگاهی مرتبط و راه اندازی اتاقهای فکر ائم از اندیشکده، پژوهشکده و ... و حتی ورود رسانه های پرمخاطبی مانند سینما به این عرصه را در اولویت سیاستگذاریهای دیپلماسی عمومی و فرهنگی گذاشته و با ارتباط گیری مستقیم با توده های مردمی در سراسر جهان، افکار عمومی جهانی را بیش از پیش نسبت به این مسأله روشن نمود.
انتهای پیام/