کد خبر: ۱۴۰۱۳۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۴ - ۱۲ تير ۱۳۹۹

نقدی بر حقوق بشر آمریکایی/ داغِ بر دل نشسته ی ملت های جهان

دولت آمریکا در عین ادعای حمایت از حقوق ‏بشر با اتخاذ رویکردی ابزاری، بزرگترین پارادوکس رفتاری ‏را به نمایش گذاشته و به نقض مکرر آن در ‏سطح داخلی و بین المللی می‌پردازد.
 اختصاصی پایگاه خبری تحلیلی شیرازه؛ ششم تا دوازدهم تیرماه، هفته حقوق بشر آمریکایی نام گذاری شده است.
اشاره: ششم تا دوازدهم تیرماه به توصیه مقام معظم رهبری به نام هفته  حقوق بشر آمریکایی نامگذاری شده ‏است‎.‎‏ از ۲۶ ژوئن تا ۲ ژوئیه مردم ایران نقض حقوق بشر از سوی دولت آمریکا را برای مردم جهان، ‏دولتمردان آمریکا و سایر دولت های متحد با آمریکا یادآوری می‌کنند. خداوند در قرآن مجید سوره مائده، آيه ‏‏32 پیرامون حقوق انسانها می فرماید: " هر کس انسانى را بدون ارتکاب قتل، یا فساد در روى زمین بکشد، ‏چنان است که گویى همه انسانها را کشته و هر کس انسانى را رهایى بخشد چنان است که گویى همه مردم را ‏زنده کرده است ". ‏
پر واضح است که همه افراد به جهت انسان بودن دارای حقوقی هستند که هیچ جامعه یا دولتی نمی تواند آنها ‏را انکار کند. حقوق انسانها ابتدایی‌ترین حقوقی است که هر فرد بطور ذاتی، فطری، به صِرف انسان بودن از ‏آن باید بهره‌مند ‌شود. حقوق بشر در دنیای امروزی بازتاب اجتماعی و سیاسی مهمی را برای مردم ، حاکمان ‏، پادشاهان و دولت های دموکراتیک به دنبال دارد. متاسفانه امروز در جهان و خاصه دولت ایالات متحده ‏آمریکا ازعنوان حقوق بشر به عنوان ابزاری برای تحت فشار قرار دادن کشورهای دیگر استفاده می شود تا ‏به اهداف سلطه گرانه خود برسد و با عملکردشان داغی را بر دل انسان های مظلوم می گذارند. خاصه با ‏روی کار آمدن نظام تک قطبی پس از فرو پاشی شوروی، آمریکا حقوق بشر را دستمایه ای برای سلطه ‏جویی برسرنوشت ملت های جهان قرار داده و با این ترفند غیر اخلاقی و انسانی از نام و عنوان حقوق بشر ‏در جهت تامین آرزوهای غیر دموکراتیک، غیر قانونی ، فریبکارانه، سیاسی، نظامی و اقتصادی سوء استفاده ‏می کند.‏
نقدی بر حقوق بشر آمریکایی/ داغِ بر دل نشسته ی ملت های جهان
حقوق بشر آمریکایی و عدم توجه به  خاستگاه ادیان الهی   ‏
برای درک بیشتر از عنوانِ " حقوق بشر " که  تحت لوای حمایت ازانسانها توسط حکام سلطه جو و دیکتاتور ‏سواستفاده می شود، بهتر است که آشنایی هرچند اندک با سابقه، واژه حقوق و حقوق بشر داشته باشیم. در ‏جهان غرب حقوق بشر پس از جنگ جهانی دوم و تاسیس سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۵ وارد محاورات ‏روزمره شد و این عبارت جایگزین اصطلاح حقوق طبیعی و حقوق انسان گردیده است. مشکلی که در تعریف ‏حقوق بشر وجود دارد ناشی از مفهوم و ماهیت حقوق است که مناقشات فراوانی در میان حقوقدانان دارد و از ‏طرفی دیگر نیز پیش نویس اعلامیه حقوق بشر توسط دو فرد انگلیسی و آمریکایی که شاید هر دو نفر پیرو ‏دین مسیح (ع) و یا اینکه لائیک باشند تهیه  و سپس به تصویب میرسد، هر چند که موادی از آن اعلامیه ‏بامنویات اسلامی مغایرت ندارد لکن توجهی به خاستگاه ادیان الهی من جمله اسلام، یهود، مسیح و ..... که ‏اکثر انسانها به نوعی پیرو یکی از ادیان الهی میباشند نشده است.‏
حقوق بشر به عنوان حقوقی بنیادی و غیرقابل سلب شناخته می‌شود که هر کس به صرف انسان بودن از آن ‏بهره‌مند می‌شود و آن دسته ازحقوقی است که انسان بدلیل انسان بودن و فارغ ازاوضاع و احوال متغیر ‏اجتماعی یا میزان قابلیت و صلاحیت فردی او از آن برخورداراست. ‏
در بحث حقوق بشر نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که افراد در جوامع مختلفی زندگی می کنند و ‏تابع قواعد و مقررات متفاوتی هستند که بر روابط اجتماعی آنان حکومت کرده و حقوق و تکالیف آنان را معین ‏می کند و به عبارت دیگر افراد از حقوق متنوعی در زمینه های گوناگون برخور هستند، از حقوق شخصی ‏گرفته تا حقوق خانوادگی، حقوق مدنی و ......، حال باید گفت کدام دسته از این حقوق به مرتبه و منزلت حقوق ‏بشر ارتقاء می یابد؟ آیا همه این حقوق جزء حقوق بشر قلمداد می شود؟ قطعا چنین نیست، زیرا بطور مثال حق ‏ازدواج  و یا طلاق و یا بیع  که به عللی به طرف های عقد داده شده، جزء حقوق بشر محسوب نمی شود. ‏بنابراین ملاک و معیار این که یک حق در زمره حقوق بشر جای بگیرد، کدام است؟ ‏
در برداشتی که ازاعلامیه حقوق بشر آمریکایی، انگلیسی استباط میگردد، نظریه ای مبتنی بر اراده یا انتخاب، ‏مورد نظر قرار گرفته است و فرد را مورد توجه قرار داده است. برابر این نظریه " حق " عبارت است از ‏قدرتی که قانون به افراد داده است تا کاری را انجام داده یا آن را ترک کنند، بنابراین فرد می تواند حق مورد ‏نظر را اسقاط کند یا آن را اجرا کند. به لحاظ حقوقی براین اندیشه انتقاد وارد است از جمله این که بعضی از ‏حقوق فردی مثل حیات قابل اسقاط یا واگذاری نیست ؟ سئوال اینجاست که آیا فرد می تواند حق زندگی کردن ‏را از خود سلب و یا اختیار زندگی خود را به دست دیگران بسپارد؟ آیا تکلیف به رعایت حق حیات دیگران با ‏رضایت دارنده حق، ساقط می شود؟ کسی نمی تواند دیگری را با رضایت او به قتل برساند یا مورد شکنجه ‏قرار دهد و در این اندیشه میان حق تمتع و حق استیفاء تفکیکی دیده نمی شود زیرا برخی از حقوق چنان است ‏که دارنده آن قدرت استیفاء ندارد مثل کودکان، که مطالبه حقوق آنان، تکلیفی است و به عهده ولی یا سرپرست ‏آنان میباشد و کودکان فاقد اهلیت استیفاء هستند.‏
ادیان الهی بزرگترین خاستگاه دینی در خصوص حقوق انسانها که آفریده خداوند است میباشد. در توضیح مبنا ‏بودن دین برای نظریه حقوق بشر در همه ادیان، انسان موجودی ارزشمند، باکرامت و مقدس میباشد. انسانها ‏در صورت الهی آفریده شده و این یعنی هر انسانی مُهری الهی بر پیشانی دارد که ارزش والائی از سوی ‏خداوند به آن بخشیده شده است. در اصل، اندیشه حقوق بشر در اسلام بر مبنای تفکر توحیدی است و در غرب ‏بر مبنای تفکر اومانییسمی است . ‏
از دیدگاه ادیان الهی همه انسانها در این که آفریده خداوند هستند شریکند و به عبارتی خلقت الهی به وجود ‏بشریتی مشترک می انجامد. اشتراک در خلقت و آفرینش، به جهانی بودن برخی حقوق که از منبعی ملکوتی ‏سرچشمه می گیرد منتهی می شود. این حقوق نمی تواند با قدرتی زوال پذیر و اقتداری دنیوی، از انسان سلب ‏شود. این مفهوم در سنت یهودی، مسیحی و اسلام و سایر ادیانی که مبنای الهی دارند یافت می شود. در دین ‏مبین  اسلام و در کتاب آسمانی آن نیز گفته شده " به راستی که ما به فرزندان آدم، کرامت بخشیدیم". اما ‏بفرموده مقام معظم رهبری ، قدرتهای سلطه جو وقتی که پای مسلمانها در میان است، چشم بر روی هر ‏جنایتی که علیه مسلمانها انجام شود، می‌بندند‎.‎
الهیات مبنایی برای نظریه حقوق بشر ارائه می دهد که از قانونی برتر از قانون دولت ها نشات می گیرد و ‏سرچشمه آن خداوند متعال است. هر چند که در مورد مبنای دینی نظریه حقوق بشر با واقعیتهای انکار ‏ناپذیری رو برو هستیم و مردم جهان از لحاظ عقاید دینی یکپارچه نیستند و دین واحدی بر آنان حکومت نمی ‏کند و شاید اندکی از انسانها به دلیل جهل در زمره معتقدان ادیان نیستند ، پر واضح است هر دینی مشتمل بر ‏متونی مقدس که تفسیر و توضیح آنها موجب بروز اختلاف نظرهایی میان پیروان آنها می شود. لذا اعلامیه ‏حقوق بشرباید با کوشش معتقدان به ادیان زنده امروز، اصول و حقوقی مشترک، به عنوان مبانی دینیِ حقوق ‏بشرعرضه دارند، آنوقت است که حقوق بشر از جاذبه فراوانی برخوردار و صبغه دینی و الهی خواهد یافت و ‏انسانهای معتقد به ادیان، با تکلیفی درونی و دینی که ضمانت اجرائی بسیار مهمی است در رعایت و توسعه ‏آن خواهند کوشید.‏
نقدی بر حقوق بشر آمریکایی/ داغِ بر دل نشسته ی ملت های جهان
حقوق بشر آمریکایی و عدم توجه به خاستگاه انسان معاصر
حقوق بشر اگر قرار است جهانی باشد لازم است جهان شمول و بر اساس خاستگاه جهان معاصر باشد. امروز ‏جامعه‌ی بشری از شعار به شعوری رسیده که معنای سلطه و استبداد را بخوبی درک کرده است و می فهمد که ‏جنایت ها و خیانت های عوامل سلطه چگونه بر دوش آنان سنگینی میکند. در جهان امروز سخن از حقوق ‏انسان معاصر یا نسل چهارم و حقوق حیوانات، درختان و غیره مطرح میباشد که در مسائل مربوط به جهان ‏مجازی و حیات وحش، اکولژی و محیط زیست رواج یافته است، حال سئوال این است که حیوانات، دریاها، ‏کوهها و جنگلها چه قدرت و اراده ای میتوانند داشته باشند؟ امروزه در زمینه حقوق بشر از حقوق موسوم به ‏انسان معاصر(نسل چهارم) و حقوق نسل های آینده بحث میشود، که با نظریه حاکم بر اعلامیه حقوق بشر ‏آمریکایی، اراده و یا انتخاب قابل توجیه نیست. انسان معاصر در وسط جهانی قرار دارد که رو به بی معنایی ‏پیش می رود، جهانی که دیگر معنا سازی در آن به بن بست رسیده است. جهانی که در هم تنیده گی شدن ‏ساحت واقعیت و ساحت تخیل،انسان را به شیوه حاضر درآورده است که در تداخل و یکی شدن ساحت واقعیت ‏و ساحت تخیل با شکستن مرزها در پی ساختن معناست، جهان معاصر که از طریق ابزاری با منطق دیجیتال ‏به وجود امده با استفاده از تکنیک واسطه بی معنا در تلاش معنا سازی در جهانی میباشد که به سوی بی ‏معنایی پیش می رود. به معنای دیگر انسان معاصر در عصر تکنولوژی تعریف می شود.امروزه جهان ‏مجازی ، جهان حقیقی را در برگرفته که مهمترین بحران بشر بی ارزش شدن ارزش های حاکم بر زندگی ‏انسان ها را پی داشته است. با پیشرفت تکنولوژی، انسان معاصر در پی تکامل ، جستجوی نیازها و خواهان ‏برطرف کردن دغدغه های خویش است. زندگی انسان معاصر با دغدغه های موجود پیوند خورده است و از ‏طرف دیگر در جامعه ی امروزی، انسان ها در پی دغدغه های ذهن خود، مرزها و محدودیت ها را شکسته و ‏می خواهند به مدرن ترین شیوه زندگی برسند، لذا اعلامیه حقوق بشر اگر قرار است جهانی باشد لازم است بر ‏اساس خواست جهان معاصر به رشته تحریر در آید. جهان معاصر با پرداختن به دغدغه های انسان معاصر ‏شکل می گیرید. ‏

حقوق بشر آمریکایی و جنایت های آمریکا علیه بشریت ‏
دخالت دولت های آمریکا در مسایل امنیتی جهان باعث ایجاد ناامنی، جنایت ها و کشتار مردم بی گناه شده ‏است. حاکمان استعمارگر من جمله دولت های گذشته و حال ایالات متحده آمریکا که خود دارای سوابق متعدد ‏ضد بشری هستند چگونه میخواهد طلایه دار دفاع از حقوق بشرباشند. ساده لوحی و بی خاصیت بودن دولت ‏هاست که تن به ضوابط و مقررات استعماری چنین جنایتکارانی می دهند.‏
دولت آمریکا در عین ادعای حمایت از حقوق ‏بشر با اتخاذ رویکردی ابزاری، بزرگترین پارادوکس رفتاری ‏را به نمایش گذاشته و به نقض مکرر آن در ‏سطح داخلی و بین المللی می‌پردازد. ‏مبرهن است که آمریکا ‏حقوق بشر را به عنوان دستاویز و ابزاری برای نیل به اهداف استکباری خود به کار ‏گرفته تا از این طریق ‏بر سرنوشت ملت‌ها سلطه یافته و انواع فشارها را بر مخالفین و یا رقبای خود تحمیل ‏کند.‏
وقتی که  " ماده 1 " اعلامیه حقوق بشری آمریکا اشعار میدارد " تمام ابنای بشر آزاد زاده شده و در حرمت و ‏حقوق با هم برابرند، عقلانیت و وجدان به آن‌ها ارزانی شده و لازم است تا با یکدیگر عادلانه و برادرانه ‏رفتار کنند" و سپس همان دولت مبادرت به جنایت هایی من جمله چند از موارد زیر مینماید!، بشری که آنان ‏از آن در اعلامیه نام برده اند کدام بشر است؟؟!! آیا بجز منافغ شخصی آمریکا و چند عضو همسو، موضوع ‏دیگری در خصوص حقوق بشر آمریکایی به ذهن متبادر می گردد؟!‏
نقدی بر حقوق بشر آمریکایی/ داغِ بر دل نشسته ی ملت های جهان
فهرست جنایت هایی که در قالب حقوق  بشر توسط دولت آمریکا در جهان علیه بشریت رخ داده است؛
‏1.‏ کشتن مردم کشور خود توسط پلیس و نیروهای امنیتی آن کشوردر داخل آمریکا خاصه مرگ " فلوید " ‏سیاهپوست آمریکایی در زیر زانوهای پلیس امریکا. پلیس آمریکا برخلاف عرف متعارف که باید رکن اساسی ‏حقوق شهروندی را تأمین کند، حقوق مردم آمریکا به ویژه سیاه پوستان را مورد تعرض قرار می‌دهد.‏
‏2.‏ ترور سردار سلیمانی ژنرال ایرانی و همراهان وی در کشوری ثالث.‏
‏3.‏ آموزش ، پرورش و پشتیبانی از گروه تروریستی داعش و کشتار وحشیانه زنان ، مردان و کودکان بی ‏دفاع در عراق و سوریه.‏
‏4.‏ تشکیل و حمایت از گروهک های تروریستی، من جمله القائده ، داعش ؛ سارکات و جماعت اسلامی.‏
‏5.‏ پشتیبانی از بردگی انسانها توسط داعش و نقض قوانین برده داری در همان اعلامیه ضد انسانی حقوق ‏بشر. ‏
‏6.‏ حمایت رسمی از گروههای مسلح تروریستی در سوریه با هدف براندازی نظام منتخب ملت سوریه.‏
‏7.‏ حمایت از منافقین و ترورهای آنها.‏
‏8.‏ ترور دانشمندان هسته ای ایران
‏9.‏ دفاع و پشتیبانی از حمله نظامی عربستان سعودی به یمن و کشنار مردم بی دفاع.‏
‏10.‏ حمله به کشورعراق و کشتن  بیش از یک میلیون نفر از مردم بی دفاع.‏
‏11.‏ اشغال افغانستان و کشتن مردم بی دفاع آن کشور.‏
‏12.‏ حمله به هواپیمای مسافربری ایران.‏
‏13.‏ حمله به سکوهای نفتی ایران، بزرگترین عملیات دریایی امریکا پس از جنگ جهانی دوم .‏
‏14.‏ حمله به لیبی پس از پیروزی انقلاب این کشور و سرنگونی قذافی.‏
‏15.‏ حمله به پاناما
‏16.‏ حمله و اشغال کوبا
‏17.‏ حمله به نیکاراگوئه
‏18.‏ حمله به یونان
‏19.‏ حمله به کره
‏20.‏ عملیات نظامی علیه ایران درصحرای طبس.‏
‏21.‏ استفاده از تسلیحات کشتار جمعی  و میکروبی در برخی کشورها که اکثرا به منظور تخریب استفاده ‏میشدند اما قربانیان آنها افراد غیر نطامی بوده اند از جمله  چین – کره- گواتمالا – اندونزی – کنگو- گرادانا- ‏لبنان-ایران-پاناما- عراق – کویت- یوگسلاوی و...‏
‏22.‏ استفاده از بمب اتم و فاجعه هیروشیما و ناکازاکی که حدود ۲۲۰٬۰۰۰ نفر در اثر این دو بمباران جان ‏باختند که بیش از ۱۰۰٬۰۰۰ نفر نیز بلافاصله هنگام بمباران کشته شدند.‏
‏23.‏ استفاده از سلاح شیمیای و کشتن قریب به 2.5 میلیون نفر ویتنامی که عمدتا غیرنظامیان و زن و ‏کودک بوده است. ‏
‏24.‏ حمایت از استفاده از سلاح های شیمیایی از سوی صدام که منجر به شهادت هزاران نفر نظامی و غیر ‏نظامی ایرانی و حتی عراقی گردید.‏
‏25.‏ قتل عام سرخپوستان و کاهش جمعیت 60 میلیونی سرخپوستان  به 800 هزار نفر.‏
‏26.‏ ترویج برده داری و برده کشی بومیان منطقه.‏
‏27.‏ تبعیض نژادی پس از استقلال از بریتانیا
‏28.‏ سرکوب اعتصاب کارگران راه آهن در شیکاگو
‏29.‏ سرکوب شورش سرخپوستان کریک در اوکلاهاما
‏30.‏ حمله به معدنچیان در ویرجینیای غربی ‏
‏31.‏ تیرباران تمام آلمانی های به اسارت گرفته شده در داخائو.‏
‏32.‏ شکنجه و آزار زندانیان ابوغریب.‏
‏33.‏ جنگ داخلی سوریه که به یک موضوع منطقه ای و جهانی تبدیل شده است. ‏
‏34.‏ حمایت از جنایت های اسرائیل علیه کودکان و زنان  و مردم بی دفاع.‏
‏35.‏ ایجاد قوانین سلطه جویانه با ابزار تحریم علیه کشورهای غیر همسو در امورات سیاسی.‏
‏36.‏ تخریب محیط زیست جهانی، اقداماتی مانند رها سازی اورانیوم–مواد نفتی عوامل شیمیایی سمی و ‏روغن ها و پرتوهایی که از آزمایشات تسلیحات نظامی مانند بمب ها و…به وجود می آیند‎ .‎
‏37.‏ کودک آزاری و خشونت علیه  کودکان ‏
‏38.‏ نابرابری اقتصادی و فشار بر قشر مستضعف در آمریکا بطوری که 83  درصد از تمامی سهام در ‏آمریکا در اختیار ۱ درصد از مردم قرار دارد و تقریبا ۲۵درصد سیاه پوستان زیر خط فقر هستند و این در ‏حالی است که 6/8 درصد سفید پوستان زیر خط فقر زندگی میکنند.‏
‏39.‏ کودتای۲۸مرداد۱۳۳۲و سقوط دولت دکتر محمد مصدق.‏
‏40.‏ حمایت از کشتار مردم توسط عوامل رژیم پهلوی در سال 1357‏
‏41.‏ حمایت از فتنه گران و اغتشاش گران سالهای  ۱۳۷۸ و 1388 در ایران.‏
‏42.‏ نقض حقوق پناهجویان
‏نتیجه اینکه؛ با اقدامات ضد بشریِ آمریکا در خصوص حق ملت ها ، آمریکا از صلاحیت و صداقت لازم ‏برای سخن گفتن در خصوص حقوق بشر ‏برخوردار نیست و‏اساساً این کشور به دنبال دستیابی، حفظ و تداوم ‏سلطه خود بر جهان بوده و به منظور نیل به این هدف از ‏ابزارهای مختلفی چون ادعای حمایت از اصول و ‏مبانی حقوق بشر و رشد و گسترش دموکراسی ‏سو استفاده می‌کند. هوشیار باشیم وفریب حیله گران را ‏نخوریم.‏
حقوقِ بشر آمریکایی، داغِ بر دل نشسته ی ملت های جهان است.

سردار سیروس سجادیان؛ جانشین سابق مرکز مطالعات راهبردی ناجا و فرمانده اسبق انتظامی استان فارس

نظرات بینندگان