با توجه به اهمیت تربیت کودک و نقش پذیری وی در این سنین، رفتارها، نوع پوشش و حتی نوع کلام در تربیت کودک نقش اساسی دارد و با توجه به حافظه قوی کودکان، کوچکترین عمل اشتباهی تاثیر خود را در آینده نشان خواد داد، حتی اگر بعد ها به دست فراموشی سپرده شده باشد.

در این میان اما برخی مجلات پر زرق و برق رنگی وگلاسه، اخیرا با برگذاری مسابقه زیبایی بین کودکان سعی در بالا بردن آمار فروش خود دارند. مجلاتی چون «سیب سبز» با برگزاری جشنواره برترین پسران و برترین دختران، سعی دارند از کودکان زیبا و خوش چهره عروسک هایی بسازند، برای بالا بردن تیراژشان، فارغ از این که این نوع نگاه به کودکان می تواند چه تاثیرات سویی بر آینده آنها بگذارد و از آنها مانکن هایی بسازد که تنها کار مفیدشان راه انداختن نمایشگاه مد در خیابانها باشد! ماجرا از این قرار است که این دست مجلات کم خواننده به جای تلاش برای ارائه مطالب مفید که بر تعداد خواننده ها بیافزاید، اقدام به راه انداختن مسابقه پیامکی برای انتخاب زیباترین کودک با تعیین جایزه از خوانندگان خود می خواهند تا عکس کودکان خود را برای شرکت در این مسابقه ارسال کنند تا راجع به زیبایی کودکشان اظهار نظر شود!

جالب اینجاست که چند کودک برتر انتخاب شده برای شرکت در مسابقه پیامکی، اکثرا داری چشمان آبی و موهای روشن هستند! و چهره های شرقی کمتر دربین این کودکان دیده می شود، گویی این نوع مجلات قصد دارند، زیبایی اروپایی را ترویج و به عنوان ارزش تثبیت کنند! نوع پوشش و آرایش صورت این کودکان نیز در نوع خود جالب توجه است.در جامعه ای که سعی دارد فرهنگ حجاب و عفاف را گسترش دهد، آراستن کودکان و آرایش صورت آنها در این سنین چه تاثیری می تواند بر سلامت روح و جسم آنها داشته باشد؟ آیا جز این است که وقتی دختری ۵ ساله، با لوازم آرایش و لباس خاص خود را زیباتر می بیند و زیباییش هم در رقابتی تایید می شود و مورد تشویق قرار می گیرد، این امر در ذهنش نهادینه شده و در آینده هم بخواهد همین روند را ادامه دهد؟ پاسخ جامعه برای این کودک بعد ها به سنین نوجوانی می رسد و می خواهد همواره زیبایشش تحسین شود چه خواهد بود؟



روانشناسان معتقدند، اگر موضوعي به كودكي گفته شد و به صورت قانون در‌آمد، آن قانون نبايد شكسته شود، البته چنين قانوني بايد با دليل و برهان براي كودك توضيح داده شود. اگر به كودكي اجازه داديم كاري بكند و دفعة ديگر به او گفتيم همان‌ كار را نكند، يا اگر براي انجام كاري كودك تنبيه شد، و بار دیگر به او اجازه داده شد همان كار را انجام دهد، يا اگر مادر اجازه دهد، اما پدر موافق نباشد و يا پدر و مادر اجازه ندهد، اما پدر بزرگ يا مادر بزرگ اجازه دهند، تمام اين موارد موجب سردرگمي و اشتباه كودك مي‌شود و این سردرگمی در آینده باعث ضعف شخصیتی کودک خواهد شد. بی تردید این گونه رفتارهای متعارض با فرهنگ جامعه تنها می تواند باعث بی هویتی نسل جوان آینده و ایجاد تقابل فرهنگی نسل ها شود.

هرچند این دست نشریات، به عنوان مروج این فرهنگ که هنوز در بخشی از طبقه مرفه منحصر مانده است، گناهی نابخشودنی دارد؛ اما فرهنگ پایین و پیرو بخشی از طبقه مرفه قابل بحث است. فرهنگی که از سویی با مد و برندگرایی افراطی بروز می کند، و امروز به دنبال تفریح جدیدی است، و تولید مثل برای ایشان تبدیل تفریحی به منظور تولید اسباب بازی هایی گوشتی تبدیل شده است. رواج این رفتارهای بیمارگونه که با کمک موج جدید نشریات زرد اما پرزرق و برق در حال گسترش است، می تواند در آینده ضربه مهلکی به ثبات اجتماعی و همچنین اقتصاد میهنمان باشد.

آنچه مسلم است، وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد نظارت بر مطالبی است که در این دست از مجلات منتشر می شود و در جایی که منظومه خسرو و شیرین بعد از سالها مشمول قوانین سانسور می شود و باید قسمتهایی از آن که به زعم ارشاد مطابق با ارزشهای جامعه نیست، حذف شود، برگزاری چنین مسابقاتی که به طور مستقیم فرهنگ حجاب و عفاف را بازیچه قرار می دهد، به چه معناست؟ آیا این گونه مجلات که برای بالا بردن تیراژ خود دست به هر کاری می زنند نباید کنترل شوند؟