روایتی از بسیجی که فرمانده ارشد ارتش شد / امام خمینی(ره) چگونه گره جنگ را باز کرد؟
فرمانده ارشد آجا در استان‌های فارس و کهگیلویه و بویراحمد از خاطرات دوران دفاع مقدس و حضورش در جبهه‌ها به عنوان یک بسیجی سخن گفت.
به گزارش شیرازه به نقل از تسنیم، هر چند در پیروزی انقلاب اسلامی و به ثمر رسیدن آن، اقشار مختلف مردم، عوامل و عناصر فراوانی نقش داشتند اما در این میان برخی نقشی کلیدی و سرنوشت‌سازی داشتند که از آن جمله می‌توان به نقش کلیدی و راهبردی ارتش جمهوری اسلامی و خلق حماسه‌های عظیم و به یادماندنی آن اشاره کرد.
31 شهریور سال 1359 سالروز آغاز جنگ تحمیلی با تهاجم نظامی رژیم بعثی عراق به جمهوری اسلامی و آغاز هفته دفاع مقدس است. دفاع مقدس یکى از درخشان‌ترین صحنه‌هاى نقش‌آفرینى ملت مسلمان ایران است که ناگفته‌هاى بسیارى دارد که لازم است بیان شود تا نسل‌هاى آینده با ایثار و فداکارى ملت ایران و رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس بیشتر آشنا شوند.
به مناسبت هفته دفاع مقدس گفت‌وگویی با فرمانده ارشد نظامی ارتش در استان فارس و کهگیلویه و بویراحمد کردیم. در اینجا از امیر سرتیپ دوم ستاد ابوالقاسم رضایی قدردانی می‌کنیم که در این مصاحبه شرکت کردند.
در ادامه می‌توانید مشروح این گفت‌وگوی جذاب خبرگزاری تسنیم را بخوانید و مشاهده کنید. امیر ابوالقاسم رضایی در معرفی خودش و پیوستنش به ارتش جمهوری اسلامی ایران اظهار داشت: در سال 1367 به استخدام ارتش جمهوری اسلامی درآمدم و قبل از استخدام این افتخار را داشتم در لباس بسیجی در زمان کوتاهی به نظام مقدس جمهوری اسلامی خدمت کنم.
وی افزود: بعد از دانشگاه افسری مراحل آموزشی و تکاور را در مرکز آموزش لشکر تهران دوره تکاور و رزم در کوهستان، مرکز آموزشی پیاده شیراز، دوره‌های مقدماتی و عالی دافوس، دوره عالی تکاور در خارج از کشور به مدت 8 ماه طی کردم و در این سال‌ها در 5 استان نیز خدمت کردم.
امیر رضایی در پاسخ به این سئوال که چه عاملی سبب پیوستنش به ارتش شده است، بیان کرد: خانوادگی به سیستم ارتش علاقه‌مند بودیم اما مهمترین دلیل این بود که معلم پرورشی به نام محمد حسین حسینیان در یزد داشتم که در سال 64 در عملیات والفجر 8 شهید شد و او تاثیر گذارترین شخصی بود که باعث شد من وارد حوزه بسیج و جبهه شوم، بعد شهادت این معلم به عملیات کربلای 5 و 8 به صورت بسیجی اعزام شدم و راه وی را ادامه دادم. به واسطه همین جبهه و جنگ وارد دانشگاه افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران شدم. البته به محض ورودم به جبهه، جنگ تمام شد.
فرمانده ارشد آجا در استان فارس و کهگیلویه و بویراحمد درباره حضور خود در جبهه تصریح کرد: جبهه و جنگ خاطره است، هیچ جامعه‌ای علاقه به جنگ ندارد اما گاهی آدمی دوست دارد آن زمان به خاطر معنویتش تکرار شود.
امیر رضایی از خاطره‌ای که در عملیات کربلای 5 با تیپ الغدیر یزد داشت برایمان گفت که در یک گروه 24 نفره حضور داشت که از این تعداد 16 تن از آنها به فیض شهادت نائل شدند و یادی از شخصی به نام خالقیان کرد که بسیار انسان وارسته‌ای بود که در این عملیات مفقود شد.
وی از ماندگاریش در عملیات کربلای 5 سخن گفت و افزود: در عملیات کربلای 8 در تاریخ 17 فررودین سال 66 در آن شب مهتابی و دوشب بعد شب میلاد امام زمان (عج) بود و آن شب بسیار به یاد ماندنی بود، قبل رسیدن به خط تقریبا کیلومتری به ماشین‌های بنز باری و ماشین 911 سوار شده بودیم. چراغ خاموش در یک سکوت متلعق! به خاطر دارم آن 10 کیلومتر را کسی با دیگری صحبت نمی کرد و زندگی در طول مسیر یکبار مرور شد.
فرمانده ارشد آجا ادامه داد: از 17سالگی در جبهه حضور داشتم، برای یک جوان 17 ساله جنگ چطور دیده می‌شد؟ هر چند آن زمان درک درستی از جنگ نبود اما برای بنده یک تجربه بسیار خوب با معنویت زیاد همراه بود که باز هم انسان علاقه دارد آن معنویت تکرار شود. بیاد دارم افرادی که تا ساعت 3 تا 4 بامداد هیچ کسی در چادر خواب نبود و همه در گوشه‌ای، سنگر و یا در قبر بدون هیاهو مشغول خواندن نماز می‌شدند.
امیر رضایی با گرامیداشت یاد و خاطره امام راحل، عنوان کرد: درس های بسیار و تاثیرگذاری در جبهه آموختم، همانطور در کلام بزرگانی همچون امام خمینی (ره)، که جنگ را به عنوان یک «نعمت» برای مردم، تلقی کردند و تشبیهی که آیت الله حائری از جنگ به‌عنوان تزریق واکسن برای یک میکروب داشتند.
این فرمانده ارشد نظامی در ادامه سخنان خود، گفت: هشت سال جنگ تحمیلی تبدیل به دفاع مقدس شد در حقیقت واکسنی برای ما بود، در واقع دشمن "میکروب ضعیف شده‌ای مثل صدام" قصد گرفتاری ما را داشت و نتوانست در قبال عظمت ایران کاری کند و آن میکروب ضعیف شده ما را قوی کرد. شاید اگر آن زمان استکبار جهانی با قدرت وارد می‌شد شاید تکلیف ما به این صورت نبود. خودباوری از دیگر نعمت‌های جنگ بود و به این باور رسیدیم که ما می‌توانیم.
امیر رضایی با اشاره به نگاه ژرف حضرت امام (ره) که جنگ یک نعمت است، معتقد بود که امروز از این جنگ در راستای "اقتصادی مقاومتی و جهش تولید" می‌توانیم مقاوم شویم و آینده‌مان خودمان بسازیم.
وی از خاطره آموزش 2 دوره عالی تکاور که در خارج از کشور داشت برایمان گفت: روز آخر یکی از فرماندهان دوره سرگردی به بنده گفت؛ اگر ما یک رهبری مثل امام خمینی (ره) داشتیم کشورمان گلستان می کرد، بعضی اوقات ممکن است قدردان نعمت هایمان نباشیم اما هرچند دور تر می‌شویم متوجه آن خواهیم شد؛ هرچند برای مردم خارج از ایران و سایر کشورها امام بزرگتر بود و قدر می‌دانستند.
این فرمانده ارشد نظامی، خود را خادم جوانان می‌داند و می‌گوید: جوانان آینده کشور را می‌سازند و کشور در حال حاضر به جوانان احتیاج دارد. وی از ارتباط صمیمی خود با جوانان و سربازان به واسطه ورزش اشاره کرد و گفت: زمانی که جوانان ببینند خود فرمانده با آنها ورزش می‌کند روحیه و انگیزه خدمت می‌گیرند؛ مخصوصا در ورزش صبحگاهی که من از این فرصت حسن استفاده را با جوانان داشته‌ام.
امیر رضایی درباره نقش فرماندهان ارتش در زمان دفاع مقدس و اکنون تصریح کرد: نقش فرمانده نقش محوری است همانطور که مقام معظم رهبری "فرمانده" را به زیبا ترسیم کردند؛ فرمانده همانند نخ تسبیح می‌ماند. این نخ اگر پاره شود مهره‌ها از هم پاشیده می‌شوند و مهره‌های نقش نفراتی هستند.
وی گفت: نقش فرمانده و رهبر نقش بسیار گرانقدر است که می‌تواند مهره‌ها را دور هم جمع کند و چیدمان کند و به نحو مطلوب استفاده کند همانطور که در دفاع مقدس نقش امام نقشی محوری بود قطعا جنگ اینگونه پیش برد فرماندهان می‌توانند با حضور خودشان با کلام و رفتارشان فوق العاده تاثیر گذار باشند.
انتهای پیام/نظرات بینندگان
