کد خبر: ۱۴۶۲۲۰
تاریخ انتشار: ۱۷:۱۶ - ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۰
آوای آرامش ۱۶-

دانشجو نخبه‌ای که شیشه‌ای شد

ضرب المثل معروفی است که می گوید: «بار کج هرگز به منزل نمی رسد!» شاید بارها و بارها این ضرب المثل را شما هم تجربه کرده اید،اما برایتان عجیب خواهد بود وقتی بدانید دانشجوی فوق لیسانس باهوش و نخبه ای که چیزی به پایان فارغ التحصیلی اش نمانده، برای تحقیق پایان نامه اش از راه کج می رود.
به گزارش سرویس اجتماعی شیرازه، بهرام جوان 23 ساله ای است که به دلیل مصرف ماده مخدر از نوع  شیشه در اتومبیل شخصی اش توسط ماموران پلیس شیراز دستگیر و به مرکز مشاوره منتقل شده بود. 

در مرکز مشاوره نحوه اعتیادش به ماده مخدر شیشه را چنین بیان کرد: من دریک خانواده متوسط و معمولی بزرگ شدم وپدرم هم یک بازنشسته زحمت کش است، من از همان ابتدای کودکی از هوش بالایی برخوردار بودم وهمه درسهایم را با نمرات عالی طی کردم و با موفقیت تمام، در یکی از دانشگاه های اصفهان با بهترین رتبه کشوری در رشته جامعه شناسی قبول شدم. پس از پایان دوره کارشناسی به دلیل علاقه ام به این رشته در مقطع فوق لیسانس هم شرکت کردم واین بار دردانشگاه تهران بارتبه بالاقبول شدم ومشغول به تحصیل شدم. 


به قدری هوشم در یادگیری دروس خوب بود که همه شاگردان وهم کلاسی ها درس ها را ازمن می پرسیدند.

 در خوابگاه هم مدام سرم شلوغ وبه هم رشته ای خودم مشاوره می دادم تا اینکه بالاخره دوره کارشناسی ارشد به روزهای پایانی اش نزدیک شد ومن باید برای فارغ التحصیلی ام پایان نامه ای در خصوص معضلات اجتماعی جامعه ارائه می کردم. 


دلم می خواست پایان نامه من بهترین پایان نامه کشور باشدو بهترین نمره را از استادان خود بگیرم، دلم می خواست پایان نامه ای ارائه کنم که تا به حال کسی چنین پایان نامه ای را ننوشته باشد. 

به همین جهت خیلی در این خصوص فکر کردم وبا استادان خودم مشورت زیادی انجام دادم تا اینکه تصمیم گرفتم درباره اعتیاد شیشه، آسیب ها وعواقب آن تحقیق کنم.

تمام کتابهایی که مربوط به این موضوع بود را مطالعه کردم واخبار و گزارش هایی که در روزنامه ها چاپ شده بود را خواندم وخلاصه مبانی نظری وتئوری در مورد این ماده خطرناک را به رشته تحریر در آوردم تا اینکه خواستم در مورد عوارض مصرف آن را بنویسیم به همین خاطر فکری شیطانی به ذهنم رسید ومرا وسوسه کرد که برای اینکه در مورد آثار وعوارض مصرف شیشه تحقیق کنم، بروم وبا چند نفری که به این ماده اعتیاد دارند، ارتباط برقرار کنم واز نزدیک آثار سوء این ماده را بر روی جسم وروان آنها به صورت زنده ومستند ببینم وآن را در پایان نامه ام بیاورم. 


چند هفته ای طول کشید تا بالاخره توانستم چندین نفر شیشه ای را پیدا کنم و با ترس فراوان پس از چند جلسه آشنایی با آنها به منزلی که در آنجا شیشه مصرف می کردند، رفتم.

 آنها شروع کردند به مصرف شیشه و من مات و مبهوت آنها را نظاره می کردم تا اینکه اصغر یکی از دوستان شیشه ایم لوله پایپ را به طرفم گرفت وخواست تا من هم آن را امتحان کنم اولش قبول نکردم اما او با اصرار فراوان آن را به دستم داد وگفت: مگر نمی خواهی پایان نامه ات را تکمیل کنی، مگر نمی خواهی به خوشیِ بعد از مصرف آن پی ببری و بفهمی ما برای چه این قدر طالب کشیدن آن هستیم؟ 

نمی دانم چه شد که با حرف های اصغر خام شدم و با آموزش هایی که اصغر به من داد شروع به کشیدن شیشه کردم. 

شنیده بودم وتحقیق هم کرده بودم که سرعت اعتیاد به شیشه از هر ماده دیگری بیشتر است، اما این بار خودم کم کم داشت باورم می شد که بدنم نیاز به مصرف این ماده دارد و اینچنین بود که من رفته رفته به یک معتاد شیشه ای تبدیل شدم و در درس های دانشگاهی ام به شدت افت کردم، دیگر کسی برای رفع ورجوع درس ها به سراغم نمی آمد و پایان نامه ام به گوشه ای افتاده بود و نمی توانستم آن را به پایان برسانم تا اینکه در یکی از روزهایی که با اصغر در منزل دوستش مشغول مصرف شیشه بودم، توسط نیروهای انتظامی دستگیر وبه دو سال حبس محکوم شدم. 

شش ماه از مدت زندانم گذشته بود که به خاطر رفتار خوبم در زندان به من چند روز مرخصی دادند، اما من بعد از پایان مرخصی ام به زندان برنگشتم وبه خاطر همه بدبختی هایی که به سرم آمده بود و زندگیم را تباه شده می دیدم دوباره به سراغ شیشه رفتم و داخل خودرو ام مشغول مصرف شیشه بودم که دوباره توسط نیروهای پلیس دستگیر شدم.

نظر مشاور :

آیا برای اینکه بفهمیم دیگران چگونه دچار آسیب شده اند، باید خود را نیز دچار آسیب کنیم و زندگی خود را نیز تباه کنیم؟ آیا فکر می کنید این بهترین راه برای درک کردن شرایط آنهاست وبه این طریق می توانیم به جامعه کمک کنیم. 

نکته بسیار حائز اهمیت این جاست که کارشناسان پلیس همواره به جوانان توصیه می کنند راهی که افراد تبهکار، معتاد و مجرم رفته اند را نروند وزندگی تلخ و شومی که آنها برای خود فراهم کرده اند، را تجربه نکنند زیرا همیشه باید انسان از دیگران عبرت بگیرد وراه ورسم درست زندگی کردن را بیاموزند، نه خود به دنبال تجربه کردن زندگی آنها برود ودر نهایت عبرتی برای دیگران شود.


 باید گفت که بار کج هرگز به منزل نمی رسد وباید هرکاری را از راه صحیح آن رفت. 

این دانشجوی فوق لیسانس رشته جامعه شناسی که باهوش سرشار خود می توانست گره ای از معضلات اجتماعی جامعه بردارد، با انتخاب راه غلط در شیوه تهیه پایان نامه اش خود به معضلی برای اجتماع تبدیل شده وباید بهترین روزهای عمر خود را گوشه زندان سپری کند و برای همیشه جایگاه ویژه اش را در بین دانشجویان، دوستان وآشنایان واعضای خانواده از دست بدهد.

مرکز مشاوره آرامش پلیس فارس در زمينه های خانوادگی‌، اجتماعی، ازدواج، حقوقی، روانشناسی، تربیتی، مددکاری اجتماعی و... آماده ارائه خدمات مشاوره ای به شهروندان می باشد. مردم عزیز می توانند به آدرس: شیراز- پل حر- روبروی کلانتری11 زند مراجعه و از خدمات مشاوره فردی بهره مند شوند.

انتهای پیام/س/ر
نظرات بینندگان