کد خبر: ۱۴۷۰۳۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۸:۳۲ - ۰۵ خرداد ۱۴۰۰
یادداشت اختصاصی «شیرازه»

موانع و راهکارهای رسیدن به حضور حداکثری و انتخاب اصلح

غلامرضا صفرپور استاد دانشگاه و کارشناس علوم سیاسی در یادداشتی به تشریح "موانع و راهکارهای رسیدن به حضور حداکثری و انتخاب اصلح" پرداخت.
غلامرضا صفرپور استاد دانشگاه و کارشناس علوم سیاسی در یادداشت اختصاصی که در اختیار «پایگاه تحلیلی خبری شیرازه» قرار داد به تشریح "موانع وراهکارهای رسیدن به حضور حداکثری و انتخاب اصلح" پرداخت و نوشت: انتخابات، عالی‌ترین مظهر حضور مردم در عرصه سیاسی و مهم‌ترین مجرای تحقق حاکمیت مردم است و نظام مردم‌سالار، نظام حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش است. 

انتخابات، فرصتی است برای مردم که نظر خودشان را درباره شیوه حکومت و مدیریت یک دولت ابراز کنند و اگر نارضایتی نسبت به آن داشته باشند، کسی یا گروهی دیگر را که صالح‌تر و با کفایت‌تر هستند را جایگزین سازند و بدینوسیله نظام سیاسی، به‌سوی اصلاح و بهبودی و تکامل تدریجی پیش می‌رود.

دشمنان ایران اسلامی معمولاً با مصادره به مطلوب میزان مشارکت، مدعی هستند که همه آن‌ها که پای صندوق‌های رأی حاضر نشده‌اند، از مخالفان نظام اند؛ این در حالی است که افراد معمولاً به علل متعددی رفتار مشابهی را از خود نشان می‌دهند که با دقت نظر می‌توان آن‌ها را واکاوی کرد؛ در انتخابات نیز علل متعددی منجر می‌شود که بخشی از جامعه در پای صندوق رأی حاضر نشوند. 

رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ 5 خردادماه 1384 در جمع دانشجویان، به واکاوی این مسئله می‌پردازند و این‌گونه به اهمیت آن اشاره می‌کنند: " نه اینکه اگر عده زیادی شرکت نکردند، این‌ها به نظام «نه»گفته‌اند؛ به‌هیچ‌وجه این‌طوری نیست. آن‌هایی که به‌خاطر «نه»گفتنِ به نظام نمی‌آیند، درصد خیلی کمی‌اند. یک‌عده به‌خاطر بی‌حالی نمی‌آیند؛ یک‌عده به‌خاطر بی‌حوصلگی نمی‌آیند؛ یک‌عده روز جمعه کار دیگری دارند و نمی‌آیند؛ و الا کسانی‌که معتقد به نظام و قانون اساسی نیستند و دلشان برای بیگانگان و نفوذ آن‌ها پر می‌زند و منتظر آمدن بیگانگان هستند، درصد بسیار کمی‌اند."

لذا عواملی متعددی، از گرم شدن تنور انتخابات و ترغیب مردم برای حضور در پای صندوق‌های رأی جلوگیری می‌کند که برای برگزاری انتخاباتی پرشور با حضور حداکثری، شناخت این موانع ضروری است و باید برای رفع آن، اقدامات لازم صورت گیرد.

اولین مانعی ناآگاهی است. که موجب می‌شود تا فرد با بی‌حوصلگی و تنبلی از حضور در پای صندوق رأی طفره رود، متاسفانه بخشی از افراد جامعه آن‌قدر از جایگاه اجتماعی خود بی‌اطلاعند که نمی‌دانند تأمین بخش زیادی از حقوقشان با مشارکت در امور سیاسی از جمله انتخابات حاصل می‌شود.

 گاه فرد، اطلاعاتی نیز از این جایگاه دارد؛ ولی این آگاهی تا بدان حد نیست که فرد را به اقدام وادار نماید. بیشتر این افراد از کسانی هستند که در مسیر آموزش‌های جامعه‌پذیری سیاسی، در مدارس و مراکز آموزشی قرار نگرفته‌اند و در این زمینه نیازمند آگاهی‌بخشی و آموزش اند.

راهکار ناآگاهی: راهکار برای حضور چنین افرادی در پای صندوق رأی «آگاه‌سازی و آگاهی بخشی» است. شرح اهمیت جایگاه دولت و بخش های مختلف آن در نظام تصمیم‌گیری کشور، شرح اهمیت حضور و مشارکت حداکثری در پای صندوق‌های رأی، شرح میزان تأثیرگذاری رأی تک‌تک افراد در انتخابات و اینکه گاه یک رأی می‌تواند سرنوشت انتخاباتی را دگرگون سازد، شرح ابعاد شرعی ضرورت حضور در انتخابات، شرح وضعیت حساس کشور در مواجهه با استکبار جهانی در آستانه انتخابات و نقشی که مشارکت حداکثری می‌تواند در شکست نقشه‌های شوم دشمن داشته باشد، تبیین نقش مشارکت حداکثری در افزایش مشروعیت و اقتدار جمهوری اسلامی، بخشی از آگاهی‌هایی است که می‌تواند در این زمینه سودمند باشد. 

وظیفه اصلی آگاه سازی و روشنگری در این زمینه بر عهده اصحاب رسانه است که در رأس آن، صاحبان منبر و تریبون، مطبوعات، پایگاه‌های خبری و رسانه ملی قرار دارند که انتظار می‌رود با انجام وظیفه قانونی و انقلابی خود در این زمینه ثمربخش باشند. همچنین گروه‌های مرجع (روحانیت، معلمین، اساتید و...) و تأثیرگذار بر اقشار مختلف جامعه نیز در این زمینه نقش کلیدی و مهمی برعهده دارند.

 دسته دیگری از افراد جامعه، کسانی هستند که از اهمیت مشارکت سیاسی و حضور در انتخابات آگاهند؛ اما به دلیل «بی‌اعتمادی» حاضر نیستند در رأی‌گیری شرکت کنند. منشأ این بی‌اعتمادی را می‌توان در تجربیات تلخ فردی، برخی حوادث در انتخابات گذشته و القائات و شبهه‌افکنی‌های دشمنان نظام اسلامی دانست که ذهن افراد را تحت تأثیر قرار می‌دهد و اراده آنان را برای حضور در انتخابات سست می‌کند.

دومین مانع بی اعتمادی است. تلاش‌های رسانه‌های دشمنان انقلاب اسلامی در قالب طرح ادعای تقلب، رقابتی نبودن، نمایشی بودن، فرمایشی بودن، مهندسی‌شده بودن آرا و... از جمله ترفندهایی است که اذهان عمومی را نشانه رفته است. اوج این سناریوی تبلیغاتی در قالب کودتای مخملین سال ۸۸ بود که مشاهده کردیم چطور «ادعای تقلب» به «رمز آشوب» فتنه‌گران مبدل گردید.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی تاریخی خود در نمازجمعه تهران(29 خرداد ماه 1388) در تحلیل انتخابات و اقدامات دشمن در زمینه اعتمادزدایی چنین اشاره داشتند: " اگر مردم در کشور به آینده امیدوار نباشند، در انتخابات شرکت نمی‌کنند؛ اگر به نظام خودشان اعتماد نداشته باشند، در انتخابات شرکت نمی‌کنند؛ اگر احساس آزادی نکنند، به انتخابات روی خوش نشان نمی‌دهند. 

اعتماد به نظام جمهوری اسلامی در این انتخابات آشکار شد و من بعد عرض خواهم کرد که دشمنان همین اعتماد مردم را هدف گرفته‌اند؛ دشمنان ملت ایران می‌خواهند همین اعتماد را در هم بشکنند. این اعتماد، بزرگ‌ترین سرمایه جمهوری اسلامی است؛ می‌خواهند این را از جمهوری اسلامی بگیرند؛ می‌خواهند ایجاد شک کنند، ایجاد تردید کنند درباره این انتخابات و این اعتمادی که مردم کردند، تا این اعتماد را متزلزل کنند. دشمنان ملت ایران می‌دانند که وقتی اعتماد وجود نداشت، مشارکت ضعیف خواهد شد؛ وقتی مشارکت و حضور در صحنه ضعیف شد، مشروعیت نظام دچار تزلزل خواهد شد؛ آن‌ها این را می‌خواهند؛ هدف دشمن این است.

 می‌خواهند اعتماد را بگیرند تا مشارکت را بگیرند، تا مشروعیت را از جمهوری اسلامی بگیرند. این، ضررش به‌مراتب از آتش‌زدن بانک و سوزاندن اتوبوس بیشتر است. این، آن چیزی است که با هیچ خسارت دیگری قابل مقایسه نیست.

 مردم بیایند در یک چنین حرکت عظیمی این‌جور مشتاقانه حضور پیدا کنند، بعد به مردم گفته بشود که شما اشتباه کردید به نظام اعتماد کردید؛ نظام قابل اعتماد نبود، دشمن این را می‌خواهد.
 
این خط را از پیش از انتخابات هم شروع کردند؛ از دو سه ماه پیش از این، من اول فروردین در مشهد گفتم هی دارند دائماً به گوش‌ها می‌خوانند، تکرار می‌کنند که بناست در انتخابات تقلب بشود، می‌خواستند زمینه را آماده کنند.

 من آن وقت به دوستان خوبمان در داخل کشور تذکر دادم و گفتم این حرفی را که دشمن می‌خواهد به ذهن مردم رسوخ بدهد، نگویید. نظام جمهوری اسلامی مورد اعتماد مردم است. این اعتماد آسان به دست نیامده؛ سی سال است که نظام جمهوری اسلامی با مسئولانش، با عملکردش، با تلاش‌های فراوانش توانسته این اعتماد را در دل مردم عمیق کند. دشمن می‌خواهد این اعتماد را بگیرد، مردم را دچار تزلزل کند.

بدیهی است که اغلب اقشار آسیب‌پذیر این دسته را، جوانان، دانشجویان و طبقات متوسطی تشکیل می‌دهند که بیشتر در معرض شبهه‌پراکنی رسانه‌های بیگانه و تأثیرپذیری از فضای مجازی قرار دارند و می‌توانند بر دیگر اقشار جامعه نیز تأثیرگذار باشند؛ از این‌رو مواجهه با این معضل، یکی از ضروریات نظام سیاسی است تا مانع شیوع «بیماری بی‌اعتمادی سیاسی» در جامعه گردد.

 راه مقابله با این معضل، «اعتمادسازی» است و اعتمادسازی هم از طریق ارائه پاسخ‌های اقناعی و مستدل حاصل می‌آید که این امر بر عهده رسانه‌های عمومی و تریبون‌های مختلف است.

راهکار اعتمادسازی: استفاده از گروه‌های مرجع و تأثیرگذار و با‌نفوذ در میان توده‌های ملت که از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند؛ چراکه در اغلب مواقع، فرد بی‌اعتماد به نظام سیاسی تنها از این گروه‌های مرجع حرف‌شنوی دارد.

مانع سوم؛ نارضایتی است. در واقع بخش اصلی از کسانی که در روز انتخابات به پای صندوق‌های رأی نمی‌آیند، آن‌هایی نیستند که بی‌اطلاع بوده و یا تحت تأثیر القائات بی‌اعتماد شده‌اند؛ بلکه کسانی هستند که به دلیل مشکلات متنوع اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که وجود بخشی از آن، طبیعی و بخشی دیگر به دلیل سوء مدیریت‌هاست، حاضر نیستند پای صندوق‌های رأی بروند.

 فشارهای اقتصادی، بوروکراسی تنبل و اذیت‌کننده ادارات، وجود بیکاری و معضلات اینچنینی، آنان را از صف رأی‌دهندگان جدا کرده است.

راهکار رضایتمند سازی: برای کسب رضایت این افراد و رفع کدورت‌های ایجاد شده، بیش از هر کس، مسئولان و دستگاه‌های اجرایی وظیفه دارند که با اصلاح رفتار و ارائه پاسخ و عذرخواهی از سوء‌مدیریت‌ها و تلاش برای جبران کاستی‌ها برای کسب رضایت تلاش کنند. 

ضمن آنکه معتمدان ملت و کارشناسان متخصص نیز وظیفه دارند تا با توجیه این بخش از جامعه، این مهم را برای افراد تبیین کنند که اتفاقاً راه صحیح حل معضلات موجود، مشارکت سیاسی و تلاش برای انتخاب کاندیدای اصلح و کنار گذاشتن ناکارآمدان است نه قهر با صندوق‌های رأی! در واقع، این حضور فعال در انتخابات و گزینش بهترین‌ها و آن‌هایی که برنامه و راهکاریی برای حل معضلات کشور دارند، می‌تواند راهگشای مشکلات کشور باشد.

از سوی دیگر، لازمه این امر، آن است که نباید از حضور ملت بهره‌برداری سیاسی شود و مشارکت ایشان را به معنای رضایت‌مندی رأی‌دهندگان از وضعیت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و عملکرد مسئولان دانست؛ بلکه بهترین تفسیر، آن است که چنین اظهارنظر کنیم که ملت آنچنان به رشد و ارتقای سیاسی رسیده است که باوجود نارضایتی از وضع موجود، به جای انفعال، به صحنه آمده و بر استفاده از حق مشارکت سیاسی خود تأکید می‌ورزد.

در واقع، به جای تفسیرهای فرصت‌طلبانه و بهره‌برداری سیاسی از رأی ملت که خود مانعی برای افزایش مشارکت سیاسی است، باید بر ارتقای فرهنگ سیاسی جامعه تأکید شود.  

در کنار راهکارهای اصلی، برخی اقدامات مقطعی نیز می‌تواند به بهبود رضایت عمومی در آستانه برگزاری انتخابات‌ها کمک کند،که از جمله آن می توان به تبلیغات مؤثر نامزدهای انتخاباتی و توجه ایشان به نیازهای اصلی جامعه، پرهیز از سیاه  نمایی و امیدوار ساختن ملت به حل مشکلات، کنار گذاشتن اختلافات بین مسئولان و قوای سه‌گانه که موجب تشویش اذهان عمومی و نابسامانی در بازار می‌شود..رقابتی کردن انتخابات با درنظ رگرفتن نظارت استصوابی شورای نگهبان /نقش صداوسیما در آگاهی بخشی/  تبیین شراط کشور وجبهه دشمن/ امیدوار سازی مردم باتبیین دستاوردهای انقلاب اسلامی؛ تبیین حق وتکلیف دانستن مشارکت وپذیرش مسئولیت اجتماعی و... می توان اشاره نمود.

انتهای پیام/ح/ر
نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
کاووس بهلولی
Iran (Islamic Republic of)
چهارشنبه ۰۵ خرداد ۱۴۰۰
0
خفته با کوچکترین صدای بیدار میشودکسی که خودش را به خواب بزند هم با فشار دادن بیضه هایش نه تنها بیدار میشود بلکه صدای فریادش هم به آسمان میرسد اما کسی که مرده است دم عیسی مسیح لازم است که موبایلش خاموشه نظام مرده است و بیخود تحلیل صدمن بی غاز نفرمایید بهانه مردم حال ندارند و آگاهی ندارند خود را به کوچه علی چپ زدن است مردم در طول ۴۳ سال رای دادند و شما بجای رفتن سوی کعبه ره ترکستان رفتید تمام منابع کشور را هدر دادید عمر مردم جوانی جوانان سوخت دخترکان در پستوی خانه پدری پیر دختر شدند و هزاران درد بی درمانی که ثمره نفهمی و سودای ویرانگر مغز فندقی های خودی نظام بود نه تنها رای نمیدهیم بلکه رای دادن را حرام اندر حرام میدانیم میدانید چرا چند صباحی حکومت در دست آخوند دعانویس افتاد چون این ناخالها در حکومت امام زمان مدعیش میشدند که اگر قدرت در دستان ما هم بود دنیا را گلستان و عدالت را جاری و ساری میکردیم تقدیر افسار را مدتی در دستشان نهاد تا هویتشان بر همه آشکار و عیان گردد و ذات پلیدشان هویدا گردد باید برای تهیه یک لیتر روغن مثل میر شکار تو کچه بشینیم تا کدام مغازه جلوش مردم برای گدای به صف ایستادند هر که حرفی بزنه گلوله و زندان و اعدام حکمش مفسد فی طوله مادر خدا بیامرزم میگفت ببم اگر خدا بخواد سرنگونت کنه به راه بد رهنمونت میکنه فعلا همین دست فرمون بروید تهش مردم می بینند خودتون کورید و از کور هیچ توقعی نیست از طرف بچه ای که در سن ۱۴ سالگی جبهه بود داریم براتون