کد خبر: ۱۴۷۹۳۶
تاریخ انتشار: ۱۶:۵۹ - ۰۱ تير ۱۴۰۰
حسینیه «شیرازه»:

امام رضا(ع)؛ تجلی روح نبوت و اسوه اخلاق

انسانیت امام رضا(ع)، یگانه و بی‌مانند بود؛ در حقیقت تجلی روح نبوت و مصداق رسالتی بود که خود آن حضرت، یکی از نگهبانان و امانت‌داران و وارثان اسرار آن به شمار می‌رفت.
به گزارش سرویس فرهنگ و اندیشه های دینی شیرازه،  علی بن موسی بن جعفر (ع) معروف به امام رضا، هشتمین امام شیعه اثنی عشری است. مشهورترین لقب امام هشتم، رضا است. در روایتی از امام جواد (ع) آمده است که لقب رضا از سوی خداوند به پدرش داده شده است؛ او به عالم آل محمد و امام رئوف نیز شهرت دارد. امام رضا (ع) پس از شهادت پدرش امام کاظم (ع) در سال ۱۸۳ هجری قمری به مدت بیست سال امامت را عهده‌دار شدند که با خلافت هارون الرشید، امین و مأمون عباسی همزمان شد.

تاریخ ولادت امام رضا(ع)
امام رضا(ع) بنابر نظر مشهور مورّخان وی در یازدهم ذی القعده سال 148 هـ. ق، در مدینه منوّره متولد شد. (الکافی، ج 1، ص 486)
نام مبارکشان «علی»، کنیۀ آن حضرت، «ابوالحسن» و دارای القاب متعدّدی از جمله؛ رضا، ‏صابر، فاضل، قرة ‏اعین المؤمنین (نور چشم مؤمنان) و... هستند. (الهدایة الکبری، ص 279؛ کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج 2، ص 284)
اما مشهورترین لقب ایشان، «رضا» به معنای «خشنودی» است.

پدر بزرگوار امام رضا(ع)، امام موسی کاظم(ع) پیشوای هفتم شیعیان بودند که در سال 183 ﻫ.ق. به دست هارون عباسی به شهادت رسیدند.
مادر گرامی امام رضا(ع) نجمه نام داشت. (الاحتجاج علی أهل اللجاج‏، ج 2، ص 374؛ الاختصاص، ص 196)

البته نام های دیگری نیز برای مادر گرامیشان ذکر کرده اند. (سیره معصومان، ج 6، ص 142)

بیشتر بخوانید:

حضرت رضا(ع)، دوران کودکی و جوانی را تا سال 201 هجری قمری در مدینه طیّبه(حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)‏، ص 426) که مهبط وحی بود در خدمت پدر بزرگوارش سپری کرد و مستقیماً تحت تعلیم و تربیت امام هفتم(ع) قرار گرفت و علوم و معارف و اخلاق و تربیتی را که امام کاظم(ع) از پدرانش به ارث برده بود، به او آموخت.(پژوهشی دقیق در زندگانی امام رضا (ع)‏، ج 1، ص 50)

در منابع تاریخی اطلاعاتی از حضور ایشان در بغداد هنگام زندانی بودن پدر بزرگوارشان در آن شهر در دسترس نیست.

امام رضا

ازدواج امام رضا(ع)
امام رضا(ع) دارای تعدادی کنیز بودند، از جمله کنیزان ایشان، سبیکه مادر امام جواد(ع) است. وی کنیزی بود که به او سبیکه یا دُرّه می گفتند، حضرت رضا او را خیزران نام گذاشتند و این بانو از اهالی نوبه (منطقه ای در آفریقا) است.(إعلام الوری بأعلام الهدی‏، ج 2، ص 91)
همسر دائمی امام رضا(ع) ام حبیبه بود.(عیون أخبار الرضا، ج 2، ص 147)

اخلاق، یکی از عناصر مهم شخصیت انسان است و کاشف کیفیت ذات و درون اوست. امام رضا (ع) به اخلاق عالی و ممتاز، آراسته بودند و بدین سبب دوستی عام و خاص را، به خود جلب کردند، همچنین انسانیت آن حضرت، یگانه و بی‌مانند بود؛ در حقیقت تجلی روح نبوت و مصداق رسالتی بود که خود آن حضرت، یکی از نگهبانان و امانت‌داران و وارثان اسرار آن به شمار می‌رفت.

همچنین از طرفی دیگر عبادت مساوی با فروتنی در مقابل خداوند است. انسان کامل به هر اندازه به خدا نزدیک‌تر باشد به همان اندازه خشوع و بندگی اش در مقابل خدا بیشتر می‌گردد، چنین کسانی هدفشان در عبادت فقط سپاس نعمت‌های خداوند و نظرشان به قرب پیشگاه الهی است.

این بزرگترین امتیازات مردان الهی در ارتباط با خداست، محور اصلی زندگی آن‌ها فقط و فقط خدای تعالی و عشق به اوست، شدت توجه به خدا موجب شده بود که آن‌ها لحظه‌ای از حق غافل نمی‌شوند، به طوری که اگر گاهی حالت غفلت در خواب یا بیداری به آن‌ها دست می‌داد آن را برای خود گناه به حساب می‌آوردند.

آداب معاشرت امام رضا(ع)
در کتاب عیون اخبار الرضا (ع) از ابراهیم بن عباس یکی از راویان حضرت رضا (ع) نقل شده است: «هرگز ندیدم امام رضا (ع) به کسی یک کلمه جفا کند» یعنی حضرت اهل آزار و اذیت با کلام خود نبود و همه در مقابل حضرت حاشیه امنی برای خود احساس می‌کردند. «ندیدم که سخن شخصی را قطع کند تا سخن او به آخر می‌رسید» «ندیدم که حاجتمندی را در حد امکان، رد نماید.» ما بار‌ها شده است که می‌توانیم کاری را برای کسی انجام بدهیم، اما سراغ شخصی که نیاز به کمک دارد نمی‌رویم تا برای خود سختی ایجاد نکنیم، این روایت نمونه ای از اخلاق و معاشرت امام رضا (ع) بود.

ابراهیم بن عباس در روایت دیگری نقل می‌کند «شب‌ها کم می‌خوابید و بسیار بیدار بود بیشتر شب‌ها از ابتداى شب تا صبح، شب زنده‏ دار بود. خیلى روزه می‌گرفت، روزه سه روز در ماه از او فوت نمی‌شد و می‌فرمودند، این سه روز، معادل روزه تمام عمر است. خیلى به نیازمندان کمک می‌کرد و در پنهانی صدقه می‌داد، بیشتر در شب‌های تاریک چنین کارى را می‌کرد» این روایات تنها گوشه‌ای از سیره اخلاقی و تربیتی امام رضا (ع) بود.

سیاست امام رضا(ع) در مقابل نقشه های پلید مامون
حجت الاسلام و المسلمین محمد کیخا کارشناس علوم مذهبی در گفتگو با خبرنگار شیرازه در خصوص ابعاد و ویژگی های امام رضا(ع) گفت: در طول تاریخ وقتی با دشمنان اهل البیت(ع) مواجه می شویم، افرادی را می بینیم که به حقیقت سیاس بودند و اگر نبودند چون شرایط و در دوران بشری سردمدار نمی‌شدند.

وی افزود: از زمان امام رضا که ببینیم خود شناخت شخصیت امام رضا در ابعاد متفاوت که حقایق را برای ما روشن می کند؛ اشخاص بعد از زمان نبی اکرم(ص) بودند حکومت را از اهل البیت(ع) دریغ کردند اما مامون برخلاف سیاست گذشتگان، حکومت را به اهل بیت(ع) هم می خواهم بسپارد و از آن طرف تخریب را آغاز کند؛ یعنی امام رضا(ع) را نزدیک ترین شخص به خودش به دلایل متفاوتی قرار بده و بعد از آن برای خودش تقدس ایجاد کند و در میان عوام محبوبیتی کسب نماید.

حجت الاسلام و المسلمین کیخا با اشاره به اینکه تقدس زدایی از اهل البیت(ع) یکی دیگر از اهداف مامون درراستای دعوت از امام رضا(ع) بود، اظهار داشت: دعوت از امام رضا(ع) برای حضور در دستگاه حکومتی برای این بود که اگر خطایی از طرف امام صورت گیرد شروع به تخریب نماید و اشتباهات خودش را نیز به حضرت نسبت بدهد.

به گفته این کارشناس علوم دینی، مامون از اینکه یکی از شاخص‌های اهل بیت(ع)  "ساسة العباد" است، مطلع نبود لذا امام رضا(ع) بدون آنکه بشناسد، دعوت کرد اما امام رضا(ع) از اوایل حرکت به سوی خراسان شروع به برخورد با تفکر مامون می کند.

وی تصریح کرد: امام رضا(ع) در هنگام وداع القا می کنند که با انتخاب خودشان به سفر نمی روند لذا تبلیغات سو دشمن را از همان بدو حرکت در مدینه خنثی می‌کند؛ حضرت را از مسیر هایی می برند که نتوانند به روشنگری بپردازند.

حجت الاسلام و المسلمین کیخا با بیان اینکه مامون برای تبلیغات و ایجاد عملیات روانی ضرب سکه به اسم امام رضا(ع) را آغاز کرد، گفت: ضرب سکه نشان از دو چیز بود، یکی مادیات را به رخ می کشید و دیگری اینکه سکه به راحتی در دست انسان ها جابجا می شود لذا جنبه تبلیغاتی داشت از حضرت امام رضا(ع) سو استفاده نماید. 

این کارشناس علوم مذهبی مقابله حضرت رضا(ع) با تبلیغات سو دشمنان را مورد اشاره قرار داد و اضافه کرد: امام رضا(ع) در هنگام ورود می فرمایند که من در عزل و نصب مدیران هیچ دخالتی ندارم؛ امام رضا(ع) با فقرا پای سفره نشستن لذا همین کار فارق از جنبه معنوی، باعث می شد که توسط نوکران و خدمتگذاران دربار مامون این کار امام به عامه جامعه اطلاع رسانی شود. 

وی ادامه داد: کار به جایی می رسد که تمامی مردم برخلاف تصور و نقشه های مامون، به امام رضا(ع) علاقه مند می شوند لذا وقتی مامون از امام دعوت می کنند تا نماز عید فطر را بخوانند با یک حضور پرشور مردم مواجه می شود لذا خواندن نماز توسط امام را لغو می کند و خودش امام جماعت می شود.

حجت الاسلام و المسلمین کیخا معتقد است که برخی از افراد براین باورند که معامون پس از مشاهده علاقه مردم نسبت به امام رضا(ع) در نماز عید فطر، نقشه قتل امام را می کشد.

این کارشناس علوم مذهبی در پایان گفت: انشالله ما نیز امور را از همه جوانب بنگریم، اهل دقت، اهل توجه و اهل حراست باشیم که به این وسیله در آخر الزمان دینمان حفظ شود.

۴ خصلتی که شیعه نباید داشته باشد
در آموزه‌های اسلامی تفاوتی بین درجات مؤمنان قرار داده شده است. در یک دسته‌بندی کلی، مؤمنان به عترت به ترتیب به محبان،‌ شیعیان و یا تابعان تقسیم‌بندی می‌شوند؛ بنابراین مؤمنی که صرفاً محبت عترت را در قلب دارد، شیعه یا تابع محسوب نمی‌شود بلکه تا زمانی که در رفتار و کردارش دقیقاً منطبق بر میل معصومین علیهم‌السلام عمل نکند،‌ شیعه محسوب نمی‌شود؛ این مرزبندی را خداوند در قرآن تبیین کرده است، به عنوان نمونه خداوند در آیه31 آل‌عمران فرمود «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی‏ یُحْبِبْکُمُ‏ اللَّه‏ ...» یعنی (ای پیامبر به محبانت) بگو «اگر خدا را دوست دارید، از من تبعیت کنید تا خدا دوستتان بدارد». این درجه از مؤمنان به لحاظ اینکه در جرگه تابعان و شیعیان آستان مقدس عترت علیهم السلام قرار دارند،‌ در هر زمانی نسبت به محبان انگشت‌شمارند.

اهمیت این مرزبندی تا حدی است که در روایات متعددی، آن دسته از مؤمنانی که نزد اهل بیت، شأن خود را فراتر از حد خویش معرفی کردند، مورد عتاب آن بزرگواران قرار گرفتند تا زمانی که به شأن واقعی خود واقف شدند؛ مثلاً محبانی بودند که خود را شیعه معرفی می‌کردند؛ این سخت‌گیری‌ها ابتدا به لحاظ همان معیارها و مرزهایی است که خداوند در قرآن برای مؤمنان مشخص کرده و در وهله بعد، به دلیل جلوگیری از سطحی‌نگری نسبت به مفهوم حقیقیِ شیعه بود.

امام رضا(ع)؛ تجلی روح نبوت و اسوه اخلاق

در روایتـی آمـده است که در روزگار ولایتعهدی امام رضا علیه‌السلام روزی عده‌ای که مدعی بودند کـه شیعۀ امیرالمؤمنین هستند، قصد ورود بـه خـدمت امام داشتند، اما امام اجازه نداد. این آمد و شدها و جواب منفىِ امام، دو ماه به طول انجامید، تا جایى که دیگر از رسیدن به ایشان نا امید شدند و به دربان گفتند: به آقایمان بگو ما از شیعیان پدرت على هستیم؛ این ماجرا موجب شماتت و سرزنش دشمنانمان بر ما شده و ما این بار بازگشته و از این شرمندگى و شکستن غرورى که به ما رسیده و عجز از احتمال دردى که به سبب شماتت از ناحیه دشمنانمان به ما خواهد رسید از شهر خود خواهیم گریخت‏.

امام رضا به دربان خود فرمود: اجازه بده داخل شوند، آنان وارد شده سلام کردند، اما آن حضرت نه جواب سلامشان را داد و نه اذن جلوس صادر کرد و همان طور ایستادند. همگى گفتند: اى زاده رسول خدا، این چه جفاى عظیم و استخفاف پس از آن حجاب سخت است؟! دیگر چه جفائى مانده تا بر سر ما آید؟!  فَقَالُوا یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا هَذَا الْجَفَاءُ الْعَظِیمُ وَ الِاسْتِخْفَافُ بَعْدَ هَذَا الْحِجَابِ الصَّعْبِ؟ أَیُّ بَاقِیَةٍ تَبْقَى مِنَّا بَعْدَ هَذا.

امام به آیه سی‌ام شورای اشاره کرده، فرمود «وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیر» یعنی «هر مصیبتی به شما رسد، به خاطر اعمالی است که انجام داده‌اید و بسیاری را نیز عفو مـی‌کنـد». بعد فرمود به خدا سوگند که من در این کار تنها به خداوند و رسول او و امیرالمؤمنین و پدران پاکم پس از او اقتدا کردم، آنان بر شما نکوهش کردند من نیز اقتدا کردم.

آنها علت را پرسیدند و حضرت در پاسـخ فرمود: براى این اعا که شما شیعه امیرالمؤمنین هستید. واى بر شما، شیعیان او حسن و حسین و سلمان و أبو ذرّ و مقداد و عمّار و محمّد بن ابى بکر بودند، همان‌ها که ذره‏‌اى از دستورات او سرپیچى نکردند، حال اینکه شما در بیشتر کردارتان با او مخالفید و در بیشتر فرائض خود کوتاهى می‌کنید و بزرگى حقوق برادران خود را درباره خدا خوار و بى‏‌مقدار مى‌‏دارید و آنجا که نباید تقیّه مى‏‌کنید و آنجا که باید، تقیّه نمى‏‌کنید.قَالَ لِدَعْوَاکُمْ أَنَّکُمْ شِیعَةُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَیْحَکُمْ إِنَّ شِیعَتَهُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ سَلْمَانُ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ الْمِقْدَادُ وَ عَمَّارٌ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی بَکْرٍ الَّذِینَ لَمْ یُخَالِفُوا شَیْئاً مِنْ أَوَامِرِه‏ وَ أَنْتُمْ فِی أَکْثَرِ أَعْمَالِکُمْ لَهُ مُخَالِفُونَ وَ تُقَصِّرُونَ فِی کَثِیرٍ مِنَ الْفَرَائِضِ وَ تَتَهَاوَنُونَ بِعَظِیمِ حُقُوقِ إِخْوَانِکُمْ فِی اللَّه‏ وَ تَتَّقُونَ حَیْثُ لَا تَجِبُ التَّقِیَّةُ وَ تَتْرُکُونَ التَّقِیَّةَ حَیْثُ لَا بُدَّ مِنَ التَّقِیَّة

بعد حضرت ادامه داد: اگر شما در همان ابتداى کار مى‏‌گفتید ما از موالى و محبّین اوییم و از دوستداران اولیاى او و دشمنان دشمنان او هستیم، من منکر این گفتار شما نشده بودم، اما این مقام و مرتبه شریفى بود که شما مدّعى آن شده‌‏اید و اگر کردار شما گفتارتان را تصدیق نکند به هلاکت افتید، مگر اینکه رحمت پروردگارتان آن را تلافى کند.

آنان گفتند: اى زاده رسول خدا، ما همگى به درگاه خدا استغفار کرده و از این گفته خود توبه مى‏‌کنیم، بلکه مى‏‌گوییم ــ همان طور که شما بما آموختید ــ ما محبّ شما و اولیاى شماییم، و دشمنان دشمنان شما هستیم.
امام فرمود: آفرین و مرحبا به شما 
برادران و محبّینم؛ بیایید بالا، و آن قدر آنان را به بالا خواند تا تک تکشان را در آغوش گرفت، سپس به دربان خود فرمود: چند بار ایشان را مانع شدى؟ گفت: شصت بار. فرمود: به همان تعداد نزد ایشان رفته و ضمن سلام، سلام مرا به ایشان برسان. اکنون با این استغفار و توبه همه گناهان خود را محو و پاک کردند و به جهت محبّت و موالاتشان به ما مستحقّ کرامت شده‏‌اند و از حال ایشان و امور ناخورانشان تفقّد کن، نفقات بسیار و احسان فراوان و هدایاى بسیارى به ایشان بده و زیانشان را جبران کن.

بر اساس  این روایت، آنچه سبب شد امام رضا علیه‌السلام مهمانان خویش را نپذیرند، ادعای آنها مبنی بر مقام تشیع بود. بعد حضرت در علت ردّ ادعای آنها به چند چهار عامل اشاره کرده، فرمود:
1ـ شما در بیشتر کردارتان با او (امیرالمؤمنین) مخالفید 2ـ  در بیشتر فرائض خود کوتاهى می‌کنید 3ـ بزرگى حقوق برادران خود را درباره خدا خوار و بى‏‌مقدار مى‌‏دارید 4ـ آنجا که نباید تقیّه مى‏‌کنید و آنجا که باید، تقیّه نمى‏‌کنید.

انتهای پیام/ح
نظرات بینندگان