کد خبر: ۱۴۹۰۶۰
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۷ - ۱۷ مرداد ۱۴۰۰
گزارش «شیرازه» از درد دل و دل نوشته های خبرنگاران شیرازی:

هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد...

امروز به بهانه ۱۷ مرداد ماه روز خبرنگار می خواهیم از از درد دل هایی بنویسیم که شاید بارها و بارها تکرار شده اما گوش شنوایی نیست تا بشنود، ببیند و گامی در راستای کم کردن دغدغه ها و مشکلاتشان بردارد و فقط قرار است در چند سطر کوتاه دل تنگی های خود را بنگارند.
به گزارش سرویس اجتماعی شیرازه، امروز به بهانه ۱۷ مرداد ماه روز خبرنگار می خواهیم از از درد دل هایی بنویسیم که شاید بارها و بارها تکرار شده اما گوش شنوایی نیست تا بشنود، ببیند و گامی در راستای کم کردن دغدغه ها و مشکلاتشان  بردارد و فقط قرار است در چند سطر کوتاه دل تنگی های خود را بنگارند.

سمیه رعیتی خبرنگار و دبیر سرویس سیاسی، اجتماعی پایگاه تحلیلی، خبری شیرازه هستم و به مدت ۱۲ سال است که در حرفه خبرنگاری مشغول به فعالیتم و امروز می خواهم ازحرفه ای بنویسم که جز با عشق، ایثار و مسئولیت پذیری نمی‌توان در مسیر پر تلاطمش گام گذاشت و ادامه راه داد.

قلم را برمیدارم تا بنویسم...

این جسم بی جان چرخی بر روی صفحه کاغذ می زند تا با تمام بی جان بودنش جانی دوباره به کلمات ببخشد و از درد و رنج ها،غم و شادی ها و خواسته هایی بنویسد که تنها و تنها با دستان توانمند و ذهن خلاق توست که معنا و مفهوم می یابد

از روزهایی بنگارد که امید و یاس توأمان با هم دلها را تسخیر نموده است و مردم را بر سر دو راهی امید به زندگی و گلایه از شرایط بلاتکلیف گذاشته اما این خلاقیت، مسئولیت پذیری و عشق به هم نوعان است که تو را وادار به نوشتن می کند تو را راهی کوچه پس کوچه های پر از خطر می‌کند برای به تصویر کشیدن رنج و غم ها و نوشتن از سازندگی ها و آبادانی ها.

اما امروز میخواهیم از خودمان بنویسیم از گروهی که همیشه و در صحنه‌های مختلف جامعه مثل سایه با  مردم و مسئولین در میدان حرکت می‌کنند ولی کسی آن‌ها را نمی‌بیند اما با عشقی که به کار خود دارند، بهترین صحنه‌ها را برای مخاطبان خود رقم میزنند.

هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد...

 کسانیکه نگارنده ی اتفاقات تلخ و شیرین مردمان این دیارهستند ،کسانی که  باشادی مردم  می خندند  و با گریه شان می گریند ،غصه ها و مشکلات مردم در چهره هایشان غم را می دواند ،پایمال شدن حق مردم خونشان را به جوش می آورد و تصویر کشیدن فقر و محرومیت امانشان را می برد ،گاهی برای بیان حقایق با بی مهری مسئولین روبرو میشوند و گاهی درمیانه راه غرورشان شکسته می شود ولی بازهم با قدم هایی استوارتر و محکم تر از قبل به فعالیت خود ادامه می دهند چراکه برای آنها جزء عشق به کار ،چیز دیگری معنا ندارد .

آنان حرفه و شغل شان را در یک جمله خلاصه کرده اند حرفه ای که در آن تنها با عشق می توان کار کرد.

و من امروز به بهانه ۱۷ مرداد ماه روز خبرنگار به عنوان عضو کوچکی از این جامعه بزرگ و پرتلاش  می خواهم از خودم و از درد دل هایی بنویسم که شاید بارها و بارها تکرار شده اما گوش شنوایی نیست تا بشنود، ببیند و گامی در راستای کم کردن دغدغه ها و مشکلاتشان  بردارد.

به همین منظور به سراغ عده ای از این عزیزان رفته و از آنان خواسته ایم تا هر چه می خواهد دل تنگشان بگویند...

روز خبرنگار ۱۴۰۰ روز فریاد زیر آب

نیکنام خشنودی / خبرگزاری ایرنا

روز خبرنگار ۱۴۰۰ مرور طعم های تلخ و شیرین توامان است ، روزهایی به تلخی یورش کرونا به جامعه بی پناه ما و شیرینی تولید و تامین واکسن و تزریق به اقشار آسیب پذیر و در معرض خطر ، روز خبرنگار ۱۴۰۰ روز فریاد های در گلو مانده و سکوت های مرگبار است ، روز مظلومیت دوباره شهید صارمی و چرخش هایی بر مدار سیاست ، روزی که باید در یک لحظه گریست و خندید و بغض کرد و هیچ نگفت و روز فریاد زیر آب است.

شیرینی مرور روزهای گذشته آن است که اقشار مختلف پاکبانان شریف ، افراد سالخورده و میان سال ، رانندگان تاکسی ، آموزگاران و سایر اقشاری که نوبتی برای دریافت واکسن دارند را در صف می بینیم و شوق امید به زیستن را در چشمان آنان مرور می کنیم ، شیرینی این روزها برای آن است که امید به شکوفایی استعدادهای علمی دانشمندان کشورمان را از زبان افرادی می شنویم که در آستانه درگاه مرگ  ایستاده اند و امید به زندگی دارند.

هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد

و اما تلخی این روزها همان عددهایی است که بالا و پایین می روند ، عددهای کشتار کرونا در شهرها و روستاهای کشورم ، عددهایی که رنگ باخته اند و ترس از مرگ را به فراموشی سپرده اند ، عددهایی که درد هر کدامشان به اندازه ده‌ها و صدها عدد است و پشت رقم های هر کدامشان گریه مادران و همسران ، سوگ فرزندان و یتیمی و آه و ناله است.

روز خبرنگار 1400 یک کلاس درس است ، کلاس درسی که باز هم به ما می آموزد قضاوت نکنیم  ، به چهره هم چنگ نیندازیم ، مهربان باشیم و هر ناممکن را احتمال به امکان بدهیم حتی دوستی با طیفی که صارمی را به شهادت رساندند و تا یکسال قبل آنان را سفیه ترین و نادان ترین اقشار می دانستیم ، روز خبرنگار روز فریاد زیر آب است.

آزاده جانباز احمدرضا مداح عکاس خبری خبرگزاری علم و فرهنگ(سیناپرس) و پایگاه خبری تحلیلی(شیرازه):

هرچه به روز خبرنگار و عکاسان خبری نزدیک میشیم ، به خودم می گم توی این یکسال چند تا گزارش از مشکلات مردم تهیه و انعکاس دادم؟ از اون مردمی که در گرما و سرما آستین بالا زده و در قالب گرو های جهادی با حضور در مناطق محروم ، بیمارستان ها و محلات سعی در زدودن غم از چهره ها دارن آیا  گزارشی از فعالیت هاشون تهیه و انعکاس دادم؟ یا نه همش دنبال شات زدن از روبان های قرمزی که قیچی می شدند و تریبون هایی که میکروفن هایش فقط حرف می زدند، بودم ؟! و سرخوش از این باشم که مرا عکاس خبری صدا بزنند گاهی به آلبوم عکس هام که نگاه می کنم می بینم هیچ کار مفیدی انجام ندادم و دلم خوش بوده که در مراسمات و جلسات حاضر باشم و فقط شات بزنم  و گاهی نوری از یک روزنه ای را به تصویر بکشاند و دلم خوش باشد که عکس هنری گرفته ام.

هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد...


وحدت رویه و همدلی در استان فارس طی این چند سال از یادها رفته

هادی فتحی  مدیر خبرگزاری مهر در استان فارس

روز خبرنگار سالروز شهادت یک بزرگ مرد است که این مهم بار سنگینی را بر دوش همگی خبرنگاران و عکاسان خبری قرار داده چرا که باید  در همان مسیر و با همان نگاه انقلابی و خدمت قلم بزنیم که مسیری بسیار سخت است و برای همگان ممکن نیست زیرا  همگان لایق شهادت نیستند.

هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد...

گلایه ها همواره فراوان است از روزهای سخت کرونایی گرفته تا مدیرانی که سو مدیریتشان باعث عقب ماندگی استان شده تا بزرگانی که در استان فارس بزرگی نمی کنند.

وحدت رویه و همدلی در استان فارس طی این چند سال از یادها رفته که امیدوارم با تغییر دولت و در ادامه خارج شدن مدیران نا لایق این مشکلات اندک و برطف شود.
البته در این میان خود  ما اهالی رسانه نیز کم کاری هایی داشتیم که انشالله در سال جدید این مهم نیز از بین خواهد رفت تا بتوانیم دوش ا دوش هم برای رفع مشکلات تلاش کنیم و واقعیت ها را به گوش مردم و مسئولین برسانیم.

«برای رفع کم بودهای گذشته کار جهادی لازم است که امروز وظیفه رسانه انقلابی انجام کار جهادی است»»

رسانه های داخلی ناشناخته باقی مانده اند

فرزاد وثوقی؛ خبرنگار،دبیر اخبارو جانشین سردبیر روزنامه شیراز نوین

رسانه های داخلی ناشناخته باقی مانده اند چرا که از منظر مدیران ارشد و میانی نه کارکردآنان دانسته شده و نه خواسته آنان.

رسانه ها بطور میانگین دارای سه تشکل مغفول مانده چون خانه مطبوعات ،بسیج رسانه وانجمن صنفی هستند که حتی از منظر نماینده ولی فقیه در فارس و امام جمعه شیراز نیازمند ایجاد یک تشکل جدید برای پیگیری مطالبات دارند.

هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد

این خلاء بزرگ حکایت از ناشناخته ماندن نوع وکارکردرسانه ها دارد وباید دید مدیران ارشد ومیانی قبل از اظهار نظر در خصوص رسانه ها وتبدیل آنان به پایگاه خبری دولت ،اشرافی به وضعیت رسانه ها و بررسی توان و مشکلات آنان دارند.

این در حالی است که انتشار اخبار دولتی مجال تولید محتوا را از رسانه های رسمی با پیوست وضعیت بحرانی اقتصادی سلب کرده است.

حمیدرضا ثابت نسب خبرنگار پایگاه تحلیلی خبری شیرازه و خبرگزاری سیناپرس استان فارس

"خبرنگار؛ مدافع حق اما مظلوم"
به نام آفریدگار قلم 
چندین سال است که گره زندگی من با خبر و رسانه در پایگاه های خبری و خبرگزاری ها بسته شده است. 
طی این سال ها، تک تک روز هایم را در برنامه های خبری، نشست مدیران، گفتگو با فلان مسئولان و اقشار مردم و... سپری کردم و شاهد خیلی از اتفاقات بودم. 
گاهی شده که همکاران برای دفاع از حقوق مردم، افشاگری فسادی و مطالبه ای از مسئولی و مدیری داشته اند که با درب بسته، توهین، شکستن لنز دوربین و یا حتی نهایتا با ضرب و شتم مواجه شدند. 
در بیرون از جو رسانه ای وقتی اسم خبرنگار و یا عکاس خبری به میان می آید، در ذهن مردم شخصی با وضعیت مالی متوسط رو به بالا و با برش بسیار عالی در ادارات تداعی می شود اما غافل از اینکه این چنین نیست! 
به پای درد و دل اصحاب رسانه که بشینید متوجه حقایقی خواهید شد که شاید در این متن قابل گفتن نباشد.
مدافع حق اما مظلوم، چنان که با انواع تهدیدات مواجه هستند اما اندک توجهی از لحاظ معیشتی و... به آنان نمی شود. 
بعضا خبرنگاران و عکاسان خبری بیمه ندارند، از تعاونی مسکن بهره مند نیستند و حقوق اداره کار هم معمولا ندارند... 
هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد...
از صبح تا شب، خواب و خوراک ندارند تا بتوانند از حق پایمال شده مظلومی دفاع کنند و یا خبر مهمی را به اطلاع مردم برسانند؛ در حوادث صف اول هستند اما در امکانات آخر...
این همه گفتم ندارند اما مهم ترین سرمایه آن ها عشقی است که به هیچ زر و سکه ای نمی فروشند و محرک حرکت آن ها برای انجام رسالتشان است.
سالیانی است که از درد خود می گویند اما گوش شنوایی نیست...
روز خبرنگار و سالروز گرامی داشت شهادت شهید صارمی را به همه همکاران خوبم تبریک عرض می کنم امیدواریم که در سال جدید، اتفاق مبارکی رقم بخورد.
در پایان...
نامه‌ام بايد کوتاه باشد
ساده باشد
بی حرفی از ابهام و آينه،
از نو برايت می‌نويسم
حال همه‌ی ما خوب است
اما تو باور نکن...


جامعه‌ای آزاد است که انتشار اخبار صحیح در آن آزاد باشد

منصوره خسروبیگ خبرنگار راستین انلاین  و گزارشگر باشگاه خبرنگاران جوان شیراز

بنام آن که قلم در دستم نهاد تا بتوانم با عشق و حقیقت بنویسم
روز خبرنگار را به شما که صدای رسای اخبار برای آگاهی و آزادی جامعه هستید تبریک می‌گویم
سلام و درود بر تمام وقایع نگارانی که به حرمت قلم و آگاهی جامه خویش را جز در مسیر حق و عدالت به کار نمی گیرید .

چند سالی که از دوران خبرنگاری ام می گذرد هر روز بیشتر از دیروز به آن علاقه پیدا می کنم
نمیدانم چگونه باید بیان کرد عشق را اما میتوانم به جد اعتراف کنم که خبرنگاری شغل نیست بلکه عشق است که ما خبرنگاران به آن عجین شده ایم.

خبرنگاران سنگر دفاع از حقوق مردم اند، خبرنگاران رزمندگانی در خط مقدم اند که با سلاح خود قلمشان میجنگند.

هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد...

من به عنوان یک دختر ۲۳ساله عضو کوچک جامعه خبری استان فارس به خود می بالم که در این عرصه مقدم پای نهادم

گله ها زیاد است اما ما خبرنگاران یاد گرفته ایم بدون گله و مثل سربازان دفاع مقدس پیش برویم .
 عشق را زمانی می‌توان دید و درک کرد که خبرنگار با تمام توان و بدون هیچ چشم داشتی بدترین و سخت تمرین شرایط را تحمل می کنند و از زندگی خود می زند .

خبرنگار یعنی حامی مردم ،خبرنگار یعنی مردی در برابر نامردی ،روزتان مبارک رزمندگان خط مقدم


 منیره خسروبیگ خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان شیراز:
قلم را در دست میگیرم یادم میماند که باید کلماتی بگویم تا بتوان با آن زندگی این روزهایمان را که پر شده از حرف های غم انگیز و ناراحت کننده، با کلماتی پر از راستی ، صداقت ، عشق لبریز کنیم چرا که پاکی نون و قلم قسم خوردیم.

هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد...


ابراهیم شیشه گر سردبیر پایگاه تحلیلی خبری آینه فارس: 

نمی‌دانی بدان، بالاترین جرم/ همین تشویش اذهان خصوصی‌ست

17 مرداد "روز خبرنگار” که همزمان با شهادت شهید محمود صارمی است،  فرصتی است تا از زحمات طاقت فرسای خبرنگاران گرامی که دلسوزانه در تمامی شرایط و برهه‌ها چراغ آگاهی افزایی را روشن نگه می‌دارند، تقدیر بعمل آید.
«خبرنگاری شغل نیست، عشق است. اگر به عنوان شغل انتخابش کرده‌ای، رهایش کن و اگر عشق توست مبارکت باد.»
اینجانب با نهایت احترام و رعایت ادب و در کمال تواضع و ارادت به مقام شامخ "خبرنگار” ، فرا رسیدن این روز عزیز را خدمت همه همکاران رسانه ای نازنینم تبریک و تهنیت عرض می‌کنم. همچنین از تلاش‌های صمیمانه و صادقانه اصحاب رسانه که در شرایط بسیار سخت شیوع کرونا از بیش از گذشته همت کرده و خوش درخشیدند، به سهم خودم قدردانی می‌نمایم.
 البته به روال هرساله که در جمع خبرنگاران می گویم باید تکرار کنم"حال ما خوب است اما تو باور نکن"، شاید فرجی شد و در ادامه فکری برای حل معضلات معیشت و ایجاد یک زندگی حداقلی برای خبرنگارها صورت گرفت.

عزیز! این ملک، خاصان خصوصی‌ست
حریم مایه‌داران خصوصی‌ست

نمی‌دانی بدان، بالاترین جرم
همین تشویش اذهان خصوصی‌ست


هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد...



امیر صادقیان، خبرگزاری تسنیم:
به نظرم مهمترین چالش خبرنگاران در این بحران و شرایط اقتصادی  حاکم بر کشور در این برهه حساس زمانی در وهله‌ی اول رسیدگی به مشکلات مردم و طلب خواهی مشکلات مردم از مسئولین امر می‌باشد و در وهله دوم مهم ترین مسئله، خود جامعه خبرنگاران هستند ((بالاخص خبرنگاران و عکاسان شاغل در شهرستان هایی به جز تهران)) که از تمام امکانات و مزایا از یک حقوق و دستمزد ساده بگیر تا حق بیمه و امنیت شغلی برخوردار نیستند و در هیچ زمانی تا کنون هیچ دولتی دادخواه این قشر نبوده و کاری برای آنان پیش نبرده است.


هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد

زهرا عسکری، سردبیر خبرگزاری ایکنا استان فارس:

خبرنگاران خوانده می‌شوند اما دیده نمی‌شوند. قشری که شب و روز را از هم نمی‌شناسد. روزهای تعطیل، عید، شهادت، جشن و شادی یا عزاداری، سیل، طوفان، زلزله، آتش‌سوزی نه تنها تفاوتی برای کار خبرنگاران ندارد بلکه بعضاً موجب ایجاد کارهای بیشتری همراه با استرس‌های فراوان به دلیل اطلاع‌رسانی‌های دقیق و به موقع می‌شود.

به راستی کدام شغل چنین است که چیزی به نام ساعت کاری در آن مفهومی نداشته باشد و همیشه در هر حادثه و اتفاقی، در هر نقطه‌ای که باشی باید خود را برای ارسال خبر به موقع برسانی. آری خبرنگاری جزو مشاغل سخت است اما کمتر کسی از این مسئله سخن می‌گوید و حتی برخی معتقدند که اصلاً خبرنگاری کاری ندارد و هر کسی می‌تواند انجام دهد ولی وقتی وارد میدان شدند، آنگاه حقیقت کار خبرنگاری را خواهند فهمید.

هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد

همکاران زیادی طی این سال‌ها از شغل خویش نوشتند و تأکید کردند، خبرنگاری عشق است و تا عاشق نباشی نمی‌توانی سختی‌های راه را تحمل کنی. پس هر که بامش بیش، برفش بیشتر. هرچه عاشق‌تر، پرتلاش‌تر.

حکایت ما در این شغل «هر کسی از ظن خود شد یار من» هست. هر کسی انتظار دارد مطابق سلیقه او قلم بزنیم. مسئولان، مدیران کل، روابط عمومی‌ها و حتی مردم انتظار دارند که برای او قلم بزنیم اما در حقیقت رسالت خبرنگار آن نیست که مطابق سلیقه کسی قلم بزند بلکه باید در مسیر احقاق حق تلاش و حق مطلب را در حرفه خویش ادا کند.

سیده ناهید تقویان روزنامه تماشا:

- مهمترین مشکلات خبرنگاران و عکاسان خبری؟
اگرچه جایگاه خبرنگار و رسانه نسبت به گذشته بهتر شده، اما باید اذعان کرد که خبرنگاری حرفه ای است که کمترین درآمد و بیشترین استرس و حساسیت را دارد و البته کار برخی خبرنگاران به مراتب سنگین‌تر و سخت‌تر از دیگر همکاران است. 
در عین حال باید گفت که شغل خبرنگاری در عین سختی خود، دلپذیر است؛ چرا که کار خبررسانی همیشه در متن قرار دارد و همین به سختی‌هایش می‌ارزد. در عین حال، مهمترین مشکلات خبرنگاران و عکاسان خبری را می توان به شرح ذیل بیان کرد.
- نبود امنیت شغلی
- حقوق حداقلی خبرنگاران و عکاسان رسانه‌ها
- مشکلات بیمه و مسکن خبرنگاران
دولت چه اقدامی را می تواند برای حمایت از این قشر انجام دهد؟
از جمله مهمترین اقداماتی که دولت در این زمینه می تواند انجام دهد، می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
- تصویب حرفه ی خبرنگاری به عنوان مشاغل سخت و زیان‏آور.
- برگزاری کارگاه های آموزشی به طور مستمر 
- اختصاص تجهیزات نرم افزاری و سخت افزاری مورد نیاز این حرفه
- تسهیل امر بیمه و مسکن خبرنگاران
- ارایه ی لایحه ای به مجلس جهت حمایت از خبرنگاران و رفع مشکلات صنفی آنها

هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد...



لیلا شکوهی خبرنگار و عکاس پایگاه تحلیلی خبری مرودشت نا:

وادی خبر و خبرنگاری شاید برای بعضی ها سپری کردن تکه ای از زمان باشد، اما من آنرا زندگی میکنم در تلخی ها،سختی ها، غم ها و  شادی ها با عشق... هفدهم مرداد روز خبرنگار بر اهالی راستین خبر ،منادیان حق و حقیقت گرامی باد

دوستان خبری، همكاران عزيز روزتون مبارك قلمتون به رنگ حق

هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد...

حرف دل

نشان می دهند و دیده نمی شوند...
برای خبرنگار شدن بیش از هر چیزی عشق و علاقه لازم است چرا که اکثریت خبرنگاران پس از سال ها دویدن جز چند جفت کفش پاره چیزی نصیبشان نمی شود.
یکی از مظلوم ترین قشرهای جامعه خبرنگاران هستند قلم می زنند، عکس می گیرند، فیلم تهیه می کنند و باعث می‌شوند عده ای دیده شوند اما خودشان دیده نمی شوند.
خیلی از خبرنگاران هنوز بعد از سال ها دویدن و خاک خوردن هیچ نهاد یا صنفی برای حمایت تمام و کمال از حقشان را ندارند، نه وضعیت استخدامی مشخصی دارند نه شرایط بیمه ای ثابت.
خبرنگار بودن سخت است. 
یاد و خاطره شهدای عرصه خبر شهید سید مرتضی آوینی، شهید محمود صارمی و شهید محسن خزایی گرامی باد.



فاطمه اسدزاده خبرنگار خبرگزاری تسنیم و دبیر خبر خبرگزاری بسیج:

از چند روز قبل از روز خبرنگار، پیامهای تبریک سرازیر می شود، اما دریغ از یک ذره اعتقاد مسئولین به این پیامها.

خبرنگار، در تعطیلات دیگران به مناسبتهای تقویمی یا غیرمترقبه، درگیرتر است و به جای بودن در کنار خانواده، به دنبال ارسال اخبار در هر شرایط و وضعیتی است، اما بیمه، به دلیل بسته بودن دفتری که نیروهای معدودش در پی انتقال اخبار هستند، تعطیلی کارگاه می زند و بیمه را قطع می کند، مسئولین برای کارنامه خدمتی خود، عده ای را به سفر کاری می برند، اما دریغ از کمترین امکانات، و حتی برخی مسئولین رسانه، با قول قرارداد ثابت، بیشترین کار را از خبرنگاران می کشند، اما دریغ از حق التحریر مناسب، و ای کاش رسانه شان وابستگی به ارگانها و نهادهای مقدس را یدک نمی کشید.

هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد

در این ایام کرونایی هم برخی با ارسال پیامهای تبریک، علی رغم برگزاری برنامه هایشان، قول تقدیر را به موعدی مناسب می دهند، غافل از اینکه خبرنگار با عشق کار میکند و اگر ارگانی تقدیر میکند، معرفت خود را نشان می دهد و خبرنگار، برای تقدیر و تشکر، کار نمیکند.

ساسان یگانه، مدیرمسئول پایگاه خبری سحاب پرس:

روز خبرنگار را به همه همکارانم که در این عرصه فعالند و جهاد می کنند، تبریک می گویم. اجرتان با خدا

اگر زحمات خبرنگاران نباشد، لحظه‌ها هرگز ماندگار نمی‌شود و خبرنگار است که آن را حفظ می‌کند و در اختیار افکار مردم قرار می‌دهد. دوربین‌ها، قلم‌ها و دلسوزی‌های اصحاب رسانه برای تهیه و تنظیم اخبار و مطالب، بها به فعالیت دستگاه‌های اجرایی و سازمان‌ها می‌دهد.

هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد...

حجت کهیاری طیبی، مسئول خبرگزاری حوزه
ضمن تشکر از گزارش های سالیانه پایگاه خبری تحلیلی شیرازه در قالب «هرچه می خواهد دل تنگت بگو»

دل تنگ خبرنگار می خواهد مشکلات مسکن، بیمه، برگ تردد و ... بر طرف شود، البته بگذریم ک در طول سال شاهد بی مهری های بسیاری از سوی ادارات هستیم، گرفتاری خبرنگار به همین ها نیست  بلکه با توجه به تورم و وضعیت گرانی ها، حقوق و درآمد پایین هم است اگر چه دل تنگ ما همه این ها را می‌خواهد اما به برطرف شدن حتی یک مورد هم قانع هستیم

اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد...


هاجر کجوری، خبرنگار خبرگزاری صداوسیمای مرکز فارس

دلتنگی خبرنگار آب و نان نیست، دلتنگی خبرنگار ،قلم اوست. قلمی که امانت نزد اوست، او می ترسد، هراس دارد از این امانت. این امانت را یک نفر به او نداده است، این امانت را اهالی یک محله به او نداده است، مردم یک شهر به او نداده اند، این امانت را یک ملت به او داده است تا حافظ روح و روان و امنیت و اعتقادات آن ملت باشد. هفدهم مرداد بیشتر از یک روز است، روز خبرنگار روز همه دلتنگی های یک خبرنگار در همه روزهای زندگی اش است. او میخواهد تا نفس می کشد امانتش امانت بماند . در روز خبرنگار تجدید عهد می کنیم تا امانت دار ملت مان باشیم.

هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد...

خبرنگاران و انبوهی از مشکلات

حسین حسن پور - خبرنگار روزنامه تماشا

هر ساله با فرا رسیدن روز خبرنگار انبوهی از لوح های تقدیر و تشکر توسط مسوولین به خبرنگاران اهدا می گردد و در پشت تریبون خبرنگاران را قشری زحمتکش و فداکار می نامند و از سختی های و مشکلات کار خبرنگاری سخن ها می گویند اما دریغ که با گذشت این روز تمام آن حرف ها و سخن ها نیز به فراموشی سپرده می شود و باز خبرنگار با انبوهی از مشکلات معیشتی، عدم بیمه و عدم امنیت شغلی تنها می ماند.

به نظر می رسد در چنین شرایطی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که تمام رسانه ها اعم از مکتوب و غیر مکتوب زیر نظر این وزارت فعالیت می کنند با تعریف ساز و کاری به طور جدی به مشکلات خبرنگاران رسیدگی کند تا این قشر حداقل دغدغه های معیشتی و یا عدم امنیت شغلی نداشته باشد.

هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد...

یک جرعه سکوت به احترام گزارش‌های ناتمام

راضیه نجار، سردبیر خبرگزاری فارس:

آنچه ذهن می تراود، قلم بر روی کاغذ نشانه می‌رود و نتیجه‌اش می‌شود دغدغه‌ها و مطالبه‌گری‌ها و شور زدن‌هایی که قرار است نتیجه‌اش برای مردم مطلوب باشد.

خبرنگار در هیاهوی همین مطالبه‌گری‌ها خودش را از یاد می‌برد؛ چراکه خبرنگار از روزی که تصمیم به گام نهادن در این عرصه می‌گیرد خودش را کنار می‌گذارد و همه دغدغه‌اش می‌شود گره‌گشایی از کار مردم، قلم می‌زند، حرف می‌شنود، سختی به جان می‌خرد اما دم نمی‌زند تا شاید گرهی از کار پیرزنی در گوشه‌ای دور افتاده گشوده شود، یا لبخند نشاط بر چهره پدری بنشیند که گیر و گرفتاری‌های روزگار امانش را بریده است.

یک روز آنقدر روی یک سوژه تکراری کلیک می‌کند تا شاید قطره آبی به مردمی در نقطه‌ای مروم برسد و یک روز دیگر برای نجات جان هم‌وطنش آنچه در چنته دارد روی کاغذ پیاده می‌کند.

یک روز از کرونا و روزهای سیاه می‌نویسد و روز دیگر از دریچه دوربین ترک برداشته‌اش از خودگذشتگی‌های کادر درمان را به تصویر می‌کشد، یک روز از قهرمانی میدان‌داران ورزشی می‌نویسد و یک روز از سیاست‌های ریز و درشتی که شاید هیچ نفعی برایش نداشته باشد. آتش سوزی می‌شود، کرونا می‌آید، مرگ و میر رخ می‌دهد، بی‌آبی جولان می‌دهد، جهاد شکل می‌گیرد، موکب به پا می‌شود، همه جا و در همه زمان خبرنگار پای کار و زندگی مردم در خط مقدم همه رخ دادها قد علم کرده است.

همان بزرگ‌منشی که در حساب‌ بانکی اش خبری از دریافتی‌های آنچنانی است و نه از بیمه و اضافه کار سهمی برده‌ است اما همیشه و در همه جا با عشق و علاقه و ایثار تا پای جان‌ پیش رفته‌ و دم بر نیاورده است.

نمونه‌اش پرپر شدن دو بانوی خبرنگاری است که اتفاقا همین روزها مراسم چهلم‌شان نزدیک است، ریحانه و مهشاد دو خبرنگاری که تا پای جان برای رسالت خبری‌شان ایستادند و آب هم از آب تکان نخورد.

یا خبرنگارانی که در بحران کرونا جان‌شان را از دست دادند و باز هم اتفاقی رخ نداد. چه خوب که نام شهید صارمی جاودانه شد تا ما خبرنگاران برای یک روز هم که شده خودمان را به یاد بیاوریم و از دغدغه‌هایمان بنویسیم، دغدغه‌های تکراری و نخ‌نما شده‌ای که البته انگار راه درمانی هم برایش وجود ندارد اما حداقل نتیجه‌اش این است که دلمان سبک می‌شود و تمام...

خبرنگاران آخرین امید برای نجات جامعه

مهدی راکعی هستم از صداوسیما:

بنده ضمن عرض تبریک روز خبرنگار به تمامی اصحاب رسانه استان فارس و قدردانی از زحمات شبانه روزی این عزیزان، بدلیل اینکه کار خبرنگاری واقعا از سخت ترین و پرمشغله ترین شغل هاست و شب و روز نداره از مسئولان میخوام توجه بیشتری به این قشر زحمتکش داشته باشن و از مردم هم انتظار داریم ضمن همکاری بیشتر با خبرنگاران، شرایط شغلی اونها رو درک کنن چون یک خبرنگار ذهن آگاه و چشم بینای جامعه هست.

هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد...


حمید رضا خلیقی خبرنگار خبرگزاری ایرنا :

بازهم 17 مرداد ماه رسید تا با کوله باری از غم و اندوه برای از  دست دادن دوستان و هموطنانم به دلیل شیوع بیماری جهان شمول کرونا باشیم.

نمی دانم درباره این روز که با نام خبرنگار در تقویم ملی کشورمان ثبت شده بنویسم زیرا اصولا کار خبری در کشورهای  جهان سوم سخت و دشواراست و خبرنگاران خود سانسور می شوند که این امر مغایربا اصول این حرفه حساس و بسیارمهم است.

برخی از مسئولان تحمل انتقاد از حوزه تحت امر خود را ندارند، آنها اگراز سازمان تحت امرشان تعریف و تمجید کنی حالشان خوب می شود اما اگر قلم روی پاشنه انتقاد بچرخد انها بر نمی تابند و دیگر حتی پاسخ تلفن هایت را نمی دهند.

هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد...

خبرنگار زمانی شجاع است و به رسالت خبری خود پایبند که از هیچ ترکشی نترسد و فقط صدای مردم باشد درغیراین بهتر است قلمش را وارونه آویزان کند تا جوهرش خالی شود.

مشکل هم برای خبرنگاران که می خواهند صدای مردم باشند زیاد است ، ان چیزی که ما را در این روزها آزار می دهد سرعت پایین اینترنت است و کشورمان دراین زمینه قابل مقایسه با کشورهای به مراتب پایین ترنیست.

هرچقدر واقعیت ها را به گوش مردم برسانیم آنها کمتربه سراغ رسانه های خارجی می روند، این یک درد است که وقتی خبری پخش می شود مردم برای تاکید صحت خبرشان می گویند فلان شبکه خارجی گفته است، چرا نگویند رسانه های داخلی این خبر را منعکس کرده است،این درد است .

محمدمهدی اسدزاده، هفته‌نامه شهرسبز، سایت‌های کازرون‌نما و حافظ‌خبر:
با سلام و درود: در این بیست سالی که از آغاز کار رسانه‌ایم می‌گذرد چه‌ها که ندیدیم و چه‌ها که نشنیدیم...

در این مجال کوتاه یادی می‌کنم از زنده‌یاد مهندس رجبعلی طاهری یگانه اسطوره انقلابی رسانه‌ای فارس که پیش از انقلاب سال‌ها زندان و تبعید را بر دوش کشید و در سال‌های پس از انقلاب، بی‌آنکه طعمه‌ای شود در دستان بیگانگان، در راستای پاسداری از ارزش‌های ریشه‌دار انقلاب اسلامی، با فصل‌نامه انتظار هم نقد کرد و هم راهکار داد و به ما یاد داد که یک رسانه و رسانه‌نگار، فحاش و تخریب‌گر نیست و پیش از انتقاد، باید راهکار و پیشنهاد داشته باشد.
همچنین در این چند روزه می‌بینم که برخی‌ها، رسانه‌ها و خبرنگاران را دروغگو می‌دانند، باید گفت که رسانه‌های ما دروغگو نیستند که اگر دروغی هم باشد از رسانه نیست؛ که از کسانی دیگر برمی‌آید که رسانه ناگزیر است داده‌های خود را از آنان بگیرد.

دیگر آن که، ناکارآمدی نهادهایی که خود را مدافع خبرنگاران می‌دانند، امروزه دیگر بر کسی پوشیده نیست. پس نیاز است تا درباره آن نهادها، بازنگری شود؛ شاید بتوان آنان را پویاتر کرد.

هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد...


دلمان تنگ است اما از کجا و از چند جهت بگوییم؟
زینب شهریاری-خبرنگار ایسنا:

از دغدغه همیشگی و تکراری وضعیت معیشتی و‌عدم امنیت شغلی خبرنگاران و این روزها هم کرونا که گذر کنیم،  درد دیده نشدن‌ها حقیقتا خاطر هر خبرنگاری را آزرده می‌کند.
این روزها وضعیتمان به مثابه همان گل بود و به سبز نیز آراسته شد، بدل شده است.
دردها که کم نبود و حالا کرونا و ترس از آلوده شدن به این ویروس، روحمان را بیشتر خدشه دار می‌کند.

هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد...


خبرنگار سنگ صبور و مرهم درد مردم

عباس امیری - روزنامه نیم نگاه

در این هوای غبارآلود و غم بار باز هم روزنه های امید جامعه را به آینده ای شیرین و پر رونق امیدوار کرده است.
تلاش های جهادی و وعده هایی که بوی صداقت می دهند در فضای کشور پیچیده و پس از یک دوره سخت و طاقت فرسا همه امیدوار به  استقرار عقلانیت به جای لجاجت و همگرایی به جای تک‌روی و همه خوبیها به جای همه بدی هایی است که جامعه را خسته کرده است.

هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد...

در این میان خدا کند وعده ها صادق و تلاش ها الهی و گامها در راستای پیشرفت و‌ توسعه و رفاه و آسایش مردمی باشد که در سختی ها در کنار نظام و مسئولین بوده و‌ هستند و لحظه ای ایران را رها نکردند تا جاودان بماند.

و اما آرزو می کنم خبرنگاران و عکاسان خبری از امروز که آغاز سال نو خبری آنان است خبرهایشان و شات‌هایشان شادی بخش و نشاط آور و مایه غرور و سعادت و سربلندی و شادی مردمی باشد که آزادی و آبادی حقشان است.

جمله ای خطاب به مسئولین؛ خبرنگار سنگ صبور و مرهم درد مردم و محرم شما هستند مبادا با نماینده ولی نعمت خود به گونه ای رفتار کنید که نتیجه اش به جای ترقی و‌ پیشرفت افول و سقوطتان باشد.

 خبرنگار صاحب تجربه گذشته و چراغ راه آینده است پس می تواند مشاور و همراه خوبی باشد.
 قدرشان را بدانیم و از وجودشان بهره ببریم پیش از آنکه فرصت تمام شود...  فرصت کوتاه است... خبرنگار و عکاس خبری دوستی است که باید غنیمت شمریدش صحبت....
یا حق

آمنه سپهر، خبرنگار خبرگزاری مهر:

تبریکاتتان پیشکش، خبرنگار توجه می خواهد!

روزگارمان گره خورده به سوژها و خبرهای پیرامونمان و همین باعث شده است تا روح و روانمان همپای کلمات در تلاطم باشد.
من یک خبرنگارم! همانکه در همه شرایط مجبور است به حرف دلش گوش کند. 
همانکه سودای نوشتن از درد آدمها و دنیای رنگ به رنگ اطرافش یک لحظه آرامش نمی گذارد. 
من خبرنگارم همانی که نه خواب و خوراک دارد و نه استراحت.

هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد...
همانکه شبانه روز از دغدغه های مردم می نویسد و غم نان و امنیت شغلی نداشته و بیمه ای که نشده است را در هیاهوی خبرهای جور واجور در پستوی انتظاراتش چال کرده است. 
روایت زندگی خبرنگاران و مصائب ریز و درشتشان شاید برای مخاطبین گنگ باشد. زیرا برداشت آنان از خبرنگار کسی است که با همه مسئولان ارشد در ارتباط است و قطعا برای انتشار اخبار حقوق خوبی هم دریافت می کند. 
اما حقیقت ماجرای زیستن خبرنگاران فرسنگها با رفاه فاصله دارد ، این شغل البته اگر اسمش را بشود شغل گذاشت حقیقتا سخت و طاقت فرساست. 
این پیشه در درون خود نام دارد اما نان دارد .
درد معیشت خبرنگاران ، بیمه و هزار و یک مساله ای که حل نشده است همواره روح خبرنگاران را می آزارد. 
اما چه کند این خبرنگار نگون بخت که عاشق است و ترک عشق برایش محال. 
آیا با شرح این روایت خبرنگاران در انتظار تقدیر و هدیه از مسئولان در روز خبرنگارهستند؟  مسئول محترم خبرنگاران تبریک نمی خواهند ، توجه می خواهند. 
توجهی از جنس عمل به وعده های سرخرمنی که هر ساله در روز خبرنگار سوژه رسانه ها می شوند. 
روی سخن من با متولیان اصلی خبرنگاران است که تدابیر درستی برای حل مشکلات معیشت خبرنگاران ندارند ، بلکه متوقع‌اند تا خبرنگاران در فرایند اطلاع رسانی و اخبار حوزه هایشان کمک حالشان شوند. 
۱۷ مراد سالروز شهادت شهید صارمی و روز خبرنگار را در این روزهای سخت به تمامی اصحاب رسانه به‌ویژه همکاران رسانه های مکتوب و آنلاین در سراسر فارس تبریک عرض نموده  و به یکایک این عزیزان خدا قوت می‌گویم.

لیلا غضنفری ، خبرنگار حوزه شهری،اجتماعی و سیاسی روزنامه سبحان:

اما نوبت به خبرنگار که می رسد انگار عقربه های ساعت سریعتر می چرخد .نوبت به خبرنگار که می رسد مصلحت اندیشی باید کرد   .نوبت به خبرنگار که می رسد باید قانع بود .نوبت به خبرنگار که می رسد تنهایی تنهایی .نوبت به خبرنگار که می رسد انتظار تنها یک مفهوم دارد نباید دست روی دست گذاشت .نوبت به خبرنگار که می رسد مردم ولی نعمت هستند و مسولان وامدار همین مردم .نوبت به خبرنگار که می رسد او دیگر انگار خودش رو فراموش کرده و مردم برایش یک باور هستند نوبت به خبرنگار می رسد می بینید دیگر حرف زدن از خودش و مطالبات بحق حرفه  خود تبدیل میشود به راز مگو.

محمد صادقی مدیر خبرگزاری علم و فناوری در استان فارس
آنقدر مشغول درد و مشکلات مردم میشوی که خود را فراموش میکنی، دغدغه داری و مطالبه گری، قلم میزنی و فریاد میکشی تا بشود آنچه مطلوب میدانی برای جامعه ات.
آری تو خبرنگاری که حتی در روز خودت دست از دفاع و تلاش برای دیگران برنمیداری، تریبون در دستانت است اما برای خود خرج نمیکنی.
شب و روز برایت معنایی ندارد، درحالیکه با رقم بخور و نمیر حق التحریر روزگار میگذرانی، بیمه و امنیتی هم برایت متصور نشده اند اما همچنان هستی، تریبونی برای شنیدن صدای مردم.
روز تو را چگونه کند وصف حاتمی؟
روز تو بر تو باد مبارک خبــــــــرنگار

هر چه می خواهد دل تنگت بگو/ اینقدر مشکلات خود را در این سال ها بیان کردیم که دیگر دل تنگ ما هیچ چیز نمی خواهد...

دانیال طهماسبی خبرنگار خبرگزاری ایلنا:

چیزی برای گفتن نیست؛ همین که تا به امروز در این شرایط بیماری، اقتصادی، معیشتی، سیاسی زنده ایم خدا رو شکر

بهمن پگاه راد روزنامه خبر جنوب:

(١)می گویند:  «تو مو می بینی و من پیچک مو» و این مصداق حال همه خبرنگاران است و من در تمامی دوران عمرم، منهای ده سال اولش نویسنده بودم و به سالهای بعد از انقلاب و قبل از آن نیز که دور و بر روزنامه‌ها و به ویژه نشریات و مجله ها بوده‌ام، تا این زمان خیلی پیچک ها دیده ام!

(٢) همیشه عمرم مشوق جوان‌ترها بوده، از تک روی بیزار بوده ام و پیوسته قبل از این که اظهار نظرهای آنچنانی کنم، بیشتر حالت تماشاگر داشته‌ام که بنشینم و نظارت کنم. البته این نظارت ها هم برای من دردسرهایی داشته است. در نوجوانی به وقتی در زمین خاکی پشت خانه مان در کوچه نوروزی، خیابان نادر مشغول تماشای فوتبال بودم، بچه ها شیشه خانه ای را شکستند و وقتی مرد صاحب خانه  به طرفشان هجوم آورد، همه فرار کردند و تنها من ماندم  و مرد یقه من را گرفت و هر چه التماس کردم من جزء تیم نبودم، به باور نگرفت و  سیلی پشت سیلی بود که بر سر و صورتم فرود می آمد.

(٣) بدترین این پیچکها، آوار این روزهای کرونا است و من در این شرایط غم‌انگیز روزگار به وقتی که می خواهم این مصیبتها را تحلیل کنم و به قضاوت کار عزیزان خبرنگار بنشینم، به خوبی از تلاش‌های این جمع به خاطر انعکاس این تلخی ها آگاهم.  خبرنگارانی که در شرایط سختی هستند و به خاطر روحیه  مقاومت و ایستادگی همچنان در صف مبارزه با این بلا هستند و سرسختی آنها که جنگیدن برای پیروزی باشد، خیلی ستودنی است. خداوند همه این دوستان را به سلامت، همراه باامید زنده نگه دارد.


و این قصه همچنان ادامه دارد...


نظرات بینندگان