کد خبر: ۱۵۳۱۱۶
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۹ - ۲۰ اسفند ۱۴۰۰
جمعه‌های مهدوی «شیرازه»:

امام زمان (عج) ملاک حق و حقیقت

جمعه‌های مهدوی در راستای ارتقا سطح آگاهی عموم جامعه نسبت به امام زمان(عج) در «پایگاه تحلیلی خبری شیرازه» هر هفته روز آدینه منتشر خواهد شد.
به گزارش سرویس فرهنگی شیرازه، حجت الاسلام و المسلمین محمدحسین حدائق کارشناس علوم مذهبی و قائم مقام بنیاد مهدی موعود (ع) استان فارس در یادداشتی اختصاصی به تشریح سبک زندگی مهدوی و حدود تولی و تبری، در باورمهدویت پرداخت و نوشت: 

در فرازی از زیارت آل یاسین امام عصر عج، معیار حق و حقیقت را رضایت و خشنودی ائمه ع و ملاک بطلان هر عملی را سخط و نارضایتی ایشان نام می برد.

«فَالحَقُّ ما رَضیتُموه وَ الباطِلُ ما أسخَطتُموه» 
 میزان صحت و راستی هر عملی، بسته به میزان رضایت اهل‌بیت ع از آن عمل است و در هر عملی که رضایت ائمه ع نباشد و آن کار موجبات ناراحتی ایشان را فراهم کرده باشد، دلیل بر باطل بودن آن کار است. 
با توجه به اینکه هر انسان خداجو و حق طلب برای رسیدن به فلاح و رستگاری، به دنبال شناخت حق و تمییز و تشخیص آن از باطل است، لذا می توان این بخش از کلام امام زمان عج را به عنوان یکی از کاربردی‌ترین فرازهای موجود در زیارت‌های اهل‌بیت ع نام برد. لیکن لازم است برای بهتر روشن شدن فراز، به چند نکته ی اساسی توجه نماییم.  

معنای لغوی حقّ و باطل
الف) حقّ
در لغت، معانی مختلفی برای این کلمه ذکر شده است. به طور مثال، مرحوم راغب در کتاب المفردات، اصل حق را به معنای مطابقت و موافقت ذکر کرده است .
از دیگر معانی که برای «حق» ذکر شده است می توان به: ضدّ باطل، وجود ثابت  و ... اشاره کرد. 
ریشه شناس معانی لغت عرب درباره ی لفظ «حق» می گوید: 
«له أصل واحد یدل علی أحکام الشيء و صحّته و هو نقیض الباطل ثم یرجع إلیه کل فرع بجودة الاستخراج ؛ لفظ حقّ، ضدّ باطل است و یک ریشه که حاکی از اتقان و پایداری شیء است بیشتر نداشته و تمامی معانی به ظاهر مختلف، به همین یک معنی بازمی گردد».
 ب) باطل
معمولاً از معنای حق، ضدّ آن یعنی باطل فهمیده می شود. احمدبن‌فارس صاحب کتاب مقاییس‌اللغة در توضیح معنای باطل می نویسد: 
«باطل یک معنا بیشتر نداشته و آن، بی‌واقعیتی است». 
در کتاب أقرب الموارد درباره ی باطل می نویسد: 
«مقابل حق است و آن را فاسد و بی اثر و ضایع می‌سازد» .
همچنین صاحب قاموس قرآن می نویسد: 
«باطل آن است که در قضاوت عمومی مضمحل شده و بشر در عین ابتلا به ضرر و ناحق بودن آن حکم می-کند» .
حقّ و باطل در کلام امیرالمؤمنین علی ع
اینک که به معانی لغوی حقّ و باطل پی بردیم، تفسیر حقّ و باطل را در کلام علی ع بررسی می نماییم. 
ایشان در بخشی از سخنان خود در حین ایراد خطبه می فرمایند: 
«لِکُلِّ حَقٍّ باطِلاً ؛ برای هر حقی، باطلی نیز قرار داده شده است».
در جای دیگر و در تفسیر حق و باطل به زیبایی، سرانجام آن دو را توصیف نموده و می فرماید: 
«إنَّ الحَقّ ثَقیلٌ وَ بَريءٌ وَ إنَّ الباطل خَفیفٌ وَ بِيءٌ ؛ حق سنگین، اما گواراست و باطل، سبک اما بلاخیز و مرگ آور است». 
اهل‌بیت ع، معیار تشخیص حقّ از باطل
باید دانست که اهل‌بیت رسول اکرم ص بعد از ایشان در کنار قرآن، وظیفه ی تفسیر و تعلیم آیات قرآن را به عهده داشته و مانند پرچم و نشانه‌ای، محور حق و درستی بوده و مردم باید خود را با این محور سنجیده تا بدانند، تا چه اندازه بر محور حق منطبق بوده و بر راه راست استوارند. 
امیرالمؤمنین علی ع در تفسیر چگونگی تبعیّت و پیروی از اهل‌بیت ع برای رسیدن به حقیقت و کمال بشری می فرمایند: 
«و خداوند در میان ما پرچم و نشانه ی حق را برافراشت. هرکسی که از آن پیش بیفتد، از دین خارج شده و هرکس با آن مخالفت نماید، نابود گردد و فقط هر کسی که با آنان همراهی نماید، به حق پیوسته است» . 
اهل‌بیت ع آیینه ی تمام نمای حق بوده؛ چنان که خداوند در شأن ایشان می فرماید: 
«إنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا ؛ همانا خداوند اراده كرده است كه پلیدى (گناه) را از شما اهل بیت (پیامبر) دور كند و كاملاً شما را پاك سازد».
ایشان پاک و معصوم هستند و لذا معیار تام و تمام حق بوده و مسیر آن ها تبعیّت از پیامبرص و نگاهدارنده ی انسان از هرگونه انحراف است. 
بارها پیامبر گرامی اسلام ص به این مطلب با تعابیر مختلف نظیر «الْحَقُّ مَعَ علي وَ علي مَعَ الْحَقِّ ؛ حق با علی است و علی با حق» اشاره فرمودند. پس، برای شناخت حق از باطل و اهل حق از اهل باطل، هیچ تردیدی وجود ندارد که ائمه ع تنها ملاک و معیار شایسته ای هستند که اگر کسی در فکر و عمل با ایشان و سخنان گهربارشان هماهنگ و همگام و تابع باشد، به حقّ نزدیک بوده و هرچه احساس دوری و غربت از این ذوات مقدّسه داشته باشد، از حق نیز دور شده و به باطل نزدیک گردیده است و به عبارت دیگر، نگرش هرکس نسبت به ائمه ع، حقّ و باطل بودن او را نشان می¬دهد. 
امیرالمؤمنین علی ع در نهج‌البلاغه و در توصیف تبعیّت و همراهی با ائمه ع می فرماید: 
«اُنْظُرُوا أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ وَ اتَّبِعُوا أَثَرَهُمْ فَلَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ هُدًى... وَ لَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا وَ لَا تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهلِکُوا ؛ به خاندان پیامبرتان بنگرید و همراه ایشان باشید، به هر سمتی که گام برمی دارند، شما هم به همان سمت گام بردارید. زیرا آنها هرگز شما را از راه راست خارج نمی کنند و از آنها پیشی نگیرید که گمراه می شوید و از آنان عقب نمانید که هلاک خواهید شد». 
حضرت آیت الله‌العظمی مکارم شیرازی در شرح این خطبه از نهج‌البلاغه می فرماید: 
«از این بخش از خطبه، به خوبی استفاده می شود که مفهوم ولایت این نیست که انسان با دستورات آن بزرگواران، گزینشی برخورد کند بلکه ولایت حقیقی آن است که، در همه چیز و در همه حال، سر به فرمان آن بزرگواران باشد و آنها که تنها در گفتار یا پاره ای از رفتارهای فردی و اجتماعی تابع اهل‌بیت ع هستند، موالیان حقیقی نیستند؛ مدّعیانی هستند در لباس موالی!
بدیهی است که منظور امام ع، تنها عصر و زمان او نیست؛ چرا که اهل‌بیت ع را به عنوان امام و پیشوا معرفی می کند نه فقط خودش را» .
در جای دیگری، مولا علی ع در توصیف ائمه ع می فرماید: 
«هم أزمَّة الحق و أعلام الدین و ألسِنَةُ الصِّدق؛ آنان زمامداران حق و پیشتازان دین و زبان های صدق-اند» . 
حضرت آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر این خطبه نیز می-فرماید: 
«آن چه در این فراز از خطبه خوانده اید، این حقیقت را به عالی ترین بیان تبیین می کند که با وجود اهل‎‌بیت و عترت پیامبر ص در میان مسلمانان و پیروی مردم از سخنان ایشان، هرگز خطر گمراهی آن ها را تهدید نمی-کند» . 
لذا با عنایت به همه ی آن چه در باب حق و باطل و ملاک و معیار حقیقت بیان شد، باید مجدداً اشاره ای به کلام امام عصر عج نماییم که فرمودند: 
«حق آن است که شما به آن خشنودید و باطل آن است که شما از آن ناخشنود گشتید». 

حکایت؛ اجازات آیت‌الله محمدرضا حدائق
مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ محمدرضا حدائق می گفتند: 
به خدمت پدرم آیت الله حاج شیخ ابوالحسن رفتم و اجازات خودم از مراجع را خدمت ایشان بردم. قصدم این بود که فقط به ایشان اجازات را نشان بدهم. از مراجع بزرگ آن زمان حضرات آیات عظام بروجردی، حکیم، امام خمینی ره، گلپایگانی و ... از 14 مرجع تقلید اجازات و احکام وکالت داشتم که به ایشان نشان دادم . 
پدرم یکایک اجازات را مطالعه کرده و روی زمین گذاشتند. بعد که همه را خواندند، گفتند: بابا!!! من تو را یک نصیحتی می-کنم؛ پسر من! اگر از 14 مرجع، 14 اجازه نَه، بلکه اگر 100 اجازه از 100 مرجع تقلید داشته باشی ولی، خدا و امام زمان عج از تو راضی نباشند، بار تو روی زمین مانده است و اگر این اجازات را نمی داشتی ولی امام زمان عج از تو راضی باشند، نگران نباش. وجاهت اصلی آن است که آنان راضی باشند و بپذیرند و قبول کنند.

انتهای پیام/ح
نظرات بینندگان