کد خبر: ۱۶۹۸۲
تاریخ انتشار: ۱۸:۵۶ - ۰۸ آبان ۱۳۹۰

تحولات سوریه؛ درگیری‎های داخلی و فشارهای خارجی

حضور سوریه در جبهه مقاومت و هم‌پیمانی با جمهوری اسلامی ایران موجب نگرانی غرب شده و در عین حال توان اجرای طرح‌های براندازی را از آنان سلب نموده است. لذا اقدامات غرب در شرایط فعلی در بهره گیری از ناآرامی‌های داخلی و ایجاد یک جبهه جهانی علیه دمشق و اعمال فشار و کسب امتیاز از رژیم اسد خلاصه شده است.

مقدمه

چند ماهی از ناآرامی‌های سوریه می‌گذرد و طی این مدت شهرهای مختلف این کشور از درعا در جنوب گرفته تا حمص و حماه و حلب در شمال شاهد درگیری‌ها و خشونت‌های متعددی بوده که به کشته شدن شماری از معترضان و نیز نیروهای امنیتی سوریه منجر شده است.

محافل غربی که از دیرباز با سوریه مشکل داشتند، از همان ابتدا تلاش زیادی کردند تا مقوله انقلابات عربی را در سوریه تکرار کنند و در همین راستا به ترویج بحران مشروعیت رژیم بشار اسد و لزوم سرنگونی او پرداخته و با اتکا به ناآرامی‌های داخلی، فشارهای مختلف تبلیغاتی و سیاسی و اقتصادی و حتی تهدید نظامی را علیه نظام دمشق اعمال کردند.با این حال وضعیت سوریه همانند سایر کشورهای عربی که درگیر موج انقلابات شده‌اند، حالت فراگیر نیافته است و برای نمونه دمشق به عنوان پایتخت این کشور، موجی از اعتراضات و درگیری‌ها را نیازموده و بلکه در مقابل، شاهد تظاهرات مردمی در حمایت از رژیم بوده است.

معارضان سوری عمدتا دارای گرایش سلفی بوده و از حمایت‌های منطقه‌ای (به ویژه عربستان سعودی) برخوردار هستند و گزارش‌هایی مبنی بر تجهیز و تسلیح آنان از مرزهای اردن و ترکیه وجود دارد که حاکی از امتداد بحران سوریه در خارج از مرزها می‌باشد.واکنش نظام سوریه به ناآرامی‌ها در دو راهکار خلاصه شده است: مقابله سخت افزاری و امنیتی با عوامل فتنه و تشنجات اخیر و دیگری گام‌های اصلاح‌طلبانه از جمله برکناری دولت و لغو حالت فوق العاده‌(1) و بازنگری در قانون احزاب و مطبوعات و آزادی زندانیان سیاسی و تعدیل سیاست تک حزبی (ماده 49 قانون اساسی) و تلاش برای پایان دادن به حاکمیت مادام العمر حزب بعث.

رژیم اسد هر چند در مدیریت بحران توفیقاتی کسب کرده است، اما با توجه به حجم بالای تحریکات و فشارهای خارجی، موج ناآرامی‌ها کم و بیش در این کشور ادامه دارد و حکومت دمشق را با چالش‌هایی مواجه نموده که هدف غایی آن خروج سوریه از جبهه مقاومت و قطع هم‌پیمانی با جمهوری اسلامی ایران می‌باشد. پایداری دمشق در جبهه مقاومت و تدبیر در مقابله با ناآرامی‌های داخلی و فشارهای خارجی، یاری‌گر این نظام در عبور از چالش‌های کنونی خواهد بود.در این نوشتار ضمن نگاهی به شرایط خاص داخلی و خارجی سوریه، به مواضع مختلف منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در قبال تحولات اخیر این کشور خواهیم پرداخت.

اصلاحات در داخل و مقاومت در خارج

سوریه به لحاظ داخلی و خارجی دارای دو ویژگی مهم می‌باشد که وضعیت آن را با سایر کشورهای عربی متمایز ساخته است. این دو ویژگی عبارت است از روند اصلاحات و پیشرفت در داخل و پایداری در جبهه مقاومت در سطح خارج.سوریه در سال 1946 از استعمار فرانسه اعلام استقلال کرد. در سال 1963 حزب بعث در سوریه بر سر کار آمد و از سال 1970 تاکنون رئیس حکومت در این کشور یکی از افراد خاندان اسد است. در حال حاضر بشار اسد، رئیس جمهور سوریه است. او فرزند حافظ اسد است که از سال 1970 تا سال 2000 این کشور را اداره می‌کرد.(2)

در کشور سوریه بالاترین‌ مقام‌ رسمی‌ رئیس‌جمهور است که توسط‌ مجلس‌ خلق‌ و بنا به‌ پیشنهاد دبیرکل‌ حزب‌ بعث‌ کاندیدا می‌شود و در یک همه پرسی توسط مردم انتخاب می‌شود. این‌ همه‌پرسی به‌ درخواست‌ رئیس‌ مجلس‌ خلق‌ برگزار و رئیس‌جمهور برای‌ یک‌ دوره‌ هفت‌ ساله‌ انتخاب‌ می‌شود.نام‌ اولین‌ مجلس‌ سوریه‌ «کنفرانس‌ سوریه‌ بزرگ» بود که‌ اعضایی‌ از دیگر کشورها‌ مانند لبنان، اردن‌ و فلسطین‌ نیز در آن‌ حضور داشتند. در دوران‌ استعمار فرانسه‌ در سال‌ 1923 دومین‌ مجلس‌ سوریه‌ تشکیل‌ شد که‌ 30 عضو داشت. بعد از جنبش‌ اصلاحی‌ حافظ‌ اسد، قانون‌ جدید مجلس‌ نوشته‌ شد که بر اساس آن مجلس دارای 250 کرسی است. از این 250 کرسی‌ 131 کرسی متعلق به حزب بعث و 32 کرسی متعلق به باقی احزاب است.‌(3)

هر چند ساختار سیاسی سوریه با سایر کشورهای عربی مشابهت‌هایی دارد و از مشکلات زیرساختی مربوط به استبداد سیاسی و معضلات اقتصادی بدور نیست، اما رژیم اسد طی سال‌های گذشته گام‌های مهمی برای رهایی از این مشکلات برداشته و دستاوردهای قابل توجهی کسب کرده است. این اصلاحات از دورانی که بشار اسد در سال 2000 به جای پدر نشست شتاب بیشتری گرفت و علاوه بر انفتاح سیاسی، اصلاحات اقتصادی را در دستور کار خود قرار داد. این دستاوردها موجب ثبات سیاسی و اقتصادی سوریه و نیز محبوبیت نسبی بشار اسد نزد افکار عمومی داخلی و خارجی شده است. از این رو همان‌گونه که اشاره شد اعتراضات و آشوب‌های فعلی فراگیر نبوده و دست عوامل خارجی در آن دخیل می‌باشد.

به دنبال تحولات اخیر در سوریه بشار اسد چندین اقدام مهم برای آرام ساختن فضای سیاسی و اجتماعی کشور به عمل آورده است. یکی از این اقدامات برکناری دولت ناجی عطری و انتخاب عادل سفر، یک سیاستمدار اصلاح‌طلب و وزیر پیشین کشاورزی برای تشکیل دولت جدید بود. به عبارتی سوریه به ویژه در دوران بشار تلاش کرده روند اصلاحات دمکراتیک را در سوریه شکل داده و فضای امنیتی برخاسته از آموزه‌های بعثی را بشکند.

موضوع دیگری که سوریه را از دیگر کشورهای عربی متمایز می‌سازد آن است که سوریه از دوران حافظ اسد در جبهه مقاومت قرار داشته و بیش از چهار دهه است که با رژیم اشغالگر صهیونیستی در حال خصومت است به این دلیل که بلندی‌های جولان در شرق این کشور از سال 1967 همچنان در اشغال اسراییل قرار دارد. اسراییل با کمک هم‌پیمانان غربی خود به ویژه ایالات متحده آمریکا تلاش زیادی کرده است تا موضوع جولان را به نفع خود تثبیت کند و قطعنامه 242 شورای امنیت مبنی بر عقب‌نشینی از مناطق اشغالی سال 1967 را به فراموشی بسپارد. اما رژیم سوریه طی این سال‌ها بر مواضع اصولی خود خصوصا بازپس‌گیری جولان پافشاری کرده و هر‌گونه سازش با رژیم صهیونیستی را رد کرده است.

در همین راستا سوریه عملا در جبهه مقاومت گام نهاده و ضمن هم‌پیمانی با جمهوری اسلامی ایران، به حمایت از گروه‌های مقاومت لبنان و فلسطین برخاسته است و البته فشارها و هزینه‌هایی را از سوی غرب و حتی کشورهای سازشکار عربی متحمل شده است. بر این اساس، ثبات و اقتدار رژیم سوریه برای ادامه روند پایداری در جبهه مقاومت امری حائز اهمیت بوده و تضعیف حکومت اسد می‌تواند مواضع اساسی سوریه را در برابر اشغالگری اسراییل تضعیف کند. حمایت جمهوری اسلامی ایران از دمشق، حاکی از این نگاه راهبردی و حفظ سوریه در جبهه مقاومت می‌باشد.بشار اسد نیز در سخنرانی خود در مجلس این کشور با تاکید بر جبهه مقاومت و آرمان فلسطین تاکید کرد: سیاست خارجی سوریه حمایت از مقاومت عربی در برابر اشغالگران است وهدف از توطئه اخیر، کنار زدن سوریه از رهبری مقاومت ضد اسراییلی است. امیدواریم تحولات اخیر در منطقه باعث تغییر مثبت در مسیر فلسطین شود که سه دهه است با امتیاز دهی مواجه است.‌(4)

در هر حال ثبات سوریه به پایداری جبهه مقاومت و تدوام پشتیبانی از گروه‌های مقاومت در لبنان و فلسطین خواهد انجامید و نکته قابل توجه آن که ملت‌های مسلمان و از جمله مردم سوریه قائل به ادامه مقاومت در برابر توسعه‌طلبی‌ها و اشغالگری‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند.

مواضع غرب

غرب و به ویژه آمریکا در قالب اهداف راهبردی خود، در پی ایجاد تغییر در ساختار سیاسی کشورهای منطقه در چهارچوب طرح خاورمیانه بزرگ می‌باشد و در‌باره سوریه مدتی گزینه براندازی اسد جهت خروج این کشور از محور مقاومت مد‌نظر مقامات کاخ سفید بود.

بشار اسد با آن که بر مواضع اصولی پدر خود به ویژه در برابر اشغالگری اسراییل پایداری نشان داده و به دنبال حوادث 11 سپتامبر 2001 و نیز اشغال عراق تحت فشار آمریکا قرار گرفت، اما در برابر غرب نرمش‌هایی تاکتیکی از خود نشان داده و برای مثال پس از ترور رفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان و صدور قطعنامه 1559 در سال 2005 حاضر به عقب‌نشینی از لبنان شد. پس از آن روابط دیپلماسی دمشق و واشنگتن از سرگرفته شد و سوریه تلاش کرد ضمن حفظ مواضع اصولی، خود را از انزوا و فشارهای غرب رها سازد. حتی سوریه حاضر شد با میانجی‌گری ترکیه، با اسراییل بر سر میز مذاکره بنشیند که البته با توجه به اصرار سوریه برای بازپس گیری جولان و سرسختی رژیم صهیونیستی، نتیجه‌ای در برنداشت.

در هر حال ثبات و قاطعیت رژیم سوریه غرب را در هر گونه شبیه‌سازی و ایجاد انقلاب در این کشور ناکام کرده است. بنا بر این حتی اگر موج انقلابات مردمی به سوریه برسد انگیزه غرب برای حمایت از این جنبش همانند سایر کشورهای عربی نبوده و از طرفی آمریکا و نیز اسراییل این نگرانی را دارند که آلترناتیو حکومت لائیک سوریه به گونه‌ای باشد که زمینه‌های تشدید اصولگرایی اسلامی را در این کشور فراهم سازد. از این رو آن‌گونه که برخی از محافل غربی گفته‌اند بشار اسد برای غرب و اسراییل تا اطلاع ثانوی یک دشمن قابل اعتماد است و ایجاد بی‌ثباتی در این کشور برای آنان غیرممکن و بلکه نگران‌کننده خواهد بود.

از طرفی برخی تحلیل‌گران بر این باورند که با توجه به بافت قومی و مذهبی سوریه، ممکن است در پی تشدید اعتراضات حالتی از جنگ داخلی در این کشور به وجود آید. این وضعیت شاید در مرحله‌ اول سوری‌ها را به خود مشغول کند و مناقشه با اسرائیل در سایه قرار گیرد، وضعیتی که ظاهراً برای اسرائیل بهتر از وضعیت کنونی است. اما تجربه جنگ داخلی در لبنان و ظهور نیروهایی مانند حزب‌‌الله می‌‌تواند در سوریه نیز تکرار شود و برای اسراییل وضعیتی نامطلوب ‌تر از بر سرکارماندن حکومت اسد به وجود آورد. گرچه در پی سرکوب اخوان‌المسلمین سوریه در سال ۱۹۸۲ این گروه سیاسی تضعیف شد، اما در اعتراض‌های اخیر برخی شعارها صبغه مذهبی داشته و حاکی از مخالفت محافل سنی با تسلط اقلیت علوی بر ساختارهای حکومتی بوده است.

در بعد تبلیغاتی آمریکا و هم‌پیمانان منطقه‌ای آن به جنگ روانی علیه سوریه روی آورده و سرکوب اعتراضات این کشور را محکوم کردند. این در حالی است که آمریکایی‌ها چشمان خود در برابر جنایات و سرکوب آل‌خلیفه علیه شیعیان بحرین بسته و نسبت به تحولات منطقه با دوگانگی برخورد می‌کنند.

آمریکا همچنین جمهوری اسلامی ایران را متهم به حمایت از رژیم اسد و کمک به سرکوب تظاهرکنندگان این کشور نمود. کاخ سفید با مداخله‌جویی در امور داخلی سوریه و ایران با صدور بیانیه‌ای گفت: رژیم اسد مانند رژیم ایران به جای گوش دادن به مطالبات مردم خود، خارجیان را مقصر دانسته و پا جای پای متحدش ایران می‌‌گذارد و در برابر اعتراض‌هایی مسالمت‌آمیز، روش‌هایی وحشیانه در پیش می‌گیرد و آشکارا حقوق بشر را نقض می‌کند. پیش از آن نیز باراک اوباما رییس‌جمهوری آمریکا تحریم‌هایی را امضا کرد که سه تن از مقام‌های رژیم سوریه و همین طور نیروی قدس سپاه پاسداران را در فهرست تحریم قرار داد.‌(5)

در سطح بین‌المللی با فشارهای غرب، شورای امنیت سازمان ملل رایزنی‌های خود را در خصوص تحولات سوریه پشت درهای بسته آغاز کرد و چهار کشور اروپایی پیش‌نویس قطعنامه جدیدی را که در آن اقدامات صورت گرفته در سوریه علیه مخالفان محکوم شده به شورا ارائه کردند.

به گزارش الجزیره، بعد از پایان این نشست دیپلمات‌ها اعلام کردند به نظر می‌رسد اعضای شورای امنیت در خصوص واکنش نسبت به وقایع سوریه اختلاف‌نظر دارند. تاکنون شورای امنیت هیچ گونه اقدام عملی در قبال سوریه اتخاذ نکرده است. این در حالی است که در پی ارائه پیش نویس قطعنامه‌ای در خصوص سوریه روسیه و چین تهدید کردند که در صورت تصویب این پیش نویس آن را وتو خواهند کرد. (6)

به نظر می‌رسد تهدیدات برخی کشورهای غربی همچون انگلستان مبنی بر احتمال حمله نظامی‌به سوریه بیش از آن که جنبه عملی داشته باشد، جنبه اعلامی‌دارد. به این دلیل که غرب با توجه به این که هنوز پروژه لیبی را تمام نکرده است، توان شروع عملیات جدیدی را ندارد. غرب نتوانسته است در جنگ لیبی به شعارهایی که قبل از شروع جنگ مطرح کرده بود جامه عمل بپوشاند. یقینا این مسئله در خصوص سوریه بسیار پیچیده‌تر و دشوارتر خواهد بود.

از سوی دیگر هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا با برخی رهبران مخالفان سوری دیدار کرد. وزیر امور خارجه آمریکا مدعی شد: اسد مشروعیت خود را در نزد مردم سوریه از دست داده است و سوریه زمانی که به روند دمکراسی بپیوندد جایگاه بهتری خواهد یافت. به نظر می‌رسد که هدف نشست واشنگتن با مخالفان سوری اعلام پیامی به بشار اسد باشد. مارک تونر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز گفته است: واشنگتن تحریم‌های بیشتری را علیه سوریه بررسی خواهد کرد از جمله این اقدامات تدابیر احتمالی علیه صنایع نفت و گاز سوریه است. از سوی دیگر اتحادیه اروپا نیز تحریم‌های خود علیه سوریه را گسترده‌تر کرد. براساس تحریم‌های جدید دارایی‌های بیشتری از این کشور مسدود شده و پنج تن دیگر از مقام‌های دولتی و نظامی سوریه در لیست تحریم‌ها قرار گرفتند.

با توجه به روند تحولات داخلی سوریه و سیاست‌های اتخاذ شده از سوی کشورهای غربی، کارشناسان مسائل دیپلماتیک نگاه امریکا و اروپا به تحولات این کشور را متفاوت و غیر‌همسو ارزیابی می‌کنند. اخیرا برخی از کشورهای اروپایی مانند فرانسه تلاش کرده‌اند به شکل‌های مختلف با دولت بشار اسد گفتگو کنند و حتی اقدام به اعزام هیئت‌های مختلفی به سوریه کردند تا از این طریق با توجه به ارزیابی خود از توازن قدرت در داخل سوریه، خود را با شرایط بعدی در سوریه تطبیق دهند.

در مجموع باید گفت نگاه غرب در چارچوب تحولاتی است که تحت عنوان بهار عربی و دومینوی انقلابات عربی از آن یاد می‌شود. از طرف دیگر ارزش این نگاه متمرکز بر تحولات ژئوپلیتیکی در خاورمیانه است. یعنی جایگاهی که سوریه در موضوعاتی از قبیل لبنان، فلسطین و هم چنین توان تاثیرگذاری این کشور در عراق و یا نوع ائتلاف‌هایی که در سیاست‌های منطقه‌ای دنبال می‌کند، قابل توجه است.

حضور سوریه در جبهه مقاومت و هم‌پیمانی با جمهوری اسلامی ایران موجب نگرانی غرب شده و در عین حال توان اجرای طرح‌های براندازی را از آنان سلب نموده است. لذا اقدامات غرب در شرایط فعلی در بهره گیری از ناآرامی‌های داخلی و ایجاد یک جبهه جهانی علیه دمشق و اعمال فشار و کسب امتیاز از رژیم اسد خلاصه شده است.

مواضع اعراب

کشورهای عربی و در راس آن‌ها عربستان که معمولا در مسایل منطقه‌ای با غرب همسویی دارند، وارد معرکه ضد سوریه شده و با تحریک سنی‌ها و سلفی‌ها در سوریه تلاش دارند دمشق را در تنگنا قرار دهند. هدف عربستان از دامن زدن به اعتراضات در سوریه کسب امتیاز در عرصه‌های منطقه‌ای به ویژه بحرین و لبنان و عراق و نیز تقویت جبهه ضد‌ایرانی می‌باشد.

از طرفی در پی بیانیه شورای همکاری خلیج فارس درباره بحران سوریه، عربستان، کویت و بحرین سفرای خود را به منظور به اصطلاح رایزنی فراخواندند. نبیل العربی دبیر کل اتحادیه عرب در این بیانیه تاکید کرد، برای انجام اصلاحات اعلام شده از سوی بشار اسد رئیس جمهور سوریه و پاسخگویی به مطالبات قانونی مردم این کشور در انجام اصلاحات سیاسی فرصت وجود دارد. وی خواستار انجام اصلاحات لازم در این کشور برای حفظ وحدت ملی و توقف خونریزی نظامیان و غیرنظامیان شد.نبیل العربی همچنین دولت سوریه و مخالفان را به آغاز گفت وگوی جدی، جامع و ملی فراخواند و آمادگی اتحادیه عرب برای کمک به حل بحران سوریه را اعلام کرد. شورای همکاری خلیج فارس نیز با صدور بیانیه‌ای نسبت به ادامه خشونت‌ها و خونریزی در سوریه ابراز نگرانی کرد و خواستار توقف این اقدامات و اجرای اصلاحات جدی و ضروری در این کشور شد.

ملک عبدالله پادشاه عربستان نیز پس از صدور بیانیه اتحادیه عرب بلافاصله در بیانیه‌ای اعلام کرد که ریاض نمی‌تواند اوضاع کنونی سوریه را بپذیرد زیرا اقدامات مسئولان این کشور غیرقابل توجیه است. اظهارات پادشاه عربستان سعودی در حالی مطرح می‌شود که این کشور یکی از حامیان اصلی گروه‌های مسلح و تروریستی در سوریه است.

از سوی دیگر، مقامات ریاض همچنین موضع دوگانه‌ای در قبال قیام‌های عربی اتخاذ کرده‌اند به عنوان مثال نه تنها وحشی‌گری رژیم آل خلیفه علیه معترضین در بحرین را محکوم نکرده‌اند بلکه برای سرکوب بیشتر معترضین نظامیان خود را روانه منامه کرده‌اند.به گزارش خبرگزاری فارس برای همین بود که موج رسانه‌ای و سیاسی عربی که در مواضع اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس و عربستان و مواضع ترکیه نمود یافت، به راه افتاد و شاهد تشدید سخنان علیه سوریه بودیم. از سوی دیگر اطلاعاتی خطرناک درباره طرحی عربی وجود دارد که هدف آن فراهم کردن مقدمات فشار بیشتر و تحریم شدیدتر علیه نظام سوریه است تا کار به اقدام نظامی برسد.‌(7)

بر اساس برخی از منابع منطقه‌ای افسرانی از دستگاه اطلاعاتی آمریکا با نظارت مستقیم جفری فلتمن معاون وزیر خارجه آمریکا در امور خاور نزدیک، با مقامات سعودی و قطری دیدار کرده‌اند و در چند جلسه که در دوحه قطر، قاهره، لندن و امان برگزار شده، توافق شده است که فضای سیاسی جهان عرب با صدور بیانیه‌ها و اتخاذ مواضع علیه سوریه برای تشدید ادبیات غربی‌ها علیه سوریه فراهم شود و علاوه بر این مقدمات فشار رسانه‌ای خبرگزاری‌های غربی با استفاده از مواضع کشورهای عربی علیه سوریه آماده شود.

این منابع تاکید کرده‌اند علت شتاب آمریکا برای فشار کشورهای عربی بر سوریه با هدف صدور بیانیه‌های محکوم کننده این است که واشنگتن اطلاعاتی به دست آورده است که نشان می‌دهد بشار اسد در مقابله با افراد مسلح و تظاهرات‌کنندگان کاملا موفق بوده بخصوص در شهر حماه، که آمریکایی‌ها و فرانسوی‌ها امید زیادی داشتند که تظاهرات در این شهر به موفقیت برسد ولی این‌گونه نشد و اکنون واشنگتن بیم آن دارد که آرامش به سوریه بازگردد و بشار اسد بتواند کنترل خود بر همه شهرها را کامل کند.(8)

این اظهارات و مداخله‌جویی‌های آشکار در حالی صورت می‌گیرد که وزارت خارجه سوریه از موضع شورای همکاری خلیج فارس درباره اوضاع سوریه انتقاد کرد و اظهار داشت، این کشورها حقایق سوریه را نادیده گرفته و در پی منافع خاص خود می‌باشند.

مواضع ترکیه

مواضع و رویکرد ترکیه نسبت به کشورهای درگیر منطقه متفاوت بوده به طوری که از بی‌تفاوتی و سکوت تا اتخاذ موضع قاطع در قبال خیزش‌های مردمی در نوسان بوده است. از این رو برخی ترکیه را به تناقض در سیاست‌گذاری خارجی متهم می‌کنند. به نظر می‌رسد متغیر منافع ملی و نسبت آن با تحولات در کشورهای مذکور مهم‌ترین عامل اتخاذ مواضع متفاوت طی این تحولات بوده است.

موضع ترکیه در قبال سوریه به نوعی ارتباط با طرفین درگیری در سوریه بود. اما بنا به دلایلی همچون برگزاری نشست مخالفان در ترکیه، باز کردن مرز برای ورود آوارگان و مخالفان و اولتیماتوم قاطع ترکیه به حکومت بشار اسد جهت پاسخ به مطالبات مردم باعث شد تا کارشناسان از آن با عنوان موضع سرسختانه ترکیه در قبال حکومت سوریه یاد کنند، از این رو انعطاف در برابر حکومت، نسبت به ارتباط این کشور با مخالفان کمتر جلوه نمود.

با این حال موضع صریح ترکیه در قبال سوریه غیر قابل انتظار بود. در واکاوی دلایل انتقاد اساسی از رژیم سوریه در کنار اتخاذ سیاست تعامل با حکومت و مخالفان باید به چند نکته اشاره کرد: اول این که ترکیه ممکن است به این نتیجه رسیده باشد که تحولات آن قدر همه‌گیر شده که دیگر جایی برای انفعال باقی نمی‌گذارد و ترکیه باید موضعی صریح و فعالانه در حمایت از خیزش‌ها اتخاذ کند. دوم اینکه ترکیه برای انطباق خود با اتحادیه اروپا و جهت دستیابی به منافعش در اتحادیه چنین موضع صریحی اتخاذ کرده است. و اما اگر ترکیه قصد راضی نگه داشتن طرفین ماجرا در سوریه را دارد راهی ندارد جز اینکه بتواند خود را با هرگونه شرایط در صورت سقوط حکومت و یا ثبات آن تطبیق دهد.

در مجموع بازی ترکیه در بستر تحولات اخیر و اتخاذ مواضع متفاوت در قبال آن، در جهت دستیابی به منافع حداکثری است. به نظر می‌رسد فضای مانور ترکیه به دلیل برخورداری این کشور از قدرت سخت (عضویت در ناتو) و قدرت نرم (الگوی سیاسی و اقتصادی) بالاست از این رو ترکیه با در نظر گرفتن منافع ملی خود، مواضع متفاوتی را اتخاذ کرده تا شاید چالش در کشورهای نا آرام را به فرصتی برای خود مبدل کند. پس منافع ملی در نظر دولت‌مردان ترکیه توجیه کننده مواضع متفاوت آنها در قبال خیزش‌های خاورمیانه و شمال آفریقا بوده و آن گونه که برخی ناظران تعبیر کرده‌اند رژیم آنکارا قصد دارد دوران امپراتوری عثمانی را احیا کند، هر چند شرایط فعلی منطقه با یک قرن پیش تفاوت‌های عمده‌ای یافته است.

موضع جمهوری اسلامی ایران

همان گونه که اشاره شد سوریه و ایران در جبهه مقاومت قرار داشته و هم‌پیمان راهبردی یکدیگر محسوب می‌شوند. بنا بر این طبیعی است که جمهوری اسلامی نسبت به ثبات رژیم سوریه پای‌بندی نشان دهد.

در این راستا رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: جوهره بیداری اسلامی در کشورهای ‌منطقه، حرکت ضدصهیونیستی و ضد آمریکایی است اما درحوادث سوریه، دست آمریکا و اسرائیل ‌آشکار است و منطق و معیار ما ملت ایران این است که هرجا به نفع آمریکا و صهیونیسم شعار داده شود حرکت، انحرافی است. رهبر انقلاب اسلامی، شبیه‌سازی را یکی از طرح‌های پیچیده آمریکا خوانده و با اشاره به حوادث سوریه افزودند: امریکایی‌ها با تلاش برای شبیه سازی حوادث مصر، تونس، یمن و لیبی، در سوریه سعی می‌کنند این کشور را که در خط مقاومت قرار دارد دچار مشکل کنند، اما ماهیت حوادث سوریه با ماهیت حوادث دیگر کشورهای منطقه متفاوت است.(9)

بیانیه وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران درباره تحولات کشور سوریه نیز نشانگر اصول راهبردی سیاست خارجه ایران نسبت به تحولات منطقه و خصوصا سوریه می‌باشد. در این بیانیه آمده است: مقاومت ملت و دولت سوریه در 60 سال گذشته نقش بارزی در احیای کرامت عربی و دفاع از حقوق مردم فلسطین و لبنان داشته و نقشی ممتاز به این کشور در ایجاد همکاریهای جمعی علیه رژیم صهیونیستی داده است آگاهی ملت و دولت سوریه به دسیسه‌های آمریکا و صهیونیسم جهت ضربه زدن به همبستگی مردمی، تمامیت ارضی و نقش ممتاز این کشور در محور مقاومت موجب خواهد شد روندی که مردم و دولت سوریه مشترکا برای اصلاحات و پیشرفت آغاز کرده اند‌، به تقویت جایگاه برجسته این کشور منجر گردد.

این بیانیه در عین حال بر ضرورت اصلاحات داخلی در سوریه و پاسخگویی به مطالبات قانونی مردم سوریه تاکید کرده و افزوده است: تلاش‌های رهبری و مردم سوریه برای اصلاحات در جهت منافع ملی این کشور مسئولیتی مهم است که ملازمت آن با مدارا هم در بیان مطالبات و هم در پاسخگویی به آنها موفقیت بزرگی را برای سوریه به دنبال خواهد داشت. جمهوری اسلامی ایران امیدوار است در سایه برنامه‌های اصلاحی رهبری سوریه بر اساس شناختی که از همت و عزم مردم این کشور دارد بیش از پیش شاهد ایفای نقش تاریخی این کشور در بین ملتهای عربی و اسلامی باشد.

استحکام روابط 32 ساله ایران و سوریه بیش و پیش از آنکه ناشی از اراده‌های سیاسی تهران و دمشق باشد‌، ‌زائیده قرابت و هم افقی آرمانی دو ملت مسلمان و برادر ایران و سوریه در مقابله با سیاست‌های اشغالگرانه رژیم صهیونیستی و حامی اصلی آن آمریکاست. ملتهای منطقه ادعاها و تلاشهای آمریکا را در قبال تحولات سوریه‌،‌ فرصت‌طلبی در حمایت از زیاده خواهی‌های رژیم صهیونیستی و نوعی فرافکنی برای سرپوش گذاشتن بر عقب ماندگی و تناقض‌های سیاسی در قبال تحولات منطقه می‌دانند که آنها را به سردرگمی و تناقض‌های آشکار در قبال این تحولات کشانده است.(10)

جمع‌بندی

به دنبال موج تحرکات مردمی در جهان عرب، سوریه نیز شاهد تحرکاتی از سوی مخالفان رژیم اسد بود و معترضان در برخی از شهرهای این کشور دست به تظاهرات زده و با با نیروهای امنیتی درگیر شدند. ادامه درگیری و خشونت‌ها در سوریه که از دو طرف قربانیانی گرفت، موجب شد مخالفان منطقه‌ای و جهانی سوریه اعم از کشورهای غربی و عربی و حتی ترکیه وارد این معرکه شده و در ابعاد مختلف از فشار سیاسی و اقتصادی و تبلیغاتی گرفته تا حمایت از مخالفان و ارائه سلاح به آنان، سعی کردند رژیم اسد را در تنگنا قرار دهند و اگر نتوانند سرنگونی او را رقم بزنند، حداقل از این رژیم امتیازات مختلفی بگیرند.

بنا بر این سوریه در شرایط فعلی با دو چالش مهم یعنی ناآرامی‌های داخلی و فشارهای خارجی مواجه می‌باشد. با این حال حکومت سوریه دارای ویژگی‌ها و مولفه‌هایی است که توان عبور از این چالش‌ها را خواهد یافت. نخست آن که وضعیت اعتراضات و تحرکات داخلی همچون سایر کشورهای عربی فراگیر و عمومی نشده و منحصر به چندین شهر حاشیه‌ای با تمرکز بر جریانات سلفی می‌باشد و سایر طوائف از جمله علوی‌ها و عموم اهل سنت و حتی کردها با رژیم اسد مشکلی ندارند.

نکته دوم آن که رژیم بشار اسد از مدت‌ها پیش روند اصلاحات سیاسی و اقتصادی را در این کشور آغاز کرده و در سایه تحولات اخیر آن را افزایش داده است. هر چند تحقق اصلاحات نیاز به زمان طولانی دارد، اما عزم رژیم حاکی از آن است که می‌خواهد مشکلاتی دیرینه‌ای چون انسداد سیاسی و حکومت تک‌حزبی و نیز معضلات اقتصادی را حل کند.و بالاخره نکته پایانی آن است که سوریه در جبهه مقاومت علیه صهیونیسم و استکبار قرار گرفته و با جمهوری اسلامی ایران هم ائتلاف راهبردی دارد و به همین دلیل ایران از سوریه حمایت می‌کند. این امر همان گونه که باعث تشدید فشارهای خارجی شده است، به همان میزان به عنوان نقطه قوت این رژیم موجب ثبات و پایداری حکومت دمشق شده و حتی غربی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که براندازی رژیم اسد کار ساده‌ای نخواهد بود.

به نظر می‌رسد درایت رژیم سوریه در تعامل با مسایل داخلی و ادامه پایداری در جبهه مقاومت، این کشور را از چالش‌ها و فشارهای داخلی و خارجی رهایی بخشیده و ثبات این رژیم را رقم خواهد زد.

پی‌نوشت‌ها:

1. قانون وضعیت فوق العاده از سال ۱۹۶۳ تاکنون در سوریه برقرار بوده است. این قانون حقوق اساسی و آزادی‌های مدنی شهروندان را محدود کرده و به نیروهای امنیتی اختیاراتی برای دستگیری و حبس مخالفان می‌داد.

2. کتاب سبز سوریه ـ مرکز چاپ وانتشارات وزارت خارجه

3. سایت ویکی پدیا ـ کشور سوریه (http://fa.wikipedia.org/wiki)

4. سخنرانی بشار اسد در 17 فروردین 1390ـ خبرگزاری رسمی سوریه (سانا)

5. سایت بی بی سی ـ اردیبهشت 1390

6. شبکه الجزیره قطر ـ تیر 1390

7. خبرگزاری فارس ـ مرداد 1390

8. سایت خبر آن لاین ـ مرداد 1390

9. سخنان مقام معظم رهبری در روز مبعث ـ 9 تیر 1390

10. سایت وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران ـ اردیبهشت 90

 

به نقل از نشریه اخوت

نظرات بینندگان