تقسيمبندي اصولگرايي مواردي مندرآوردي است
درسکوت یازده روزه رئيسجمهور از خبرسازترین نمایندگان بود زیرا به علت نزدیکی وی به دولت، خبرنگاران دست اولترین خبرها را در این خصوص از وی پیگیری میکردند. آلیا از دولت همچنان دفاع میکند و معتقد است که اسناد حضور جریان انحرافی در کشور بايد هر چه سریعتر تقدیم قوه قضائیه شود. . .
وضعیت اصولگرایان سنتی و دولتی و مستقل در انتخابات اخیر مجلس را چطور ارزیابی میکنید، با توجه به تمام اتفاقاتی که افتاده است؟ در حال حاضرکه فضا روشنتر و گروهها مشخصتر شدهاند و اصولگرایان برای وحدت خود کارهای زیادی انجام دادهاند، چه درصدی برای اصولگرایان سنتی، اصولگرایان دولتی و مستقل و همچنین اصلاحطلبانی که تلاش خود را برای انتخابات میکنند، درنظر میگیرید؟
من بر این باور هستم که اگر اصل برای ما تفکر اصولگرایی باشد، ما یک تفکر اصولگرایی بیشتر نداریم و آن هم به معنای واقعی التزام عملی به ولایت فقیه است. بنابراین این تقسیم بندیهایی از قبیل اصولگرای معتدل، مستقل، منتقد، دولتی و مواردی از این دست با پسوند و پیشوند مواردی به قول معروف مَن درآوردی است. اصولگرایی یک تفکر و دارای تعریف مشخصی است که روی اصول و مبانی مکتب اسلام و اندیشههای حضرت امام و مقام معظم رهبری و همچنین مبناها، روشها و عملکرد آنان متمرکز است. معیار و متر آن نیز بر اساس اندیشههای امام و اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه است. بنابراین بعضی از واژهها در حد به کار بردن ابزاری و روانی و لقلقه زبان است.
قبول دارید که خود اصولگرایان در فضای موجود کاری کردهاند که به این صورت دچار انشقاق شده و برایشان نامگذاریهای مختلفی شده است؟
من به این مسئله که واژه اصولگرایی از چند سال پیش اختیار شده است، کاری ندارم و به مفهوم آن میپردازم. خط اصیل اصولگرایی از اول انقلاب و معیار و اندیشههای اسلامی و اسلام ناب محمدی و اندیشههای حضرت امام و فرمایشات مقام معظم رهبری، خط شفافی داشته و با وجود فراز ونشیبها وهزینهها، روی پای خود ایستاده و بر سر مبانی انقلاب مقاومت کرده است. در زمان حضرت امام مقاطعی پیش آمد که اصولگرایی تفکر خود را نشان داد. همچنین در زمان مقام معظم رهبری مخصوصاً در گردنهها و تنگناهایی مانند تیرماه ۷۸، فتنه ۸۸، سوم تیر۸۸ و۹ دی ۸۸ خودش را نشان داد.
شما هم معتقدید که اینها از تبعات نزدیک شدن به انتخابات است؟
در دورههای گذشته هم به همین شکل بوده و درآستانه انتخابات چنین اتفاقاتی میافتاد. شاید گروهی این مسئله را طبیعی بدانند و این نوع انشقاق را جزو فعالیتها و سازوکارهای انتخاباتی بگذارند. درآستانه انتخابات انواع و اقسام مدلهای اصولگرایی مطرح و ارائه میشود که بسیاری از آنها بسیار تعجببرانگیز است.
کدامیک از انواع مدلهای اصولگرایی بیشتر متعجبتان میکند؟
واژه اصولگرایان مستقل، بسیار تعجب برانگیز است. در مجلس هشتم اکثریت با اصولگرایان است و فراکسیون اصولگرایان مجلس به ریاست آقای لاریجانی هدایت میشود. در واقع رسالت آقای لاریجانی به عنوان رئیس این است که فراکسیون اصولگرایی و انسجام وحدت آن را تقویت کند.
تا این جای ماجرا که مشکلی وجود ندارد؟
بله، اما بعد از این وظیفه میبینیم که با مدیریت خود ایشان از داخل فراکسیون اکثریت چیزی به عنوان اصولگرایان مستقل بیرون میآید. در واقع این یک شکاف است. به هرحال اگر ما عمیق فکرکنیم وتحلیل و ارزیابی واقع بینانهای داشته باشیم، میبینیم که این قبیل مسائل با بحث انتخابات ارتباط دارد. توافق شد که اگر فراکسیونهای کوچکتری مانند فراکسیون انقلاب اسلامی، بیداری اسلامی یا هر فراکسیون دیگری از مجموعه اصولگرایان در مجلس فعال است به جهت این که به اساس فراکسیون اکثریت لطمه نخورد، همه خود را در یک بسته ببینند. اما متأسفانه متوجه میشویم که همین واژه اصولگرایان مستقل از درون آنها بیرون میآید و یکسری ادعاهای جدید مطرح و درسطح جامعه نامهایی از قبیل اصولگرایان سنتی یا اصولگرایان نو و واژههایی از این دست منتشر میشوند. درحالی که اصولگرایی تعریف مشخصی دارد که مقام معظم رهبری آن را فرمودهاند و یک تفکر است بنابراین اصولگرایی سنتی، مستقل یا سایر واژههای دیگر نیست.
از کجا باید فهمید که اصولگرا کیست؟ این روزها برخی افراد ادعای اصولگرایی دارند در حالی که هیچ یک از رفتارهایشان شبیه به تعاریف شما از این واژه نیست.
ما برای اینکه تشخیص دهیم که اصولگرا چه شخصی است، باید عملکردش را ببینیم که واقعا اطاعت از فرمایشات مقام معظم رهبری داشته باشد یعنی وقتی میفرمایند آرامش، این حالت حاکم باشد، یا وقتی میگویند سکوت کنید یا فریاد بزنید یا موارد دیگر همین اقدامها انجام شود. من دسته بندیهای به این شکل را قبول ندارم.
خانم آلیا، شما قبلاً معتقد بودید که برخی مسائل مربوط به اطرافیان رئیسجمهور شایعه است. درحال حاضر تا حدی مشخص شده که اختلاس اخیر به جریان انحرافی ربط دارد که به یکی دو شخص اطراف رئیسجمهور باز میگردد، ولی باز هم رئیس جمهور در این زمینه سکوت کردهاند؛ نظر شما در این زمینه چیست؟
طبق آن چیزی که مراجع رسمی و قانونی مانند رئیس قوه قضائیه و وزیراطلاعات و رئیس دیوان محاسبات به ما اعلام کردهاند، هرگزگفته نشده که از اطرافیان دولت در این جریان متهمی وجود دارد. البته روزهای اول در نشریات به این مسئله که یک سری همکاریهایی از سوی اطرافیان رئيسجمهور بوده است، اشاره شد، اما اینها هیچ کدام موثق اعلام نشدهاند.
شما جزو نمایندگان نزدیک به دولت به حساب میآیید و من حداقل نقدی از شما درباره دولت نشنیدهام. مهمترین نقدی که خودتان به عنوان یک نماینده به دولت دارید، چیست؟
واقعیتش این است که ما پشت سر مقام معظم رهبری هستیم با شاخصههایی که ایشان ارائه دادند و به همین دلیل رئیسجمهور را انتخاب کردیم. البته ایشان به فرد خاصی اشاره نکرده و فرمودند که من یک رأی دارم و کسی نمیداند. فکر میکنم چه مردم عادی و چه ما در مجلس و چه کسانی دیگر، باید پشت سر رأیشان بایستند و ازآن مراقبت کنند که به رأی شان لطمهای نخورد.
اما این مسئله با انتقاد منافاتی ندارد.
یعنی دولت را مصون از هر ایرادی میدانید؟ اینکه با توجه به شرایط فعلی تقریبا غیر ممکن به نظر میرسد؟
دولت در عملکرد خود، کارنامه درخشانی داشته است. مهمترین انتقادی را که از ابتدا تا به حال به دولت وارد میدانم این است که دولت عملکرد خود را بموقع تبیین نمیکند و به اتهاماتی که به وی وارد میشود بموقع پاسخ نمیدهند. البته استدلال و پاسخی که خود رئیس جمهور دارد و به اعضای دولت هم گفته، این است که وقت خودتان را برای پاسخ دادن و رفع شبهات نگذارید زیرا عدهای عمداً این کار را انجام میدهند. دولت میگوید که اگر بخواهیم همه مسائل را جواب بدهیم، فرصت خدمترسانی از ما گرفته میشود.
این استدلال درست است؟
از ناحیه خودشان این استدلال درست و قابل قبول است. اما میبینیم کسانی براساس شایعهسازی از صداقت و خوشدلی و خوش بینی مردم سوءاستفاده میکنند. ما در اسلام توصیهای داریم که وقتی ظَنی ایجاد میشود، بایدآن ظَن را پاسخ داده و برطرف کنیم. اما کسانی هستند که کارشان ایجاد ظن وگمان است. در فضای جامعه ما به خصوص بعد از انتخابات دوره دهم، رقبا دست از رقابت برنداشته و همچنان به دنبال شبهافکنی هستند. نقد بزرگ من به دولت این است که به هر حال ساز و کاری برای پاسخگویی بیندیشند. خود ما نمایندگان در مجلس گاهی به علت عدم دسترسی به اطلاعات و اینکه بتوانیم در مورد موضوعاتی به صورت فوری، صحت و سقم مسائل را به دست بیاوریم در رنج هستیم.
بسیاری از فعالان سیاسی و نمایندگان مردم معتقدند که رئيسجمهور نباید در انتخابات دخالت و به نوعی با حمایت از لیست خاصی مجلس تعیین کند. آقای احمدینژاد در مورد کمیته جامعتین جزو طراحان بود در حالی که رئيسجمهور بارها و بارها خود را از لیدر بودن درجریان اصولگرایان مبرا دانسته و گفته بودند که من از جریان مردمی و بدون وابستگی به جریانی خاص هستم و اگر عضو جریان اصولگرا یا هر اسم دیگری میخواهند روی من بگذارند، درست نیست.
تعبیر یا عبارت اینکه «سهم رئیسجمهور» از انتخابات مجلس چیست یا اینکه رئیسجمهور نباید نماینده انتخاب کند از همان مصادیق شبهافکنی بوده و اساسا باطل است. آنهایی که این مسائل و عبارات و این تعبیرها را در جامعه ترویج دادند خودشان میدانند که در حال انجام چه کاری هستند، اما این از اساس غلط است.
یعنی رئيسجمهور در انتخابات به دنبال سهم خواهی نیست؟بنابراین حمایت ایشان از برخی گروههای فعال در انتخابات آتی چه معنایی دارد؟
خیر؛ نه رئیسجمهور سهمی از نمایندگان مجلس دارد و نه اینکه باید در این قصه دخالت کند. طبق قانون اساسی که ولایت فقیه بالای سر حاکمیت ما قرار دارد سه قوه منفک هستند. یعنی رئیسجمهور نمیتواند مجلس و مجلس نمیتواند رئيس دولت یا کابینه را انتخاب کند. اصولگرایان پنج یا شش انتخابات موفقیت آمیز شامل یک شورا، دو مجلس، یک مجلس خبرگان و دو انتخابات ریاست جمهوری داشتهاند. در این میان اگر چه اختلاف نظر و سلیقههایی هم بوده است ولی در آستانه انتخابات تصمیم گرفتند که متحد و منسجم در مقابل جبهه مقابلشان عمل کنند که آن هم مبنای فکری و اعتقادی دارد. در واقع اصولگرایان اعتقادشان بر این است که اداره کشور و احکام و قوانین ما باید براساس استقلال و قوانین اسلامی باشد وحالا تفاوتهایی بین دو تفکر موجود یعنی اصلاح طلبی و اصولگرایی درجامعه وجود دارد و طبیعی است که هر اردوگاهی برای خود تبلیغ میکند. بنابراین بحث اینکه وحدت داشته باشیم و یک لیست ارائه دهیم را آقای رئيسجمهور نه به عنوان یک رئيسجمهور بلکه به عنوان یک شخصیت حقیقی و اهل نظر و امتحان پس داده، در جریان ایجاد وحدت بین اصولگرایان مطرح کرده است.
منظورتان کدام امتحان است؟
در انتخابات شورای دوم که منجر به موفقیت اصولگرایان شد، آقای احمدی نژاد یکی از آن معدود افرادی بودند که برای وحدت اصولگرایان تلاش کرده و با سخنرانی میان مردم به پیروزی اصولگرایان کمک کردند. بنابراین ساز و کار در فرایند شکلگیری وحدت میان گروههای اصولگرا به این نحوه تعریف شده است که به نظر من به معنی دخالت در انتخابات نیست. خوشبختانه هسته اولیه این وحدت در کمیته سه نفره اصولگرایان توسط آقایان مهدوی کنی، عسگر اولادی و ولایتی شکل گرفت و تمام تشکلها و افکار و سلایق اصولگرایان این سه بزرگوار را قبول داشته و با توجه به سابقه کاریشان با آنها ارتباط گرفته و تا به حال نیز روند خود را طی کردهاند.
یعنی رئيسجمهوری به این منظور ورود پیدا نکرده است؟
بنابراین احمدینژاد در تعیین نمایندگان دور نهم مجلس ورود پیدا نکردهاند و درواقع این مردم هستند که به کاندیداها رأی میدهند و اگر مردم احساس کنند که فرایند طبیعی نیست، طبق رأی و تصمیم خودشان عمل میکنند. انتخابات و تبلیغات آن درکشور ما آزاد است. بنابراین حضور آقای احمدینژاد برای مذاکره و رایزنی در جهت ایجاد این وحدت است و ایشان لیدر این جریان نیست بلکه به عنوان یکی از افراد، به دنبال کسب وحدت است. این هم از آن دسته مسائلی است که بعضی از خواص جامعه و نمایندگان مصاحبه کردند وخودشان هم میدانند که این مصاحبهها درست نیست چون آقای احمدی نژاد نماینده تعیین نمیکند.
اما این مسئلهای را که شما شایعه میخوانید برخی از همکاران شما نیز تأييد میکنند از جمله اینکه دم انتخابات به برخی از نمایندگان خاص در شهرستانها پول و منابع اضافی یا قول و وعدههای خاص داده شده است.
این هم شایعهای است که درست شد و گفتندکه افرادی از دولت به شهرستانها رفته وکسانی را برای نمایندگی آماده میکنند. دادن پول و مواردی از این دست را نیز من نشنیدهام.
یعنی شما میگویید چنین چیزی که ردپای نمایندگان رئيس دفتر رئيسجمهور نیز در آن دیده شده بود وجود خارجی ندارد؟
اگر وجود خارجی دارد باید مدارک آن را معرفی کرده و به مقام معظم رهبری و قوه قضائيه ثابت کنند. چنین مسائلی قابل پیگیری است و نمیتوان بدون استناد به مدارک فقط حرف زد یا به رئیس جمهور و اطرافیانش منتسب کرد زیرا اگر چنین گزارشی به رئیس جمهور برسد، ایشان دستور بررسی خواهند داد. اگر نماینده یا هر بزرگواری در مجلس یا خارج از مجلس شواهد و قرائنی دارد آن را به رئیس جمهور، قوهقضائیه و قوه مقننه بدهد.
شواهد و قرائن درمورد رئيس دفتر رئيسجمهور بسیار پررنگ شده و برخی از سایتهای خبری تعدادی اسناد به امضای وی منتشر کردهاند اما رئیسجمهور همچنان در این زمینه واکنشی نشان نمیدهند.
مدعیان این مسئله باید مدارک خود را بیاورند و به قوه قضائيه بدهند. رئیسجمهور که رئيس قوه قضائيه نیست. مدارک هر کسی که تخلفی کرده است باید به قوه قضائیه برده شود و این وظیفه قوه قضائیه است که این مسائل را پیگیری کند.
آنچه خواص ونمایندگان و همچنین رسانهها میدانند، مردم وقتی وی را کنار رئیس جمهور میبینند، میگویند اگر بخش کوچکی از این همه سیل گزارشات و ادعاها به گوش رئيسجمهور برسد بايد کمترین واکنش، تغییر جایگاه این فرد در کنار آقای احمدی نژاد باشد؟
مردم حق دارند بپرسند. اما قطعا به این مسئله نیز فکر خواهند کرد، کسانی که میگویند اطلاعاتی داریم باید به مراجع قضائی آنها را به صورت مستند ارائه کنند. خود رئيسجمهور بارها گفته است تا زمانی که موردی هنوز ثابت نشده این فرد عضوی از دولت است. اگر مستندات را دادند وقوه قضائیه و قاضی مستقل
به وظیفهشان عمل کردند و شخصی را متخلف دانستند، اگر فرزند رئیسجمهور یا همکار یا وزیرش باشد، نیز در نهایت تفاوتی نخواهد کرد.
این نگرش در همه قوا حاکم است؟
باید باشد. در مجلس یک نماینده مصونیت کامل و احترام دارد و طبق قانون آزاد است. اما اگر تخلفی انجام داد و نه با شایعه وتهمت بلکه با ارائه مستندات این مسئله ثابت شد باید به آن رسیدگی شود و دور بعد دیگر نمیتواند به مجلس بیاید و مانند یک فرد عادی محاکمه میشود. به این صورت که یکدیگر را متهم کنند، نمیشود قضاوت کرد. اگر کسی اطلاعی دارد سه قوه ما مستقلاند. مدرک بدهد قوه قضائیه و قُضات ما که مستقل هستند، آن را پیگیری میکنند، یا طرف متهم یا تبرئه میشود.
شما فکر میکنید که واقعا قوه قضائيه ما مستقل است و به وظایف خودش عمل میکند.
قوه قضائیه ما مستقل است و قانون نیز همین را میگویدکه باید به وظایفش عمل کند. اگرهم گاهی به نظر برخی افراد این قوه به وظایفش عمل نمیکند و مثلا میپرسند محاکمه سران فتنه چه شد، باید پاسخ قوه قضائيه را نیز بشنوند و بدانند مصلحتهایی وجود داردکه در حال حاضر نباید بیان شود.
فرزندان برخی از مسئولان که تحت تعقیب هستند نیز به همین شکل است؟
بله آنها به همین صورت است. بارها مجلس خواسته و امضا کرده است که به طور مثال مهدیهاشمی که پس از جریان فتنه از کشور خارج شده یا فائزههاشمی که درجریان فتنه بودهاند باید محاکمه شوند. سخنگوی قوه قضائيه بارها مصاحبه کرده وگفته است که این افراد پرونده و مستنداتی دارند اما چند نکته به عنوان مصلحت وجود دارد که گاهی لزوم اتمام حجت را به وجود میآورد. گاهی نیز میخواهند فرصت دهند و گاهی قوه قضائيه به دنبال این است که مردم به خوبی متوجه مسائل شوند. جامعه ما واقعا جامعه آزاد و بازی است که نمیخواهند مسئلهای در فضای ابهام قرار داشته باشد.
به نظرتان این فرصت دادنها کمی از حد اعتدال و تحمل مردم خارج نشده است؟
این فرصت دادن برای بعضیها رنج آوراست زیرا میخواهند عدالت در مسائل حاکم بوده وبه عدالت رفتار شود، اما گاهی نیز وقتی پروندهای به طول میانجامد یک برون داد و یک خروجی شیرین هم خواهد داشت. زیرا گاهی مسائلی مطرح میشود که قضیه را کاملتر کرده و مردم متوجه برخی رویدادها میشوند که این آگاهی ارزش زیادی خواهد داشت. بنابراین یک سؤال طبیعی است که چرا بعضیها هستند و چرا بعضیها نیستند.
آیا این سؤالات و ابهامات در خصوص رفتار مسئولان به ویژه رئيس جمهور حق مردم نیست؟
مردم به رئیس جمهور رأی دادند و ایشان را دوست دارند که البته به خاطر این بود که رهبری ایشان را تأييد کردند. همین مردم نیز دوست دارند که آن یاران قدیمی که امتحان پس داده و صادق هستند، باشند و انتظارات مردم را نیز برآورده کنند. ما وزارتخانهها و دستگاههایی داریم که قطعاً طبق اصول اسلامی و انسانی این قبیل مسائل را بررسی میکنند. ما نمیتوانیم به کسی تهمتی بزنیم و تا قبل از زمان اثبات جرم، قضاوت کنیم.
بنابراین به شایعات معتقد نیستید؟
من معتقد هستم، اگر کسانی دیگری را متهم میکنند باید این فرد اتهام را ثابت کرده و تا آخر نیز پای آن بایستد و کار درست نیز همین است. اگر احساس میکنند که نگرانی وجود دارد بايد به صورت مستند به آن ورود پیدا کنند. ولی اگر روال قانونی به این شکل نباشد، خاموش میشود. گاهی در سطح جامعه و در میان خواص دیده میشود که یکدیگر را به چیزی متهم میکنند و این اتهامات به ناگهان اوج میگیرد و سپس فروکش میکند. این برای مردم یک سؤال است که چه شد این افراد که از اول مستنداتی کافی نداشتهاند، این مسائل را مطرح کردند و اگر مستندات داشتند و برایشان حجت بوده است بايد در مورد آن به تکلیفشان عمل کنند و در مورد آن کوتاه نیایند زیرا به معامله با یکدیگر متهم میشوند. بنابراین انقلاب ما بر مبنای آرمانهای اسلامی است و کسانی که میگویند انقلابی و اصولگرا هستم باید تکلیفمدار نیز باشد و به این تکلیف نیز عمل کند.
و نتیجه؟
حالا نتیجه هرچه شد، شد.
حضور زنان در مجلس نهم را چطور پیش بینی میکنید؟ از مجلس ششم تا به این مجلس تعداد نمایندگان زن به جای افزایش، کاهش یافته است.
ما در دوره هفتم مجلس ۱۳ نفر و در مجلس ششم ۱۴ نفر بودیم، اما دلیل این که بخشی از آرای نمایندگان زن ریزش پیدا کرد، عملکرد افراطی نمایندگان زن دوره ششم بود زیرا دربعضی موارد بسیار افراطی عمل میکردند. کم کم اعتماد مردم دوباره بازمیگردد و به نمایندگان زن بیشتر میشود.
تعداد متناسب نمایندگان زن در مجلس چه تعداد است؟
تعداد نمایندگان زن باید متعادل شود زیرا به لحاظ حضور زنان درکمیسیونها این مسئله لازم است.
یعنی برای زنان مجلس سهمیه تعیین شود؟ برخی این اعتقاد را دارند.
من مخالف این هستم که سهمیه تعیین شود زیرا وجاهت رأی کاهش پیدا میکند که بگوییم مانند برخی از کشورها این تعداد زن بايد به مجلس وارد شوند. اگر آزاد باشد و مردم به حضور زنان رأی بدهند خیلی بهتر است.
راهکار آن چیست؟
حضور رسانهها و مطالعه مردم تا وضعیت نمایندگان زن و تعداد آنها اصلاح و تعدیل و البته بیشتر شود. البته در مقام مقایسه در حال حاضر تعداد کاندیداها بیش از ده برابر شده است. در دولت نیز تعداد حضور زنان بیشتر شده است. در سالهای اول انقلاب ما زنان را در دولت نداشتیم، ولی کم کم با مشاور شروع شد و با معاون ادامه پیدا کرد و درحال حاضر یک وزیر زن نیز در دولت داریم. در حال حاضرنیز چهار نفرخانم در دولت هستند که هر چهار نفر مسئولیتهای بسیار مهمی دارند که واقعاً درعرصه بینالملل قابل اهمیت است. اینکه معاونت فناوری ریاست جمهوری در جایگاه رئیس بنیاد ملی نخبگان یک خانم دانشمند است، نشان میدهد زنان ما متخصص و خوشبختانه متدین و مقید به احکام اسلامی هستند و این مسئله به لایه لایه جامعه تسری پیدا کرده است. طوری که مقام معظم رهبری فرمودند که ما امروز افتخار میکنیم که زنان فرهیخته ما از بین متدینین هستند.
این مسئله به چه معناست؟
این مسئله نشان میدهد که دین از علم، سیاست و فرهنگ جدا نیست و همه اینها آمیخته در همند. در حال حاضرجایگاه زنان به لحاظ علم، دانش، فناوري و پیشرفت دانش بنیان جایگاه خوبی دارند که این آمار فقط در داخل کشور نیست که بُعد تبلیغاتی داشته باشد زیرا این آمار درسطح بین الملل مطرح و پذیرفته شده است. بسیاری ازکشورها ایران را درجایگاه الگو میبینند. حضور زنان ایرانی که ضمن دین مداری و ولایت پذیری در عرصههای تخصصی نیز موفق هستند، مسئله شاخصی در سطح بین الملل است.
فکر میکنید اصولگرایان در مقابل جریان انحرافی به تکلیف انقلابی خود عمل کردهاند؟
موضوعات باید از یکدیگر تفکیک شوند. اگر واقعا بحث انحراف است و انتصاب به برخی از اطرافیان رئيسجمهور، باید بدانیم که خود آقای رئیس جمهور هیچ نکته تاریکی درزندگیشان وجود ندارد. سادهزیستی و پاک دستی زندگی و وضیعت خود و خانوادهشان بسیار شفاف است. باید از این منظر به شخص ایشان نگاه کرد. از سوی دیگر جمعبندی عملکرد دولت مثبت است.
یعنی آن را بدون اشکال میدانید؟
من نمیگویم بدون اشکال است اما جمع بندی آن مثبت بوده وکشور را با قدمهای خوبی هم در داخل و هم در بینالملل به پیش برده است. عزت بینالمللی، موفقیت در مباحث هستهای، فعالیتهای صلحآمیز هستهای، سفرهای استانی، محرومیتزدایی، ارتباطات مردمی و ارائه دادن الگوی جدیدی از مملکتداری که باعث شد که بالاترین مقام اجرایی کشور هیچ فاصلهای با مردم نداشته باشد. اینها همه نوآوری و ابتکار بود که در این دولت و براساس اعتقادات اسلامی مطرح شد.
انتهای پیام/