اين جاسوسخانه را هم تعطيل كنيد
چهارشنبه هفته گذشته كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس طرح دوفوريتي كاهش روابط ايران با دولت انگليس را به مجلس پيشنهاد داد كه نمايندگان با اكثريت قاطع دو فوريت اين طرح را به تصويب رساندند و قرار است در هفته جاري جزئيات اين طرح در صحن علني مجلس بررسي شود.
رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس در توضيح دلايل ارائه طرح دو فوريتي كاهش روابط ايران با دولت انگليس گفته است:«كارنامه انگليس قبل از پيروزي انقلاب اسلامي مملو از خيانت و جنايت در حق ملت ايران بوده است. » علاءالدين بروجردي با اشاره به توطئههاي دولت انگليس پس از پيروزي انقلاب اسلامي و در پي تحريم بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران از سوي دولت انگليس گفت:«دولت انگليس پس از انقلاب نيز در همه توطئهها دخيل بوده است. » نمايندگان مجلس شوراي اسلامي روز چهارشنبه همچنين با صدور بيانيهاي اقدام دولت انگليس در تحريم بانك مركزي را محكوم كردند. در بخشي از اين بيانيه آمده است:«انگليس خبيث جداي از سابقه ننگين تاريخي خود عليه ملت ايران و كارنامه سياهش كه هيچگاه از حافظه تاريخي اين ملت زدوده نخواهد شد در تمام سالهاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي دست از كينهورزي برنداشته است.»
دخالتهاي اقتصادي و نظامي استعمارگران در دوران پادشاهي
در شرايطي كه بحث كاهش روابط ايران با دولت انگليس مطرح است و حتي احتمال اخراج سفير انگليس از ايران وجود دارد، بد نيست كمي به سوابق حضوري و غيرحضوري انگليس در خاك ايران نگاهي بيندازيم و اوج خيانتهاي استعمار پير در ايران قبل از انقلاب و بعد از انقلاب اسلامي را مورد واكاوي قرار دهيم. بازشماري تمامي توطئههاي انگلستان و دخالتهاي اقتصادي و نظامي استعمارگران از زمان آغاز روابط با ايران كه به سالهاي بسيار دور بازميگردد، ليست بلندبالايي ميشود كه با توضيح و تشريح آن ميتوان چند جلد كتاب نوشت. تنها اگر بخواهيم برخي مصاديق خيانتهاي انگليس عليه ملت ايران در دوره قاجار و پهلوي را برشماريم، ميتوان به اين موارد اشاره كرد: قراردادهاي نفتي رويتر و دارسي و تمديد آن و كنسرسيوم، قرارداد لاتاري، معاهده پاريس، قراردادهاي ۱۹۰۷، ۱۹۱۹ و ۱۹۳۳، نقش بانك شاهي در گسترش اهداف اقتصادي ـ سياسي انگليس، غارت آثار باستاني و ميراث فرهنگي ايران، قرارداد رژي و امتياز انحصاري تنباكو، نقش انگليس در سركوب نهضت مشروطه، نقشآفريني انگليس در كودتاي سوم اسفند ۱۲۹۹ و ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، نقش انگليس در جنگهاي ايران و روس و تجزيه مناطق شمالي كشور و نيز در تجزيه هرات، بحرين، جزاير خليجفارس و مناطق مرزي غرب و شمال غربي كشور (واگذاري ارتفاعات آرارات به تركيه و مناطق نفتي پنجوين به عراق) در دوران قاجار و پهلوي، تجاوزهاي نظامي انگليس در دوران قاجار و پهلوي، اشغال ايران در جنگ جهاني اول و دوم و نقض حاكميت ملي، نقش كارگزاران انگليس مانند سرگوراوزلي، لردكرزن، ميس لمبتون، ژنرال آيرونسايد، مونتاگ، اردشير و شاپور ريپورتر و. . . ، نقش انگليس در سركوب جنبشهاي اسلامي و ميهني در دوره قاجار و پهلوي، اشغال ايران در شهريور ۱۳۲۰ و روي كار آوردن پهلوي دوم، پيمانهاي نظامي و امنيتي با رژيم پهلوي، نقش انگليس در تأسيس و اداره ساواك و جايگاه عوامل انگليس در نظام اطلاعاتي رژيم پهلوي، نفوذ و سيطره انگليس در دربارها و دولتهاي قاجار و پهلوي.
قطع و وصل روابط ايران و انگليس پس از انقلاب اسلامي
از زمان روي كار آمدن دولت اسلامي ايران در سال ۱۳۵۷ تاكنون دولت انگليس بارها در مسائل داخلي و خارجي ايران دخالت داشته است. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، انگليس منافع استعماري خويش را در ايران از دست داد و از اين بابت طبيعي است كه آنان از طرفي كينه اين ملت را به دل داشته باشند و از طرف ديگر سعي كنند وضعيت در ايران به گونهاي پيش برود كه آنها مجدداً بتوانند به اهداف استعماري خويش نائل شوند. روابط اين كشور با ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي، به ندرت سالم و بيدغدغه و با حسن نيت بوده است. انگليس در سال ۱۳۵۹ رابطه خود را با تهران به خاطر تعطيل شدن لانه جاسوسي امريكا و به خواست واشنگتن قطع كرد و اين وضعيت تا سال ۶۷ به مدت هشت سال ادامه داشت. سپس به محض از سرگيري روابط با ايران، علناً پشت سر سلمان رشدي مرتد قرار گرفتند و با سلاح وي به مقدسات اسلامي اهانت كردند. در نتيجه، اين رابطه پس از گذشت سه ماه از بازگشايي، مجدداً قطع شد.
كميته بررسي فشار بر ايران
در آخرين روز سال ۱۹۷۹، كميتهاي در هيئت دولت بريتانيا براي بررسي راهكارهاي غيرنظامي و اعمال فشارهاي اقتصادي بر ايران براي آزاد كردن جاسوسهاي به گروگان گرفته شده در پي تسخير سفارت امريكا، تشكيل جلسه داد. اين كميته هجده نفره كه از ابتداي گروگانگيري در نوامبر۱۹۷۹ (آبان۱۳۵۸) تشكيل شده بود تا پايان عمر دولت جيمي كارتر و ماجراي گروگانگيري در ابتداي سال ۱۹۸۱ به كار خود ادامه داد.
حمايت از صدام
حمايت نظامي انگليسيها از عراق در طول جنگ تحميلي مسئلهاي است كه امروزه انگليسيها خود نيز به آن اعتراف و بعضاً آن را اشتباه قلمداد ميكنند. «گزارش ۲ هزار صفحهاي قاضي اسكات به پارلمان انگليس در سال ۱۳۷۵ مبين اين ادعاست. در اين گزارش بر خلاف تعهدات بينالمللي مبني بر عدم تأمين تسليحات طرفين درگير، انگليس مقادير زيادي اسلحه غيرمتعارف به ارزش ميلياردها دلار به عراق فروخته است.»
سناريوي تحريم عليه ايران
تقريباً از همان آغاز حادثه گروگانگيري و اشغال سفارت امريكا در تهران در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ (۴ نوامبر ۱۹۷۹)، اقدامات واشنگتن و متحدانش از جمله انگليس براي اعمال فشار به ايران از طريق وضع تحريمهاي رسمي و داوطلبانه آغاز شد. با آغاز سال ۱۹۸۰ اين اقدامات شدت و دامنه بيشتري گرفت. در طول حادثه گروگانگيري، سازمان ملل و شوراي امنيت بارها در اين باره تشكيل جلسه دادند. در ابتداي كار دو قطعنامه پياپي ۴۵۷ و ۴۶۱ در چهارم و سي و يكم دسامبر ۱۹۸۰ در جهت اعمال فشار به ايران براي پايان بخشيدن به بحران تصويب شد. علاوه بر آن امريكا به شدت از كشورهاي متحد خود ميخواست تا به شكل انفرادي و جمعي تحريمهاي داوطلبانه بيشتري عليه ايران اعمال كنند. در طول سالهاي پس از انقلاب اسلامي به ويژه در دهه اخير، يكي از كشورهايي كه در راه تحقق اين خواسته امريكا پيشقدم بوده، دولت بريتانيا بوده است كه حتي بارها با تشويق اتحاديه اروپا براي تصويب تحريمهاي تازه عليه جمهوري اسلامي، بزرگترين توطئههاي بينالمللي عليه ملت ايران را مرتكب شده است. تحريمهاي بانكي تازه انگليس عليه ايران كه بانك مركزي را نيز شامل ميشود يكي ديگر از آن دست اقداماتي است كه انگليس به طور داوطلبانه و البته با حمايت كامل امريكا انجام آن را پذيرفته است تا به خيال خودشان به انزواي جمهوري اسلامي در عرصه جهاني سرعت بخشند.
جنگ نرم انگليس در برابر ملت ايران
پس از آنكه كشورهاي خارجي از تهاجم نظامي عليه جمهوري اسلامي نااميد شدند در كنار گزينه تحريم، مهار داخلي ايران از طريق جنگ نرم را شدت بخشيدند. بنگاه دروغپراكني بيبيسي كه زير نظر رژيم سلطنتي انگليس اداره ميشود، بارها و بارها اخبار كذبي را منتشر كرده و وارد مسائلي شده است كه با تحريك افكار عمومي بتواند امنيت ملي ايران را نشانه رود. حمايت انگليس از رسانههاي بيگانه و خط دادن به معارضان و منافقان داخلي و همسو كردن آنان با اپوزيسيون خارجي به طوري كه تأثيرگذاري آنان را بر تمامي اقشار و طبقات مردم ايران سازماندهي كنند، تكاپويي بوده كه انگليسيها خصوصاً در سالهاي اخير براي اجراي آن سرمايهگذاري فراواني كردهاند.
جست و خيز در فتنه ۸۸
فتنهاي كه پس از انتخابات دهم رياست جمهوري با بهانههاي واهي و ناشي از تخيلات شخصي برخي از افراد و نامزدهاي انتخاباتي در ايران به راه افتاد، ورود اغتشاشگران و ضدانقلابيون به انجام فعاليتهاي خرابكارانه را باز و هموار كرد. در اين مسير، بيگانگان با هر ابزاري كوشيدند به معاندان كمكهاي لازم را برسانند و جاسوسخانه انگليس يكي از حاميان بزرگ فتنهگران بود كه با هر اقدام مادي و معنوي سعي در تحريك بدخواهان و بزرگنمايي حوادث در عرصه داخلي و خارجي كرد. اين البته بار نخستي نبود كه انگليس از پس حوادث داخلي ايران در راستاي تحقق آرزوهاي خود قدم برمي داشت و قطعاً آخرين بار نيز نبوده است.
جريانسازيهاي قومي، آئيني و فرقهاي
علاوه بر مواردي كه ذكر شد، دولت انگليس سابقه طويلي در احداث آبراههاي كوچك و انحرافي در كنار درياي عظيم و خروشان اسلام در ايران دارد. شبكه مخفي فراماسونري يكي از شاخه هايي است كه پيش از انقلاب اسلامي با حمايت كامل انگليس در ايران به راه افتاد و همچنان شاخه هايي از آن برخي جريانات انحرافي را تغذيه و سوژههاي لازم را با اهداف خاص فراماسونها نصيب افراد و جريانات حاشيهساز ميكند. تحريك جريانهاي تجزيهطلب قومي، تفرقهاندازي و تشديد اختلافات مذهبي بين اهل تشيع و اهل تسنن، حمايت از جريانها و سازمانهاي صهيونيستي، ايجاد و تقويت فرقههاي انحرافي مانند بهائيگري و... ، جملگي تلاشهايي است كه انگليس و حاميانش و نيز نفوذيهاي داخلياش، براي تضعيف اسلام در ايران به كار گرفتهاند و سعي دارند مردم كشورمان را به گروههاي مختلف تقسيم كرده و هر كدام را به يك آبراه كوچك و انحرافي هدايت كنند تا از عمق درياي اسلام بكاهند. اين جريانسازيها و تفرقه افكنيها علاوه برآنكه تاكنون بارها و بارها برخي از اعمال تروريستي را رقم زده است، نتايج منفي ديگري هم داشته است كه فقط لبخند بر لبان بيگانه مينشاند.