کد خبر: ۱۸۹۴۳
تاریخ انتشار: ۲۱:۵۵ - ۱۵ آذر ۱۳۹۰

چند آمار و خبر جالب درباره نفت عربستان

دولت آرامکو، حضور و فعالیت بیش از 250 شرکت آمریکایی در عربستان، خریدهای تسلیحاتی سالیانه 30 تا 40 میلیارد دلاری، استفاده از درآمدهای نفتی برای سرکوب ملت، فقر حاکم بر مردم و ادامه حیف و میل ثروت نفتی عربستان تنها گوشه‌ای از زوایای پنهان سیاست‌های نفتی آل سعود در عربستان را تشکیل می‌دهد.

به گزارش شیرازه به نقل از فارس، سالم القحطانی در کتاب "ثروت‌های آل سعود: درآمدهای عربستان به کجا می‌روند"، به بررسی توزیع درآمدهای میلیارد دلاری حاصل از فروش نفت عربستان توسط آل سعود می‌پردازد و در این راه پرده از حقایق بی‌شماری از خاندان آل سعود برمی‌دارد، آنچه در ذیل می‌آید، بخشی از این کتاب است.
 
* نگاهی به سیاست‌های نفتی عربستان
 
"احمد زکی الیمانی"، وزیر وقت عربستان سعودی 25 سال پیش گفت: احمقانه است، از مرغی که تخم‌های طلا می‌گذارد، استفاده نکنیم و این مرغ، مرغی است که فقط ما از آن داریم و هیچ کشوری نمی‌تواند، چنین مرغی داشته باشد، پس باید که فقط خودمان از آن استفاده کنیم.
بی‌شک منظور الیمانی از این سخنان و مرغ تخم طلای عربستان همان نفت بود که بیش از 7 دهه است، به سود آل سعود استخراج و صادر می‌شود، بی‌آن که اجازه دهند، از ملت عربستان کسی برپای این سفره گسترده بنشیند و حداقل شکم خود را سیر کند.
آیا در اینجا اجازه نداریم سوال کنیم که در طول تمام این سال‌ها که آل سعود تا جای ممکن اقدام به استخراج و صدور نفت کشور عربستان کرده‌اند، با ثروت ملت جزیره العرب چه کردند و این هزاران میلیارد دلار درآمد نفتی چه شده و سهم ملت از این ثروت چه بوده است؟
 
* حقایقی انکار ناپذیر از عربستان سعودی

از جمله حقایق انکارناپذیر جهت پاسخ به این سوال این است که بر کشوری که فرزندان و نوادگان عبد العزیز حکومت می‌کنند، درآمد نفت میان افراد خاندان سلطنتی و "شرکت آمریکایی آرامکو" تقسیم می‌شود و درآمد این محصول پر ارزش توسط شاهزاده‌های سعودی صرف عیش و نوش و ساخت کاخ‌ها و خرید تفرج‌گاه‌ها در اروپا و آمریکا و فسق و فجور شاهزاده‌ها و قمار در قمارخانه‌های لاس‌وگاس می‌شود، ‌در حالی‌که اکثر قریب به اتفاق مردم عربستان از فقر و گرسنگی و بی‌سوادی رنج می‌برند و از ساده‌ترین و اولیه‌ترین حقوق‌ها و ادات زندگی محروم هستند.

* درآمدهای نفتی عربستان اداتی برای سرکوب ملت
 
نفتی که باید اداتی برای پیشرفت و رشد کشور و محو و ریشه‌کن سازی فقر در کشور عربستان سعودی باشد، به اداتی در دست خاندان ال سعود تبدیل شده تا از آن برای سرکوب ملت جزیره العرب و تشدید فقر و محرومیت استفاده کنند و بخش اعظم این بودجه صرف خریدهای کلان تسلیحاتی و سیستم‌های نظارت و کنترل و سرکوب و شنکجه‌ ملت عربستان به دست دستگاه‌های امنیتی سعودی شود که تنها هم و غم آن تشدید کنترل و نظارت و قید و بندهای سیاسی و اداری برملت و منع آنها از بیان خواسته‌های برحق خود و محروم کردن آنها از حق طبیعی مسارکت سیاسی و بهره‌مندی از ثروت‌های ملی است.
 
* فقر حاکم بر عربستان
 
همه می‌دانند، کشور عربستان بزرگترین تولید کننده نفت جهان و دارای بیشترین ذخایر این ماده ارزشمند بر روی کره زمین است، با این حال میلیون‌ها شهروند این کشور هم‌چنان در فقر و بی‌سوادی و محرومیت مطلق بسرمی‌برند،‌ درحالی که کمی آن طرف‌تر از آنها نشانه‌های ثروت و دارایی کلان و شکم‌بارگی و سبک زندگی غربی به خوبی قابل ملاحظه است.
در واقع در مقابل کاخ‌ها و قصرهای با شکوه و خودروهای آخرین سیستم و آخرین وسایل رفاه و آسایش عصر که آل سعود و نزدیکانشان در غرق هستند، حلبی‌ آبادی‌ها و خانه‌های گلی را می‌بینی که اطراف شهرهای بزرگ عربستان و اطراف بیابان‌های خشک و لم یزرع عربستان پراکنده شده‌اند و این حلبی‌ آبادی‌ها میلیون‌ها فرزند جزیره العرب را در خود جای می‌دهند که خارج از عصر و دوره نفت در شرایط انسانی بسیار سخت به زندگی خود ادامه می‌دهند.
 
* حیف و میل ثروت آل سعود ادامه می‌یابد
 
حیف و میل ثروت آل سعود به این جا ختم نمی‌شود، بلکه بخش قابل ملاحظه‌ای از این ثروت صرف خرید ذمه و جلب وفاداری دیگر کشورها برای رژیم‌ قبیله‌ایشان و هم‌چنین توطئه‌چینی و دسیسه‌چینی علیه کشورهای خصم و معارض در جهان عرب و اسلام و جلب رضایت آمریکا می‌شود، بگونه‌ای که می‌توان گفت، صدها میلیارد دلار از درآمدهای نفتی عربستان به صورت سپرده‌های بلند مدت و بدون بهره در بانک‌های آمریکاست تا در مقابل آمریکا حمایت‌های امنیتی و سیاسی مورد نظر از رژیم آل سعود را تامین کند.
 
* سیاست نفتی آل سعود
 
اکتشاف نفت در جزیره العرب را باید مهم‌ترین و بزرگ‌ترین رویداد در تاریخ کشور عربستان سعودی بطور خاص و منطقه بطور عام برشمرد و به همان اندازه که درآمدهای نفتی کلان برای آل سعود خوشبختی و آسایش فراهم آورد، برای ملل عرب منطقه بدبختی و مصیبت به دنبال داشت، چون موجب شد تا کشورهای استعمارگر و امپریالستی برای تامین منافع و اهداف مورد نظر خود به این منطقه و از جمله کشور عربستان روی آورند و بر صادرات این ماده و قیمت آن و محروم کردن ملل عربی از خیرات و برکات این ماده حاکم شوند.
اکتشافات نفتی و استخراج نفت در منطقه توسط کشورهای استعمارگر آن‌قدر توسعه یافت و گسترش پیدا کرد، تا عربستان به بزرگترین تولید کننده نفت جهان از یک‌سو و دارای بیشترین ذخایر نفتی در جهان از سوی دیگر تبدیل شد، بگونه‌ای که گفته می‌شود،‌عربستان 26 درصد ذخایر نفتی جهان را در اختیار دارد.
 
* ویژگی‌های نفت عربستان
 
اما از جمله مهم‌ترین ویژگی‌های نفت عربستان صرف نظر از کیفیت آن پایین بودن هزینه استخراج آن است، بگونه‌ای که استخراج نفت در عربستان که کمترین و پایین‌ترین هزینه را در میان کشورهای تولید کننده نفت در جهان را به خود اختصاص می‌دهد ‌و هزینه تولید یک بشکه نفت در عربستان تنها 2.1 دلار است، افزون بر این که این کشور از سه طرف به آب‌های آزاد جهان و بنادر صدور نفت دسترسی دارد.
 
* حقایقی درباره میزان صدور نفت
 
در سال 2004 تولید رسمی نفت عربستان به 10.5 میلیون بشکه در روز بالغ شد، درحالی‌که برآوردهای غیررسمی حکایت از آن دارد که به موجب توافقنامه محرمانه آرامکو با آل سعود روزانه یک میلیون بشکه نیز تولید و بصورت سری به آمریکا منتقل می‌شود تا به ذخایر نفتی این کشور اضافه شود.
با توجه به جمعیت عربستان که در سال 2006 بین 6 تا 7 میلیون نفر برآورد شده بودند، بسیاری این سوال را بر مقامات سعودی مطرح می‌کنند که عربستان چه نیازی به تولید این میزان نفت دارد و چه چیز مسئولان این کشور را وامی‌دارد، ثروت‌های زیرزمینی کشور را استخراج و درآمدهای آن را که اقتصاد عربستان قادر به حذب آنها نیست، به صورت سپرده نقدی و بدون بهره در بانک‌های آمریکایی و اروپایی نگه‌دارد.
 
* سیاست آزادسازی نفت
 
در سال 1981 احمد زکی الیمانی اعتراف کرد که تنها تولید 5 میلیون بشکه در روز برای برآوردن نیازهای اقتصادی کشور کفایت می‌کند و اگر در این میان از اجرای برخی از طرح‌های غیر ضروری و کم منفعت و کم بازده صرف نظر کنیم، بی‌شک تولید 3 میلیون بشکه در روز برای تضمین رشد متناسب و نیازهای جمعیتی کفایت می‌کند.
در میان اگر فرض کنیم که عربستان سعودی در سال 2006 بیش از 10 میلیون بشکه در روز نفت تولید می‌کرد و جمعیت این کشور حدود 6.5 میلیون نفر باشد، این سوال بیش از پیش خود را مطرح می‌کند.
اما در میان سوال مهم دیگری رخ می‌نماید که مربوط به قیمت نفت عربستان سعودی است، همه می‌دانند که از پایان جنگ جهانی دوم نفت عربستان در بازارهای بین المللی به قیمتی پایین‌تر از قیمت بازار عرضه می‌شود؛ سوال این‌جاست که چه چیز موجب می‌شود تا شاهزادگان سعودی نفت کشور خود را در بازارهای جهانی به قیمیتی پایین‌تر از قیمت این محصول در بازار بفروشند و محرومیت ملت عربستان از درآمد نفتش به سود چه طرفی صورت می‌گیرد.
و رسوایی که مردم عربستان از آن سخن می‌گویند و حتی در گوشه‌های کاخ‌های سلطنتی ال سعود به گوش می‌رسد،‌ این است که ال سعود نه به تمام شدن این ذخایر توجه دارد و نه درآمدهای حاصل از فروش آن را در جایی سرمایه‌گذاری می‌کند.
این درحالی است که اپک در سال 1997 اعلام کرد که فروش نفت پایین‌تر از قیمت بازار عربستان سعودی سالیانه 60 میلیارد دلار به این سازمان و اعضای آن زیان وارد می‌کند.
 
* توجیهات شنیدنی آل سعود
 
شنیدن توجیهات و دلایل آل سعود در این‌باره بسیار قابل توجه است، از جمله این‌که آنها این اقدام خود را از خودگذشتگی از جانب خود عنوان می‌کنند تا به این وسیله وابستگی اقتصاد غرب و آمریکا به محصول نفت را حفظ کنند و این موجب می‌شود تا اقتصادهای صنعتی و بزرگ جهان همچنان به نفت به عنوان اولین منبع انرژی تکیه و از سرمایه‌گذاری این کشورها جهت یافتن انرژی‌های جایگرین جلوگیری کنند.
همچنین ارائه ارزان نفت موجب می‌شود تا کشورهای صنعتی این ماده را در موارد دیگر به خدمت بگیرند و به این ترتیب وابستگی آنها به نفت بیش از پیش افزایش می‌یابد. اما حاکمان عربستان به این نکته توجه نمی‌کنند که افزایش تولید و به تناسب آن افزایش درآمد کشور را به یک کشور مصرف کننده محصولات کشورهای صنعتی تبدیل می‌کند و به جای سرمایه‌گذاری این درامدها در طرح‌های سودمند با خرید کالاهای مصرفی بار دیگر دلارهای نفتی به جیب کشورهای غربی بازمی‌‌گردد، وضعیتی که به عیان در عربستان سعودی قابل ملاحظه است.
عربستان سعودی در حال حاضر بزرگترین مصرف کننده تولیدات غربی است و این کشور است که به شرکت‌های خارجی که در این کشور سرمایه‌گذاری می‌کنند، وام‌های سخاوتمندانه ارائه می‌دهد، بگونه‌ای که در برخی موارد عربستان 50 درصد هزینه اجرای طرح‌های خارجی در کشور خود را به شکل وام‌های بی‌بهره به شرکت‌های مجری طرح می‌دهد و این جدای از در اختیار قرار دادن زمین و آب و برق با قیمت‌های غیرقابل تصور به این شرکت‌ها و معافیت‌های مالیاتی 5 تا 10 ساله نیروهای این شرکت‌های غربی فعال در عربستان است.
اما تمام این دلایل بهانه‌ای بیش نیستند تا عربستان سیاست‌های نفتی خود را توجیه کند که بر غرق کردن بازارهای جهانی در مازاد دائمی و همیشگی تولید و پایین نگه‌داشتن قیمت نفت برخلاف توافقات صورت گرفته در اوپک است.
 
* نتایج مستقیم کاهش قیمت نفت توسط عربستان سعودی
 
درباره افزایش میزان تولید باید گفت که نتیجه مستقیم این اقدام کاهش قیمت نفت و به تبع آن درآمدهای نفتی کشورهای تولید کننده نفت است، بویژه اگر توجه داشته باشیم، اقتصاد اکثر کشورهای تولید کننده نفت بر درآمدهای نفتی متکی است.
در این میان اگر عربستان سعودی را با جمعیت 6 تا 7 میلیون نفری و تولید 10 تا 11.5 میلیون بشکه نفت در روز در نظر بگیریم، یک محاسبه ساده نشان می‌دهد که مازاد تولید عربستان چه ضربه بزرگی به قیمت جهانی نفت و کشورهای تولید کننده آن و سازمان اوپک می‌زند، بویژه آن که جمعیت اکثر این کشورها مانند مصر و الجزایر و نیجریه و ایران و مکزیک و ونزوئلا چندین برابر جمعیت عربستان سعودی است.
حقیقتی که آل سعود هیچ‌گاه نمی‌توانند منکر آن باشند، این است که قیمت کلاهایی که کشورهای غربی به کشورهای جهان سوم تولید می‌کنند، چندین برابر افزایش یافته، درحالی‌که قیمت نفت به خاطر فداکاری آل سعود جهت پایین نگهداشتن قیمت‌ها هیچ تغییری نکرده و اگر شاهد تغییراتی بوده‌ایم، متناسب با افزایش کالاهای صادراتی غرب نبوده‌اند که این موضوع برای بسیاری از کشورهای تولید کننده نفت نتایج فاجعه آمیزی به دنبال داشته است، بی‌آن که عربستان به ظاهر از این نتایج آسیب ببیند. چون جمعیت عربستان سعودی تنها 2 درصد از جمعیت کشورهای عضو اوپک را تشکیل می‌دهد، درحالی که اگر تولیدات غیررسمی این کشور را در نظر نگیریم، تولید نفت عربستان 40 درصد صادرت نفت این سازمان را به خود اختصاص می‌دهد.
 
* دولت آرامکو
 
از دیگر واقعیت‌های انکار ناپذیر کشور عربستان سعودی حضور شرکت نفتی آمریکایی آرامکو در این کشور است که در واقع یکی از مراکز مهم تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری در عربستان سعودی نه تنها در عرصه اقتصاد که در دو عرصه سیاسی و نظامی است.
شرکت آرامکو حق استخراج و تصفیه و فروش نفت استخراج شده عربستان سعودی را در اختیار خود دارد و برخی منابع تاکید می‌کنند که درآمدهای نفتی آرامکو از نفت عربستان در سال 2005 حدود 20 میلیارد بوده و البته باید به این نکته مهم اشاره کرد که در این باره هیچ اطلاعات یا آمار و ارقام رسمی وجود ندارد و تمام قراردادهای این شرکت به شکلی کاملا محرمانه و سری صرفا و تنها با خاندان آل سعود بسته می‌شود.
این درحالی است که شرکت آرامکو جدای از چنبره‌ای که بر نفت عربستان زده، اوایل دهه هشتاد قراردادی را با ال سعود امضا کرد که به موجب آن امیتاز استخراج و صدور و فروش گاز تمام چاه‌های نفتی عربستان به این شرکت واگذار شد؛ این قرارداد موجب شد، بسیاری از کارشناسان امور نفتی آن را بزرگترین قرارداد نفتی جهان بنامند.
 
* آرامکو چگونه پای به عربستان گذاشت
 
درباره نحو پای گذاشتن آرامکو به عربستان به اختصار باید گفت که این شرکت در واقع یکی از شعبه‌های شرکت نفتی "استاندارد اویل اف کالیفرنیا" بود که عبد العزیز آل سعود در سال 1933 امتیاز اکتشاف نفت در شبه جزیره عربستان را به آن داد و 10 سال بعد این شعبه با اعلام جدایی از کشور مادر و تاسیس شرکت مستقل نام "اربیان امریکن اویل کمپانی" با نام اختصاری "آرامکو" را برخود نهاد.
صرف نظر از نفت، آمریکا نبض اقتصاد کشور عربستان سعودی را درست دارد، بگونه‌ای که آمار و ارقام موجود نشان می‌دهد که 30 درصد واردات کالاهای اقتصادی مورد نیاز عربستان از آمریکا تامین می‌شود، درحالی که این نسبت در خصوص خریدهای تسلیحاتی به حدود 70 درصد براساس آمار و ارقام رسمی می‌رسد و بیانگر حرص و طمع امریکایی برای استفاده از منابع نفتی عربستان و به یغما بردن آن است.
 
* حضور بیش از 250 شرکت آمریکایی در عربستان
 
هم اکنون در کشور عربستان بیش از 250 شرکت آمریکایی مشغول به فعالیت هستند که اکثر قراردادهای منعقده در حوزه‌های تسلیحات و برق و گاز و نفت و صنعت آهن و پتروشیمی را به خود اختصاص می‌دهند و در این میان شرکت آرامکو در واقع بازوی اجرایی دولت آمریکا در عرصه اقتصادی در عربستان است و بیش از هرچیز چون اختاپوسی می‌ماند که جدای از بخش نفت و گاز بر دیگر بخش‌های اقتصادی عربستان چنگ انداخته است.
با آغاز دهه نود قرن گذشته عربستان سعودی صادرات تسلیحاتی خود را به بهانه تهدید امنیت ملی‌اش و مجهز کردن دستگاه‌های امنیت داخلی‌اش که در آن زمان توسط عبد الله بن عبد العزیز اداره می‌شد، به میزان چشمگیری افزایش داد و در این‌باره به خطر ایران در منطقه استناد می‌جست، به همین دلیل خیلی زود عربستان به اولین وارد کننده تسلیحات از آمریکا تبدیل شد و هم اکنون این کشور بالاترین هزینه را برای حفظ امنیت خود پرداخت می‌کند، بگونه‌ای که تخمین زده شده، بودجه امنیتی اختصاص یافته به هر شهروند سعودی 2600 دلار است، در حالی‌که این رقم در آمریکا به 520 دلار برای هر نفر می‌رسد و در این میان آل سعود به خطرات واهی خارجی که کشورشان را تهدید می‌کند، اسنتاد می‌جویند، بی‌آن که در این میان نگاهی به خواسته‌های ملت خود داشته باشد که به شدیدترین وجه ممکن آن را سرکوب می‌کند.
 
* خریدهای تسلیحاتی عربستان از فروش نفت
 
بنابر آمار و ارقام رسمی منتشره رژیم عربستان سالیانه بین 30 تا 40 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی خود را به خرید ادات و تجهیزات نظامی و آموزش‌ نیروهای مسلح خود از جمله گارد پاسداران ملی می‌کند و نکته مضحک اینجاست که کارشناسان پنتاگون، وزارت دفاع آمریکا تاکید می‌کنند، برای حفاظت و نگهبانی از تاسیسات نفتی عربستان نیاز به اعزام نظامیان آمریکایی است و نکته مهم‌تر آن که گزارش‌های آمریکایی به این نکته اشاره می‌کند، ارتشی که آل سعود درحال آموزش و مدرن‌سازی آن است، یکی از منابع خطر علیه این رژیم را تشکیل می‌دهد، چون از اواخر قرن هشتاد گذشته آمریکایی‌ها به شدت از نفوذ و حضور افسران مخالف رژیم در ارتش ابراز نگرانی کرده و در مواردی نسبت به انقلاب نظامی آنها و براندازی رژیم آل سعود هشدار داده‌اند.
 
* گفتنی‌های ‌رئیس سابق سرویس اطلاعات نیروی هوایی آمریکا
 
ج. کیگان، ‌رئیس سابق سرویس اطلاعات نیروی هوایی آمریکا در گزارشی که به کنگره ارائه داد، نوشت: یکی از مهمترین ویژگی‌های رژیم‌های مرتجع در جهان عرب که آمریکا از جنگ جهانی دوم تاکنون برآن تکیه می‌کند، خصوصیت عدم ثبات و استقرار در این کشورهاست و اگر بخواهیم از آماده‌ترین مناطق جهان برای انقلاب نام ببریم باید از رژیم‌های عربی محافظه‌کار یاد کنیم.
وی در ادامه گزارش خود تاکید می‌کند که طرف یکی دو دهه آینده باید شاهد سرنگونی رژیم آل سعود توسط افسران مخالف رژیم باشیم که هم اکنون در آمریکا و کشورهای اروپایی آموزش می‌بینند و سپس به کشورشان باز خواهند گشت تا پرچم‌دار دمکراسی و آزادی در جهان عرب باشند.
 
* ادامه سیاست غرق کردن بازارهای بین المللی با نفت عربستان
 
سیاست غرق کردن بازارهای بین المللی با نفت عربستان سعودی با اغاز قرن 21 نه تنها کاهش نیافت، بلکه پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 و سقوط دیکتاتوری صدام حسین در عراق و اشغال این کشور توسط نظامیان آمریکایی تشدید و افزایش هم یافت.
با افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی و گذشتن آن از مرز 50 دلار در هر بشکه در سال 2004 فشار عربستان سعودی بر سازمان اوپک جهت افزایش تولید با هدف پایین نگهداشتن قیمت نفت نیز افزایش قابل توجهی یافت، بگونه‌ای که در نشست 15 سپتامبر 2004 علی النعیمی، وزیر وقت نفت عربستان سعودی خواستار افزایش تولید اوپک از 26 میلیون بشکه در روز به بیش از آن شد تا قیمت نفت به 40 دلار در بشکه تنزل پیدا کند.
این درحالی است که باید به این نکته توجه کنیم که از زمان اشغال عراق توسط نظامیان آمریکایی عراق عملا تولید نفت خود را قطع کرد و عربستان اعلام کرد که تولید روزانه 3.5 میلیون بشکه نفت عراق را برعهده می‌گیرد تا تولید نفت عربستان به روزانه 13 تا 14.5 میلیون بشکه در روز برسد.
 
انتهای پیام/ص

نظرات بینندگان