کد خبر: ۲۰۸۹۰
تاریخ انتشار: ۰۸:۰۵ - ۱۴ دی ۱۳۹۰

نماز باران

حضرت امام حسن عسگری (علیه السلام) از پدرانش نقل می‌کند:

وقتی مأمون حضرت رضا (علیه السلام) را ولی‌عهد خود قرار داد، مدتی باران نبارید. بعضی از اطرافیان بداندیش سخنان ناروایی را آغاز کردند و گفتند: «ببینید از وقتی که علی بن موسی به سوی ما آمده و ولی‌عهد شده، دیگر آسمان هم بر ما نمی‌بارد!»

نماز باران

 

 

این حرف به گوش مأمون رسید و بر او گران آمد.

لذا از امام خواست تا برای بارش باران دعا کند. امام قبول کرد. آن روز جمعه بود. امام(ع) فرمود روز دوشنبه دعا می‌کنم؛ زیرا دیشب رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب دیدم و پیامبر فرمود: «منتظر روز دوشنبه باش و به صحرا برو و برای مردم از خداوند عزوجل طلب باران کن و از آن‌چه نمی‌دانند آنها را باخبر ساز تا فضل و مقام تو را دریابند.»

ابرها غرش کردند و برق زدند. مردم خواستند خود را به سرپناهی برسانند؛ ولی حضرت رضا (علیه السلام) فرمودند:«بر جای خود بمانید که این ابر برای شما نیست و مال شهر دیگری‌ست
 

روز دوشنبه امام(ع) به صحرا رفتند و عده زیادی به همراهشان از شهر خارج شدند.

امام بالای منبر رفت، حمد و ثنای الهی به جا آورد و عرضه داشت: «بار خدایا! این تویی که حق ما اهل‌بیت (علیهم السلام) را بزرگ داشته‌ای. این مردم همان‌طور که امر کرده‌ای، به ما دست توسّل دراز کرده‌اند؛ فضل و رحمت تو را آرزو می‌کنند و منتظر احسان و نعمت تو هستند. خداوندا! آنها را از بارانی مفید که هیچ ضرری در بر نداشته باشد سیراب کن و بارش این باران را بعد از رفتن از صحرا و رسیدن‌شان به خانه‌هایشان قرار بده!»

قسم به آن خدایی که محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ را به رسالت مبعوث فرمود، بادی سخت وزیدن گرفت و ابرها پدیدار شدند؛ ابرها غرش کردند و برق زدند. مردم خواستند خود را به سرپناهی برسانند؛ ولی حضرت رضا (علیه السلام) فرمودند:«بر جای خود بمانید که این ابر برای شما نیست و مال شهر دیگری‌ست.»

ابرها گذشتند و بار دیگر ابرهای دیگری آمدند و غرشی کردند؛ اما باز امام(ع) فرمودند:«بر جای خود بمانید. این ابر هم برای شما نیست.»

ابرهای سوم و چهارم تا ده ابر آمدند و یکی پس از دیگری غرش‌کنان گذشتند.

وقتی ابر یازدهم ظاهر شد، امام فرمود: «ای مردم! این ابر را خداوند برای شما فرستاده. او را سپاس‌گزار باشید و به سوی منازل خود بروید که این ابر بالای سر شما خواهد بود تا داخل منازل خود شوید که بعد از آن بر شما بارش کند.»

آن‌گاه از منبر پایین آمد و مردم به خانه‌هایشان رفتند. سپس بارانی شدید بارید که تمام صحراها و گودال‌ها و دره‌ها را از آب پر کرد. مردم یک‌صدا می‌گفتند: « گوارا باد کرامات خداوندی بر فرزند رسول خدا»

سپس امام(ع) بیرون آمد و عده زیادی جمع شدند. امام(ع) آنها را به تقوای الهی توصیه کرد و پندهای فراوانی برایشان ایراد فرمودند.

فیلم نماز باران امام(ع) در سریال ولایت عشق را از این‌جا ببینید.

منابع:

بحارالانوار، ج 49، ص 180، ح 16. از عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 167- 172

 
نظرات بینندگان