کد خبر: ۲۲۳۶۴
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۵ - ۲۹ دی ۱۳۹۰

هشدارهای انتخاباتی برای اصول‌گرایان!

فاطمه امیری رز؛ با نزدیک شدن انتخابات نهمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی، رقابت‌ها جدّی‌تر شده و صف‌بندی جریان‌ها، ملموس‌تر می‌گردد. هرچند تا کنون جبهه‌ی «اصلاحات» به دلایلی از برافراشتن تابلو و پرچم در این انتخابات خودداری نموده و جریان موسوم به «انحراف» نیز حضور و برنامه‌ی آشکار و رسمی ارایه نکرده است، ولی آرایش انتخاباتی سه جریان «اصول‌گرایی، انحراف و اصلاح‌طلبی» کتمان ناپذیر است. البته هر کدام از این سه جریان با ظرفیت و توان کاملاً متفاوت وارد عرصه‌ی انتخابات شده‌اند که همین تفاوت ظرفیت و لوازم و ضرورت‌های آن، بهانه‌ی اصلی این یادداشت است.

از میان سه جریان یاد شده، جریان اصول‌گرایی به دلایلی که بررسی و بحث جداگانه‌ای می‌طلبد، هم از ظرفیت بالایی برخوردار است و هم امکان پیروزی آن تحقق یافتنی‌تر به نظر می‌رسد. همین نکته، تیغ دو دمی است که این جریان باید دامن خود از آن بپاید. پایگاه اجتماعی قابل تکیه، گفتمان سیاسی منسجم، ضعف رقبا و دیگر امتیازها نباید موجب غفلت از دام‌هایی گردد که اتفاقاً از سوی رقبای به ظاهر ضعیف در مسیر راه اصول‌گرایی، گذاشته خواهد شد. در مقطع فعلی از انتخابات، هشدارهای چندی وجود دارد که لازم می‌نماید اصول‌گرایان از آن‌ها غفلت نورزند، البته هر چه روند انتخابات پیش می‌رود، ممکن است بدین موارد افزوده گردد.

 

1. ضرورت حفظ وحدت

 

حفظ وحدت از سوی دو طیف اصول‌گرایی یعنی «جبهه‌ی پایداری» و «جبهه‌ی متحد اصولگرایان»، به معنای نفی اختلاف‌ها و یک دست شدن نیست و نیز حفظ وحدت الزاماً معنای بر سر یک میز نشستن و لیست واحد دادن را هم نمی‌دهد بلکه بدین معناست که در کنار 10 درصد اختلاف که بیش‌تر به نوع مواضع باز می‌گردد تا اصول بنیادی، 90 درصد هم اشتراک وجود دارد که عقل سیاسی حکم می‌کند، از آن غفلت نشود.

 

2. درونی نکردن رقابت

 

تمرکز بر روی اختلاف‌ها، یک نتیجه‌ی روشن در پی دارد و آن، انتقال رقابت موجود میان اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان به درون خود جریان اصول‌گرایی است. با اظهارنظرهای نسنجیده‌ی دو طیف اصول‌گرایی در مورد یک‌دیگر و برجسته شدن اختلاف‌ها در عرصه‌ی رسانه‌ها، در عمل رقابتی شکل می‌گیرد که دو طرف آن جریان اصول‌گر هستند، اما اصول‌گرایان بایستی هوشیار باشند که از این نوع بازی، رقبای اصلی آن‌ها یعنی اصلاح‌طلبان و به ویژه رهبران آن مانند: «هاشمی» و «خاتمی» و نیز جریان انحراف، به شدت استقبال می‌کنند و بعید نیست که اصول‌گرایان در زمینی بازی کنند که طراح آن‌، همان‌ها هستند؛ چرا که میوه‌ی این اتفاق‌ها را که شکست اصول‌گرایان است، اصلاح‌طلبان، جریان انحرافی و حتی دشمن خارجی خواهد چید.

 

تمرکز بر روی اختلاف‌ها، یک نتیجه‌ی روشن در پی دارد و آن، انتقال رقابت موجود میان اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان به درون خود جریان اصول‌گرایی است. با اظهارنظرهای نسنجیده و برجسته شدن اختلاف‌ها، در عمل رقابتی شکل می‌گیرد که دو طرف آن اصول‌گرایان هستند، اما باید هوشیار بود که از این نوع بازی، اصلاح‌طلبان و  جریان انحراف، به شدت استقبال خواهند کرد.

 

 اصول‌گرایان بایستی بدانند دشمن خارجی و داخلی از تخریب تمامی چهره‌ها و رهبران اصول‌گرایی استقبال می‌کند، اگر چه تخریب وجهه‌ی «آیت‌الله مصباح یزدی» رویکرد ثابت مخالفان نظام بوده و هست، اما تخریب وجهه‌ی «آیت‌الله مهدوی کنی» هم بدون شک به مذاق دشمنان ولایت، خوش می‌آید. چرا که آن‌ها هنوز خاطره‌ی اتفاق مجلس خبرگان را که ایشان برای باطل کردن بازی دشمن وارد عرصه شد، از یاد نبرده‌اند.

 

3. باز تولید نکردن گفتمان فتنه‌ی 88

 

اگر مروری بر رقابت‌های انتخابات دهمین دوره‌ی ریاست جمهوری و حوادث پس از آن داشته باشیم، یادمان خواهد آمد که گفتمان جریان رقیب دولت که بعدها عنوان فتنه به خود گرفت، سیاه‌نمایی از کشور، برجسته نمودن تخلفات دولت و ناکارآمد جلوه دادن دولت اصول‌گرا بود که بدین وسیله هم کل نظام را زیر سؤال بردند و هم مستمسکی برای ادعای بعدی‌شان یعنی تقلب در انتخابات، ساختند. امروز در غیاب جریان فتنه، اشتباه تاکتیکی اصول‌گرایان موجب باز تولید همان گفتمان، این بار از زبان آن‌ها خواهد شد. ناگفته پیداست که دولت فعلی علی‌رغم خدمات برجسته، اشتباهات و تخلفاتی هم داشته و دارد، یکی از جاهایی که توصیه‌ی رهبر انقلاب در مورد سوءاستفاده نکردن از بیت‌المال مصداق پیدا می‌کند، همین جاست؛ چرا که شنیده‌هایی از جریان منتسب به دولت برای شیطنت در انتخابات به گوش می‌رسد.

 

جریان‌های اصیل اصول‌گرایی نیز نباید از این مسأله سازی‌ها غفلت کنند. اما باید دانست جای طرح تخلفات احتمالی قانونی، مالی، سیاسی و امنیتی دولت در رسانه‌ها و عرصه‌ی رقابت سیاسی نیست. جریان‌های اصول‌گرا به ویژه نمایندگان مجلس باید از مسیرهای قانونی مقابل اقدام‌های اشتباه و غیرقانونی بایستند و اجازه ندهند این مسایل دست مایه‌ی بازی‌های سیاسی و انتخاباتی شود. جریان‌های رقیب، به ویژه جریان فتنه منتظر شنیدن این گونه اظهار نظرهای نسنجیده است زیرا نتیجه‌ی این تخریب ها، تبرئه‌ی فتنه و اثبات ادعاهای این جریان است. هم‌چنان که به هنگام طرح انتقادهایی پیرامون جریان انحراف، لیدرهای فتنه، خرامان شدند و ادعا کردند آن‌ها پیشتاز معرفی این جریان در ماجرای 88 بوده‌اند! از سوی دیگر، ترسیم چهره‌های متخلف و متقلب از دولت، یک نتیجه‌ی ناخواسته و خطرناک هم در پی دارد و آن زمینه‌سازی برای ادعای تقلب از سوی همین دولت خواهد بود که مجری انتخابات آینده است.

 

4. احتمال تغییر راهبرد رقیب

 

جریان فتنه و اصلاح‌طلبان امروز اعلام کرده‌اند که با تابلو و پرچم در انتخابات حاضر نخواهند شد، در عین حال مانع حضور انفرادی افراد منتسب به خودشان هم نشده‌اند، راهبردی که در فضای سیاسی، «عدم مشارکت فعال» نام گرفته است، اما این امر به معنای قطعی شدن نوع تحرک‌های این جریان در انتخابات آینده نیست. این جریان در هر مقطعی از انتخابات ممکن است به اقدام‌های تازه‌ای روی آورد. در مقطع تأیید صلاحیت‌ها، تبلیغات و ... ممکن است دست به تغییر تاکتیک‌ها برای افزایش هزینه‌ی انتخابات برای نظام بزند.


یکی از تغییرات احتمالی بدین شرح است که اگر اصلاح طلبان در فرآیند انتخابات به این تحلیل برسد که علی‌رغم تحریم چراغ خاموش آن‌ها، مشارکت بالای 50 درصدی رقم خواهد خورد، در این صورت بعید نیست این جریان، در دقیقه‌ی 90 با تغییر راهبرد انتخاباتی و به بهانه‌ی نگرانی برای سرنوشت کشور، از بین کاندیداهای موجود لیست داده و وارد رقابت ‌شود و اگر برعکس به این تحلیل برسد که مشارکت کم‌تر خواهد بود، ممکن است دست به انتحار دیگر زده و با کناره‌گیری کاندیداهای فعلی با گرایش اصلاح‌طلبی، هزینه‌ی انتخابات را بالا ببرد و با ادعاهایی نظیر88، بحث تقلب و ... را پیش بکشد. این تغییر راهبردها آگاهی و آمادگی اصول‌گرایان را می‌طلبد.

 

5. پرهیز از اعتماد به خواص بی‌بصیرت

 

حماسه‌ی 9دی نشان داد که بصیرت ملت از بسیاری خواص بالاتر است؛ به عبارت دیگر ملت نشان داد در همراهی با نظام، با برخی از خواص انقلاب اختلاف نظر دارد. کسانی که در امتحان فتنه‌ی 88 نمره‌ی خوبی نگرفتند و از سوی رهبر انقلاب عنوان خواص بی‌بصیرت را دریافت کردند. طبیعی است ملت به این نوع مهره‌ها روی خوش نشان ندهند. به نظر می‌رسد به نفع هر دو طیف اصول‌گرایی است که تکلیف خود را با این قبیل افراد، روشن کنند، چرا که هیچ اطمینانی وجود ندارد این‌گونه افراد در فتنه‌های سخت آینده، باز هم مانند سابق نلغزند.
 
6. توجه به توصیه‌های آشکار رهبر انقلاب

 

آخرین و مهم‌ترین هشدار این‌که، جریان اصول‌گرا هویت خود را از پای‌بندی به اصول انقلاب و نظام گرفته است، بنابراین ولایت‌پذیری و پای‌بندی به گفتمان ولایت و رهبری بایستی از اصلی‌ترین شاخصه‌های این جریان باشد. توصیه‌های رهبر انقلاب در مورد رقابت سالم، تبلیغات درست، عدم اتکا به کانون‌های ثروت و قدرت، سوء استفاده نکردن از بیت‌المال و... باید چراغ راه جریان اصول‌گرا گردد، چرا که طی چند انتخابات گذشته همان گفتمان انقلاب و ولایت، عامل اصلی پیروزی این جریان بوده است.(*)

نظرات بینندگان