کد خبر: ۲۵۱۰۹
تاریخ انتشار: ۱۹:۱۰ - ۲۵ بهمن ۱۳۹۰

ترفندهاى ایران هراسى در رویکرد آمریکا

مقدمه

موج اول ایران هراسى همزمان با پیروزى شکوهمند انقلاب اسلامى آغاز شد که تجاوز عراق به خاک ایران، شکل‏گیرى شوراى همکارى خلیج فارس و انعقاد پیمان‏هاى دوجانبه امریکا با برخى کشورهاى عرب منطقه از مهم‏ترین تبعات آن بود.

موج دوم ایران هراسى همسو با پروژه "اسلام هراسى"(2) پس از حوادث یازده سپتامبر با استفاده ابزارى از "گفتمان مبارزه با تروریسم"(3) آغاز شد. حضور نظامى آمریکا در پیرامون جمهورى اسلامى ایران و معرفى عراق، کره شمالى و ایران به عنوان محور شرارت از پیامدهاى این موج بود.

مرحله سوم ایران هراسى به دنبال دستاوردهاى جمهورى اسلامى ایران در دانش هسته‏اى صلح‏آمیز، بازدارندگى موشکى متعارف و صنایع هوا فضا آغاز شده است. در این مقاله ضمن معرفى ترفندهاى تبلیغاتى ایران هراسى، مهم‏ترین اهداف و ابعاد آن را بررسى مى‏کنیم.

گفتار اول : ترفندهاى تبلیغاتى ایران هراسى

مهم‏ترین ترفندهاى تبلیغاتى واشنگتن براى ایران هراسى عبارت است از:

اسناد

"اسناد"(4) به مفهوم مستندسازى جعلى شایعات براى اثرگذارى بر مخاطب است؛ براى مثال در اوت 2005 نهادهاى جاسوسى ایالات متحده بدون ارائه مدارک معتبر مدعى شدند به "مدارک اسنادى"(5) دست یافته اند که بیانگر برنامه‏ریزى جمهورى اسلامى ایران براى افزایش "بازده انفجار از طریق نصب کلاهک‏هاى هسته‏اى براى موشک‏هاى میان برد بالستیک شهاب 3"(6) است.(7) مصداق دیگر مى‏توان به نمایش عکس‏ها و اسلایدهاى مطالعات ادعایى تسلیحاتى شدن در خصوص تغییر کلاهک موشک‏هاى ارتقا یافته شهاب 3 است.(8)

مرعوب‏سازى

تداعى تصاویر خشنى از اهداف، ماهیت و دورنماى انقلاب اسلامى ایران، بخشى از ترفند تبلیغاتى ارعاب محسوب مى‏شود. استفاده از این ترفند در دیپلماسى عمومى آمریکا بسیار پررنگ است، به طورى که نمایش فیلم‏هاى "پرسپولیس"،(9) "هواپیماى 103"،(10) "فرار از تهران"،(11) "مستند نسل جدید تهران"،(12) "ترس مقدس"(13) و "بدون دخترم هرگز"(14) در این چارچوب قابل ارزیابى است.

برچسب‏زنى

در ترفند برچسب‏زنى رسانه‏هاى مخالف نظام بر تبلیغ واژه‏هایى متمرکز مى‏شوند که قابلیت ایجاد اصطکاک سیاسى بین جمهورى اسلامى ایران با کشورهاى همسایه را داشته باشد؛ براى مثال رسانه‏هاى غربى پس از پیروزى انقلاب با منفى سازى مفهوم بنیادگرایى(15) و اطلاق آن به جمهورى اسلامى ایران، از آن به عنوان ترفند و ابزارى براى ارعاب کشورهاى عرب سنى منطقه به‏ویژه کشورهاى برخوردار از اقلیت شیعه، بهره برده‏اند. یکى از مصداق‏هاى این ترفند، تهدید سازى مجازى از نظریه ام القراى شیعه بود. بازتاب استفاده از ترفند برچسب‏زنى، در سطح وسیع‏تر در تهاجم تبلیغاتى اسلام هراسى نیز مشاهده مى‏شود.

شبه واقعیت

استفاده از شبه واقعیت‏ها، روشى معمول در جنگ رسانه‏اى کشورها علیه یکدیگر است. در این روش ارتباطگر با خلق خبرى که اثبات یا رد آن به آسانى براى مخاطب ممکن نیست، طرف مقابل را مورد هجمه رسانه‏اى قرار مى‏دهد.16 نشانه‏هاى کلامى قابل تشخیص در این روش، استفاده از کلماتى داراى بار سنگین تهاجمى، ترس آور و ابهام انگیز است: براى نمونه مانور تبلیغاتى اسرائیل مبنى بر توان تخریب بالاى موشک‏هاى ارتقا یافته شهاب 3 در صورت تهاجم موشکى ایران به اروپا در همین چارچوب ارزیابى مى‏شود.

ترفند فرافکنى

بخشى از عملیات روانى آمریکا از طریق فرافکنى از تروریسم دنبال مى‏شود؛ براى مثال در "گزارش وزارت امور خارجه آمریکا براى سال (17)"2009 مورخ پنجم اوت 2009، بدون اشاره به جنایات رژیم صهیونیستى، جمهورى اسلامى ایران را فعال‏ترین حامى تروریسم معرفى کرد.(18)

تحریف

در این روش طراحان جنگ رسانه‏اى با توسل به سه حربه مخدوش سازى اطلاعات حریف، حذف اطلاعات مغایر با نیت ارتباطگر و جهت دادن ذهن مخاطب به اخبار غیر مهم یا کاذب، در راستاى مدیریت افکار عمومى گام بر مى‏دارند.

استناد مجازى

استناد به آمار، ارقام و اسنادى که در عمل، امکان بررسى صحت و سقم آنها وجود ندارد، از جمله روش‏هاى دیگرى است که دستگاه عملیات روانى آمریکا از آن بهره مى‏برد.(19)

انحراف اخبار واقعى

براى مثال مى‏توان به ادعاى ژاپن مبنى بر انتقال دستاوردهاى دانش موشک‏هاى کوتاه برد وزارت دفاع و سپاه پاسداران به کره شمالى و اعزام پانزده تیم قوى از متخصصان موشکى صنایع موشکى شهید همت به این کشور براى آموزش موشک‏هاى بالستیک با قابلیت حمل کلاهک هسته‏اى اشاره کرد.(20) مصداق دیگر مى‏توان به ادعاى جاسوسى "هواپیماهاى بدون سرنشین"(21) جمهورى اسلامى ایران بر فراز خاک عراق بدون نمایش هیچ‏گونه فیلم یا تصویرى اشاره کرد؛ براى مثال سخنگوى ارتش آمریکا در 25 فوریه 2009 (هفتم اسفند 1387) مدعى شد جنگنده‏هاى نیروهاى ائتلاف یک فروند هواپیماى جاسوسى بدون سرنشین ایران با نام ابابیل 3 را در صد کیلومترى (60 مایلى) شمال شرقى بغداد پس از یک ساعت و ده دقیقه پرواز ساقط کرده‏اند.(22)

سیماسازى مجازى

یکى از ابزارهاى مبارزه در نظریه امنیت نرم، بزرگنمایى یا کوچک‏نمایى ضریب تهدید یا دستاوردهاى بازیگر رقیب، مخالف یا معارض است؛ براى مثال اقدام ایالات متحده در کوچک‏نمایى دستاوردهاى جمهورى اسلامى ایران و برعکس بزرگنمایى ماهیت برنامه‏هاى موشکى یا فعالیت‏هاى صلح‏آمیز هسته‏اى که در راستاى ایران هراسى و انعکاس تهدید مجازى سازماندهى مى‏شود مبتنى بر نظریه کاریکاتوریسم تبلیغاتى است؛ براى مثال کشورهاى غربى با استناد به تصاویر "ماهواره دیجیتال گلوب کوئیک برد"(23) که چند روز پس از پرتاب موفقیت آمیز موشک فضایى "کاوشگر یک"(24) در پنجم فوریه 2008 (16 بهمن 1386) در نشریه "جینز اینتلیجنس ریویو"(25) منتشر شد،(26) مدعى شدند جمهورى اسلامى ایران در مکان پرتاب شده این موشک (230 کیلومترى جنوب شرق تهران)، در حال ساخت موشک بالستیک مدل "شهاب 3 بى"(27) با برد شش هزار کیلومتر شبیه "موشک‏هاى نادونگ دو"(28) کره شمالى با "سوخت جامد"(29) است.

"مدیر جاسوسى مرکزى"(30) آمریکا نیز در گزارش سال 2008 به کنگره مدعى شد جمهورى اسلامى ایران یکى از بیشترین ذخایر بالستیک خاورمیانه را دارد.(31)

همسان سازى نام ایران در کنار گروه‏هاى تروریستى

تصویب کنگره آمریکا به قرارگیرى نام سپاه پاسداران در فهرست سازمان‏هاى تروریستى وزارت امور خارجه ایالات متحده، بخشى از پازل‏هاى مدیریت پارلمانى عملیات روانى آمریکا علیه جمهورى اسلامى ایران است. بهره‏گیرى از این ترفند در سطوح اجرایى نیز پررنگ است، به طورى‏که هیلارى کلینتون(32) در کنفرانس مطبوعاتى ششم مارس 2009 (15 اسفند 1387) با همتاى روسى خود در ژنو سوئیس مدعى شد استقرار سامانه دفاع موشکى آمریکا در شرق اروپا، تهدیدى براى مسکو نیست و فقط براى مقابله با گروه‏هاى تروریستى است.(33)

گفتار دوم : دلایل و اهداف طراحان ایران هراسى

مهم‏ترین اهداف آمریکا و متحدانش از گسترش ایران هراسى عبارتند از :

1. هموارسازى فروش تجهیزات نظامى

با توجه به "رکود اقتصاد جهانى"(34) و نیاز صنایع تسلیحاتى غرب براى حضور در بازارهاى جدید به‏ویژه در کشورهاى ثروتمند شوراى همکارى خلیج فارس، پیش بینى مى‏شود بر عمق و دامنه تبلیغات ایران هراسى افزوده شود؛ براى مثال کشورهاى غربى با حضور فعال در نمایشگاه‏هاى دفاعى کشورهاى عرب حوزه خلیج فارس خواهان انعقاد توافقنامه‏هاى نظامى با این کشورها هستند که از مصادیق آن مى‏توان به توافق فرانسه و امارات در حاشیه برگزارى "کنفرانس و نمایشگاه دفاعى بین‏المللى"(35) ابوظبى اشاره کرد، از جمله: موافقت "شرکت ریتون"(36) با تحویل پیشرفته‏ترین مدل "موشک‏هاى میان برد هوا به هوا"،(37) و اعلان آمادگى فرانسه براى استقرار "سامانه دفاع موشکى چند لایه‏اى".(38) در همین چارچوب ارزیابى مى‏شود(39)

2. احداث پایگاه‏هاى نظامى در پیرامون جمهورى اسلامى ایران

یکى از اهداف طراحان و مجریان ایران هراسى در میان کشورهاى منطقه، همراه سازى دولت‏هاى عرب حوزه خلیج فارس با تداوم حضور مراکز نظامى یا احداث پایگاه‏هاى جدید است. براى مثال موافقت امارات با تأسیس پایگاه نظامى دائمى فرانسه در ابوظبى با 500 نیرو در مه 2009 از مصادیق تأثیر ایران هراسى بر سیاست‏هاى دفاعى برخى کشورهاى عرب حوزه خلیج فارس است.(40)

3. استقرار سامانه‏هاى موشکى آمریکا محور در منظومه امنیتى جمهورى اسلامى ایران

بررسى پازل‏هاى جنگ تبلیغاتى ایران هراسى مبین این واقعیت است که بخشى از مرکز ثقل اهداف آنان به سمت بسترسازى روانى - رسانه‏اى براى استقرار سامانه‏هاى موشکى آمریکا در پیرامون جمهورى اسلامى ایران سازماندهى مى‏شود. به عبارتى توجیه استقرار سامانه‏هاى موشکى ثابت و متحرک آمریکا در ساختار دفاعى خلیج فارس مستلزم تداوم ایران هراسى و انعکاس تصاویر مجازى از ماهیت، دامنه و اهداف توسعه صنعت موشکى جمهورى اسلامى ایران است. در همین رابطه وزیر دفاع وقت آمریکا رابرت گیتس در چهارمین "کنفرانس امنیتى منامه"(41) پیشنهاد کرد با هدف مقابله بإ؛ تهدید موشک‏هاى بالستیک میان برد جمهورى اسلامى ایران، یک "چتر دفاع موشکى مؤثر"(42) در کشورهاى شوراى همکارى خلیج فارس مستقر شود.(43) این کنفرانس هر ساله توسط مرکز پژوهشى انگلیسى "مؤسسه بین‏الملل مطالعات راهبردى"(44) برگزار مى‏شود.

4. به چالش کشاندن عمق استراتژیک حمایت کشورهاى منطقه از برنامه‏هاى هسته‏اى ایران

یکى از روش‏هاى دکترین مهار و بازدارندگى آمریکا براى ممانعت از پیشبرد برنامه‏هاى هسته اى ایران، بهره گیرى‏از ترفند کاریکاتوریسم تبلیغاتى و تداعى تهدیدات قریب الوقوع ایران براى کشورهاى منطقه به‏ویژه دولت‏هاى عرب حوزه خلیج فارس است. در این راستا تأثیرپذیرى کشورهاى عضو شوراى همکارى خلیج فارس از آماج تبلیغات ایران هراسى را مى‏توان به وضوح در رفتار و واکنش آنان در قبال فعالیت‏هاى هسته‏اى جمهورى اسلامى ایران مشاهده کرد، به طورى‏که این شورا هرگونه شکل‏گیرى ایران هسته‏اى را از منظر تهدید امنیت ملى ارزیابى کرده و از طرفى خواهان وجود یک حالت بینابینى در روابط میان ایران و آمریکاست؛ به عبارتى، نه خواهان رفع کامل تنش میان واشنگتن و تهران و نه خواهان تصاعد بحران و مواجهه نظامى میان دو کشور است، زیرا غیر از عربستان، بقیه آنان از عمق استراتژیک پایینى برخوردارند که این امر مى‏تواند منافع آنان را به شدت تهدید کند. از طرفى آنان خواهان وجود یک ایران تضعیف شده با توان بازدارندگى پایین هستند و در نهان از گسترش تحریم‏ها در بخش صنایع نظامى و موشکى جمهورى اسلامى ایران استقبال مى‏کنند.

5. همراه سازى افکارعمومى بر لزوم گسترش تحریم‏ها

بزرگ‏نمایى یا انحراف اخبار واقعى از اهداف و ماهیت سپاه پاسداران، با هدف بسترسازى براى تحریم اشخاص حقیقى و حقوقى وابسته به سپاه پاسداران انجام مى‏شود؛ براى مثال مؤسسه مطالعاتى رند با انتشار کتاب "ظهور پاسداران: ارزیابى نقش داخلى نیروهاى سپاه پاسداران" مدعى شده سپاه پاسداران به واسطه بازسازى خود پس از جنگ ایران و عراق، نقش محورى و انحصارى را در ساختار اقتصاد کلان جمهورى اسلامى ایران به‏ویژه در بخش انرژى ایفا مى‏کند.(45) این اقدام به منظور آماده سازى افکارعمومى براى تحریم‏هاى اقتصادى سپاه پاسداران ارزیابى مى‏شود.

این سناریو بسیار محتمل است که ایالات متحده در مدیریت استراتژیک جنگ تبلیغاتى علیه جمهورى اسلامى ایران با تداعى شائبه حمایت نظامى آموزشى سپاه قدس از شبه نظامیان طالبان و با استناد به قوانین کنگره، فرمان‏هاى اجرایى جدیدى را با رویکرد گسترش دامنه تحریم‏ها صادر کند،(46) براى مثال وزارت دارایى ایالات متحده در دوم جولاى 2009 در راستاى ساماندهى عملیات روانى علیه سپاه پاسداران با ادعاى حضور "ابومهدى‏المهندس" و رهبران شیعى حزب "کتائب حزب الله"(47) در ایران، خواهان تصویب تحریم‏هاى جدید علیه سپاه پاسداران براساس "فرمان اجرایى 13438 " شد.(48)

از طرفى بررسى شرایط زمانى و ماهیت تصویب تحریم‏ها علیه سپاه پاسداران مبین این واقعیت است که همزمان با افزایش عملیات روانى و تصویرسازى مجازى رسانه‏اى علیه فعالیت‏هاى موشکى و هسته‏اى جمهورى اسلامى ایران، دامنه تحریم‏ها علیه صنایع موشکى وزارت دفاع یا سپاه پاسداران در حال افزایش است؛ براى مثال با گسترش ابعاد عملیات روانى علیه فعالیت‏هاى موشکى جمهورى اسلامى ایران "قانون منع تکثیر تسلیحات هسته‏اى"(49) در مارس 2000 با توشیح رئیس جمهور ایالات متحده لازم الاجرا شد و براساس آن تحریم‏هایى علیه شرکت‏هایى که در انتقال مواد اولیه یا فناورى ساخت موشک‏هاى دور برد کروز به جمهورى اسلامى ایران کمک کنند، اعمال مى‏شود. متعاقب آن در آوریل 2000، اولین شرکت کره شمالى با نام "چانگ‏وانگ سین‏یانگ"(50) به بهانه کمک به صنعت موشکى جمهورى اسلامى ایران مورد تحریم قرار گرفت.

بانک سپه نیز اولین بانک جمهورى اسلامى ایران بود که در ژانویه 2007 براساس "فرمان اجرایى 13382" و حمایت‏هاى مالى از فعالیت‏هاى موشکى و هسته‏اى جمهورى اسلامى ایران تحریم شد. نقطه عطف تحریم صنعت موشکى جمهورى اسلامى ایران نیز در ژوئن 2007 اتفاق افتاد که براساس آن دو شرکت وابسته به سازمان صنایع هوا فضا با نام‏هاى "گروه صنعتى فجر"(51) و "گروه صنایع ماشینى میزان"(52) و در اوت 2008، "شرکت تهیه قطعات ایمنى"(53) و "شرکت صنعتى جوزا"(54) مورد تحریم قرار گرفتند.

6. مانور تبلیغاتى اسرائیل براى جذب کمک‏هاى نظامى - مالى

یکى از ترفندهاى رژیم صهیونیستى براى مظلوم نمایى و ایجاد حاشیه امنیت و اقناع دولتمردان آمریکا و اتحادیه اروپا براى حمایت‏هاى نظامى، مالى و سیاسى از اسرائیل، انحراف اخبار غیر واقعى در خصوص کمک‏هاى ایران به حماس و حزب الله است که برخى مصادیق آن عبارت است از:

ادعاى "آیپک"(55) در دهم اوت 2007 مبنى بر مذاکره مسئول سیاسى حماس، خالد مشعل، با مسئولان ارشد سپاه قدس در سوریه به تاریخ جولاى 2007 در مورد نحوه قاچاق "آر پى جى هفت"،(56) موشک‏هاى ضد تانک، اسلحه و مواد انفجارى از مرزهاى پر منفذ شبه جزیره سینا و نوار غزه.(57)

ادعاى رژیم صهیونیستى مبنى بر برنامه‏ریزى ایران براى قاچاق اسلحه از طریق خاک اریتره به نوار غزه و لبنان - رژیم صهیونیستى در اواخر ژانویه 2009 مدعى شد جنگنده‏هاى اسرائیلى محموله نظامى سپاه پاسداران حامل راکت فجر 3 (با برد 65 کیلومتر) در مرز سودان و اریتره که قصد قاچاق به نوار غزه (از طریق تونل‏هاى مرزى در منطقه رفح واقع در مرز بین نوار غزه و مصر) را داشتند منهدم کردند.(58)

ادعاى رژیم صهیونیستى در 21 جولاى 2009 مبنى بر تأسیس شبکه‏هاى نظامى حزب الله در شمال ونزوئلا و "جزیره مارگاریتا"(59) توسط سپاه پاسداران.(60)

- ادعاى ایهود باراک، وزیر دفاع رژیم صهیونیستى، در 30 مه 2010 مبنى بر نشان دادن "تصاویر طبقه بندى شده ماهواره‏اى"(61) به رئیس جمهور آمریکا که در آن انتقال محموله موشک‏هاى دوربرد جمهورى اسلامى ایران از طریق سوریه به جنوب لبنان را نشان مى‏دهد.(62)

گفتار سوم: ابعاد ایران هراسى

مهم‏ترین ابعاد ایران هراسى در سیاست خارجى آمریکا عبارت است از :

1. سپاه هراسى

یکى از پازل‏هاى سناریوى ایران هراسى آمریکا، تبلیغات منفى گسترده علیه سپاه پاسداران و بسیج است. به همین دلیل مدیران راهبردى سپاه پاسداران بایسته است با رصد شیوه‏هاى ایران هراسى، راهبردهاى جداگانه‏اى را در قبال تهاجم تبلیغاتى آمریکا در چهار حوزه افغانستان، عراق، لبنان و کشورهاى عرب حوزه خلیج فارس سازماندهى کنند.

ماهیت‏کاوى، جریان شناسى و ریشه یابى ابعاد عملیات روانى علیه سپاه پاسداران مبین این است که سپاه هراسى به صورت توأمان در سطوح مراکز پژوهشى، نهادهاى تقنینى، اطلاعاتى و نظامى کانالیزه و مدیریت مى‏شود.

تهاجم روانى رسانه‏اى یک تهاجم نرم چند لایه‏اى است؛ زیرا به صورت همزمان توسط ساختارهاى متعدد پیگیرى شود؛ براى مثال کانون‏هاى سازماندهى و اجراى سناریوهاى تبلیغاتى سپاه هراسى مى‏تواند توسط یک یا چند ساختار به صورت لایه‏اى انجام شود؛ به عبارتى؛ تهدیدات در بخش سپاه هراسى به صورت لایه اى است که این خود بر پیچیدگى‏هاى تهاجم تبلیغاتى مى‏افزاید.

مهم‏ترین روش‏هاى واشنگتن براى افزایش بٌرد سپاه هراسى عبارت است از:

الف) تداعى ارتباط سپاه پاسداران با سازمان القاعده

مهم‏ترین اهداف جنگ تبلیغاتى ایالات متحده براى ارتباط دهى میان سپاه پاسداران با سازمان القاعده عبارت است از:

* تنش‏زایى در روابط خارجى جمهورى اسلامى ایران

یکى از ترفندهاى عملیات روانى آمریکا براى تنش‏زایى در روابط خارجى جمهورى اسلامى ایران به ویژه با دو کشور افغانستان و عراق، ادعاى مکرر کنگره، نهادهاى دفاعى، اطلاعاتى و رسانه‏اى آمریکا مبنى بر حمایت نظامى، آموزشى یا مالى سپاه قدس از سازمان القاعده است که مهمترین موارد آن عبارت است از:

انعکاس تصاویر مجازى از نقش غیر مستقیم سپاه پاسداران در حمله به منافع منطقه‏اى و جهانى آمریکا مانند انفجار پایگاه تفنگداران دریایى آمریکا در بیروت (1982)؛(63) دخالت سپاه قدس و حزب الله در انفجار "مجتمع مسکونى برج خیبر"(64) در 25 ژوئن 1996 یا شائبه سازى در مورد حمایت جمهورى اسلامى ایران از شیعیان ناراضى عربستان سعودى.

- ادعاى "ژنرال دان مک نیل"65 فرمانده وقت ارتش آمریکا در 31 مه 2007 (10 خرداد 1386) مبنى بر آموزش شیوه‏هاى عملیات نامتقارن به نیروهاى القاعده در داخل خاک ایران.(66)

- ادعاى ایالات متحده در 17 آوریل 2007 و ناتو در ششم ژوئن و ششم سپتامبر 2007 مبنى بر توقیف محموله‏اى از تجهیزات نظامى ایران شامل قطعات انفجارى و بمب‏هاى کنار جاده‏اى براى کمک به القاعده،(67)

ادعاى "نیکلاس برنز" (68) معاون وقت وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه سیزدهم ژوئن 2007 با شبکه خبرى CNN مبنى بر وجود مدارکى دال بر نقش سپاه پاسداران در قاچاق اسلحه براى نیروهاى القاعده در مرز افغانستان و پاکستان.

- اتهام سومین گزارش "رویان کروکر و دیوید پترائوس"(69) به کنگره در آوریل 2008 مبنى بر "تجهیز، آموزش و تأمین تسلیحات"(70) شبه نظامیان عراق توسط سپاه قدس (متعاقب این گزارش، جرج بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا، براى اولین بار در یک گفتمان جدید در سخنرانى دهم آوریل 2008 به صراحت جمهورى اسلامى ایران را هم ردیف تهدید القاعده در عراق معرفى کرد).(71)

ادعاى وزیر دفاع وقت آمریکا، رابرت گیتس، مبنى بر نقش پذیرى جمهورى اسلامى ایران در تجهیز شبه نظامیان طالبان در گزارش 27 ژانویه 2009 به کمیسیون نیروهاى مسلح مجلس سنا.

عملیات روانى روزنامه واشنگتن پست در ششم ژانویه 2010 مبنى بر ارتباط سپاه پاسداران با برخى عوامل القاعده در یمن و لبنان.(72)

اظهارات ژنرال دیوید پترائوس در هفدهم مارس 2010 مبنى بر حمایت تهران از عوامل القاعده از مصر تا پاکستان.(73)

- اتهام »اریک هولدر«، دادستان کل آمریکا، در یازدهم اکتبر 2011 مبنى بر برنامه‏ریزى شاخه قدس سپاه پاسداران از طریق ارتباط دهى با یکى از سران کارتل‏هاى قاچاق مواد مخدر در مکزیک با نام " منصور ارباب سیار" براى ترور سفیر عربستان که در راستاى جنگ تبلیغاتى ایران هراسى قابل تفسیر است.

کنار گذاشتن تمام پازل‏هاى یاد شده تأیید این واقعیت است که یکى از مهم‏ترین مراکز ثقل سپاه هراسى، تنش زایى در روابط خارجى جمهورى اسلامى ایران است.

تحریف نقش سپاه پاسداران در تغییر آرایش جغرافیاى سیاسى شیعه

با توجه به وجود اقلیت‏هاى شیعى در برخى کشورهاى عرب منطقه که اکثر آنها بإ؛ف‏ف‏ع‏ة حکومت مرکزى خود مشکل دارند، پادشاه اردن ادبیات جدیدى را با نام "جغرافیاى سیاسى هلال شیعه"(74) وارد گفتمان سیاسى منطقه‏اى کرد که توانست تا حدودى فضاى حاکم بر سیاست خارجى کشورهاى عرب منطقه را به سمت اعتماد زدایى متمایل کند.

بخشى از پازل‏هاى سناریوى سپاه هراسى در قالب شیعه هراسى و از طریق تداعى ارتباط میان مربع سپاه قدس، حزب‏الله لبنان، انصارالمهدى عراق و جنبش‏هاى شیعه در کشورهاى عرب حوزه خلیج فارس سازماندهى مى‏شود. به طورى‏که یکى از ترفندهاى عملیات روانى آمریکا و اسرائیل به منظور تنش زایى میان جمهورى اسلامى ایران و کشورهاى عرب منطقه به‏ویژه عربستان، مصر و اردن، تصویرسازى مجازى و انحراف اخبار واقعى در مورد حمایت‏هاى آموزشى، تسلیحاتى و مالى جمهورى اسلامى ایران از حزب الله لبنان است؛ براى مثال مى‏توان به ادعاى قائم مقام نخست وزیر اسرائیل، موشه یالن(75) اشاره کرد که یکى از اقدامات تلافى جویانه جمهورى اسلامى ایران در صورت وقوع سناریوى حمله نظامى را ایجاد "جنگ نیابتى"(76) توسط حزب‏الله لبنان نامیده بود(77)

برخى دیگر از مصادیق سپاه هراسى با تمرکز بر جغرافیاى سیاسى شیعه عبارت است از:

- اظهارات ژنرال شائول موفاز(78) معاون وقت نخست وزیر اسرائیل، در آوریل 2008 مبنى بر برنامه‏ریزى جمهورى اسلامى ایران براى مهندسى امنیتى جغرافیاى سیاسى شیعه.(79)

ادعاى وزارت دارایى آمریکا مبنى بر نقش بانک ملى در بازگشایى اعتبار مالى یا تسریع و تسهیل خرید مواد و فناورى‏هاى حساس برنامه موشکى و توسعه تأسیسات هسته‏اى و انتقال برخى منابع به خارج از کشور توسط واسطه‏هاى مالى سپاه قدس از سال 2002 تا 2006.(80)

ادعاى وزارت دارایى آمریکا در 25 اکتبر 2007 مبنى بر آموزش نظامى نیروهاى حزب الله لبنان در دره بقاع و نزدیک به سه هزار نفر آنان در داخل خاک ایران توسط سپاه قدس.(81)

ادعاى وزارت خارجه آمریکا در تاریخ 30 آوریل 2009 مبنى بر آموزش و حمایت سپاه قدس از گروه طالبان و شبه نظامیان شیعه عراق و کشورهاى عرب حوزه خلیج فارس.(82)

گفتار چهارم : تحرکات ایالات متحده در بخش ایران هراسى

بررسى رفتار آمریکا بیانگر این واقعیت است که در ایجاد ایران هراسى نوعى هماهنگى بین دولتمردان و قانونگذاران کنگره آمریکا وجود دارد که مهمترین مصادیق آن عبارت است از:

1. صدور قطعنامه همزمان شماره 16

ابعاد جنگ نرم کنگره آمریکا در این قطعنامه بیشتر بر دو حوزه ایران هراسى و اسلام هراسى متمرکز شده است که اشاره قطعنامه به عباراتى از قبیل گسترش تروریسم اسلامى افراط گرا یا فرافکنى در خصوص حادثه جویى ایران در شاخ آفریقا و تهدید آن براى منافع آمریکا از مهمترین مصداق‏هاى آن است. این قطعنامه در نهم ژانویه 2009 صادر شد. طراح اولیه پیش‏نویس قطعنامه، نماینده جمهوریخواه ایالت فلوریدا، خانم ایلنا راس لتینن بود.(83)

2. قطعنامه شماره 256

قطعنامه شماره 256 مجلس نمایندگان در چارچوب بهره‏گیرى ابزارى از "گفتمان مقابله با تروریسم" به تصویب رسید.

مجلس نمایندگان در تاریخ 22 مارس 2010 با صدور قطعنامه شماره 256 به ممنوعیت ورود وزرا، معاونان وزیر و مقام‏هاى عالى‏رتبه سپاه پاسداران براى سفر به ایالات متحده تأکید کرد.(84) در این قطعنامه سفر افراد ذکر شده، براى معالجات درمانى، گردشگرى و بهره‏گیرى از سایر فرصت‏هاى اقتصادى و اجتماعى ممنوع شده است. یکى از دلایل صدور قطعنامه، مسئولیت‏پذیرى کنگره در برابر شهروندان آمریکایى کشته شده بر اثر "تله‏هاى انفجارى"(85) قاچاق شده از ایران اعلام شد.

لابى‏هاى پارلمانى اسرائیل نقش مهمى را در صدور این قطعنامه ایفا کردند، به طورى‏که منافع رژیم صهیونیستى مانند ادعاهاى مرتبط با حمایت‏هاى اقتصادى، مالى و تبلیغاتى جمهورى اسلامى ایران از حماس و حزب‏الله نیز در این قطعنامه لحاظ شده است.

در این قطعنامه با انحراف اخبار واقعى، طورى تداعى نموده که تمرکز آن فقط بر دولتمردان بوده و از توسعه مناسبات فرهنگى دو ملت استقبال مى‏کند.

حامى اصلى این قطعنامه، نماینده دموکرات ایالت کانکتیکات جیمز هایمز(86) بود. وى عضو کمیته امنیت داخلى مجلس نمایندگان(87) است. جیمز هایمز علاوه بر نمایندگى مردم کانکتیکات در مجلس نمایندگان، یکى از اعضاى لابى پارلمانى اسرائیل به نام "کمیته اضطرارى براى اسرائیل"(88) است(89) که این خود مصداق دیگرى از برنامه‏ریزى منسجم اسرائیل براى تقویت لابى‏هاى پارلمانى در روند اثرگذارى بر طرح‏ها، لوایح و قطعنامه‏هاى کنگره است. سایر حامیان این قطعنامه عبارت بودند از:

3. قطعنامه 548

بخشى از راهبرد عملیات روانى کنگره آمریکا از طریق تهدیدسازى مجازى از قابلیت‏هاى هسته‏اى و موشکى جمهورى اسلامى ایران با هدف توجیه حمایت‏هاى پارلمانى از رژیم صهیونیستى اجرا مى‏شود که به وضوح مى‏توان بازتاب آن را در قطعنامه شماره 548 نهم ژوئن 2010 مجلس سنا مشاهده کرد. در این قطعنامه به صراحت اعلام شده رژیم صهیونیستى مجاز است در برابر تهدیدهاى خارجى مانند تهدیدهاى ناشى از موشک‏هاى دور برد براساس اصل دفاع از خود اقدام کند.(90) حامى اصلى تهیه پیش‏نویس این قطعنامه سناتور جمهورى‏خواه ایالت تگزاس و عضو کمیته قضایى جان کارنین(91) بود. تمام سناتورهاى امضاکننده پیش‏نویس این قطعنامه از حزب جمهورى‏خواه بودند.

4. قطعنامه شماره 560

این قطعنامه در نوزدهم ژوئن 2009 صادر شد. طراح اصلى این قطعنامه، نماینده دموکرات مردم کالیفرنیا و رئیس کمیسیون روابط خارجى مجلس نمایندگان، هاوارد برمن(100) بود.(101) وى از قانونگذارانى است که در اکثر موضع‏گیرى‏هاى پارلمانى یا سخنرانى‏هاى خود علیه جمهورى اسلامى ایران، همواره بخشى از جهت‏گیرى‏هاى خصمانه خود را علیه سپاه پاسداران متمرکز کرده است که از مصداق‏هاى آن مى‏توان به صدور بیانیه وى در ژوئن 2010 و حمایت از اقدام وزارت خزانه‏دارى آمریکا در افزودن برخى اشخاص حقیقى و حقوقى وابسته به سپاه پاسداران به فهرست تحریم‏هاى یکجانبه ایالات متحده اشاره کرد.(102)

جمع‏بندى و نتیجه‏گیرى

ایالات متحده با هدف فروش تجهیزات نظامى، انزواى منطقه‏اى ایران، انعقاد پیمان دفاعى برون سیستمى، تضعیف امنیت بومى و پایدار، توجیه تداوم حضور نظامى خود در منطقه و افزایش ایران هراسى هر گونه توسعه بومى صنعت موشکى و سامانه‏هاى دفاع هوایى جمهورى اسلامى ایران را تهدیدى براى کشورهاى منطقه معرفى مى‏کند.

 

پى‏نوشت در دفتر مجله موجود مى‏باشد.

دلاور پوراقدم مصطفی

منبع :‌پگاه حوزه شماره 319

نظرات بینندگان