کد خبر: ۲۶۳۲۱
تاریخ انتشار: ۲۱:۰۴ - ۰۶ اسفند ۱۳۹۰

ریشه‌ها، عوامل و نحله‌های فکری بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی (2)

ح - نقش زنان در بیداری اسلامی

اسلام به خاطر یک سری احکام و دساتیری که تعلق به زن یا مرد تنها دارد، مورد سم‌پاشی‌های زیادی از سوی استعمار و استکبار جهانی قرار گرفته است. حقیقت این است که اسلام با توجه به شناخت که نسبت به طبیعت، استعداد، توانمندی‌های متفاوت زن و مرد دارد، در برخی موارد احکام متفاوت را صادر کرده است، و این به معنای تبعیض بین زن و مرد نیست، برای علما و دانشمندان روشن است که تفاوت به معنای تبعیض نیست. با مراجعه به منابع و متون دین مقدس اسلام و با آندک تأمل به آن‌ها، نه تبعیض بلکه تساوی زن ومرد و همینطور بقیه انسان‌ها با همدیگر به اثبات می‌رسد. مثلا تساوی در خلقت (40)، تساوی در انسانیت (41)، تساوی درحقوق و تکالیف (42)، تساوی درداوری واجرایی قوانین (43)، تساوی در حق مالکیت وتصرف دراموال (44)، تساوی در عبادت و بندگی (45) تساوی در دعا و نیایش (46) تساوی در دنیایی پس از مرگ و بهشت دوزخ (47)، تساوی در تمایل جنسی (48)، تساوی در حدود (49) تساوی در اطاعت از رهبری (50) از این رو تاریخ اسلامی صحنه‌های را در حافظه دارد که زنان مثل مردان نقش آفرینی کرده‌اند. واین حضور در صحنه‌های حماسی و انقلابی در جوامع اسلامی ملهم از آموزه‌های اسلامی است. که از زمان پیامبر اکرم (ص) آغاز گردیده و در تداوم تاریخ انقلاب وجهاد اسلامی محسوس و ملموس است، یکی از افتخارات بانوان مسلمان این است که اولین شهیدی که در راه اسلام جان خویش در زیر شکنجه مشرکان نثارکرد، «سمیه» مادر عمار از زنان مجاهد بود؛ و بعد از آن باشکوه‌ترین و مقتدرترین حضور زن در حادثه انسان ساز کربلا خود نمایی می‌کند. که حضرت زینب (س) به عنوان مکمل نهضت عاشورا شناخته می‌شود. موج‌های بیداری اسلامی که در تداوم خط سرخ شهادت اسلامی صورت پذیرفته است نیز حضور زنان در اشکال و اقسام متفاوت را به ثبت رسانده است. این حضورگاهی باشهادت، اسارت و جهاد در سنگر، و گاهی با حمایت مردان مجاهد اعم از آنکه شوهر باشند یا پسر و یا برادر، وگاهی بادلجوی مداوای مجاهدین و مجروحین در پشت صحنه بوده است. این یک اصل ثابت شده است که در پشت هر مرد موفق، زنی موفق وجود داشته است. زنانی که با درایت سیاسی وسعه ی صدر، تکیه از بازوی پرتوان مرد خود برمی دارند، کمر راست می‌کنند و برای رسیدن به هدف، او را راهی میدان می‌کنند بزرگ‌ترین کمک به بیداری و انقلاب می‌کنند، هرچند می‌توان گفت در برخی مواقع حضور کمرنگ داشته است مثل بیداری که سید جمال ایجاد کرد. اما در بیداری‌های اخیر نقش زنان قابل انکار نیست.

ح – 1 - نقش زنان در انقلاب جمهوری اسلامی ایران

زنان پررنگ‌ترین حضور را در انقلاب اسلامی ایران داشته‌اند. که با این حضور اسلامی – انسانی خویش مانع نفوذ نقشه‌های استعمار و تهاجم فرهنگی آنان شد. امام خمینی به عنوان بنیان گذار و رهبر این نهضت، به خوبی پیش بینی می‌کرد که استعمار کجای این نهضت را ممکن است هدف گیرد، و متوجه تبلیغات زهر آگین دشمن بود از این رو فرمود: «این تبلیغات که اگر اسلام پیدا شد، مثلًا دیگر زن‌ها باید بروند توی خانه‌ها بنشینند یک قفلی هم درش بزنند بیرون نیایند! این چه حرف غلطی است که به اسلام نسبت می‌دهند. صدر اسلام زن‌ها توی لشکرها هم بودند؛ توی میدان‌های جنگ هم می‌رفتند.» (51) واین بصیرت وهوشیاری امام باعث شد که زنان مثل مردان در صحنه حضور پیدا کنند و در پیروزی انقلاب نقش و سهم فعال بگیرند. چنانچه این حضور نه از دید امام و نه از دیده تحلیل گران سیاسی پوشیده نماند. آن را غیر قابل انکار و حتی در برخی مواقع بیشتر از مردان می‌داند. که حضرت امام فرمود : «همه‌تان ملاحظه کردید که زن‌ها پیش‌قدم بودند. بلکه فعالیت زن‌ها در این باب ارزشش بیشتر از فعالیت مردها بود؛ برای اینکه همین خواهرها که ریختند در خیابان‌ها و در مقابل توپ و تانک تظاهر کردند و مشت گره کردند، این‌ها مردها را، قدرتشان را دو چندان کرد. وقتی مردها ببینند که خانم‌ها آمدند در مقابل توپ و تانک، آن‌ها بیشتر اقدام می‌کنند؛ و ما دیدیم که این خواهرها در این نهضت یک سهم بسیار بزرگ داشتند؛ و در طول این نهضت تا حالا، که در غیاب رژیم سابق است، می‌بینیم که خانم‌ها در همه مسائل شرکت دارند» (52) «شما بانوان در ایران ثابت کردید که در پیشاپیش این نهضت قدم برداشتید. شما سهم بزرگی در این نهضت اسلامی ما دارید. شما در آتیه برای مملکت ما پشتوانه هستید» (53) ودر جای دیگر با همین مضمون می‌فرماید : «شما بانوان اثبات کردید که در صف جلو هستید. شما اثبات کردید که مقدم بر مردها هستید. مردها از شما الهام گرفتند. مردهای ایران از مخدرات ایران، از بانوان ایران عبرت گرفتند و تعلیم گرفتند» (54) امام خمینی (ره) علاوه بر آنکه نقش زنان را در پیروزی انقلاب اسلامی موثر می‌داند در تداوم انقلاب نیز مهم و موثر می‌داند: «نچه لازم است تذکر دهم شرکت زنان مبارز و شجاع سراسر ایران در رفراندم است. زنانی که در کنار مردان بلکه جلوتر از آنان در پیروزی انقلاب اسلامی نقش اساسی داشته‌اند، توجه داشته باشند که با شرکت فعالانه خود، پیروزی ملت ایران را هر چه بیشتر تضمین کنند. شرکت در این امر برای مرد و زن از وظایف ملی و اسلامی است.»(55) «پیروز و سرافراز باد نهضت اسلامی زنان معظم ایران. افتخار بر این قشر عظیمی که با حضور ارزشمند و شجاعانه خود در صحنه دفاع از میهن اسلامی و قرآن کریم، انقلاب را به پیروزی رسانده و اکنون هم در جبهه و پشت جبهه در حال فعالیت و آماده فداکاری هستند» (56)

ح- 2- حضور ونقش زنان در موج سوم بیداری اسلامی

خیزش‌های که در کشور‌های عربی – اعم از خاور میانه و شمال افریقا- به وقوع پیوسته است نیز حکایت از نقش فعال زنان مسلمان دارد. در این خیزش‌ها، همان طور که مردان برای رسیدن به پیروزی اسارت، شهادت و جراحت را متحمل شدند. زنان نیز دو شادوش آنان در حرکت بوده وحضور غیر قابل انکار داشته‌اند، حضور و تبلور زنان درصحنه‌های تظاهرات و اعلان انزجار از حاکمیت دست نشانده استعمار محسوس بوده، تا زندانی‌های سیاسی زنان در زندان دیکتاتوران حاکم، و همین طور شهدای زن که در اکثر کشور‌های عربی به ثبت رسیده است و ما آن را به عیان مشاهده می‌کنیم. در کشور‌های مصر، لیبی، بحرین، تونس و یمن، همچون سمیه در مقابل دشمن سینه سپر کرده‌اند. جزئیات حضور و نقش زنان در بیداری اسلامی خصوصا در کشور بحرین در اینترنت و شبکه‌های خبری قابل در یافت است وحکایت از آن دارد که زن‌های با حجاب مسلمان از یک سو قفل سیاست‌های سکوت مدعیان حقوق بشر شکسته‌اند واز سوی دیگر مانع هرگونه سم پاشی آنان و یا دخالت‌های فرهنگی به بهانه نبود دمکراسی و نبود حضور زنان در صحنه‌ها استراتژیک و سرنوشت ساز جوامع اسلامی می‌شود؛ و این موج پشت سیاستمداران آل خلیفه و آل سعود را لرزانده است. که علیرغم کنترل تمامی رسانه‌ها برخی اطلاعات و اخبار وجنایت‌های آنان در بعضی سایت‌ها منتشر شده است آل خلیفه و آل سعود با قتل، زندان و ایجاد رعب و حشت در بین مردم و خصوصا زنان، قصد دارند تا شعور سیاسی که در بین زنان بحرینی رشد کرده و بیدار شده و خود را در کف خیابان‌ها نشان می‌دهد را سرکوب کنند، چراکه آگاهی بیدار شده زن بحرینی، می‌تواند به خانواده آن‌ها نیز انتقال یابد. زنان مسلمان با این حرکت، همکاری و همیاری خود پاسخ استکبار و استعمار را داده است. که زنان در مکتب اسلام ارزش و جایگاه اصیل خودش را داشته و با حضور در صحنه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، و ... تداوم این حضور و ارزش را حفظ کرده‌اند.

ت - مولفه‌های بیداری اسلامی

ت- 1 اعتقاد به فاصله داشتن جامعه‌ی اسلامی از وضع مطلوب و برازنده‌ی جوامع اسلامی.
ت - 2 اعتقاد به ضرورت رجوع به قرآن و سنت به عنوان مبنایی نو برای زندگی در دنیایی جدید و توجه یافتن آنها به قابلیت‌ها و ظرفیت‌های عظیم نهفته در منابع دینی.
ت - 3 اعتقاد برای ضرورت تلاش برای بازیابی هویت ملی، فرهنگی یادینی از دست رفته.
ت - 4 مباهات به گذشته درخشان و تمدنی بزرگ.
ت - 5 احساس کوتاهی نسبت به انجام وظایف اسلامی.
ت - 6 اعتقاد به ناکارآمدی دستاورد‌های تمدن جدید برای رفع مشکلات بشریت و شکست ایدئولوژی‌های وارداتی.
ت - 7 احساس ضرورت برای رسیدن به راه حلی دینی برای ایجاد تعامل وتبادل بین سنت و مدرنیته.
ت - 8 اعتقاد به ناهم دلی غرب در مواجهه با جهان اسلام وبه چالش کشیده شدن سرمایه وارزش‌های خودی از سوی غرب سلطه گر و ضرورت واکنش نشان دادن به آن.
ت - 9 اعتقاد به ضرورت بازخوانی و بازفهمی متون دینی که از این موضوع می‌توان به عنوان یکی از بایستگی‌های معرفت شناسانه ی بیداری واحیاگری دینی سخن گفت. (57)
ت - 10 احساس مظلومیت ناشی از تسلط استعمار گرانه کشور‌های بزرگ غربی بر مقدرات خود.
ت - 11 تمایل به ایفای نقش واقعی‌تر در معادلات جهانی و یافتن جایگاه خود.
ت - 12 ایفای نقش جدی و اساسی توسط علما و دانشمندان اسلامی در فراهم کردن زمینه‌های بیداری. (58)
(2)

مراتب ودرجات بیدرای

انسان موجود مستعد و قابل رشد است، همانطوریکه در ابعاد جسمی و وجودی، اقتصادی، ... رشد و توسعه پیدا می‌کند، در بعد بیداری و بصیرتی نیز می توند رشد و تکامل پیدا کند. به تعبیر دیگر بیداری اسلامی را می‌توان یک حقیقت تشکیکی دانست که از شدت وضعف برخوردار است، از پاین ترین مرحله شروع می‌شود که به سختی می‌توان نام آن را بیداری نهاد، اما بیدار است، و تا بالاترین مرحله که خواب و غفلت در آن راه ندارد. از اینرو بیداری انسان به چند درجه و مرحله قابل تقسیم است.
1.انسان طبیعی اولی: کسیکه ازدرون مادر متولد شده و چیزی ازکمالات و شایستگی و بایستگی انسانی را نمی‌داند، غریبه و آشنا و دوست و دشمن او مساوی است. «وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئا» (59) هرچند بیداری ظاهری دارد اما بیداری باطنی و معنوی ندارد. از اینرو برخی فعالیت‌ها و حرکات را انجام می‌دهد مثل تشخیص مادر، تشخیص سیری و گرسنگی، احساس درد و ... البته این درجه‌ای از بیداری، اختصاص به اطفال ندارد، بلکه انسان‌های را نیز شامل می شودکه علیرغم کبرسنی، هنوز بصیرت و بیداری آن در درجه طفولیت باقی مانده است. بی تردید مصداق اتم و اکمل آن نوزادان است.
2.شخصیت خود ودیگران را درک می‌کند:
3.انسانی که بارشد شخصیت وکسب بیداری‌های نسبی توانسته است دیگر انسان‌ها را هم مانند خود درک کرده، و زندگی خود را بر اصول و قوانینی بنیان نهد که هماهنگ با زندگی دیگران باشد؛ و لذائذ و آلام و شایستگی و بایستگی‌های آنا را با مقایسه باخویشتن به حساب آورده و برای مراعات حال آنان برمبنای اصول و قوانین، در درون خود احساس تعهد می‌نماید.
4.علاوه بر درک شخصیت خود و دیگران، می‌تواند از خود و جهان تفسیر معقول ارائه دهد :
5.در این مرحله انسان با وصول به رشد وکمال بیشتر توانسته است موجودیت خود را با استناد به آغاز وانجام معنی دار، درجهانی معنی دار تفسیرمعقول نماید؛ و به مبدئی توانا، دانا وبی نیازمطلق پی می‌برد، و او و کار‌های او را منزه از بطلان وعبث می‌داند «رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَک» (60)
6.ضرورت پیامبر و امام را احساس می‌کند:
7.انسانی که برعلاوه اعتقاد برمبدأ و معاد زندگی، و رفتار متعهدانه، از نمایندگان خداوند در روی زمین، که پیامبران نامیده می‌شوند، نیز تبعیت می‌کند؛ و به یکی از ادیان حقه (61) مانند یهود، نصارا، زرتشتیان و اسلام معتقداند.
8.توحید وخاتمیت را درک می‌کند: از میان ادیان آسمانی، اسلام را انتخاب می‌کند احکام اسلامی را پذیرفته و به وی معتقد می‌شود؛ و منظور از اسلام همان دین الهی است که پیامبرن الهی آن را تبلیغ نموده است، و خداوند نیز فرموده است: «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرین» (62) و به محمد ابن عبدالله (ص) خاتمه یافته است. «ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّین» (63) انسان‌های که علاوه برپذیرش اسلام، خود به درجه‌ای بصیرت و کمال رسیده است، که دراصطلاح قرآن کریم به «اتقی» (64) تعبیرشده است (65)
تذکر:
درجات بیداری، در گونه‌های بیداری قابل تطبیق است، یعنی انسان که در در جه اول بیداری است، شاید در عرصه‌های فرهنگ، سیاست، اجتماع و... دچار تردید شود، ونتواند جایگاه بایسته و شایسته خویش را در یابد. ممکن است در موقع لزوم تصمیم گیری مناسب نداشته باشند، یعنی بجای آنکه در سنگر اسلام باشند واز هنجارهای اسلامی دفاع کند، در سنگر دشمن و علیه هنجار‌های اسلامی تلاش کرده است. اما آنکه در در جه نهایی بصیرت رسیده است، بدون آنکه در دام فتنه‌های زمانه اسیر گردد، علاوه برآن که خود راه سعادت وکمال را پیدا کرده است، چراغی هدایت وکشتی نجات است برای جامعه بشریت.

(3)

فرجام بیداری اسلامی

هرچند قضاوت نسبت به حوادث آینده کار دشوار است، زیرا هرقضاوتی مبتنی به علم وآگاهی به موضوع است، و آن نیز فرع بر وجود موضوع علم است، از آن جهت که اتفاقات آینده هنوز وجود خارجی ندارد نمی‌تواند قضاوتی کرد که زیاد به صحت و سلامت آن خوشبین بود. اما آموزه‌های اسلامی و قرآن کریم، یک سری مقیاس‌های عام در اختیار انسان‌ها نهاده است که با اتکاء به آنان، فرجام بسیاری از حوادث قابل پیش بینی می‌شود. قبل از آنکه پیش شرط‌های فرجام نیک و موفقیت آمیز بیداری اسلامی را به شمارش گرفته شود، لازم است مقدمتا خاطر نشان گردد، که باید باور داشته باشیم که دست یابی مجدد امت اسلامی به وحدت جهانی و در پی آن حاکمیت اسلامی؛ نه افسانه‌ای است و نه غیر ممکن. درقانون طبیعت؛ پایان شب سیه سپید است. «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً» (66) زیرا اگر حرکت‌ها و رفتار بیدار گران اسلامی مبتنی بر آموزه‌های قرآنی و اسلامی باشد، قرآن کریم تعهد پیروزی و موفقیت را نسبت به جامعه اسلامی سپرده است، و اگر معادله مسیر اصولی و منطقی خویش را سیر کند: («إِنْ تَنْصُرُوا اللَّه» + «یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ»)67 = «فَلا غالِبَ لَکُم» (68) نتیجه قابل پیش بینی است. زیرا معادله به دست کسی تئوریزه گردیده که علم مطلق وقدرت لایتناهی دارد.

ایدل مترس نگهبانت الله اکبر است

دشمن قوی است امانگهبان قوی تراست.
هرچند تلاش استعمار براین است که این معادله به نتیجه‌ی لازم نرسد اما از آن جهت که حرکت مبتنی بر بیداری اسلامی، در مسیر تحقق سنت‌های الهی وقرآنی است، فرجام نیک آن نیز مسلم است «یُریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَی اللَّهُ إِلاَّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُون» (69) زیرا قبلا زمینه تحقق سنت الهی با آمدن بیدار گران الهی فراهم شده است. «هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُون» (70)

پیش شرط‌های موفقیت بیداری اسلامی:

1.ایجاد شورای هماهنگی:

وظایف شوری:

الف: تلاش برای تقویت تعامل اندیشه‌ها اسلامی که متعلق به سرزمین‌های مختلف با فرهنگ‌های متفاوت هستند.
ب: تأسیس مرکز آموزشی فرهنگی فراگیر.
ج: تربیت نیروهای متخصص و توانمند در زمینه بیداری اسلامی.
د: ایجاد هم نوایی بین رهبران بیداری اسلامی و توده مردم.

2.ترویج روحیه تساهل وتسامح:

ان فقره در اولویت بسط و گسترش است. زیرا آسیب و زیانی که جوامع اسلامی از ناحیه مسائل چون ملیت گرایی و برتری و تبعیض نژادی... متحمل شده است کمتر از آسیبی نیست که غرب در جنگ‌های جهانی اول و دوم متحمل شده‌اند. تاریخ اسلام تراژیدی‌های را در حافظه دارد، که به خاطر فقدان روحیه تساهل وتسامح هزینه‌های بسیار سنگین سیاسی، اقتصادی، فرهنگی را بر جوامع اسلامی تحمیل شده است. درحال که در تفکر اسلامی – قرآنی ارزش‌ها روی ملیت، نژاد، زبان، جغرافیا و... استوار نیست، بلکه بین الملل انسانی و اسلامی تئوریزه شده است. متون دینی از تشکیل جامعه بشری منهای ارزش‌های ملیتی، قومی ... سخن می‌کند. قرآن تمامی انسان‌ها را امت واحده خوانده است (71) و خطابات با واژه «ایهاالناس» که تمامی انسان هار ا مخاطب قرار می‌دهد بیش از بیست بار در آیات قرآن کریم تکرار شده است (72) و آیات دیگر از پیدایش انسان از یک مرد وزن خبر می‌دهد (73) بنا براین هیچ قوم حق استهزائی قوم دیگر را ندارد (74) رنگ ونژاد و زبان خصوصا زبان عربی هیچ امتیازی را بر قوم وطایفه‌ای خاصی بدنبال نمی‌آورد (75).پیامبر اکرم (ص) پیام آور رحمت برای عالمیان است (76) در سیره خویش موارد متعدد از آموزش و راهنمای با لطف و مهربانی و شفقت و احترام متقابل حتی نسبت به مجرمین و موضع گیری‌های جاهلانه و متعصبانه به ثبت رسانیده است. بجای نتوانستم دست یازم که کسی را تکفیر کرده باشد. حضرت ایشان توانست با این سیره، سالیان غربت اسلام را تحمل کرده و آن را به الگوی برتر و پیشرو جوامع انسانی برساند. موثر ترین و جامع‌ترین پیام پیامبر اکرم (ص) در زمان غربت اولیه اسلام و بعد از آن (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَة) (77) بوده است که توسط آن دیوار‌های مستحکم تبعیض نژادی، برتری نژادی، اختلافات طبقاتی، تعصبات قومی و... را فرو بریزد. مطمئنا سیره پیامبر (ص) و پیام‌های قرآنی در تمام زمان‌ها ومکان ها موثر است، چون «فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدیلاً وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْویلاً» (78) از اینرو امام خمینی به عنوان شاخص‌ترین چهره بیدار گر اسلامی از ابتدای شروع انقلاب اسلامی بارها بر حفظ وحدت کشور‌های اسلامی تأکید داشت ومی فرمود : «تفرقه از شیطان است و وحدت کلمه و اتحاد از رحمان است» (79)

3.احساس هویت مشترک اسلامی:

نقشه‌های استعمار در ایجاد روحیه ناسیونالیستی در کشور‌های اسلامی، به صورت محسوس و ملموس ثمر داده است. رقابت‌های منفی کشور‌های اسلامی با همدیگر که گاه به جنگ‌های خونین نیز منجر می‌شود، مرز‌های بندی‌های جغرافیایی و پایبندی به آن‌ها، مرزبندی‌های فرهنگی و... از ثمرات نقشه‌های استعماری است. در حال که آیات صریح قرآن کریم، سیره رسول اکرم (ص) و آرمان‌های بیدار گران و مصلحان امت اسلام مخالف آن است. هرچند قرآن کریم در آیات متعدد، انسان‌ها را امت واحده خوانده است. اما قدر متیقن مسلمانان امت واحده و دارای سرنوشت واحدی هستند. پیامبر اکرم (ص) نیز در اولین عهد نامه یی که درمدینه بین طوایف مختلف برقرار نمود به این امر تصریح فرمود. ولی در طول تاریخ تشکیل حکومت‌های مختلف براساس قومیت‌های و طوایف و ایجاد مرز‌های جغرافیایی امت واحده اسلامی را از هم جدا کرده، و این امر سبب شده است که بجای تقویت احساس مسئولیت در برابر سرنوشت امت بزرگ اسلامی، در پی احیا و تقویت روحیه‌ای عجمی، عربی، ترکی و... بکوشند. استعمار گران نیز با برافروختن آتش احساسات قومی ونژادی در میان مسلمانان فتنه انگیزی کرده و بیشترین بهره را برده‌اند. اما قرآن کریم، سیره ی پیشوایان دینی و اسلامی و خصوصا سیره ائمه معصومین ((ع)) بر نفی طرح هرگونه امتیاز طلبی قومی و نژادی می‌داند و بجای آن روحیه برادری و برابری را نهادینه کرده که در پی آن احساس هویت مشترک و احساس مسئولیت در قبال سرنوشت امت بزرگ اسلامی به وجود آید.
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار- الی آخر...
آیت الله خامنه، ضرورت احساس هویت مشترک اسلامی را لازمه بالندگی و بلوغ یک فرد و یا کشور می‌داند، وی در باره بحران فلسطین و غزه و خواب خرگوشی بعضی ملت‌ها هشدار می‌دهند: «هرکس در دنیای اسلام، امروز قضیه‌ای غزه را یک قضیه شخصی، منطقه‌ای و محلی بداند، دچار همان خواب خرگوشی است که پدر ملت‌ها را تا حالا در آورده است. نه، این قضیه غزه فقط قضیه غزه نیست، قضیه منطقه است فعلا آن جا نقطه ضعیف‌تر است، تهاجم را از آنجا شروع کردند و اگر موفق شدند دست از سر منطقه بر نمی‌دارند.»(80) «همه دولت‌ها در مقابل فلسطین مسئول هستند؛ چه دولت‌های مسلمان وچه دولت‌های غیر مسلمان. هر دولتی که ادعایی طرفداری از انسانیت را دارد، مسئول است. منتها وظیفه‌ی مسلمانان وظیفه‌ای سنگین‌تر است. دولت‌های اسلامی موظف اند و باید به این وظیفه عمل کنند و هر دولتی که به وظیفه خود در قضیه فلسطین عمل نکند لطمه آن را خواهد دید.»(81)
ضرورت احساس هویت مشترک در اندیشه بیدارگران اسلامی
الف : سید جمال وضرورت احساس هویت مشترک:
سید جمال‌الدین در فقدان احساس هویت مشترک اسلامی به شدت رنج می‌برد، در مقاله‌ها، سخنرانی و صحبت خود آن را بازگو کرده است: «در روزگاری ما برخی از مسلمانان را می‌بینیم که نسبت به آنچه بر دیگران می‌رود غافل و از رنج دیگران آزرده نمی‌شوند... مثلا مردم بلوچستان نظاره گر توطئه‌های انگلیس در افغانستان هستند ولی هیچ حرکت و اعتراضی از خود نشان نمی‌دهند. مردم افغانستان هم شاهد مداخله انگلیس در ایران هستند و هیچ اظهار نارضایتی نمی‌نمایند.»(82) «چه تفاوتی است بین مردم افغانستان و ایران؟ همه به خدا و آنچه که محمد (ص) آورده است ایمان دارند، پس بر مردم افغانستان است که چشم بگشایند و با اندیشه‌ای استوار و عقل متین از سرنوشت خود استقبال کنند و برای اتحاد با برادران ایرانی شان گامی بردارند چون میان آن‌ها چیزی نیست که بتوان نام اختلاف در منافع عمومی بر آن نهاد. بلکه همه از یک اصل وریشه هستند و برترین عامل وحدت یعنی اسلام آن‌ها را متحد می‌سازد.»(83) «سر بازان انگلیس در سرزمین مصر به قتل و غارت مشغولند واز هم و طنان شان هیچ کمک ویاری به آنهایی که در خونشان می‌غلتند، مشاهده نمی‌شود بلکه فقط به ناله آن‌ها گوش می‌سپارند درحالی که به خاطر نظاره براجساد شان که در اطرافشان به خون غلتیده‌اند، چشمانشان به سرخی می‌رود. اما زمان آشکار شدن حیله و نیت پلیدشان فرا می‌رسد و در میان مردم مصر کسی پیدا نمی‌شود که به آن‌ها گرایش داشته باشد بلکه برعکس کینه آن‌ها را به دل می‌گیرند و در پی هلاکت آن‌ها هستند. »(85)
ب : امام خمینی (ره) وضرورت احساس هویت مشترک اسلامی:
«دراسلام اساس نژاد مطرح نیست عربی و عجمی وسایر گروه‌ها ابدا مطرح نیست. اسلام برای تربیت انسان آمده است. مطلب در برنامه اسلام انسان است و تربیت انسانی. آنچه مطرح است تقوی و اخوت بین مسلمین و دوستی و دفع اختلافات.»(85) مولانا می‌گوید:
سخت‌گیری و تعصب خامی است
تا جنینی کار خون آشامی است (86)
امام خمینی با تعبیر رساتر و واضح‌تر این مسئله را بازی کودکانه می‌داند «آن چیز مهمی که دول اسلامی را بیچاره کرده است و از ظل قرآن کریم دارد دور می‌کند، آن قضیه نژادبازی است. این نژاد ترک است، باید نمازش را هم ترکی بخواند! این نژاد ایران است باید الفبایش هم چه جور باشد! آن نژاد عرب است، عروبت باید حکومت کند نه اسلام! نژاد آریایی باید حکومت کند نه اسلام! نژاد ترک باید حکومت کند نه اسلام! این نژادپرستی، که در بین آقایان حالا دارد رشد پیدا می‌کند و زیاد می‌شود و دامن می‌زنند به آن، تا ببینیم به کجا برسد. این نژادپرستی که یک مسئله بچگانه است در نظر، و مثل اینکه بچه‌ها را دارند بازی می‌دهند، سران دول را دارند بازی می‌دهند: آقا تو ایرانی هستی! آقا تو ترک هستی! آقا تو نمی‌دانم اندونزی هستی! آقا تو چه هستی! آقا تو کجایی هستی! باید مملکت خودمان را چه بکنیم! غافل از آن نکته اتکایی که همه مسلمین داشتند. افسوس! افسوس! که این نکته- نقطه- اتکا را از مسلمین گرفتند و دارند می‌گیرند، و نمی‌دانم به کجا خواهد منتهی شد. همین نژاد بازی که اسلام آمد و قلم سرخ روی آن کشید، و ما بین سیاه و ما بین سفید، ما بین ترک و ما بین عجم، ما بین عرب و ما بین غیر عرب هیچ فرقی نگذاشت، و فقط میزان را تقوا، میزان را از خدا ترسیدن، تقوای واقعی، تقوای سیاسی، تقواهای مادی، تقواهای معنوی، میزان را این طور قرار داد انَّ اکرَمَکمْ عِنْدَ اللَّهِ اتقیکمْ. »1 ترک و فارس ندارد، عرب و عجم ندارد، اسلام نقطه اتکاست. قضیه نژاد بازی یک ارتجاعی است. آقایان ماها را مرتجع می‌دانند! لکن دارند به 2500 سال قبل- قهقرا- برمی‌گردند؛ ما مرتجعیم!؟ (87) اما ضمن خاطر نشان کردن خطرات و مضرات نژاد پرستی، مسئولیت اهل قلم را در این زمنیه خاطر نشان می‌کند: « - کسانی که اهل قلم و بیان هستند، باید این مسائل را برای مردم توضیح دهند و اسلام را به مردم معرفی کنند، و بگویند که اسلام برای ملیت خاصی نیست و ترک، فارس، عرب و عجم ندارد. اسلام متعلق به همه است و نژاد و رنگ، قبیله و زبان در این نظام ارزش ندارد. قرآن کتاب همه است و این تبلیغات که این عرب است، آن ترک است و یا فارس یا کُرد، تبلیغاتی است که اجانب برای چپاول مخازنی که در این ممالک است رواج می‌دهند که مسلمانان را از هم جدا کنند. مسلمین باید هوشیار باشند که تحت تأثیر این تبلیغات واقع نشوند.»(88) بلکه خط و مرز ما را خداوند معلوم کرده است که : «ً مرزمان همان مرز اسلام باشد، راهمان همان راه مستقیم اسلام باشد» (89)

4.ایجاد و تقویت روحیه خود باوری در بین جوانان:

مهم‌ترین سلاح استعمار در برابر موج فزاینده بیداری اسلامی، نومید سازی، تحقیر هویت، به رخ کشیدن قدرت و تمکن مادی خویش... (90) می‌باشد. «ما آن صدمه‌ای که از قدرتهای بزرگ خوردیم، باید بگوییم که بالاترین صدمه صدمه شخصیت بوده. آن‌ها کوشش کردند که شخصیت ما را از ما بگیرند، و به جای شخصیت ایرانی- اسلامی، یک شخصیت وابسته اروپایی، شرقی، غربی به جایش بگذارند» (91) متاسفانه روحیه خود باختگی علاوه بر توده ملت و جوانان، بر روشنفکران و قلم بدستان نیز سرایت کرده است. از نظر امام خمینی (ره) در این راستا مردم و روشنفکران در قبال هم مسئولیت دارند که همدیگر را از دام اسارت روحی وخود باختگی نجات دهند. «برادران شجاع من که برای آزادی وطنهای خود قیام کرده‌اید، ملتهای خود را هشدار دهید و مغزها را از آثار تبلیغات چند صد ساله و خود باختگی در مقابل غرب و مستکبرین شستشو دهید؛» (92) «امروز زمانی است که ملت‌ها چراغ راه روشنفکرانشان شوند و آن را از خود باختگی و زبونی در مقابل شرق و غرب نجات دهند» (93) «آیا برای علمای کشورهای اسلامی ننگ‌آور نیست که با داشتن قرآن کریم و احکام نورانی اسلام و سنت پیامبر- (ص)- و ائمه معصومین- (ع)- احکام و مقررات کفر در ممالک اسلامی تحت نفوذ آنان پیاده شود و تصمیمات دیکته شده صاحبان زر و زور و تزویر و مخالفان واقعی اسلام اجرا گردد و سیاستگذاران کرملین یا واشنگتن دستور العمل برای ممالک اسلامی صادر کنند؟ علمای بلاد و کشورهای اسلامی باید راجع به حل مشکلات و معضلات مسلمین و خروج آنان از سیطره قدرت حکومتهای جور با یکدیگر به بحث و مشورت و تبادل نظر بپردازند و برای حفظ منافع مسلمین سینه‌ها را سپر کنند و جلوی تهاجم فرهنگهای مبتذل شرق و غرب را که به نابودی نسل و حرث ملت‌ها منتهی شده است را بگیرند، و به مردم کشورهای خود آثار سوء و نتایج خود باختگی در مقابل زرق و برق غرب و شرق را بازگو کنند و به مردم و به دولت‌ها خطر استعمار نو و شیطنت ابرقدرت‌ها که جنگ و مسلمان‌کشی در جهان به راه انداخته‌اند، گوشزد کنند.»(94) با توجه به صدمات که از ناحیه خودباختگی بر جوامع اسلامی تحمیل می‌شود، بقاء، تداوم و به سرانجام رساندن بیداری اسلام با وجود روحیه باختگی ممکن و میسر نیست. «ملت‌های مسلمان، آن حالت خود باختگی و رنگ باختگی درمقابل غرب را به کلی کنار گذاشتند. راز حرکت وپیشرفت یک ملت به سمت عروج معنوی و مادی همین است. اول باید به خود ایمان بیاورد و خود باختگی را کنار بگذارد. اگر به خود اعتقاد پیدا کرد و احساس نمود که به آقا بالاسری از ملت‌ها و دولت‌های بیگانه نیاز ندارد وخود را در مقابل آن‌ها کوچک وحقیر وناچیز نداند، راه پیشرفت در مقابلش باز می‌شود» (95)
بهترین راه برای ترمیم روحیه خود باوری و یا بوجود آوردن آن، یاد آوری همان چیزی است که قرآن در باره سرنوشت مسلمانان و مشرکان آورده است. وقت از پشتوانه واقتدار مسلمان سخن به میان می‌آید می‌فرماید: فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیم (96) و از آن طرف در باره مشرکان می‌فرماید : «مَثَلُ الَّذینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ لَوْ کانُوا یَعْلَمُون» (97) تاریخ استکبار که بر ویرانه‌های کشورهای اسلامی لانه ساخته بودند، موید آن ا ست که با طوفان‌های کوبنده اسلامی فرو ریخت.

5.تعامل فرهنگی با دیگر ادیان:

بی تردید خیزش‌ها و امواج بیداری اسلامی در خلأ و مکان‌های بایر به وقوع نمی‌پیوندد، بلکه در شهرها و شاهراه‌های متلاطم می‌شود که بافت‌های سنتی آن با تفکرات و باور‌های متفاوت پی ریزی گردیده است. از آن جهت که آنان نیز در سرزمینی زندگی می‌کنند که دکترین تئوریسن‌های حاکم، به بن بست رسیده است، راه نجات را در خیزش می‌بینند، بنائا درد مشترک دارند؛ و امکان تفاهم، همزیستی و همکاری وجود دارد. دراین صورت بدیهی است ایجاد تفاهم وتعامل ملی وکشوری در به ثمر نشستن بیداری و خیزش اسلامی تسریع می‌بخشد، در غیر این صورت ممکن است نیروهای همگراه به نیروهای و اگرا تبدیل شود و سد راه بیداری قرار گیرد. در این مواقع بجای زوم کردن نکات اختلافی دنبال وجوه مشترک باشند چنانچه قرآن کریم توصیه می‌کند: قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلی کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُم (98) قرآنکریم علیرغم آنکه همواره به بیداری فرهنگی، سیاسی، دینی توصیه کرده است، بجای حرکت‌های رادیکالیسم و افراطی، بحران آفرینی مذهبی و دینی و تهاجم فرهنگی؛ منطق، استدلال و تعامل فرهنگی را پیشنهاد کرده است. «وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً به غیرِ عِلْم» (99) و دستور می‌دهد که «ادْعُ إِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَن» (100)

6.بهره گیری عالمانه از ظرفیت‌های فن آوری نوین.

در بهره گیر از امکانات و فن آوری‌های مدرن نه جاهل باشیم که هر فسادی را به نام مقتضیات زمان بپذیرد، و نه جامد باشیم که جز با کهنه خو نمی‌گیرد و دین را مأمور حفظ آثار باستانی می‌داند. (101) به فرموده اما علی (ع) الْیَمِینُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّرِیقُ الْوُسْطَی هِیَ الْجَادَّةُ (102) جمود وتحجر از موانع اصلی بیداری اسلامی است امام خمینی می‌فرمود: «... آمریکا و استکبار، در تمامی زمینه‌ها افرادی را در آستین دارند. در حوزه‌ها و در دانشگاه‌ها، مقدس‌نماها را که خطر آنان را بارها و بارها گوشزد کرده‌ام،‌ اینان با تزویرشان، از درون محتوای انقلاب و اسلام را نابود می‌کنند. این‌ها با قیافه حق به جانب و طرفدار دین و ولایت همه را بی‌دین معرفی می‌کنند. باید از شر اینها به خدا پناه ببریم... امروز جهان تشنه اسلام ناب محمدی است... »(103) از طرف دیگر ضرر و ضربه که روشنفکر نماها بر بیداری اسلامی می‌زنند نیز کمتر از جمود و تهجر نیست. زیرا آنان کشور‌های اسلامی بگونه می‌خواهند که از تمام هنجارها و ناهنجاری‌های غربی تقلید کنند؛ و در این میان نخبگان فکری رسالت پالایش فرهنگ غرب را دارند. «فرهنگ غربی باید بوسیله نخبگان و روشنفکران، پالایش شود. عناصر مفید آن جذب، و اجزاء زیانبار و مخرب و فساد انگیز آن از ذهن و عمل جامعه‌های اسلامی طرد شود. معیار در این پالایش بزرگ، حکمیت فرهنگ اسلامی و اندیشه‌های بارور و راهگشا و هدایتگر قرآن وسنت است» (104) البته نباید در کشور‌های اسلامی روحیه و جنبه مصرف گرایی حاکم باشد، با توجه با منابع و معادن استخراج شده و استخراج نشده می‌تواند استقلال اقتصادی خود را حفظ و مانع نفوذ و تحکیم سیاست‌های استعماری شود.

7.آسیب شناسی درونی بیداری اسلامی به صورت مستمر

در تفکر اسلامی و شیعی فقط پیامبران و ائمه معصومین از عصمت برخوردار هستند، و بقیه رهبران دینی، هرچند از توانایی و تخصص بالای برخودار باشند، اما عصمت ندارند، وهمین امر برای لزوم و ضرورت آسیب شناسی درونی بیداری اسلامی کافی است.

نتیجه

بیداری اسلامی پس از حمله ناپلئون درکشور‌های اسلامی آغاز گردیده، و در مقاطع مختلف بیدار گرانی متعدد را تجربه کرده‌اند. سید جمال‌الدین وامام خمینی (ره) از بارزترین چهره‌های بیدارگران اسلامی است. که در میان افکار وراهبرد‌های متفاوت برای نجات کشور‌های اسلامی از بحران‌های داخلی و سلطه استعمار، تمسک به آیات قرآن کریم وسنت نبوی را پشنهاد می‌کنند. هرچند بیداری اسلامی، در زمینه و زمانه متفاوت و متعدد به وقوع پیوسته، و می‌توانند علل و عوامل گوناگون داشته باشد، اما استبداد داخلی و استعمار خارجی به عنوان دو علت رکین قابل یادآوری است. که این دو علت، در خیزش‌های عربی؛ موج سوم بیداری اسلامی بیشتر خودنمایی می‌کند. باتوجه به اثرات داخلی و بین المللی بیدرای اسلامی، استعمارگران و سلطه طلبان غربی، در برابر موج فزاینده و اثرات مثبت و مبارک آن آرام ننشسته بلکه در پی مصادره کردن ثمرات، و یا تحریف و انحراف آن می‌باشند. که با رعایت پیش فرض‌های که در این تحقیق یاد آوری گردیده، تلاش‌های آنان خنثی شده و بیداری اسلامی به نتیجه مطلوب خواهد رسید.

پي‌نوشت‌ها:

1. روم/ 7 - آن‌ها فقط ظاهری از زندگی دنیا را می‌دانند، و از آخرت (و پایان کار) غافلند!
2.لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ – الأعراف/179(آن‌ها دل‌ها [عقل‌ها] یی دارند که با آن) اندیشه نمی‌کنند، و نمی‌فهمند؛ و چشمانی که با آن نمی‌بینند؛ و گوشهایی که با آن نمی‌شنوند؛ آن‌ها همچون چهارپایانند؛ بلکه گمراه‌تر! اینان همان غافلانند.
3.فَإِنَّمَا الْبَصِیرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَکَّرَ وَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ وَ انْتَفَعَ بِالْعِبَرِ ثُمَّ سَلَکَ جَدَداً وَاضِحاً یَتَجَنَّبُ فِیهِ الصَّرْعَةَ فِی الْمَهَاوِی وَ الضَّلَالَ فِی الْمَغَاوِی (صبحی صالح، صفحه‌ی 213، خطبه 153) بابصیرت کسی است که بشنود وبیندیشد، نگاه کند وببیند، از عبرت‌ها بهره برد، آن گاه راه‌های روشن را بپیماید، و بدین ترتیب از افتادن در پرتگاه دوری می‌کند.
4.بیداری اسلامی، چشم انداز آینده و هدایت آن، ج 1، ص 217)
5.همان، ص 218
6.همان، ص 219
7.إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُون (الأنبیاء /92) این (پیامبران بزرگ و پیروانشان) همه امّت واحدی بودند (و پیرو یک هدف)؛ و من پروردگار شما هستم؛ پس مرا پرستش کنید!
8.النساء/141 و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطی نداده است.
9.الکافی، ج 2، ص 599
10. سیری در اندیشه سیاسی در اسلام، ص 34.
11.بیداری اسلامی؛ چشم انداز آینده و هدایت آن، ص 221
12.همان، ص 314
13.بیداری و بین الملل اسلامی، ص 137
14.همان، به نقل از: تفسیر کشاف، ج 5، ص 32
15.همان، ص 178، به نقل از: تاریخ الصحافه العربیه، ج 1، ص 295
16.اقتباس از: سیر آغاز نو اندیشی معاصر، ص 150- 183
17.سبأ/28 و ما تو را جز برای همه مردم نفرستادیم تا (آن‌ها را به پاداشهای الهی) بشارت دهی و (از عذاب او) بترسانی.
18.البقرة/ 185
19.آل‌عمران/96
20.سید جمال‌الدین اسدآبادی ونهضت بیداری اسلامی، ص 39
21.اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، ص 81
22.رویکرد دینی به مسئله وحدت و همگرایی، ص 108 و 9 به نقل از :العروه الوثقی سیدجمال، سیدهادی خسروشاهی، ص 136
23.استراتژی وحدت دراندیشه سیاسی اسلام، ج 1، ص 326 به نقل از : نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت، ص 274
24.یس/ 69 و 70 این (کتاب آسمانی) فقط ذکر و قرآن مبین است! تا افرادی را که زنده‌اند بیم دهد (و بر کافران اتمام حجّت شود) و فرمان عذاب بر آنان مسلّم گردد!
25. سید جمال‌الدین اسدآبادی و اندیشه‌های او، ص 166، 176 و 208
26.بیداری و بین الملل اسلامی، ص 135
27.همان، ص 135 و 6
28.اندیشه نوین اسلامی در رویا روی با استعمار غرب، ص 79 به نقل از: العروه الوثقی، ص 140
29.العروه الوثقی، سید جمال‌الدین اسدآبادی، ج 1، ص 110
30.اندیشه نوین اسلامی در رویا روی با استعمار غرب، ص 79، به نقل از همان ص 244
31.اندیشه نوین اسلامی، ص 71
32.صحیفه امام، ج 21، ص 396
33. همان، ج 3 362
34 همان، ج 12، ص 203
35. همان، ج 7، ص 241
36. همان، ج 5، ص 383
37. همان، ج 20، ص: 338
38.الحجر/9 ما قرآن را نازل کردیم؛ و ما به طور قطع نگهدار آنیم!
39.آل‌عمران/54 و (یهود و دشمنان مسیح، برای نابودی او و آیینش)، نقشه کشیدند؛ و خداوند (بر حفظ او و آیینش)، چاره‌جویی کرد؛ و خداوند، بهترین چاره‌جویان است.
40.آیه‌های اول سوره نساء، 40 و 72 نحل، 54 فرقان، 32 و 33 حجر،2 علق،61 سوره اسراء، 12 و 189 سوره اعراف،76 ص، 7 سوره انفطار، 184.سوره شعراء دلالت براین امر دارد.
41.الحجرات / 13
42. حشر/ 7
43. نحل/ 97
44.نساء / 32
45.آیات 28 سوره نوح، 35 و 73 احزاب، 19 محمد، دراین باب سخن گفته‌اند.
46.آیات 19 محمد و 28 نوح
47.آیه‌های : 69 فتح، 12 و 13 حدید، 68 و 72 توبه دراین مورد دلالت دارد.
48.آل عمران/ 14
49. نور/ 2 و مائده/ 38
50.آیات 1 و 20 سوره انفال، 92 سوره مائده، 59 سوره نسا، 32 و 132 سوره آل عمران این مطلب را به اثبات می‌رساند.
51.صحیفه امام، ج 5، ص 216
52. همان، ج 10، ص 184
53. همان، ج 6، ص 521 (سخنرانی در جمع بانوان کاشان)
54. همان، ج 6، ص 358
55. همان، ج 6، ص 408
56. همان، ج 14، ص 317
57.بیداری اسلامی؛ چشم انداز آینده وهدایت آن، ص 220
58.بیداری اسلامی، ص 7 و 8
59.نحل/ 78 (و خداوند شما را از شکم مادرانتان خارج نمود در حالی که هیچ چیز نمی‌دانستید)
60.آل عمران/ 191 (بار الها! این‌ها را بیهوده نیافریده‌ای! منزهی تو!)
61.البته منظور ازادیان حقه، آن ادیانی است که ظهور آنان وابسته به فوق طبیعت بوده و موجودیت فعلی آنان تا آنجاکه موافق منطق عقلانی است، از دیدگاه اسلام مورد قبول است. / حکمت اصول سیاسی اسلام، ص 333
62. آل عمران /85(و هر کس جز اسلام) و تسلیم در برابر فرمان حق، آیینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد؛ و او در آخرت، از زیانکاران است.
63. احزاب/ 40(محمّد) ص پدر هیچ یک از مردان شما نبوده و نیست؛ ولی رسول خدا و ختم‌کننده و آخرین پیامبران است
64.حجرات / 13 «یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُم»‌ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (این‌ها ملاک امتیاز نیست)، گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست
65.برگرفته از: حکمت اصول سیاسی اسلام، ص 357- 360
66.الشرح/5 به یقین با (هر) سختی آسانی است!
67.محمد/ 7 اگر (آیین) خدا را یاری کنید، شما را یاری می‌کند و گامهایتان را استوار می‌دارد.
68.آل‌عمران/160 هیچ کس بر شما پیروز نخواهد شد.
69.التوبة /32 آن‌ها می‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند؛ ولی خدا جز این نمی‌خواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند! .
70.الصف/9 - او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه ادیان غالب سازد، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند! (9)
71.یونس / 19، انبیاء/ 92، مومنون/ 52 وزخرف /33
72.سوره بقره 21 و 168، سوره نساء 1، 133، 170 و 174، سوره اعراف 158، یونس 23، 57، 104، 108، حج 1، 5، 49 و 73، نمل 16، لقمان 33، فاطر 3، 5 و 15 وسوره مبارکه حجرات 13
73.حجرات / 13
74.حجرات / 11
75.حجرات / 13- 18
76.وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ (الأنبیاء/107) ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم.
77.الحجرات/10 - مؤمنان برادر یکدیگرند.
78. فاطر/43 هرگز برای سنّت خدا تبدیل نخواهی یافت، و هرگز برای سنّت الهی تغییری نمی‌یابی! در جای دیگر آمده است : سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدیلاً (الأحزاب/62 این سنّت خداوند در اقوام پیشین است، و برای سنّت الهی هیچ گونه تغییر نخواهی یافت!)
79 صحیفه امام، ج 17، ص 295
80. بیانات در دیدار مردمی قم، 19/10/ 1387
81.در دیدار همایش شرکت کنندگان غزه، 8/12/ 1388
82.اندیشه نوین اسلامی در رویارویی با استعمار غرب، ص 74 به نقل از : مجموعه مقالات العروه الوثقی، ص 28 و 29
83.همان، ص 81، به نقل از همان، ص 94
84.اندیشه نوین اسلامی در رویارویی با استعمار غرب، ص 74، به نقل از همان، ص 74
85.صحیفه امام، ج 9، ص: 274
86.مثنوی‌معنوی، دفتر سوم، صفحه‌ی 399
87.صحیفه امام، ج 1، ص: 378
88. همان، ج 5، ص 188
89. همان، ج 8، ص 280
90.آیت الله خامنه ای، در پیامی به حجاج بیت الله الحرام، 12/12/1379 : منبع: رهیافتی به منظومه فکری حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب در حوزه فرهنگ وتربیت، ص 271
91.صحیفه امام، ج 14، ص 113
92. همان، ج 11، ص 110
93. همان، ج 13، ص 212
94 همان، ج 20، ص: 338
95 آیت الله خامنه ای، در دیدار کارگزاران ومسئولان نظام در روز عید سعید فطر 11/12/ 1373، منبع: رهیافتی به منظومه فکری حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب در حوزه فرهنگ وتربیت، ص 234
96.البقرة/256 - کسی که به طاغوت [بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر] کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی چنگ زده است، که گسستن برای آن نیست؛ و خداوند، شنوا و داناست.
97.العنکبوت/41 مثَل کسانی که غیر از خدا را اولیای خود برگزیدند، مثَل عنکبوت است که خانه‌ای برای خود انتخاب کرده؛ در حالی که سست‌ترین خانه‌ها خانه عنکبوت است اگر می‌دانستند!
98.سوره ال عمران/ 64 - بگو: «ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است»
99.الأنعام/108 (به معبود) کسانی که غیر خدا را می‌خوانند دشنام ندهید، مبادا آن‌ها (نیز) از روی (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند
100.النحل/125 - با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن!
101.مجموعه‌آثاراستادشهیدمطهری، ج 19، ص 97
102.صبحی صالح، ص 58، خطبه 16
103.صحیفه امام، ج 21، ص 78
104.رهیافتی به منظومه فکر حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب در حوزه فرهنگ و تربیت، ص 272

منابع
1.قران کریم
2.استراتژی وحدت دراندیشه سیاسی اسلام، احمد موثقی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، قم، ج 1، 1370
3.اسلام از دیدگاه دانشمندان جهان، علی آل اسحق خوئینی، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، قم، 1370
4. اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، حمید عنایت/ بهاالدین خرمشاهی، انتشارات خوارزمی، تهران، 1389
5.اندیشه نوین اسلامی در رویارویی با استعمار غرب، محمد بهی/ حسین سید، استان قدس رضوی، مشهد، شرکت به نشر، 1377
6.بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، علامه مجلسی، اسلامیه، تهران (بی تا)
7.بیداری اسلامی، چشم انداز آینده وهدایت آن (مجموعه مقالات هفدمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی/ تهیه وتنظیم معاونت فرهنگی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، تهران، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی،1384)
8.بیداری اسلامی، سید قطب، ترجمه و تقدیم صباح زنگنه، تهران، اطلاعات، 1374.
9.بیداری وبین الملل اسلامی، ابوالفضل خوش منش، قم، موسسه بوستان کتاب، 1388
10.ترجمه تفسیر المیزان، موسوی همدانی سید محمد باقر، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1374 ش
11..ترجمه تفسیر جوامع الجامع، مترجمان، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، 1377 ش
12.تفسیر نمونه، مکارم شیرازی ناصر، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374 ش
13.تفسیر نور، قرائتی محسن، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، تهران، 1383 ش
14.التوحید للصدوق، شیخ صدوق، جامعه مدرسین، قم، 1398 ق
15.تهاجم فرهنگی، محمد تقی مصباح یزدی؛ تحقیق و نگارش عبدالجواد ابراهیمی، موسسه فرهنگی آموزشی امام خمینی، قم، 1378
16.الحیاة، اخوان حکیمی/ احمد آرام، دفتر نشر فرهنگ اسلامی - تهران، 1380 ش
17.رویکرد دینی به مسئله وحدت و هم گرایی، محمد منصور نژاد، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، تهران، 1387
18.رهیافتی به منظومه فکر حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب در حوزه فرهنگ وتربیت، جمعی از محققان، مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی (ص)، 1389
19.زمینه فرهنگ‌شناسی، پویایی و پذیرش، روح‌الامینی، محمود، انتشارات عطار، چاپ سوم، تهران، 1372
20.سرآغاز نواندیشی معاصر، مقصود فراستخواه، شرکت سهامی انتشار، تهران، 1374
21.سید جمال‌الدین اسدآبادی و اندیشه‌های او، سید مرتضی مدرسی چهار دهی، پنجم، چاپخانه سپهر، تهران.
22.سیدجمال‌الدین اسدآبادی و نهضت بیداری اسلامی، مجموعه مقالات کنگره بین المللی سید جمال‌الدین اسدآبادی، تهران، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، 1383
23.شرح نهج البلاغه، صبحی صالح، موسسه دارالهجره، قم، (بی تا)
24.صحیفه امام خمینی(ره)
25.فرهنگ مردم‌شناسی، پانوف، میشل و میشل پرون، ترجمه‌ی علی‌اصغر عسکری خانقاه، انتشارات ویس، تهران،1368
26.الکافی، شیخ کلینی، اسلامیه، تهران، 1362 ش
27.مبانی انسان شناسی در قرآن، عبدالله نصری، موسسه تحقیقاتی وانتشاراتی فیض کاشانی، (بی جا) 1372
28.مجموعه آثار شهید مطهری، انتشارات صدرا، تهران، 1378
29.نقش سید جمال‌الدین اسدآبادی در بیداری مشرق زمین، محمد محیط طباطبائی، کلبه شروق، تهران: نشر سماط، 1379

انتهای مقاله/ص

نظرات بینندگان