کد خبر: ۲۸۱۸۸
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۹ - ۲۸ اسفند ۱۳۹۰

خودم مزدور نیستم؛ مزد می گرفتم مزدور معرفی می کردم!

در افشاگری نیک آهنگ کوثر درباره مهدی هاشمی یک نکته تکان دهنده بلکه فاجعه آمیز وجود دارد و آن اینکه آقای کوثر در استخدام مزدور برای آقای مهدی هاشمی با وی همکاری کرده است.

 به گزارش شیرازه به نقل از روزنامه کیهان امروز یکشنبه 28/12/90 در ستون اخبار ویژه خود نوشت: «در افشاگری نیک آهنگ کوثر درباره مهدی هاشمی یک نکته تکان دهنده بلکه فاجعه آمیز وجود دارد و آن اینکه آقای کوثر در استخدام مزدور برای آقای مهدی هاشمی با وی همکاری کرده است».

این مطلب را «امین-م» (از همکاران سابق نیک آهنگ کوثر در سایت خودنویس) در بالاترین مورد تائید قرار داد.

کاریکاتوریست خارج نشین نشریات زنجیره ای اخیرا ضمن انتشار توضیحی درباره افشاگری های حمزه کرمی (همکار مهدی هاشمی در سازمان بهینه سازی مصرف سوخت)، اذعان کرده بود که مهدی هاشمی مشغول جعل اخبار دروغ علیه نظام بود.

کرمی از پولشویی و انجام عملیات تبلیغی و تخریبی علیه نظام خبر داده بود.

امین-م در واکنشی که به نظر می رسد دور دیگری از تسویه حساب های شبه مافیایی است، می نویسد: آقای کوثر چرا این مطلب را نه در سایت خودنویس و بلکه در وبلاگ خود منتشر کرد؟ او بنا بر اعتراف خودش حتما پس از خروج از ایران هم مدتی باب میل آقای مهدی هاشمی بوده و باب میل او می نوشته است. چرایی اش را باید از خود ایشان پرسید. آیا دلیل تعویق افشاگری، امیدواری کوثر به مهدی هاشمی نبوده است؟

وی ادامه می دهد: نامه نیک آهنگ، علاوه بر اثبات تداوم ارتباط نیک آهنگ با آقای مهدی هاشمی، نه تنها یک نکته مهم و تکان دهنده بلکه فاجعه ای در خود دارد و آن اینکه آقای نیک آهنگ در استخدام مزدور برای آقای مهدی هاشمی با وی همکاری کرده است و به قول خود ایشان، یک روزنامه نگار را، جهت قلم به مزدی به مهدی هاشمی معرفی نموده است. آقای کوثر در نامه خود با قاطعیت از رد درخواست مهدی هاشمی برای همکاری با خود سخن می گوید و تنها چند سطر پایین تر با فراموش کردن آنچه که در بالا عنوان کرده می نویسد که برای آقای مهدی هاشمی روزنامه نگاری یافته و به وی معرفی کرده که کمک حالش باشد!

یک متهم دیگر فساد بانکی دستگیر شد

«ح-د» مدیر روابط عمومی و رئیس حوزه مدیریت بانک ملی دستگیر شد. «ح-د» از نزدیکترین مدیران بانک ملی به خاوری بود و تا زمان دستگیری در سمت خود فعال بوده است.

به گزارش جهان نیوز، «ح-د» همچنین مهرماه گذشته و چند روز پس از فرار خاوری به رسانه ها و مقامات قضایی اعلام کرده بود که مدیرعامل بانک ملی برای ماموریت به لندن رفته و بزودی به کشور بازخواهد گشت.

محمودرضا خاوری در سوم مهرماه گذشته و پس از فرار از ایران آخرین نامه خود درباره وضع پیش آمده برایش پس از افشای اختلاس بزرگ را خطاب به آقای«د» نوشته بود. محمودرضا خاوری در اردیبهشت سال 88 در حالی به ریاست بانک ملی منصوب شده بود که خانواده و خود وی مقیم و شهروند کانادا شده بودند.

آخرین میخ ارگان سیا بر تابوت فتنه در سال 90

«سال 90 سال پژمردگی جنبش سبز بود».

این مطلب را وبسایت رادیو فردا از قول علی افشاری منتشر کرده است. وی می نویسد: سال 90 سال فروکش کردن جنبش سبز بود. اگرچه حبس خانگی موسوی و کروبی این انتظار را به وجود آورده بود که در سال 90 اعتراضات جنبش بالا بگیرد اما این گونه نشد. فراخوان های شورای هماهنگی سبز هم با استقبال درخور مواجه نشد.

افشاری اضافه می کند: شمار افرادی که در برنامه های سیاسی انتقادی و غیررسمی در داخل و خارج از کشور در سال 90 حضور یافتند به میزان چشمگیری نسبت به برنامه های مشابه در سال 1389 کمتر بود.

وی تاکید کرد: در کل سیر نزولی جنبش از سال 1388 به بعد در سال 1390 شدیدتر شد و به نوعی می توان گفت سال آغازین دهه 90 سال پژمردگی جنبش بود. شورای هماهنگی سبز نیز با توجه به کارنامه یک ساله خود نشان داد ظرفیت بسیج ندارد.

اعتراض وکیل مهدی هاشمی و پاسخ کیهان

علیزاده طباطبایی با ارسال توضیحی خود را وکیل مهدی هاشمی معرفی کرد و کیهان را به اعتبار انتشار افشاگری همکار سابق مهدی هاشمی مورد انتقاد قرار داد.

در نامه علیزاده طباطبایی آمده است: در روز چهارشنبه مورخ 24/12/90 مطلبی کذب با عنوان «کاریکاتوریست فراری» علیه آقای مهدی هاشمی موکل اینجانب در آن روزنامه منتشر شده است که حاوی افترا و نشر اکاذیب درخصوص موکل اینجانب بوده و البته در این کار قصدی جز تشویش اذهان عمومی علیه وی متصور نیست. از دست اندرکاران روزنامه کیهان به عنوان رسانه ای در جمهوری اسلامی، آن هم با ادعای اصولگرایی، انتظار می رود در نقل اخبار و تحلیل های خبری حتی درباره مخالفین خود، به سخنان ضدانقلابیون استناد نکند و پیش از انتشار مطالب خود، صحت و سقم آن را بررسی نماید. ضمن اینکه مطالب از قول فردی بیان شده که کاریکاتورها و مواضع ضدانقلابی موهن او در سایت های ضد انقلابی به صورت مداوم منتشر می شود. نکته جالب در این نقل قول این است که تنها «محکی» که دیگران را با آن می سنجند، این بار گویا درباره خودتان صدق می کند و خود «همصدا با رسانه های بیگانه و ضدانقلاب خارج از کشور» و «دست به دامان افراد معلوم الحال» گشته اید و با ذوق زدگی به بازنشر اکاذیب او به قصد تخریب چهره موکل من پرداخته اید.

عضو دوره اول شورای شهر تهران در دوره اصلاحات، سپس با الصاق مهدی هاشمی به آیت الله هاشمی تلاش کرده تا نامبرده را از اتهامات وارده تبرئه کند.

آقای علیزاده طباطبایی که به جای مهدی هاشمی به تخطئه کیهان پرداخته، البته تعمداً فراموش کرده که کاریکاتوریست مذکور همکار سالیان آقای مهدی هاشمی بوده- و نه صرفا همکار رسانه های بیگانه- و برخی مسائل مربوط به دوره همکاری خود را منتشر کرده است. بنابراین پرسش این است که موکل آقای علیزاده طباطبایی برای مدتی طولانی چه سر و سّری با «افراد معلوم الحال همکار رسانه های بیگانه و ضدانقلاب» داشته است؟! این را باید آقای مهدی هاشمی- و احیاناً وکیل او اگر مطلع است- توضیح دهد و نه کیهان؟ همچنان که باید در محکمه و دادگاه توضیح داده شود که ماجرای پولشویی های میلیاردی در سازمان بهینه سازی مصرف سوخت، و راه اندازی سایت برای انتشار اخبار جعلی به قصد ترور شخصیت نظام چه بوده است؟

نیز جای سوال است که چرا یک وکیل حقوقدان باید به سفسطه روی بیاورد و یک فرد در مظان اتهام و متواری را پشت شخصیت یکی از بستگان (پدر) وی پنهان کند؟! یعنی آقای علیزاده طباطبایی قصد ترور شخصیت حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی را دارد و می خواهد چنین القا کند که ماجرای پولشویی، جعل اخبار دروغ علیه نظام و... به آقای هاشمی مربوط می شود؟ این دفاع از آقای هاشمی است یا ترور شخصیت وی؟!

کلنجار اوباما با ایران ممکن است به قیمت سقوط او تمام شود

یک روزنامه آمریکایی پیش بینی کرد افزایش بهای نفت به خاطر تنش های اقتصادی علیه ایران، سرانجام اوباما را قربانی و از کاخ سفید بیرون می کند.

روزنامه واشنگتن پست در تحلیلی نوشت: اقتصاد آمریکا دوران سخت و طاقت فرسایی را می گذراند. پس از شروع بحران اقتصادی اخیر تا به حال مردم آمریکا شغل های خود را از دست داده اند و خانه هایشان را به بانک هایی واگذارده اند که پیش تر به آن ها وام داده بودند. شکل زندگی در همه ایالت ها به شکلی محسوس، غم بار شده است. از سپتامبر گذشته و با ایجاد موج جدید بحران و افزایش جهانی قیمت طلا، آمریکا و اروپا به جای آرام کردن فضای روانی بازار به سمت تشدید جنگ روانی با ایران پیش رفتند و طرح های رنگارنگی را برای تحریم این کشور نفت خیز به تصویب رساندند.

این روزنامه تصریح کرد: طرح های مذکور اگرچه با نمایش عجیب عربستان در اعلان ادعای جبران کسری نفت ایران همراه بود، اما پیچیدگی های انتقال این نفت جایگزین و وابسته بودن مطلق شیوخ عربستان به آمریکا سبب شده تا کشورهایی مانند چین و ژاپن و کره جنوبی با تردید به این پیشنهاد عربستان نگاه کنند. در همین حال ایران ضمن پیشدستی بر طرح تحریم نفتی اروپا، اعلام کرد که از ماه مارچ فروش نفت به چند کشور اروپایی را قطع می کند. همین امر باعث افزایش قیمت نفت شد و انتخابات دوباره باراک اوباما را با مشکل مواجه کرد.

واشنگتن پست می افزاید: نامزدهای جمهوری خواه سال گذشته را تماما به انتقاد از اوباما به خاطر نرخ بالای بیکاری و عدم بهبود اوضاع اقتصادی آمریکا مشغول بودند اما اکنون با توجه به نقش روانی بالا رفتن قیمت نفت، نامزدهای جمهوری خواه، انتقادات اقتصادی خود را پالایش کرده و شعارهای انتخاباتی خود در زمینه اقتصادی را متوجه آمریکا کرده اند. آن ها در حال حاضر روی افزایش قیمت گازوئیل و بنزین متمرکز شده اند و از افزایش بدهکاری آمریکا انتقاد می کنند. شاید تحولات ایران و بالا رفتن هر روزه قیمت نفت، تعیین کننده ترین عامل در انتخابات آینده ریاست جمهوری در آمریکا باشد. اگر مطابق پیش بینی برخی فعالان بازار نفت در اثر تنش با ایران به حدود 200 دلار برسد، اوباما هرگز نخواهد توانست حضور خودش را برای چهار سال دیگر در کاخ سفید تمدید کند.

زور زدیم ایران تغییر کند بقیه کشورها هم مثل ایران شدند

یک پایگاه اینترنتی وابسته به ضدانقلاب تأکید کرد: قدرت گرفتن اسلامگراها در منطقه واقعیتی انکارناکردنی است.

روز آن لاین در تحلیلی نوشت: نکند بهار عرب پیامدهای مثبتی نداشته باشد... اخوان المسلمین لیبی، اولین حزب را به نام عدالت و توسعه در هجده شهر تأسیس و مستقر کرده اند. آیا در لیبی هم مانند تونس و مصر و مراکش، اسلامگرایان پیروز خواهند شد؟

در این نوشته با اذعان به ریاکاری غرب در مسئله لیبی آمده است: دولت ها و رسانه های غربی پس از توافق سرهنگ قذافی و جرج بوش، انتقال کل تجهیزات هسته ای آن کشور به آمریکا و همکاری قذافی در جنگ علیه تروریسم، لیبی را کنار گذاردند و از سرکوبگری ها و جباریت او نه تنها سخن نمی گفتند، بلکه کار تا آنجا پیش رفت که به تعریف و تمجید از قذافی پرداختند. دولت آمریکا او را از لیست تروریسم خارج کرد و با چراغ سبز آمریکا مسئولیت های جهانی پیدا کرد؛ از 2008 تا 2009 به مدت دو سال عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد شد (به نمایندگی از گروه آفریقا)، در همان سال به ریاست مجمع عمومی سازمان ملل متحد انتخاب شد، به مدت یک سال رئیس اتحادیه آفریقا گردید، در سال 2010 رئیس لیگ اعراب گردید، پس از چهل سال زمامداری، اولین سفر قذافی به آمریکا جهت شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر 2009 انجام شد.

در ادامه تحلیل روز آن لاین تصریح شده است: مجله [آمریکایی] نیشن در مقاله ای تحت عنوان «اساتیدی که قذافی به آنها پول می داد، تا آنها از او چهره مثبتی به نمایش بگذارند»، نوشته است «جوزف نای استاد مدرسه کندی هاروارد، در سال 2007، در مجله نیوریپابلیک نوشت که قذافی علاقمند به بحث درباره «دموکراسی مستقیم» است. آنتونی گیدنز، از ال اس ای لندن، در مجله گاردین در همان سال نوشت که لیبی تحت زعامت قذافی می تواند «نروژ آفریقای شمالی» بشود. بنجامین بابر، استاد دانشگاه راتگرز، در روزنامه واشنگتن پست، در همان سال 2007، نوشت که لیبی می تواند «اولین کشور عربی باشد که به صورت مسالمت آمیز و بدون دخالت غرب به یک دولت پایدار و غیرمستبد تبدیل شود». آیا شما فکر می کنید که مغزهای بزرگ مثل هم فکر می کنند؟ واقعیت آن است که نه چنین نیست. تمام این استادان از لیبی پول دریافت می کردند. براساس قراردادی حدود سه میلیون دلار در سال، از طریق یک شرکت مشاوره که قول داده بود که در انگلیس و در آمریکا «چهره لیبی و معمر قذافی را ترمیم کند». نیشن افرادی چون برنارد لوئیس از پرینستون، رابرت پاتنام از هاروارد، فرانسیس فوکویاما از جان هاپکینز، را هم جزو همین لیست مواجب بگیران آورده است. به نوشته نیشن، سیف الاسلام مدرک دکترای خود را از ال اس ای گرفته و معلوم شد که قذافی چند میلیون دلار به این دانشگاه کمک مالی کرده بود. پس از افشای این موضوع، رئیس دانشگاه ال اس ای مجبور به استعفا شد.

روز آن لاین تاکید می کند قذافی در جنگ علیه تروریسم بسیار به آمریکا نزدیک شد. وضع آن چنان تغییر کرده بود که حتی اوباما نیز فروش میلیاردها دلار سلاح به لیبی قذافی را به تصویب رساند. این دوره گذشت. دولت های غربی تصمیم به حذف قذافی گرفتند. یک باره این کشور در صدر اخبار قرار گرفت و همه رسانه ها از سفاکی های قذافی سخن می راندند. گویی قذافی طی چند شب دچار انقلاب ماهیت شده بود.

این رسانه اینترنتی ابراز نگرانی کرد که با وجود مداخله غرب در لیبی، این کشور نیز سرانجام به دست اسلامگرایان بیفتد.

انتهای پیام/ص

نظرات بینندگان